ایل ملکشاهی
ایل ملکشاهی یکی از بزرگترین ایلهای کرد ایران است که شامل شعب بسیاری است. در استان ایلام عمدتاً در شهرستان ملکشاهی، شهرستان ایلام و شهرستان مهران ساکن هستند. گویش آنان کردی ایلامی و لهجه ملکشاهی است. مردمان ایل ملکشاهی در سراسر استان ایلام به خصوص شهرستان ملکشاهی، شهرستان مهران و شهرستان ایلام و در بخشهایی از استان کردستان، دیوا ملکشاه استان مازندران، استان خراسان شمالی، استان خراسان رضوی، استان لرستان، استان کرمانشاه، بخش طارم سفلی در استان قزوین و استانهایی از کشورهای عراق و ترکیه سکونت دارند. ایل ملکشاهی معتبرترین و بزرگترین ایل پشتکوه و استان ایلام است که از مجموع ۳۵ طایفه تشکیل یافتهاست.
ساختار اجتماعی
ایل ملکشاهی از بومیان قدیمی ایران و از قدرتمندترین ایلات ایران به حساب میآیند که رؤسا و توشمالان آنان دارای قدرت نظامی بودند.
نظام سنتی ایل بر اساس خویشاوندی استوار بوده و همانند دیگر ایلها، پدر تبار میباشند. دکتر حشمت الله طبیبی در کتاب جامعهشناسی و مردمشناسی ایلات و عشایر ساخت سنتی ایل ملکشاهی را به صورت:
ایل ← طایفه ← بنه مال ← مال
ترسیم کرده و ایرج افشار سیستانی در کتاب نگاهی به ایلام، به صورت:
ایل ← طایفه ← تیره ← مال ← خانوار.
توشمال
رهبری و ریاست ایل در ملکشاهی موروثی است که به «عالیجاه توشمال» یا خان معروف است که بالاترین مقام در ایل ملکشاهی است و از طرف پادشاه یا حکومت مرکزی به رسمیت شناخته میشد. گاهی مقام عالیجاه توشمالی و خانی بین دو برادر تقسیم میشد. از وظایف عمده عالیجاه توشمال افزون بر حفظ امنیت و نظارت بر امور مختلف ایل که از طریق پلیس و انتظامات صورت میگرفت، جمعآوری مالیات مرسوم بود. در ایل ملکشاهی همچنین چند توشمال برای مشورت در امور ایل وجود داشتند. توشمالان هنگامی که ایل ملکشاهی رهبری و ریاست واحدی داشت در زیر نظر عالیجاه توشمال یا «رئیس ایل» منصوب شده توسط پادشاه یا حکومت مرکزی قرار میگرفتند. سرپرستی طوایف نیز بر عهده کدخدا بود که در زیر نظر عالیجاه توشمال قرار داشتند.
ساختار قدرت در ایل ملکشاهی
رئیس ایل (خان یا سرتوشمال یا عالیجاه توشمال)←توشمال←کدخدا←ریش سفید←پیاگ
طوایف ایل ملکشاهی
این ایل به دو قسمت چمزی و گچی تقسیمبندی میشود و هرکدام دارای چندین طایفه است. ایل ملکشاهی مشتمل بر ۳۵ طایفه است که همگی خود را منسوب به ایل میدانند.
ملکشاهی چَمَزی چمشگزک: ۱- خمیس ۲- نقی (نظربگ) ۳- کاظم بگ ۴- روسگه (رستم بگ) ۵- خداداد ۶- ملگه ۷- شکَربگ ۸- حسین بگ ۹- شیهوردی (شاهوردی) ۱۰- خرزینوند ۱۱- قیطولی ۱۲- گلان ۱۳- کله وند ۱۴- کینیانه ۱۵- خلیل وند ۱۶- کناری وند ۱۷- گراوندی ۱۸- سرایلوند ۱۹- شهره میر (شیره میر) ۲۰- کل کل ۲۱- کلگه ۲۲- کوگر (کبک گیر) ۲۳- باباهای پیرمحمد ۲۴- جمعه ۲۵- سیهگه ۲۶- حمانه و کول (علی نظر)
ملکشاهی گَچی: ۲۷- رسولوند ۲۸- باولگ ۲۹- خِیَرشَه ۳۰- کوکی ۳۱- دوقرصه ۳۲- قیطول ۳۳- خَلَف مهر ۳۴- قطره سیه ۳۵- سیرانه
خاستگاه و تاریخچه
این ایل نام خود را از امیر کُرد ملکشاه (ملکیش) چمشگزک گرفتهاست. بنا به استناد به دانشنامه جهان اسلام و بر اساس نوشته اولیا چلبی نسب امرای ایل ملکشاهی چمشگزک (چمزی) به جمشید شاه اسطورهای ایران میرسد که جمشید گنزک نامیده شدهاند و سپس به چمشگزک، چمگزی و چمزی تبدیل شدهاند.
