اینترالیپید
امولسیون لیپید یا امولسیون چربی به دستهای از امولسیونهای لیپیدی برای مصارف تزریق وریدی انسان گفته میشود که اغلب با نام تجاری شایعترین نوع آن، اینترالیپید که ترکیبی از روغن دانه سویا، فسفولیپید تخممرغ و گلایسرین است و در غلظتهای ۱۰٪، ۲۰٪ و ۳۰٪ موجود است شناخته میشود. غلظت ۳۰٪ آن برای تزریق مستقیم تزریق وریدی مناسب نیست و باید با آمینواسید و دکستروز به عنوان ترکیب مادهٔ مغذی استفاده شود.
استفاده پزشکی[ویرایش]
تغذیه[ویرایش]
اینترالیپید و دیگر امولسیونهای لیپیدی متعادل، اسیدهای چرب ضروری، اسید لینولئیک (LA)، اسید چرب امگا ۶، اسید آلفا لینولنیک (ALA)، اسید چرب امگا ۳ را فراهم میکنند. امولسیون به عنوان بخشی از تغذیه وریدی برای افرادی که قادر به تغذیه از طریق رژیم غذایی دهانی نیستند استفاده میشود.
مسمومیت بیحسکنندههای موضعی[ویرایش]
امولسیونهای لیپیدی در درمان مدلهای آزمایشی سمیت قلبی عروقی ناشی از مصرف بیش از حد وریدی داروهای بیهوشی موضعی مانند بوپیواکائین مؤثر هستند. آنها در افرادی که به روشهای معمول احیای واکنش نشان نمیدهند، مؤثر هستند، و متعاقباً در درمان سوء مصرف دیگر داروهای محلول در چربی استفاده میشوند.
ناقل داروهای دیگر[ویرایش]
پروپوفول در امولسیون لیپیدی برای مصرف داخل وریدی حل شدهاست. گاهی اوقات اتومیدیت (حامل اتومیدیت، پروپیلن گلیکول است) با استفاده از امولسیون لیپیدی به عنوان حامل، عرضه میشود.
تاریخچه[ویرایش]
امولسیونهای لیپیدی داخل وریدی حداقل از قرن نوزدهم به صورت آزمایشی استفاده شدهاند. محصول اولیهای در سال ۱۹۵۷ تحت نام لیپومول به بازار عرضه و مدت کوتاهی در ایالات متحده استفاده شد، اما بعد از آن به دلیل عوارض جانبی خارج گردید. اینترالیپید توسط پزشک و پژوهشگر تغذیه سوئدی آروید ویتلیند اختراع و در سال ۱۹۶۲ برای استفاده بالینی در سوئد تأیید شد. در ایالات متحده، سازمان غذا و دارو در ابتدا با توجه به آزمایشهای پیشین با سایر امولسیونهای چربی از تصویب محصول خودداری کرد. این محصول سال ۱۹۷۲ در ایالات متحده تأیید گردید.
پژوهش[ویرایش]
اینترالیپید همچنین بهطور گستردهای در آزمایشهای بصری برای شبیهسازی خواص پراکندگی بافتهای بیولوژیکی استفاده میشود. محلولهایی با غلظت مناسب از اینترالیپید میتوان تهیه کرد که به شدت تقلید پاسخ بافت انسان یا حیوان را به نور در طول موجهای محدوده قرمز و مادون قرمزکه در آن بافت بسیار پراکنده اما دارای ضریب جذب نسبتاً کم است، تقلید میکنند.
