بهمن حبیبی
بهمن حبیبی | |
---|---|
زادروز | 1341 |
ملیت | ایران، سنندج |
پیشه | شاعر، مترجم |
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
بهمن حبیبی (زاده ۱۳۴۱ ه.ش سنندج)شاعر و مترجم ایرانی است. از جمله آثار ادبی وی میتوان به شامی دوایی (شام آخر)، پشیلهکان (گربهها)، زهمینی بیمار (زمین بیمار)، پهیکهرتاش (پیکرتراش)، عشق شاعرانه، شابووی کویر ترجمه (بوفکورنوشته صادق هدایت) به زبان کردی اشاره کرد.
زندگی[ویرایش]
بهمن حبیبی در شهر سنندج به دنیا آمد و درس خواندن را در مدارس هدایت و مهرگان آغاز کرد آن را در دبیرستان بوعلی ادامه داد و ناتمام آن را به خاطر جنگ و مشکلات عدیدهاش که او را بینصیب نگذاشته بود رها کرد و به مطالعه جدی خصوصاً در زمینه ادبیات ایران و جهان روی آورد و آرامآرام استعداد شعری در وی هویدا شد، اما لبش به لبخندی شکفته نشد چرا که شعرهایش را نه به مجلات ادبی یا یکی انتشاراتی که به شعلههای آتش میسپرد و این کار ادامه پیدا کرد، تا سرانجام دل به دریا زد و مجموعه شعر پشیلهکان (گربهها) مشتمل بر هفت شعر و مجموعه شعر شامی دوایی (شام آخر) مشتمل بر ۲۵ شعر و یک مقدمه که در آن به تعریف شعر و اینکه شعر چیست و چه ویژگیهایی باید داشته باشد را در سال ۱۳۸۹ ه.ش در سلیمانیهی عراق منتشر کرد.
آثار[ویرایش]
شامی دوایی (شام آخر)[ویرایش]
کتاب شامی دوایی (شام آخر) در سال ۲۰۱۰ نوشته شد. در مقدمه شام آخر به رابطه شعر و اسطوره، خصوصاً اسطوره زرتشتی و اینکه اسطوره چگونه به خدمت شعر در میآید، شکسته میشود و به اسطورهای تازه مبدل میشود پرداخته شدهاست.
در مقدمه شام آخر آمدهاست: «من نخواستهام که اسطوره را به هر شکلی به شعر راه دهم یا دربارهٔ اسطوره _ آنگونه که بوده و مردم با آن زیستهاند_ سخن بگویم، چرا که شعری اینچنین به خدمتگزار اسطوره مبدل میشود و در واقع شعر نیست. نخواستهام ضعفهای فرم شعری را با اسطوره بینبانم یا به عبارتی جبران نمایم، چرا که فرم شعری قدرتمند هر چیزی حتی اسطوره را به خدمت میگیرد و شاعر با بهره گرفتن از اسطوره احساس و خیال و اندیشه شاعرانهٔ خود را دربارهٔ جهان و انسان و مفاهیمی همچون عشق، مرگ، نفرت، زندگی، رنج، تنهایی، هستومندها، ظاهرشان، جوهرشان، خود ظاهر، خود جوهر و بسیاری مفاهیم دیگر بیان میکند.»
پشیلهکان (گربهها)[ویرایش]
این کتاب ترجمه کردی کتابی خارجی به همین نام است که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد.
قسمتی از متن کتاب به شرح ذیل است:
"کمی قبل از فروافتادنِ آفتابِ حرهٔ بام
کمی قبل از پروازِ بادبادک کودکان بام
کمی قبل از خاموشیِ گنجشک روی درختان
گربهٔ روی دیوار
چشم در چشمم میدوخت و بوی نفسِ گلهای یاس
حیاطِ خانه را پر میکرد و آرام آرام ماه برمیآمد.
فیلسوفِ شبهای تابستان
خشت بر خشت مینهاد و در چشمِ راستِ من
کودکی مشتاقِ نگریستن و پرسشهای تاریک
کوشک بهار خود را مینمود،
خشت بر خشت مینهاد و در چشمِ چپِ من
محصّلی بیزار از تحصیل و مفاهیمِ دست آموز
کوشکِ پاییز خود را مینمود.
خشتخشت کوشکها را ویران میکرد و بر دیوارِ کوتاهِ تابستان
میآمد و میرفت
فیلسوفِ پیرِ پشمالو،
سرش را تکان میداد و اندیشهٔ زمستانیِ ماه را میلیسید،
سرش را تکان میداد و چشمهایش را میبست
فیلسوفِ روی دیوارِ تاریک"
زهمینی بیمار (زمین بیمار)[ویرایش]
زمین بیمار در سال ۲۰۱۳ منتشر شد. این کتاب یک منظومه بلند است در واقع در سال ۲۰۱۳/ ۱۳۹۱ شاعر در برابر سؤالی که جواب آن بس پیچیده، لایه بر لایه و اندکی تاریک و اندکی روشن که گاه آدمی را امیدوار و گاه ناامید میکند قرار گرفت. آفرینش چیست، آفرینش با دستان خدا یا آدمی اگر ایشان شاعر باشند؟ مسئله آفرینش جهان هستیست، جهان هستی و بیثبات، ساکت و بیمعنا، جهانی که آفریده شدهاست و شاعر دیگر بار آن را میآفریند، تا در سکوت زیبایی را جعل کند و معنای زیبایی را، عشق نیز زیباست، تا در بیثباتی همه چیز و همه کس عاشق شود، عشق خود میآید خود اما نمیماند یا که میماند به سان پیکری برساخته از مرمر با رگههای تردید. شاعر عشق و تردید خود را که گاه خدا را فرایاد میآورد و گاه شاعری که میکوشد تا پا جای پای خدا بگذارد، بلکه جهان هستی را به کمال نزدیک کند به یاری عشق، عشق و کلمات شاعرانه و توانایی محدود و دانایی محدود و نیکخواهی محدود.
