اوپایا (مصلحت)
این مقاله، اوپایا (مصلحت)، اخیراً بهواسطهٔ فرایند ایجاد مقاله ایجاد شدهاست. بازبینیکننده در حال بستن درخواست است و این برچسب احتمالاً بهزودی برداشته میشود.
ابزارهای بازبینی: پیشبارگیری بحث اعلان به نگارنده |
خطای اسکریپتی: پودمان «AfC submission catcheck» وجود ندارد. اوپایا، (به انگلیسی / سانسکریت upaya، معنی مصلحت، آموزش) اصطلاحی است که در بودیسم برای اشاره به جنبهای از راهنمایی در مسیرهای بودایی به سوی رهایی، که در آن یک عمل آگاهانه و داوطلبانه «با استدلال ناقص» در مورد جهت آن هدایت میشود. در پارسی میتوان به آن روش آموزش مصلحت آمیز آئین بودائیسم اطلاق کرد.
اوپایااغلب با کاوشالیا (कौशल्य، "زرنگی")، (به انگلیسی: upaya-kaushalya) به معنای "مهارت در ابزار" استفاده میشود.
«مهارت در ابزار» مفهومی است که تأکید میکند تمرین کنندگان ممکن است از روشها یا تکنیکهای خاص خود که متناسب با موقعیت هستند برای به دست آوردن روشنگری استفاده کنند. مفهوم آن این است که حتی اگر یک تکنیک، دیدگاه و غیره، در نهایت «درست» به معنای عالی نباشد، باز هم ممکن است یک تمرین مصلحتآمیز برای اجرا یا نگه داشتن مشاهده باشد؛ یعنی ممکن است تمرینکننده را به روشی مشابه به تحقق واقعی نزدیکتر کند. تمرین مهارتی که به آن اشاره میشود، یعنی توانایی تطبیق پیام خود با مخاطب، در قانون پالی اهمیت زیادی دارد.
فرهنگ لغت دیجیتال بودیسم خاطرنشان میکند که ترجمه اصطلاح چینی fāngbiàn به انگلیسی به عنوان «مهارت» یا «مصلحت» اغلب دشوار است، زیرا مفاهیم بر اساس زمینه تغییر میکنند زیرا آموزش چیزی نو و شگفتآور برای هنرجو است. بر اساس این دیدگاه فلسفی، بودا میتواند این حقایق دشوار را به زبان روزمره و ماهرانه ارائه کند؛ اما آموزشهای دیگر در مقایسه با حقیقت غایی (بودائیسم) آموزههای سطح پایینتری هستند و قادر به انعکاس واقعیت اصلی نیستند.[۱]
نقش و عملکرد اوپایا[ویرایش]
یکی از عملکردهای اوپایااین است که میتواند نوعی از عمل بودایی را بهعنوان عملی تأیید کند و در عین حال، مقدمات آن را نقد کرده یا آن را بهطور نامطلوب در مقابل عملکردی دیگر و بالاتر قرار داد. در برخی از متون ماهایانا، مانند لوتوس سوترا، از نقش روش مصلحت در آموزش (اوپایا) به عنوان ابزاری برای مبارزه علیه سنتهای پیشین بودایی استفاده میشود. گفته میشود که بودا به جای اینکه حقیقت نهایی را آشکار کند، اوپایاهای مختلفی به آنها داد، که آنها برای آن آماده نبودند.
گرگوری، طبقهبندی هرمنوتیکی مکاتب بودایی (به چینی pànjiào 判教 «طبقهبندی اعتقادی») را بهعنوان «وسیله مصلحتآمیز» معرفی میکند:
«دکترین وسایل مصلحتآمیز ابزار هرمنوتیکی اصلی را فراهم کرد که بوداییهای چینی بهوسیله آن آموزههای بودا را در طرحهای طبقهبندی خود نظم میدادند. این امر به آنها امکان داد تا آموزهها را به گونهای تنظیم کنند که هر آموزش به عنوان یک اقدام مصلحتآمیز برای غلبه بر کاستی خاص آموزش قبل از آن عمل کند و در عین حال به آموزشی که قرار بود جایگزین آن شود اشاره کند. به این ترتیب میتوان یک پیشرفت سلسله مراتبی از آموزهها ایجاد کرد که از ابتداییترین آنها شروع میشود و به عمیقترین آنها منتهی میشود».[۲]
تصاویر و نمونه[ویرایش]
متون بودایی به طور استعاری مفهوم اوپایا را از طریق تصاویری مانند یک خانه در حال سوختن و یک مشت خالی توضیح می دهند.