عامل حفاظتکننده قلبی[ویرایش]
اینترالیپید در حال حاضر برای کاربرد بالقوه آن به عنوان عامل حفاظت کننده قلبی، به ویژه برای درمان آسیب ایسکمی رپرفیوژن مورد مطالعه قرار گرفتهاست. بازگشت سریع ذخیره جریان خون میوکاردیال به منظور حفظ قلب ایسکمیک حیاتی است، اما همچنین توانایی ایجاد صدمه به دلیل آسیب اکسیداتیو (از طریق گونههای اکسیژن واکنشی) و اضافه بار کلسیم را دارد. آسیب عضله قلبی با ازسرگیری جریان خون پس از یک حادثه ایسکمیک «آسیب مجدد» نامیده میشود. نفوذپذیری منافذ انتقال میتوکندری (mPTP) معمولاً در حین ایسکمی بستهاست، اما اضافهبار کلسیم و افزایش گونههای اکسیژن واکنشی (ROS) با رپرفیوژن mPTP را باز کرده و اجازه میدهد که یونهای هیدروژن از ماتریس میتوکندری به سیتوزول منتقل شوند. ریزش هیدروژن، پتانسیل غشای میتوکندری را مختل میکند و باعث تورم میتوکندری، پارگی غشای خارجی و انتشار عوامل پروپوپتوزی میشود. این تغییرات تولید انرژی میتوکندری را کاهش داده و باعث آپوپتوز میوسیت قلبی میشود. فراهامسازی اینترالیپید (۵ میلی لیتر / کیلوگرم) پنج دقیقه قبل از رپرفیوژن بازشدن mPTP را در مدلهای درونتنی موشها به تاخیرانداخته، و باعث حفاظت در برابر عامل خطرناک قلبی میگردد. لو و همکاران (۲۰۱۴) دریافتند که جنبه حفاظت قلب اینترالیپید از طریق تجمع آسیلارنیتینها در میتوکندری آغاز شده و مهار زنجیره انتقال الکترون، افزایش تولید ROS هنگام رپرفیوژن اولیه (۳ دقیقه) و فعال شدن مسیر کیناز آسیب رپرفیوژن (RISK) را شامل میشود. تجمع میتوکندریال آسیکلارنیتینها (عمدتا پالمیتویل-کارنیتین) با جلوگیری از زنجیره انتقال الکترون در کمپلکس IV، عامل محافظتی ROS را تولید میکند. اثرات ROS حساس به «مکان» و «زمان» هستند، به این معنی که هر دو در نهایت تعیین میکنند که آیا ROS سودمند یا مضر است. ROS تولیدی، که از نشت الکترونهای زنجیره انتقال الکترون میتوکندریها تشکیل شده، ابتدا مستقیماً بر بازشدن mPTP تأثیر میگذارد. سپس ROS مسیرهای علامتدهی را فعال میکند که بر روی میتوکندری عمل میکنند تا از باز شدن mPTP جلوگیری شده و محافظت شود. فعال سازی مسیر RISK توسط ROS، فسفریلاسیون مسیرهای دیگر مانند فسفاتیدیلینواستیل 3-kinase / Akt و مسیرهای کنترل شده خارج سلولی کیناز (ERK) را افزایش میدهد که هر دو در مخازن موضعی میتوکندری یافت میشوند. مسیرهای Akt و ERK با تغییر فعالیت گلیکوزین سینتاز کیناز ۳ بتا (GSK-3β) همگرا هستند. علیالخصوص، Akt و ERK فسفریلیک GSK-3β، غیرفعال کردن آنزیم، و مهار باز کردن mPTP. مکانیسمی که توسط GSK-3β باز شدن mPTP را مهار میکند بحثبرانگیز است. نیشیهارا و همکاران (۲۰۰۷) پیشنهاد دادند که از طریق تعامل GSK-3β با ANT زیربخش mPTP و مانعت از تعامل Cyp-D-ANT که سبب ناتوانی mPTP در باز شدن میشود به دست میآید. در مطالعهٔ رحمان و همکاران (۲۰۱۱) قلب موشهای درمان شده با اینترلیپید دریافتند که کلسیم بیشتر برای باز کردن mPTP در طی ایسکمی-رپرفیوژن موردنیاز است؛ بنابراین کاردیومیوسیتها قادر به تحمل بهتر اضافهبار کلسیم هستند، و آستانه باز کردن mPTP با اینترالیپید اضافی را افزایش میدهند.
منابع[ویرایش]
ویکیپدیای انگلیسی
This article "اینترالیپید" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:اینترالیپید. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.