You can edit almost every page by Creating an account. Otherwise, see the FAQ.

آموزش غیرحضوری

از EverybodyWiki Bios & Wiki
پرش به:ناوبری، جستجو

1- مقدمه: در دنیای پرشتاب امروزی در پی تغییرات سریع در سبک زندگی نیازهای جوامع نیز به سرعت تغییر می‌یابد و دانشگاه به‌عنوان قطب علمی جامعه، در پاسخ دادن به این نیازهای متنوع و جدید از طریق رشد و توسعه فناوری، پاسخگو می‌باشد. لذا دانشگاه امروزی را دانشگاه نسل سوم، یعنی دانشگاه نوآور و کارآفرین نام می‌دهند که پس از نسل‌های آموزش‌محور و پژوهش‌محور، ابتدا در کشورهای پیشرفته مطرح گردید و به تدریج نیاز آن برای جامعه کنونی ما نیز مشاهده می‌گردد. افزایش ازدحام در شهر‌های شلوغ و دسترسی مشکل به امکانات در روستاها و نقاط محروم کشور، مسایل و مشکلات جدیدی را پیش‌روی توسعه جامعه مان قرار داده که حل آن با تفکر و آینده‌پژوهی توسط کارشناسان و محققان مقدور می‌باشد و دانشگاه محل تمرکز منابع و ابزارهای علمی برای تحقق آن می‌باشد. در کنار مسایل مختلف پیش‌رو، مسئله شیوه آموزش موثر در سیستم آموزش عالی در شرایط جدید نیز برجسته می‌نماید. زیرا پرورش یک فارغ‌التحصیل با مهارت حل‌مسئله و کارآفرین توسط دانشگاه، به فرایندهای آموزشی متفاوتی نیازمند است. برای تحقق چنین نیازی از سوی جامعه، شیوه‌های آموزشی جدیدی توسط دانشگاه‌های مختلف به اجرا درآمده است که اغلب از نوع کلاس‌های غیر‌حضوری می‌باشند. ویژگی بارز کلاس‌های غیر حضوری، رفع محدودیت‌های ناشی از حضور فیزیکی دانشجو می‌باشد. این ویژگی به کاهش هزینه‌های تحصیل و افزایش دسترسی طیف وسیعی از دانشجویان به کلاس می‌انجامد. اما اجرای یک شیوه آموزشی نوین که بتواند فارغ‌التحصیلان و مهندسان توانمند برای جامعه بپروراند، ویژگی‌های دیگری نیز می‌بایست داشته باشد که سرآغاز تغییرات در سیستم آموزشی سنتی بوده است. بخش بزرگی از این اصلاحات از نوع تطبیق منابع آموزشی با مهارت‌های دانشجو و سوق دادن تدریجی آن در راستای دستیابی به اهداف متعدد و متنوع آموزشی دوره می‌باشد. این تنوع در اهداف آموزشی برای دستیابی به نتیجه حداکثری از توان بالقوه دانشجویان برای رفع نیازهای متغییر و بی‌شمار ارجاع داده شده به دانشگاه، ضروری می‌باشد که در شیوه سنتی آموزش چندان مطرح نبوده است. (Mouza & Lavigne, 2013)