دکتر علیرضا اسدی دربارهٔ خاستگاه ایل ملکشاهی چمزی چنین مینویسد: طوایف گرزدین وند ایل ملکشاهی چمزی، بخش مهمی از ایل بزرگ ملکشاهی میباشند که از تبار کُردهای کرمانج محسوب میشوند. جد بزرگ آنان امیر عالیجاه شه میر و حاج رستم بیگ چمشگزک از اعقاب و اولاد امیر کُرد ملکشاه (ملکیش) چمشگزک هستند که از امرای ایل ملکشاهی چمشگزک کُرد و در واقع از حاکمان کردستان، در درسیم کردستان ترکیه و ناحیه ملکشاهی در استان ایلام محسوب میشدند که به ناحیه پشتکوه استان ایلام مهاجرت کردهاند. زمان مهاجرت این خاندان به پشتکوه مشخص نیست، اما به احتمال زیاد همزمان با کوچ بزرگ کردهای کرمانج چمشگزک به شمال شرقی ایران در دوره صفویه برای جلوگیری از تجاوزات ازبکان، امیران کنفدراسیون چمشگزک که به امرای ملکشاهی معروفاند به نواحی غرب ایران برای جلوگیری از تجاوزات عثمانیها مهاجرت نمودند. وجود شجره نامه و مشترکات نژادی و زبانی و همچنین اسامی و القاب و مهمتر از همه عنوان امرای عالیجاه و توشمالان ملکشاهی چمزی در اسناد به جا مانده از آن دوران، این ادعا را به خوبی اثبات مینماید. کشفیات باستان شناسی در میرنشین چمشگزک ملکشاهی نظریه فوق را تأیید می نماید.
بنا به نظر دکتر ایرج افشار سیستانی حاکم منصوب در سرزمین ایلام، در زمان سلطان ملکشاه سلجوقی در ناحیۀ ارکواز قلعه و برج و بارویی داشته است. این ناحیه به مناسبت نام ملکشاه سلجوقی به سرزمین ملکشاهی و عشایری که در آن زندگی می کنند به ایل ملکشاهی موسوم شده اند. باسیل نیکیتین شرقشناس روسی این مقوله را به طور مفصل مورد بحث قرار داده است و چنین مینویسد: سلجوقیان در میان بزرگان و امیران کرد اراضی را تقسیم نمودند تا جانبداری و هواخواهی آنان را نسبت به خود تضمین نمایند و کردها در برابر حمله مغول در دوران هولاکو و بعد از آن نیز علیه تیمورخان لنگ به دفاع پرداخته اند.
نجم سلمان مهدی الفیلی و هاشم طباطبایی نسب امیران ملکشاهی را که از طوایف گرزدین وند هستند از نژاد ایلامیان کهن میدانند. بنا به نوشتۀ شرف خان بدلیسی در کتاب شرفنامه نسب امیران چمشگزک ملکشاهی بنا به قول خودشان به ملکیش، از اولاد خلفای عباسی نوادگان عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) که از بنی هاشم بودند و به روایتی دیگر به امیر ملکشاه بن ملک محمد بن سلطان ملکشاه سلجوقی یا امیر سلیق بن علی قاسم از شاهان سلجوقی و از نوادگان سلطان ملکشاه سلجوقی میرسد. علاوه بر طوایف گرزدین وند ایل ملکشاهی (طوایف خمیس، نقی/نظربیگ، رستم بیگ/روسگه، کاظم بیگ، حسین بیگ، شکربیگ، ملگه/ملک محمد، خداداد و شیه وردی)، سایر طوایف چمزی و گچی ایل ملکشاهی یا به همراه طوایف گرزدین وند به این منطقه مهاجرت کردهاند یا از قدیمیترین ملکشاهی های بومی ساکن در منطقه بودهاند. بر این اساس هم ساکنین چمشگزک کردستان ترکیه و هم قدیمی ترین ساکنین منطقۀ ملکشاهی در پشتکوه از ایل ملکشاهی هستند.
