ترور مرتضی مطهری
پیشنهاد شده است که این مقاله با مرتضی مطهری ادغام شود. (بحث) |
ترور مرتضی مطهری رویدادی بود که طی آن مرتضی مطهری، از چهرههای برجسته انقلابی و رئیس شورای انقلاب، در حدود ساعت ۱۱ شب روز سهشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ هدف گلوله یکی از افراد گروه فرقان قرار گرفت، و پس از انتقال به بیمارستان طرفه در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸[نیازمند منبع] درگذشت. سالروز درگذشت مرتضی مطهری در ایران روز معلم خوانده میشود.
زمینههای ترور[ویرایش]
تهدیدهای گروهک فرقان به مرتضی مطهری از پیش از پیروزی انقلاب آغاز شده بود.[۱] به نوشتهٔ «گروه تاریخ مشرق» از یک سو فرقانیهای دلباختهٔ علی شریعتی، به دلیل بحثهای درگرفته میان این دو، کینهٔ مرتضی مطهری را به دل گرفته بودند، و از سوی دیگر نیز مبارزهٔ مطهری با التقاط و واپسگرایی، گروههایی همچون فرقان را زیر سؤال میبرد. تا اینکه فرقانیها تهدید کردند که «اگر به مخالفتتان با ما ادامه بدهید، با شما برخورد فیزیکی خواهیم کرد.»[۱]
همچنین بنا به گفتهٔ علی مطهری، کسانی چون شیخ علی تهرانی و محمد موسوی خوئینیها و همچنین روحانیان سنتی و قدیمی، هر یک به بهانهای از اعتراض به تدریس او در دانشگاه گرفته تا نقد کتابهایی چون «خدمات متقابل اسلام و ایران» و «حجاب» به او اعتراض میکردند، که مجموعهٔ اینها در ایجاد جو منفی ضد او مؤثر بود.[۱]
از سوی دیگر از آنجا که نفی سرمایهداری و زندگی زاهدانه از اصول فرقان بود، اعضای گروه، مطهری را به دلیل آنکه خانهای بزرگ هرچند معمولی در قلهک تهران داشت و خودروی بنز سوار میشد مورد سرزنش قرار میدادند. این در حالی بود که باور مطهری بر این بود که باید زن و فرزندانش زندگی آسودهای داشته باشند و بنا به گفته علی مطهری او با ریاکاری مخالف بود.[۱]
عدم محافظت از علی مطهری نیز موضوع دیگری بود که زمینه را برای ترور تسهیل کرد. سران سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که در آن زمان در حال شکلگیری بود، دو سه روز پیش از ترور به او پیشنهاد محافظت داده بودند و مطهری هم پذیرفته بود، ولی تا پیش از عملیشدن این موضوع ترور انجام گرفت.[۱] مطهری چند روز پیش از ترورش به شماری از شاگردانش در قم گفته بود که فرقان پس از محمدولی قرنی به سراغ وی خواهد رفت، چون از وی «کینهٔ دیرینه» دارد.[۱]
چگونگی ترور[ویرایش]
حضور در جلسه متاع[ویرایش]
جمعیت متاع که مخفف «مکتب تربیتی اجتماعی عملی» است جمعیتی بود که فعالیت غیرعلنی داشت و برای مسائل اجتماعی تشکیل شده بود و شکل سیاسی نداشت، با این حال رنگورویی مذهبی داشت.[۱] حتی اعضای متاع هم تا پیش از انقلاب ناشناخته بودند. از اعضای این گروه میتوان به مهدی بازرگان، یدالله سحابی، عزتالله سحابی، ابراهیم یزدی، مرتضی مطهری، غلامرضا سعیدی، احمد آرام، مهدی حائری یزدی، علی طرخانی، مصطفی کتیرائی، و عباس تاج اشاره کرد.[۱] از جمله کارهای بیسروصدای این جمعیت بنیادگذاری موسسههایی چون شرکت سهامی انتشار، شرکت قلم، انجمن اسلامی مهندسین، انجمن اسلامی پزشکان، و انجمن اسلامی معلمین بود.[۱]
این جمعیت از سال ۱۳۳۱ تا ۱۳۵۶ و اوایل ۱۳۵۷ که فعالیتهای سیاسی اوج گرفته بود، به صورت مرتب به تشکیل جلسه میپرداخت، تا اینکه به دلیل نبود فرصت کافی رفتهرفته این جلسهها متوقف شدند.[۱] پس از انقلاب نخستین جلسهٔ این جمعیت در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ در خانهٔ عزتالله سحابی برگزار شد که در یک مجموعهٔ آپارتمانی در نزدیکی پارک امینالدوله بود.[۱] جلسه به صورت عادی برگزار شد و پس از صرف شام حدود ساعت ۱۰:۴۰ شب جلسه به پایان رسید.[۱][۲]
