هاج
عجوزه است چروکیده زن قدیمی، یا یک نوع پری یا الهه داشتن ظاهر مانند زن، اغلب در یافت فرهنگ عامه و داستانهای کودکان مانند هانسل و گرتل.[۱] HAGS اغلب به عنوان بدخواه دیده میشود، اما ممکن است به یکی از اشکال انتخاب شده از خدایان دگرپیکری، مانند شود Morrigan به یا Badb، که به عنوان نه کاملاً خیرخواه و نه بدخواه دیده میشود.[۲][۳]
علم اشتقاق لغات[ویرایش]
این اصطلاح در انگلیسی میانه ظاهر میشود، و کوتاه شدن h ofgtesse بود، یک اصطلاح انگلیسی قدیمی برای جادوگران، به همین ترتیب هک هلندیها و آلمانی Hexe نیز به ترتیب کوتاه شدهاند، از haghetisse هلندی میانه و hagzusa آلمانی قدیم. همه این کلمات از Proto-Germanic * hagatusjon- که منشأ ناشناخته است برگرفته شدهاست، اما عنصر اول ممکن است مربوط به کلمه «راه بند» باشد کسی که راه انسان را میبندد.[۴][۵] عجوزه به عنوان یک شخصیت سهمی در داستانهای عامیانه و افسانهای، ویژگیهای خود را با کرون در میان میگذارد، و این دو واژه گاهی به صورت مبادلهای مورد استفاده قرار میگیرند.[۶]
استفاده از کلمه "hag" برای ترجمه اصطلاحاتی که در غیر انگلیسی (یا انگلیسی غیر مدرن) یافت میشود جای بحث دارد، زیرا استفاده از این کلمه غالباً با سوء رفتار همراه است.[۷][۸] [نیازمند شفافسازی]
در فرهنگ عامه[ویرایش]
یک آغوش یا همان "Old Hag" روحیه کابوس در انگلیسی و آنگلوفون در فرهنگ عامه آمریکای شمالی بود. این انواع از عجوزه کاملاً مشابه با است قدیمی انگلیسی بودن که ریشه در خرافات ژرمنی باستان، و از نزدیک به اسکاندیناوی مربوط — mæra مارا. به گفته فولکلور، Old Old Hag روی سینه یک خواب نشسته بود و کابوسها را برای او میفرستاد. وقتی موضوع بیدار میشود، برای مدت کوتاهی قادر به نفس کشیدن یا حتی حرکت نمیباشد. در فیلم سوئدی ماریانا، شخصیت اصلی از این کابوسها رنج میبرد. این حالت اکنون فلج خواب نامیده می شود، اما در عقیده قدیمی موضوع "مختصر" بودهاست.[۹] هنوز هم بهطور مکرر مورد بحث قرار میگیرد که گویی حالت ماوراء الطبیعه است.[۱۰]
به نظر میرسد بسیاری از داستانها در مورد گرگها برای ترساندن بچهها از خوب بودن استفاده شدهاند. به عنوان مثال، پگ پاولر انگلیسی شمالی، یک خنجر رودخانه ای بود که در رودخانه Tees زندگی میکرد و رنگ پوست آن از برکههای برکه سبز بود.[۱۱][۱۲][۱۳] والدینی که میخواستند فرزندان خود را از لبه رودخانه دور نگه دارند، به آنها گفتند که اگر خیلی به آب نزدیک شوند، او آنها را با آغوش بلند خود میکشید، آنها را غرق میکرد، و گاهی اوقات آنها را میخورد. این نوع نیکی یا گردن دارای نامهای منطقه ای دیگری است، مانند Grindylow[۱۴] (نامی متصل به Grendel) ,[۱۵] Jenny Greenteeth از یورکشایر و نلی Longarms از چندین شهرستان انگلیسی.[۱۶]
بسیاری از داستانها در مورد گرسنگی آنها را به خوبی توصیف نمیکنند تا بین پیرزنی که جادوگری یا یک موجود طبیعی را میشناسد تمایز قائل شوند.[۱۷]