ایل ملکشاهی بارها در دفاع از مرزهای ایران سپاهیان متجاوز امپراتوری عثمانی را شکست دادهاند. عالیجاه توشمال پهلوان موسی خمیس رئیس ایل ملکشاهی در دوره فتحعلی شاه قاجار و نواده اش عالیجاه افتخار الحاج توشمال حاج فرامرز اسدی از مشاهیر بزرگ استان ایلام و رئیس ایل ملکشاهی در اواخر دوره قاجاریه و دوره پهلوی نقش بهسزایی در دو نبرد و پیروزی تاریخی سپاه ایران در سال های ۱۲۳۶ ه.ق و ۱۳۲۶ ه.ق بر سپاهیان امپراتوری عثمانی داشته اند. در سال ۱۳۰۸ ه.ش یکی از کدخدایان ایل ملکشاهی به نام شاه محمد یاری قیام پشتکوه استان ایلام بر علیه رضاشاه را رهبری نمود. در طی جنگ جهانی دوم و پس از جنگ جهانی دوم و به سال ۱۳۲۰ هجری شمسی، عالیجاه افتخار الحاج توشمال حاج فرامرز اسدی رئیس ایل ملکشاهی با حکمی از سوی سرهنگ مکری فرماندار نظامی غرب کشور و با تأیید محمدرضا شاه پهلوی به سمت رئیس العشایر پشتکوه (استان ایلام) منصوب شد. در این زمان پشتکوه (استان ایلام) از امنترین مناطق ایران به حساب میآمد و حاج فرامرز اسدی در کل پشتکوه (استان ایلام) حکمیت داشتند. همچنین در دوران جنگ ایران و عراق مردم ایل ملکشاهی نقش بهسزایی در مقابله با ارتش رژیم بعث عراق داشتند و از مرزهای غربی ایران، دفاع نمودند. ایل ملکشاهی در این دوران محور ملکشاهی-شوهان را حفاظت مینمود. به همین مناسبت بنای یادمانی در گرامیداشت آخرین دفاع مردم ایل ملکشاهی و شهدای والامقام این ایل در منطقه ترشابه برپا شده است.
منابع
احتسابیان، سلطان احمد خان (۱۳۱۱). جغرافیای نظامی ایران. تهران: مطبعه باقرزاده.
اسدی، علیرضا (۱۳۹۰)، فرهنگ تطبیقی گویش کردی ایلامی با زبان ایرانی میانه (پهلوی اشکانی و ساسانی) به انضمام تاریخ و زبان استان ایلام قبل از اسلام. ایلام: انتشارات جوهر حیات.
اسدی، علیرضا (۱۳۹۶)، با ایلامیان در ایلام (شناخت اقوام، ایلات، طوایف و خاندانهای استان ایلام). ایلام: انتشارات جوهر حیات.
افشار سیستانی، ایرج (۱۳۸۰) ، ایلام و تمدن دیرینهٔ آن. تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
افشار سیستانی، ایرج (۱۳۶۶)، نگاهی به ایلام. تهران: نشر هنر، بهار.
الفیلی، نجم سلمان مهدی (۲۰۰۹)، الفیلیون؛ تاریخ، قبائل وانساب، فلکلور، تراث قومی. اربیل: دار ئاراس للطباعة والنشر.
بدلیسی، شرف الدین بن شمس الدین (۱۳۷۷)، شرفنامه. تهران: انتشارات اساطیر.
خیتال، جعفر (۱۳۶۹)، مجموعه آراء دربارهٔ ساکنین سرزمین پشتکوه ایلام. ایلام: انتشارات فرهنگ.
درخشنده، صید محمد (۱۳۹۴)، دیوالا از ادوار کهن تا عصر پهلوی. ایلام: انتشارات مؤلف.
دهخدا، علی اکبر (۱۳۷۷). لغتنامۀ دهخدا. تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
رفعتی، رستم (۱۳۸۶)، انساب شهری و عشایری استان ایلام. ایلام: انتشارات برگ آذین.
روحانی، بابا مردوخ (۱۳۹۰)، تاریخ مشاهیر کرد. تهران: انتشارات سروش.
زکی بیگ، محمد امین (۱۳۸۱)، زبدهٔ تاریخ کرد و کردستان. تهران: انتشارات توس.
طیبی، حشمت الله (۱۳۸۰)، مبانی جامعهشناسی و مردمشناسی ایلات وعشایر، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
محمدزاده، عباس (۱۳۹۰)، قیام ایلام در عصر رضا شاه. ایلام: انتشارات زانا.
نقیب زاده، احمد (۱۳۸۰)، دولت رضا شاه و نظام ایلی. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
نیکیتین، باسیل (۱۳۶۶). کرد و کردستان: بررسی از نظر جامعهشناسی و تاریخی. تهران: انتشارات نیلوفر.