2- روش آموزش خطی(Linear Learning): در این شیوه دانشجویان نیامند یک لپتاپ یا تبلت یا گوشی هوشمند و دسترسی غیرهمزمان به اینترنت می‌باشد. استاد در پشت فرآیند اجرای کلاس و با واسطه نرم افزار مدیریت کلاس را برعهده دارد، لذا اکثر فعالیت‌های آموزشی دانشجومحور بوده، اما امکان، چت و به اشتراک گذاردن تجربیات و نظرات دانشجویان با یکدیگر و با استاد نیز در آن دیده می‌شود. منابع آموزشی توسط استاد یا تیم آموزشی تهیه و تدوین گشته، به همراه توضیحاتی شامل طرح کلی درس و پیشنهادهایی در خصوص نحوه مطالعه منابع آموزشی و نیز نحوه جستجو مطالب تکمیلی توسط دانشجویان، در دسترس دانشجویان قرار داده می‌شود. پس از آن اجرای مرحله به مرحله کلاس آغاز می‌گردد، بدین ترتیب که در پایان هر بخش از مطالب یک جلسه یک آزمون کوتاه گرفته می‌شود. دانشجویانی که نمره کافی را کسب نمایند به مرحله بعدی هدایت می‌شوند و چنانچه نمره از حد‌نصاب پایین‌تر باشد تا مطالعه کافی و کسب نمره قبولی در آن مرحه نگاه داشته می‌شوند. این شیوه آموزشی دارای ویژگی‌های مثبتی می‌باشد، ازجمله: غیرحضوری بودن، عدم محدودیت در تعداد دانشجویان، غیرهمزمان بودن فرآیند آموزشی برای دانشجویان مختلف، امکان داشتن شغل پاره‌وقت برای دانشجویان، ارزیابی‌های آموزشی مکرر و پیوسته، عدم امکان تقلب به علت متفاوت بودن سوالات برای هر دانشجو، امکان شخصی سازی و تطابق دروس با توانایی‌های دانشجویان مختلف و امکان مطالعه گسسته برای افراد با سبک یادگیری فاصله‌دار. اما چالش‌هایی نیز پیش‌روی این شیوه آموزشی بوده است که شاید مهمترین آن حجم زیاد کار طرح سوالات جدید و متنوع و پاسخ‌های مربوطه برای سیستم آزمون‌گیر توسط استاد یا تیم آموزشی به دلیل غیرهمزمان بودن فرآیند آموزشی برای دانشجویان مختلف می باشد. از راهکارهای پیشنهادی برای رفع این مشکل می‌توان به بکارگیری تعدادی دستیار برای استاد، برای کمک در طرح سوالات بسته پاسخ مانند سوالات چهار گزینه‌ای که قابلیت تصحیح خودکار توسط نرم افزارهای رایج را داشته باشد، اشاره نمود.

3- روش آموزش مشارکتی(Collaborative Learning): در این شیوه، یادگیری عمیق در جریان فعالیت‌های آموزشی تیمی و مسئله محور در دانشجویان صورت می‌گیرد. بدین ترتیب‌که استاد مسئله‌ای با سطح پیچیدگی بالا طرح می نماید که حل آن اغلب از توان تک تک دانشجویان خارج می‌باشد. ولی با تشکیل یک تیم به تعداد مناسبی از دانشجویان دارای توانایی‌های مختلف، شرایطی پیش می‌آید که فعالیت‌های هریک از آن‌ها شرایط ایجاد انگیزش برای فعالیت سایرین را فراهم آورده و در یک هم‌افزایی فکری توانایی لازم برای حل مسئله کسب می‌گردد. (Duncker, 1935) اجرای غیر حضوری این شیوه از طریق ویدئوکنفرانس میسر بوده و زیرساخت نرم افزاری ساده‌ای دارد. منابع آموزشی به همراه راهنمایی‌های لازم برای مطالعه و نیز طرح کلی درس در ابتدای دوره توسط استاد در اختیار دانشجویان قرار می‌گیرد. انتخاب اعضای تیم دانشجویان و آشنا نمودنشان با یکدیگر نیز توسط استاد یا تیم آموزشی انجام می‌شود. در طول اجرای دوره یک یا چند مسئله به عهده هر تیم قرار داده می‌شود که استاد نظارت پیوسته بر روی مراحل پیشرفت دانشجویان در حل مسئله و حضور در جلسات و بحث‌های تیم‌ خواهد داشت و در نهایت مشاهدات ایشان مبنای ارزیابی تیم قرار می‌گیرد. مزایای این شیوه آموزشی عبارتند از: اجرای آسان، دستیابی به سطوح بالای یادگیری و حل‌مسئله، کارایی بالاتر تیم نسبت به توانایی فردی دانشجویان و ارزیابی نسبتاً آسان کار تیم. چالش‌های پیش روی اجرای این شیوه عبارتند از: مشکل حل‌مسئله بصورت غیرحضوری برای موضوعاتی که نیازمند سنجش و کار با ابزار آزمایشگاهی واقعی داشته باشند و ارزیابی مشکل کار فرد به فرد دانشجویان. گرچه در برخی مواقع مشکل انتخاب نادرست اعضای تیم نیز رخ می‌دهد که سبب افت محسوس کارایی تیم می‌گردد. راهکار پیشنهادی برای رفع مشکل نخست می‌تواند توسعه ابزارهای شبیه‌ساز حرفه‌ای که قابلیت‌های یک تجربه واقعی را با ریسک و هزینه کمتر در اختیار فراگیران متعدد قرار دهد باشد. این گونه ابزارها را از این منظر، نوع جدیدی از منابع آموزشی می‌یابیم که در انتقال مهارت‌های حسی‌حرکتی بازده بیشتری دارند. رفع مشکل دوم را یعنی عدم برقرار ارتباط سازنده توسط اعضای تیم، منوط به افزایش روحیه تیمی در فرهنگ می‌یابیم. گرچه سوابق روانشناختی دانشجویان و اعمال آزمون و خطا برای یافتن فعال‌ترین ترکیب‌ها نیز راهکارهای بعدی می‌باشند.