قسمتی از شعر زمین بیمار به شرح ذیل است:
"کلاهِ سرت را بردار
عینکِ چشمت را بردار
پنبه از گوشهایت به در آر
دکمههای پیرهنت را بگشای
کمربند شلوارت را بگشای
دستکشهایت
از یاد مبر
دستها را بنمای
جورابهایت
از یاد مبر
پاها را بنمای."
پهیکهرتاش (پیکرتراش)[ویرایش]
در سال ۲۰۱۳ کتاب پیکرتاش به عنوان شعری بلند منتشر شد که شعری عاشقانه است این کتاب برنده جایزه بین المللی ادبیات کردی ابراهیم یونسی در بانه گردید .[۱]
قسمتی از این شعر به شرح ذیل است:
"گردبرگردِ عشق
چندین دیو به بیتکلیفی یلهاند
شاید دیوها در ژرفنای درون خفته باشند
برخاستن دیوها بس خطرناک است:
خطر عاشق شدن که دیو عشق را محافظت میکند
خطر بیقرار شدن که دیو بیقراری را محافظت میکند
خطر دیوانه شدن که دیو دیوانگی را محافظت میکند"
عشق شاعرانه[ویرایش]
در سال ۱۳۹۷ بهمن حبیبی کتاب عشق شاعرانه را میسراید و منتشر میکند که در آن منظومه ای بلند از اشعار را به نثر درمیآورد.
"سرمایی به درونش میخلد
دلش را خنج میزند
سرش را به تاریکی درمینشاند، اما دستش را از دست رها نکرد
دستی کش محافظت میکرد از افتادن
بر پای پیکر
دستی کش سرما میبخشید از بیرون
رستاخیزِ مردگان
دستی کش جرأت میبخشید از درون
غوغای کلمهها
دستی کش کشانکشان سوی خانهاش میکشاند
آنجا، پشت به میدان و پیکرِ میدان
پشت به مردگان و رستاخیزِ مردگان
در خطی مستقیم که به بیرون از شهر راه میبُرد
و آنگاه دستِ راست، یکی جادهی خاکی که هنوز آسفالت نشده بود
و آنگاه دستِ چپ، یکی سربالایی که نفس را بند میآورد
و ادامهی راه به زیرِ باران
که تن را تر کرده بود، زمین را گِلآلود
که کلمهها را تر کرده بود، دل را دردآلود
که مرگ را تر کرده بود، دستها را بیحاصل
و قدمهایش را سست
مرگ در قفای ایشان قدم برمیداشت
رندانه و بیتکلیف"
شابووی کویر ترجمه (بوفکور نوشته صادق هدایت) به زبان کردی[ویرایش]
بوف کور شناختهشدهترین اثر صادق هدایت نویسنده معاصر ایرانی، رمانی کوتاه و از نخستین نثرهای داستانی ادبیات ایران در سدهٔ ۲۰ میلادی است. این رمان به سبک فراواقع نوشته شده و تکگویی یک راوی است که دچار توهم و پندارهای روانی است. کتاب بوف کور تاکنون از فارسی به چندین زبان از جمله انگلیسی، فرانسه و آلمانی ترجمه شدهاست.
همچنین بهمن حبیبی این اثر را به زبان کردی ترجمه نموده که قسمتی از آن به شرح ذیل است:
ئیستا ئهمهوێ سهرانسهری ژیانی خۆم وهکوو هێشووی ترێ له مشتما بگووشم و شیلهٔ ئهو، نا، شهرابی ئهو تنۆک تنۆک وهکوو ئاوی سهرشهخس له گهرووی وشکی سێبهرهکهم بتکێنم. تهنیا ئهمهوێ پێش ئهوهٔ بڕۆم ئێشگهلێ که منیان وردهورده وهکوو خۆره یا پیزۆکه له گۆشهٔ ئهم ئوتاقهدا خواردووه بهێنمه سهر کاغهز، چون لهم ڕێگایهوه باشتر ئهتوانم بیرهکانی خۆم جهموجۆره کهم. ئاخۆ مهبهستم نووسینی وهسیهتنامهیه؟ ههرگیز، چون نه ماڵم ههیه که دیوان بیخوات و نه دینم ههیه که شهیتان بیبات، سهرهڕای ئهمه چ شتێکی سهر زهوین ئهتوانێ بۆ من بچووکترین بایهخێکی ههبێ. ئهو شتهٔ ژیان بووه له دهستم داوه، هێشتم و ویستم له دهستم بچێت و دوای ئهوهیکه من ڕۆیشتم، بهتوون، ئهیهوێ کهسێ شڕهکاغهزهکانی من بخوێنێتهوه، ئهیهوێ ههزار ساڵیش نهیخوێنێتهوه، من تهنیا بۆ ئهم نیازی نووسینه که ههنووکه پێویستیم پێیه ئهنووسم.
سبک نوشتار[ویرایش]
شاعر عشق و تردید خود را در شعر بلند پیکر تاش (پیکر تراش) و شعر بلند زمینی بیمار (زمین بیمار) چونان ژرف و شاعرانه بیان میکند که خود افسرده میشود و در افسردگی شعر گفتن به زبان کردی را رها میکند و به شعر گفتن به زبان فارسی روی میآورد و شعر بلند عشق شاعرانه را در ۱۳۹۷ منتشر میکند. شایان ذکر است اثر پیکرتاش جایزه ادبی بین المللی ابراهیم یونسی را بدست آورد.[۲]
منابع[ویرایش]
This article "بهمن حبیبی" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:بهمن حبیبی. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.