در فرهنگ عامیانه اسلاو، بابا یاگا خنجری بود که در خانه ای با پاهای مرغ در جنگل زندگی میکرد. او اغلب در جنگل سوار بر خمپاره میشد، و با جارو رد و بدل میشد.[۱۸] اگرچه او معمولاً یک موجود مجرد است، اما در برخی از افراد مختلف سه بابا یاگا به عنوان کمک به قهرمان در تلاش خود، یا با مشاوره یا دادن هدایا، به تصویر کشیده میشوند.[۱۹]
در اساطیر ایرلندی و اسکاتلندی، cailleach یک الهه آغوش است که با خلقت، برداشت، آب و هوا و حاکمیت در ارتباط است.[۳][۲۰] با همکاری با الهه براد، او یک الهه فصلی است، که در ماههای زمستان حاکم است در حالی که براد در تابستان حاکم است. در اسکاتلند، گروهی از بغل، معروف به The Cailleachan (The Storm Hags) به عنوان شخصیتهای قدرتهای ابتدایی طبیعت، به ویژه در جنبه مخرب، دیده میشوند. گفته میشود که آنها در دوره ای که به عنوان A Chailleach شناخته میشود، در ایجاد طوفانهای بادی بهار بسیار فعال هستند.[۲۱]
هاگ به عنوان چهرههای حاکمیت در اساطیر ایرلند فراوان است. رایجترین الگوی این است که آغوش نشان دهنده سرزمین بی ثمر است، که قهرمان داستان باید بدون ترس به آن نزدیک شود و به اصطلاح خودش عاشق شود. وقتی قهرمان این شجاعت، عشق و پذیرش طرف شرور خود را به نمایش میگذارد، حاجب حاکمیت پس از آن فاش میکند که او همچنین یک خدای جوان و زیبا است.[۳]
سه سرنوشت (به ویژه آتروپوس) غالباً بغلی به تصویر کشیده میشوند.
او شبیه به لیلیت است.
در ادبیات غربی[ویرایش]
در ادبیات قرون وسطایی و بعد از آن، اصطلاح «هاگ»، و اقوام آن به زبانهای اروپایی، به جای یک زن مسن تر و غیرمذهب ظاهر شدند. با تکیه بر سنت قرون وسطایی چنین زنانی که در ادبیات طنز و بورسکو به تصویر کشیده شدهاند، به ویژه در دوره رنسانس ایتالیا، خنجر نشانگر تقابل بانوی دوست داشتنی است که از شعر پتارچ آشنا است.[۲۲]
آغوش به عنوان یک موجود فوقالعاده همچنین در برخی از رمانهای فانتزی مانند سریال هری پاتر توسط JK Rowling مورد استفاده قرار گرفتهاست، جایی که هاگ به عنوان گونه ای از زنان زشت و کودک دار با زگیلهای بیشمار به تصویر کشیده شدهاست.
در داستان قهرمانان یا افسانههای یونان برای کودکان من، چارلز کینگزلی از اسکایلا را «Scylla the hag دریا» توصیف کرد.[۲۳] اصطلاح Sea Hag بعداً به عنوان نام شخصیت طنز Popeye معروف شد.
در عصبشناسی[ویرایش]
اصطلاح Old Hag Attack به حالت خوابآور اشاره دارد که در آن فلج وجود دارد و اغلب اوقات با توهم وحشتناک همراه است. [نیازمند منبع] وقتی بیش از حد عود میشود، عده ای این بیماری را یک اختلال میدانند. با این حال، بسیاری از جمعیت به جای بخشی از بیماری یا آسیبشناسی، با آنها به عنوان بخشی از فرهنگ و جهان بینی اساطیری رفتار میکنند.
جستارهای وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- ↑ Briggs, Katharine (1976) An Encyclopedia of Fairies, Hobgoblins, Brownies, Boogies, and Other Supernatural Creatures, "Hags", p.216.