4- کلاس معکوس (Flipped Classroom): در این شیوه فعالیت‌های آموزشی پایه شامل مطالعه کتب مرجع و سایر منابع آموزشی توسط دانشجویان در منزل صورت پذیرفته، و کلاس محلی است که در آن مفاهیم برداشت شده توسط دانشجویان از طریق ویدئوکنفرانس به استاد ارائه می‌گردد. استاد در طی ارائه‌ها ایرادات احتمالی را تذکر می‌دهد اما چندان به مباحث جزئی ورود پیدا نمی‌کند، در عوض از زمان آزاد شده در جهت راهنمایی‌های عمومی، ایجاد انگیزش و تفکر کل‌نگر استفاده می‌نماید. برای اجتناب از امکان جا افتادن برخی دانشجویان از مباحث درسی، کلاس‌ها در فواصل کوتاه و هفتگی، پس از مطالعه هربخش از مطالب معین شده توسط استاد در برنامه و طرح درس، بصورت دوره‌ای برگذار می‌شود. با توجه به بازخورد دریافتی از دانشجویان منابع آموزشی دوره‌ای نیز توسط استاد به آنان ارسال می‌گردد. مزایای این شیوه آموزشی عبارتنداز: انجام فعایت‌های پایه آموزشی توسط دانشجویان و بصورت غیرحضوری، انتقال ظرفیت بالاتر علمی در طول یک دوره زمانی کوتاه، ارتباط موثرتر دانشجویان مسلط به اصول درس با استاد، یادگیری ماندگارتر مطالب در شخص ارائه دهنده (Edgar, 1954) و تمرین مداوم برای دستیابی به سطوح بالای یادگیری در مقام اشخاص ارزیابی کننده (Anderson & Krathwohl, 2001). از چالش‌های احتمالی در اجرای این شیوه آموزشی می‌توان به فرد‌محور بودن فعالیت‌های پایه اشاره کرد که برای عده‌ای مزیت و برای عده دیگر با سبک یادگیری استادمحور ضعف محسوب می‌گردد. راهکار پیشنهادی نیز در دسترس بودن استاد از طریق ایمیل و حتی چت در فواصل بین جلسات برای پاسخ دادن به سوالات احتمالی دانشجویان و تهیه و تدوین منابع متنوع و جدید چندرسانه‌ای برای اجرای دوره بصورت فراگیر می‌باشد. 5- منابع آموزشی در دوره‌های غیرحضوری نوین: چه در کلاس‌های حضوری و چه غیرحضوری، منابع آموزشی یکی از موثرترین عوامل در برون‌دادهای آموزشی محسوب می‌گردد. در کنار آن عوامل دیگری نیز مثل استاد، محیط آموزش و خود دانشجویان نیز بسیار تاثیرگذارند. روند تغییرات سیستم آموزشی از سیستم سنتی حضوری به سنتی غیر حضوری که در آن کلاس استادمحور از طریق سیستم LMS بصورت صدای استاد، اسلایدهای درس، اشاره‌گر و قلم برای تاکید یا ترسیم مطالب بجای گچ و تخته سیاه، ابزارهای رایج برای انتقال مطالب بودند، پیش‌رفت. اکنون شیوه‌های پیشنهادی دیگر همچون آموزش خطی، مشارکتی و معکوس فرصت‌های جدیدی را برای طیف وسیع‌تری از دانشجویان با توانایی‌های مختلف فراهم می‌آورند. در این شیوه‌ها دغدغه تهیه و تدوین منابع آموزشی پررنگ‌تر از شیوه‌های پیشین به نظر می‌آید. در شیوه آموزش خطی، به دلیل گام به گام پیش‌رفتن فرایند یادگیری و ارزیابی، فرصت اعمال اصلاحات در برنامه درسی دانشجو از روی بازخوردها و نتایج کسب شده در هر مرحله، برای دستیابی به حداکثر کارایی تحصیلی فراهم می‌گردد. لذا تهیه و تدوین منابع آموزشی در چنین دوره‌ای فرآیندی است پیوسته از ابتدا تا پایان اجرای دوره. دلیل دیگر اهمیت تهیه و تدوین منابع آموزشی در شیوه‌های