حصار و سگهای پدرم
 | این نوشتار به هیچ منبع و مرجعی استناد نمیکند. |
 | این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
کتاب «حصار و سگهای پدرم» از رمان‌های مهم ادبیات کُردی است که در دروان حکومت بعثی در عراق، مجوز نگرفت و شیرزاد حسن، نویسنده‌اش، آن را با ۱۰ سال تأخیر در سال ۱۹۹۶ در سلیمانیه چاپ کرد و منتقدین از این کتاب به عنوان نقطه عطف ادبیات کردی یاد کرده‌اند.
در مقدمه این کتاب مترجم درباره رمان نوشته است: شیرزاد حسن در این رمان با روایت توتم و تابو به اصول پدرسالاری از دیدگاه فروید می‌پردازد. پدرکشی تم اصلی این رمان است. در «حصار و سگهای پدرم» روح پدر بر سر شخصیت‌های داستان چنان سنگینی میکند که حتی پس از کشته شدنش حضور او را همچنان احساس میکنند. از نظر شیرزاد حسن پدر نشانه کابوس بزرگ قدرت است که همچون سایه‌ای از او جدا نمی‌شود؛ قدرتی که خشونت پدر را نشان می‌دهد. موضوع بسیاری از داستان‌های او کشتن و جامعه اِروس‌کُش است. در بسیاری از داستان‌های او روایت زندگی آدم‌های درمانده و ذلیل و تنهای جامعه‌ی کُرد، به‌ویژه بیوه‌زنان و پیردختران و پسرانِ ناامید اما عاشق دیده میشود.متن رمان بسیار قابل فهم است وافراد می توانند عمق داستان را حس کرده وآن را به خوبی درک کنند ،در جای جای داستان نقش خشن ومقتدر پدر به خوبی دیده می شود .رمان نثر خیلی غریبی دارد وحشتناک وپر از دلهره یک جور فضای مالیخولیایی ورعب آور،جملاتی که انگار همه ی وجودتان را چنگ می زند .در سرلوحه ی کتاب نویسنده آرزو می کند که بچه هایش،نسل بعدی در حصار هیچ کس زندگی نکنند منظورش حصار های فکری هم هست وفقط مادی نیست چون نسل گذشته همه در حصار زندگی می کردند .این رمان راهی برای شناخت توتم وتابو و جامعه ی اروس کش،ذوق کش،عصیان کش وانتقاد از آن است .اینجاست که در قالب یک داستان از هستی یک حالت آگاه می شویم از جامعه ای که در آن امور جنسی به صورت امری زشت و ممنوع اعلام میشود و حتی فکر کردن به آن نیز حرام و ممنوع است . هدف ما در این نوشته بررسی رمان حصاروسگ های پدرم از دیدگاه فروید درمورد توتم وتابو واریک فروم در مورد مکانیسم های گریز از آزادی است . زیبایی که در این اثر به کار رفته زیبایی سورئالیستی است وجریان سیال ذهن به قدرت در آن پرداخته شده است رمان لبریز از روابط ابژه ای است که شخصیت ها با هم دارند ومی بینیم که تحت تسلط وانقیاد ابژه هایشان هستند .
موضوع اصلی کتاب دیکتاتوری یک قدرت بزرگ و ترس و زبونی زیردستان این قدرت حتی در زمان نبود قدرت می باشد . خانواده ای پدرسالار که درون حصاری بزرگ زندگی می کنند . پدری درنده خو و وحشی که سالی چند بار ازدواج می کند و همه اهل خانه گوش به فرمان او هستند . پدری که اجازه نمی دهد هیچ موجود مذکری وارد حصار او شود و حتی حیوانات نر را قطع عضو می کند . دختران و پسران او همواره شلاق می خورند کار می کنند و اجازه عاشق شدن ازدواج و حتی فکر کردن به این مسائل را ندارند در حصار تمام مسائل مربوط به امور جنسی، خلاف و به نوعی مغایر با قوانین حصار است و ساکنین حصار این مسائل را به صورت خواب ودر تاریکی می بینند.پدر می ترسد که با ازدواج کردن آنها حصار ویران شود ودیگر کسی در آنجا نماند که مراقب حصار وسگ های او باشد به نوعی از تنها ماندن می ترسد پدرهمیشه میگوید که من آنهایی را بیشتر دوست دارم که به حصار وسگ هایم بهتر خدمت کنند .
تا اینکه همه از ظلم به ستوه می آیند و از پسر بزرگ می خواهند که پدر را بکشد واو را تحریک می کنند اما ظاهراً کشتن پدر دردی از این جامعه همیشه ترسو و درمند دوا نمی کند و فقط اوضاع نا به هنجار تر می شود وبعد از مرگ او همه چیز به هم میخورد وحصاردچار بی نظمی میگردد، فرزند ارشد به هر کجا که فرار می کند سگ های با وفای پدرش دنبال او هستند واو را رها نمی کنند.پدر همیشه می گفت که من این حصار را نگه داشته ام وبعد ار مرگ من این حصار ویران ونابود میشود وگفته های او به حقیقت تبدیل شد .پس از کشته شدن ، روح پدر هنوز حضور دارد و به صورت بی رحمانه ای حضور خود را بر فرزندان تحمیل می کندو روح او بر سر شخصیت های داستان سنگینی میکند . پدری که قدرت خدایی داشته و اجازه پرسش و پاسخی به فرزندان نمی داده از ذهن آنها پاک شدنی نیست البته افراد حصار به این نوع زندگی عادت کرده اند وبعد از مرگ پدر نمی دانندکه باآزادی که بدست آورده اند چه کنند . رمان به صورت تک گویی از طرف پسر بزرگ (میان گورپدر درگنبدی که به همراه سگ های اودر آنجا زندگی میکند)نقل می شود که ازکشتن پدربسیار پشیمان است چون همه اورا مقصر اوضاع بی نظم ونابهنجار حصار می دانند افرادی که قبلاً او راتحریک می کردند که پدر را بکشد اکنون او را مؤاخذه میکنند.
This article "حصار و سگهای پدرم" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:حصار و سگهای پدرم. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.