اقدام به ترور[ویرایش]
پس از جلسه از آنجا که آن شب مطهری خودروی شخصیاش را نیاورده بود، قرار بود علی طرخانی مطهری را به منزلش برساند.[۱]
بنا به یک روایت مطهری در راه خانه تا خودرو، با فاصله از همراهانش که در حال گفتگوی خصوصی بودند، راه میرفت، تا اینکه جوانی از سمت جنوب با موتور آمد و به وی رسید و او را به نام صدا زد، و همینکه مطهری پاسخ گفت، به سرش شلیک کرد.[۱] هرچند منابع دیگر این روایت و مستند ویدئویی ساخته شده مبنی بر قتل مرتضی مطهری توسط موتورسیکلت را فاقد وجاهت تاریخی میدانند.[۲]
در بیمارستان[ویرایش]
درگذشت[ویرایش]
واکنشها[ویرایش]
عاملان[ویرایش]
= قاتل شهید مطهری که بود؟ =قاتلان شهید مطهری سه نفر به نامهای محمدعلی بصیری، حمید نیكنام و وفا قاضیزاده بودند. محمدعلی بصیری فردی بود كه با اسلحه رولور از فاصله دو تا سه متری به استاد مطهری شلیك كرد. او در یكی از دانشگاههای فیلیپین درس میخواند و ظاهرا اطلاعات دینی و عقیدتی كمی داشت.
بصیری در چاپخانه (یا به قولی شركت زیراكس) كار میكرد. اطلاعیهای كه پس از ترور استاد مطهری پخش شده بود روی یك كاغذ A4 رنگی بود كه وقتی سر نخ آن كاغذ گرفته شد به چاپخانه محل كار بصیری رسید.
هنگام مراجعه به منزل بصیری او فرار كرد، ولی از چینه دیوار افتاد و بیهوش شد و پس از به هوش آمدن گفت من قبل از انقلاب فرقانی بودهام و بعد از انقلاب از آنها جدا شدهام، اما تا آن لحظه هنوز كسی از قتل شهید مطهری به دست بصیری مطمئن نبود.
تنها شاهد این بود كه بعد از دستگیری بصیری، محمد هنردوست یكی از اعضای تیم پیگیری پرونده، شهید مطهری را خواب میبیند كه یك شنل قرمز خونی را از دوشش برمیدارد و یك شنل سبز را جای آن میگذارد و میگوید كه من از امشب راحت میخوابم تا این كه گودرزی دستگیر میشود و در راه زندان اوین به قتل شهید مطهری توسط محمدعلی بصیری اعتراف میكند.
درباره حالت روحی بصیری پس از دستگیری گفته میشود او بعد از این كه با شخصیت شهید مطهری آشنا شد و یكی از كتابهای او ـ خدمات متقابل ایران و اسلام ـ را در زندان خواند نسبت به او تغییر عقیده داد.
بشدت در زندان گریه میكرد، آرزوی مرگ خود را داشت و نقل است كه از شدت ناراحتی و عصبانیت تمام موهای صورت خود را كنده بود.
بصیری سرانجام در تاریخ پنج بهمن 1358 اعدام شد و داماد استاد مطهری (حاجیزاده) شخصا وی را قصاص كرد.
متهم بعدی فردی به نام حمید نیكنام بود كه او را مغز متفكر اكبر گودرزی میدانستند. نیكنام ظاهرا بیشتر در امور تشكیلاتی و نظامی فرقان بود.
منابع[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰۰ ۱٫۰۱ ۱٫۰۲ ۱٫۰۳ ۱٫۰۴ ۱٫۰۵ ۱٫۰۶ ۱٫۰۷ ۱٫۰۸ ۱٫۰۹ ۱٫۱۰ ۱٫۱۱ ۱٫۱۲ ۱٫۱۳ «روایتی از فاجعهآمیزترین ترور تحجر در ایران». مشرقنیوز. دریافتشده در {{جا:تاریخ}}. تاریخ وارد شده در
|بازبینی=
را بررسی کنید (کمک)صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد. - ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ «مطهری چگونه ترور شد». جام جم. ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱. بایگانیشده از اصلی در ۵ مارس ۲۰۱۶. دریافتشده در {{جا:تاریخ}}. تاریخ وارد شده در
|بازبینی=
را بررسی کنید (کمک)صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
This article "ترور مرتضی مطهری" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:ترور مرتضی مطهری. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.