تمثیل خانه در حال سوختن
لوتوس سوترا، حاوی داستان معروف اوپایا در مورد استفاده از ابزار مناسب دروغ های سفید برای نجات کودکان از ساختمانی در حال سوختن است. باید توجه داشت که این تمثیل سه یانا "وسایل نقلیه؛ گاری" را توصیف می کند که توسط بزها، آهوها و گاوها کشیده شده است؛ این یک بازی کلمه ای ماهایانیستی است که بر اساس مکاتب بودایی سوترایانا به سه مدل وسیله نقلیه شنونده (Sravakayana)، وسیله نقلیه فاتح منفرد (Pratyekabuddhaya) و وسیله نقلیه بودیساتوا (Mahayana) طبقه بندی شده است.[۳]
تعریف اوپایا از زبان بودا[ویرایش]
گوتاما بودا، اوپایا را برای شاگردش شریپوترا توضیح می دهد:
«شریپوترا، فرض کن در فلان شهر در کشور خاصی مرد بسیار ثروتمندی وجود داشت. او سالها دور بود و ثروتش بیش از اندازه بود. او کشتزارها و خانه ها و خدمتکاران بسیار داشت. خانه خودش بزرگ و پر سر و صدا بود، اما فقط یک دروازه داشت. تعداد زیادی از مردم - صد، دویست، شاید تا پانصد نفر - در خانه زندگی می کردند. تالارها و اتاق ها قدیمی و در حال پوسیدگی، دیوارها فرو ریخته، ستون ها در پایه خود پوسیده، و تیرها کج شده بودند. در آن هنگام ناگهان آتشی از هر طرف شعله ور شد و در اتاق های خانه سرایت کرد. پسران آن مرد ثروتمند و ده، بیست، شاید سی نفر نیز داخل خانه بودند. وقتی مرد ثروتمند شعله های آتش عظیم را دید که از هر طرف بالا می جهد، به شدت نگران و ترسید و با خود فکر کرد، من می توانم از دروازه شعله ور به سلامت فرار کنم، اما پسرانم بی خبر در داخل خانه در حال سوختن هستند و مشغول سرگرمی و بازی هستند؛ ندانسته، بدون هشدار یا ترس. آتش بر سرشان بسته می شود، رنج و درد آنها را تهدید می کند، با این حال ذهنشان هیچ حس نفرت و خطری ندارد و به تلاش برای فرار فکر نمی کنند!
شاریپوترا، این مرد ثروتمند با خود فکر کرد، من در بدن و بازوهایم قدرت دارم. می توانم آنها را در لباسی بپیچم یا آنها را روی نیمکت بگذارم و آنها را از خانه بیرون ببرم. و دوباره فکر کرد، این خانه فقط یک دروازه دارد و علاوه بر آن باریک و کوچک است، پسران من خیلی کوچک هستند، آنها درک ندارند و عاشق بازی های خود هستند، آنقدر در آنها غوطه ور هستند که احتمال می رود در آتش بسوزند. باید برای آنها توضیح دهم که چرا من می ترسم و نگران هستم. خانه در حال حاضر در آتش است و باید سریع آنها را بیرون بیاورم و نگذارم در آتش بسوزند! او با این فکر به نقشه خود عمل کرد و همه پسرانش را صدا زد و گفت: باید فوراً بیایید بیرون! اما با وجود اینکه پدر متأثر شد و جملات خوبی را آموزش داد، پسران غرق در بازی بودند و تمایلی به شنیدن صدای پدر نداشتند. آنها نه زنگ خطری داشتند، نه ترسی، و در نهایت هیچ فکری برای ترک خانه نداشتند. علاوه بر این، آنها متوجه نشدند که آتش چیست، خانه چیست، چه خطری وجود دارد. آنها فقط در بازی به این طرف و آن طرف می دویدند و بدون توجه به پدرشان به او نگاه می کردند.
در آن زمان مرد ثروتمند با خود به این فکر افتاد: -خانه از این آتش سوزی عظیم شعله ور شده است. اگر من و پسرانم فوراً بیرون نرویم، مطمئناً می سوزیم. اکنون باید وسایل مصلحتی اختراع کنم. این امکان را برای کودکان فراهم کنم که از آسیب بگریزند. پیدا کردنش سخت است؛ اگر تا زمانی که می توانید آنها را نگیرید حتما بعداً پشیمان خواهم شد. مثلاً چیزهایی مانند این گاری های بز، گاری آهو و گاری گاو. آنها اکنون بیرون دروازه هستند که می توانم با آنها بازی کنم. پس تو باید فوراً از این خانه در حال سوختن بیرون بیایی. «در آن زمان، وقتی پسران شنیدند که پدرشان درباره این اسباب بازیهای کمیاب به آنها میگوید، زیرا چنین چیزهایی همان چیزی بود که آنها میخواستند، هر کدام دل و جرأت پیدا کرد و با هل دادن پیاپی یکدیگر، همه به شدت از آتش از خانه بیرون آمدند.
پدر پس از این واقعه به هر یک از پسرانش یک کالسکه بزرگ جواهری که توسط یک گاو سفید خالص کشیده شده بود، تقدیم می کند. وقتی بودا از شریپوترا می پرسد که آیا پدر گناهکار دروغ بوده است؟ او پاسخ می دهد:
«نه، بزرگوار جهان. این مرد ثروتمند به سادگی این امکان را برای پسرانش فراهم کرد که از خطر آتش فرار کنند و جان خود را حفظ کنند. او دروغی مرتکب نشد ... و چه بهتر که از طریق مصلحت از آن خانه در حال سوختن نجات پیدا کردند».
بودا تشبیهات خود را از پدری که نماینده تاتاگاتای دلسوز است توضیح میدهد که «پدری برای تمام جهان» است، و پسرانی که نماینده انسانهایی هستند که «در دنیای سهگانه متولد شدهاند، خانهای در حال سوختن، پوسیده و پیر».[۴]
جستارهای وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- ↑ مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Upaya». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۰۴/۰۳/۲۰۲۲.
- ↑ مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Upaya». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۰۴/۰۳/۲۰۲۲.
- ↑ مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Upaya». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۰۴/۰۳/۲۰۲۲.
- ↑ مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Upaya». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۰۴/۰۳/۲۰۲۲.
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Upaya». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۰۴/۰۳/۲۰۲۲.
این یک مقالهٔ خرد فلسفه است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |
This article "اوپایا (مصلحت)" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:اوپایا (مصلحت). Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.