- ↑ Lysaght, Patricia (1986) The Banshee: The Irish Death Messenger. Roberts Rinehart Publishers. شابک ۱−۵۷۰۹۸−۱۳۸−۸. p.54
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ Clark, Rosalind (1991) The Great Queens: Irish Goddesses from the Morrígan to Cathleen Ní Houlihan (Irish Literary Studies, Book 34) Savage, Maryland, Barnes and Noble (reprint) pp.5, 8, 17, 25
- ↑ "Hag | Origin and meaning of hag by Online Etymology Dictionary".صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ hag1 بایگانیشده در ۲۸ آوریل ۲۰۰۵ توسط Wayback Machine The American Heritage Dictionary of the English Language: Fourth Edition (2000)
- ↑ Based on a Google Book search of the exact phrase "hag or crone" and "crone or hag". Retrieved 29 March 2009.
- ↑ Rich, Adrienne (1979-02-04). "That Women Be Themselves; Women". نیویورک تایمز. pp. BR.3.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ "Feminist storyteller reprises 'These Are My Sisters'". Star Tribune. 1996-07-07.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ Ernsting, Michele (2004) "Hags and nightmares: sleep paralysis and the midnight terrors" Radio Netherlands
- ↑ The "Old Hag" Syndrome from About: Paranormal Phenomena
- ↑ Ghosts, Helpful and Harmful by Elliott O'Donnell
- ↑ Introduction to Folklore by Marian Roalfe Cox
- ↑ The History and Antiquities of the Parish of Darlington, in the Bishoprick by William Hylton Dyer Longstaffe, 1854
- ↑ The Nineteenth century and after, Volume 68, Leonard Scott Pub. Co. , 1910. Page. 556
- ↑ A Grammar of the Dialect of Oldham by Karl Georg Schilling, 1906. Page. 17.
- ↑ Froud, Brian and Lee, Alan (1978) Faeries. New York, Peacock Press شابک ۰−۵۵۳−۰۱۱۵۹−۶
- ↑ K. M. Briggs, The Fairies in English Tradition and Literature, p 66-7 University of Chicago Press, London, 1967
- ↑ Russian Folk-Tales W. R. S. Ralston, Forgotten Books, شابک ۱−۴۴۰۰−۷۹۷۲−۲, شابک ۹۷۸−۱−۴۴۰۰−۷۹۷۲−۶. p.170
- ↑ W. R. S. Ralston Songs of the Russian People Section III.--Storyland Beings.
- ↑ McNeill, F. Marian (1959). The Silver Bough, Vol.2: A Calendar of Scottish National Festivals, Candlemas to Harvest Home. Glasgow: William MacLellan. pp. 20–1. ISBN 978-0-85335-162-7.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ McNeill, F. Marian (1959). The Silver Bough, Vol.1: Scottish Folklore and Folk-Belief. Glasgow: William MacLellan. p. 119. ISBN 978-0-85335-161-0.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ Bettella, Patrizia (2005). The ugly woman: transgressive aesthetic models in Italian poetry from the Middle Ages to the Baroque. U of Toronto P. pp. 117–20. ISBN 978-0-8020-3926-2.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ Kingsley, Charles (1917). The Heroes or Greek Fairy Tales For my Children. Ginn and Company. p. 148.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
بیشتر خواندن[ویرایش]
- ساگان، کارل (۱۹۹۷) دنیای شیاطین شیطان: علم به عنوان شمع در تاریکی.
- کتلول، ن. Lipscomb , S؛ Evans, E. (1993) تفاوتهای عصب شناختی بین افراد عادی و افرادی که "حملات Old Hag" را تجربه میکنند، ارتباط دارد. Percept Mot Skills 1993 Jun؛ 76 (3 Pt 1): ۸۳۹–۴۵؛ بحث 846 PubMed پابمد 8321596
پیوند به بیرون[ویرایش]
- نقاشی هنری فوزلی از خنجر، از مجموعه Met
This article "هاج" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:هاج. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.