حسدورزی
این مقاله، حسدورزی، اخیراً بهواسطهٔ فرایند ایجاد مقاله ایجاد شدهاست. بازبینیکننده در حال بستن درخواست است و این برچسب احتمالاً بهزودی برداشته میشود.
ابزارهای بازبینی: پیشبارگیری بحث اعلان به نگارنده |
خطای اسکریپتی: پودمان «AfC submission catcheck» وجود ندارد. «حسد» در لغت به معنای آرزوی سلب نعمت از کسی است که سزاوار آن است[i] و در اصطلاح حالتی نفسانی است که شخص آرزو میکند، نعمت یا کمالی که در دیگران توهم کردهاست سلب شود.[ii] «توهم نعمت یا کمال» به این معنا است که گاهی نعمت یا کمالات دیگران؛ کمال نیستند؛ بلکه نقایص و رذایل اخلاقی هستند؛ اما فرد حسود، آنرا کمال میپندارد. گاهی نیز کمالات دیگران، صفات حیوانی هستند؛ اما ازآنجایی که فرد حسود در حد حیوانیت تنزل یافته است، آن را کمال تلقی میکند. از اینرو ملاک حسد، توهم نعمت است و شخصی که چنین ویژگیهایی داشتهباشد حسود نامیده میشود.[iii]
نکته قابل توجه آن است که حسد با «غبطه» متفاوت است؛ زیرا در غبطه، فرد آرزوی سلب نعمت از دیگران را ندارد؛ بلکه همان نعمتی را که در دیگران توهم کردهاست برای خود نیز میخواهد. امام خمینی، ضمن بیان عوامل حسدورزی در افراد و جایگاه حسد در روایات، راهکارهایی علمی و عملی نیز برای درمان آن تبیین کردهاست.
علت اصلی حسادت آن است که شخص حسود، در خود حقارت و ذلتی میبیند که در دیگران وجود ندارد. در این هنگام، برای این شخص حالت انقباض روحی و شکست بوجود میآید و اگر عوامل خارجی و فضایل نفسانی نباشد، حسد ایجاد میشود.[iv]
حسدورزی، عوامل دیگری نیز دارد و از جمله آن «تعزز» است؛ بدینمعنا که شخص میترسد دیگران به واسطه نعمتی که دارند بر او فخر و تکبر کنند. «تعجب از نعمت» نیز عامل دیگری برای حسدورزی است؛ برای نمونه علت حسادت به انبیای الهی، تعجب از نعمت وحی و رسالت در آنها بودهاست.[v] «خوف» نیز عامل دیگری برای حسادت است؛ در این حالت شخص میترسد که صاحب نعمت، برای رسیدن او به اهداف مورد علاقهاش، مزاحمت ایجاد کند. «ریاست» نیز در صورتی که لازمه آن عدم تساوی نعمت شخص، با دیگران باشد، عامل دیگری برای حسادت است. «عداوت»، «کبر» و «سرشت پلید» نیز بهگونهای که شخص، نتواند نعمت دیگران را ببیند از جمله عوامل حسدورزی هستند؛ زیرا در تمام این حالتها، شخص آرزوی سلب نعمت از دیگران را دارد.[vi]
حسد در روایات اهلبیت(علیهمالسلام) نیز بازتاب گستردهای دارد و به برخی از آثار و نتایج آن؛ همچون «خشم نسبت به نعمتهای خدا»، «رویگردانی از قسمت بندگان» و «برائت خداوند از فرد حسود» اشاره شده است.[vii] حسد در روایات، آفت دین[viii] و ایمان[ix] معرفی شدهاست؛ زیرا ایمان نور معنوی و الهی است که قلب را جلا میدهد و با حسد که سبب تاریکی و کدورت قلب است منافات دارد. همچنین حسد سبب رذایل اخلاقی دیگر؛ مانند غیبت، فحش، سخنچینی و... میگردد.[x]
راه علمی درمان حسد، آن است که انسان بیندیشد که حسادت به دیگران، نهتنها نعمتی را از آنها سلب نمیکند؛ بلکه منافعی برای آنها به همراه دارد؛ زیرا دیگران از رنج و عذاب حسودان خود، بسیار خرسند میشوند و اگر حسود به غیبت و تهمت آنان نیز گرفتار شود، برای آنها بسیار سودمندتر است؛ زیرا در قیامت از اعمال نیک حسود کاسته و بر اعمال محسود میافزایند.[xi]
گاهی شیطان و نفس اماره انسان را از تفکر و اصلاح حسد، در دوران جوانی بازمیدارند؛ اما باید اندیشید که دفع حسد، در جوانی بسیار آسانتر از دوران پیری است؛ زیرا حسد در ابتدا مانند درخت نورسی است که ریشهکن کردن آن بسیار آسان است؛ اما اگر به درخت تنومندی تبدیل شد، از بینبردن آن زحمت زیادی میطلبد.[xii] از سوی دیگر، فرد حسود باید بیندیشد که خداوند بنابر حکمت و مصلحت، نعمتی را به دیگران دادهاست و اگر به تقسیم خداوند بین بندگان معترض است، در واقع به عدل خداوند ایمان ندارد و براهین عقلی هنوز به قلب او وارد نشده است.[xiii]
برای درمان عملی حسد نیز فرد حسود باید با محسود، بر خلاف هوای نفس رفتار کند؛ یعنی اگر نفس اماره، امر به توهین و دشمنی میکند، برعکس باید به فرد محسود محبت کند؛[xiv] زیرا محبت بر ظلمت و کدورت چیره میشود. همچنین صفات نیک محسود را برشمرَد. فرد حسود باید به خود بفهماند که محسود، بنده خدا است و شاید توفیقات الهی شامل حال او شدهاست و بیشتر از راه «محبتکردن» اقدام کند؛ البته همه این کارها را باید به قصد اصلاح نفس خود انجام دهد. با توجه به راهکارهای ذکر شده باید کمکم در دل او نسبت به فرد محسود، محبت ایجاد شود و اگر نشد، بداند که شقاوت بر او چیره شده و حتماً باید اصلاح علمی و عملی خود را درپیش گیرد. [xv]
نکته قابل توجه آن است که برای درمان حسد نباید به حدیث رفع قلم که حسد را از امت برداشته است، مغرور شد. از سوی دیگر باید روایاتی را که در بردارنده مضمون عدم توانایی انبیای الهی بر دفع حسد هستند توجیه کرد؛ مانند اینکه این روایات، کثرت ابتلا به حسد را بیان میکنند؛ یا حسد را اعم از غبطه درنظر گرفتهاند و یا سلب نعمت از کفار موردنظر بودهاست.[xvi]
This article "حسدورزی" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:حسدورزی. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.