نوین مثل آموزش خطی، انتظارات جدیدی است که از فارغ‌التحصیلان آن برای حل مسایل جدید می‌رود. دانشجویان برای کسب چنین مهارتی نیازمند مطالعه منابع متعدد و به‌روز آموزشی می‌باشند که مسیری کوتاه از تالیف تا گنجانده شدن در برنامه درسی را طی می‌نمایند. درحالیکه در شیوه سنتی و استادمحور انتقال آن مطالب با واسطه استاد به افزایش زمان اولیه برای اجرای دوره می‌انجامد و دانشگاه در پاسخگویی به نیازهای سریع علمی و تکنولوژیک به مشکل برمی‌خورد. در شیوه آموزش مشارکتی، از پتانسیل کار تیمی دانشجویان برای حل مسایل پیچیده و جدید استفاده می‌شود. منابع آموزشی پیشنهادی برای دستیابی به چنین توانایی معمولاً متنوع‌تر و به‌روزتر از شیوه‌های آموزش سنتی و استاد محور می‌باشند. تشخیص منبع آموزشی مناسب و مرتبط با مسئله کاری‌است مشترک بین استاد و دانشجویان که در جریان اجرای پروژه و به‌تدریج نقش دانشجویان در آن پر اهمیت‌تر می‌گردد. لذا دسترسی آسان به مخزن بزرگی از منابع الکترونیکی قابل جستجو از طریق اینترنت، شرط لازم برای دستیابی به چنین مهارتی می‌باشد. کلاس معکوس تاکید ویژه‌ای بر انجام فعالیت‌های مطالعاتی پایه توسط دانشجویان و آزاد کردن وقت کلاس و استاد برای پرداختن به مسایل پراهمیت‌تر آموزشی، از جمله ایجاد انگیزه و پرورش خلاقیت دارد. به دلیل رفع محدودیت ظرفیت و حجم مطالب آموزشی قابل انتقال در ساعات کوتاه کلاس و تحقق آن توسط خود دانشجویان در منزل، حجم کار تهیه و تدوین منابع آموزشی در چنین شیوه‌ای عمدتاً بیش از سایر شیوه‌ها است و استاد یا تیم آموزشی می‌بایست پیوسته در حال تهیه و تدوین منابع آموزشی بکارگرفته می‌شدند. اما به دلیل پایه‌ای بودن و وجود اشتراک زیاد بین مطالب پایه دربین تمام دانشگاه‌های دنیا، حجم‌کار تقسیم گشته، لذا ضرورت سیاست متن‌باز برای دسترسی تمام دانشجویان به محتوی آنان برای اجتناب از دوباره‌کاری بیشتر احساس می‌گردد. در میان برنامه‌های متعدد فرهنگی و عام‌المنفعه، ویکی‌پدیا بهترین شرایط را برای تحقق چنین هدفی فراهم آورده است. در این دانشنامه متن‌باز ساختار مناسب تنظیم مطالب، بهبود و توسعه پیوسته آن‌ را برای افراد مختلف مشارکت کننده میسر ساخته است.

References:

1- Anderson, & Krathwohl. (2001). A taxonomy for learning, teaching, and assessing: A revision of Bloom's Taxonomy. New York: Longman.

2- Duncker, K. (1935). The psychology of productive thinking. Julius Springer German.

3- Edgar, D. (1954). Audio-visual methods in teaching. Dryden Press, 534.

4- Mouza, C., & Lavigne, N. (2013). Emerging Technologies for the Classroom, A Learning Sciences Perspective. New York: Springer.

5- https://en.wikipedia.org/wiki/Educational_technology


This article "آموزش غیرحضوری" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:آموزش غیرحضوری. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.



Read or create/edit this page in another language[ویرایش]