You can edit almost every page by Creating an account. Otherwise, see the FAQ.

بریده‌های جراید

از EverybodyWiki Bios & Wiki
پرش به:ناوبری، جستجو

بریده‌های جراید[ویرایش]

بریده‌های جراید (1909)، با عنوان فرعی طرح موضوعی گردآوری‌شده از ستون‌های تحریریه و مکاتبات روزنامه‌های روزانه، نمایشنامه‌ای از جورج برنارد شاو است. این اثر یک کمدی لوده‌گری درباره کمپین حق‌ رأی برای زنان در بریتانیاست. این نمایشنامه برخلاف درام‌های قبلی ایبسنسک شاو که بیشتر در مورد مسائل اجتماعی بودند، به مسایل سیاسی می‌پردازد. این اثر، دیدگاه‌های فمینیستی خود شاو را بیان نمی‌کند، اما در عوض استدلال‌های مبارزان ضد حق رای را به سخره می‌گیرد.

اتفاقات خود نمایش در سال 1912 رخ می‌هد،  سه سال جلوتر از تاریخ تحریر آن، و در آن تصور می‌شود که «جنبش حق رای‌ها زنان» دولت را بر آن داشته که در لندن حکومت نظامی اعلام کند.

این نمایشنامه ازآنجاکه سیاستمداران واقعی انگلستان را مورد سخره قرار داد، در ابتدا در بریتانیا سانسور شد، اما اندکی بعد، با تغییرات جزئی در انظار عمومی اجرا شد.

شخصیت‌ها[ویرایش]

ژنرال میچنر، وزیر جنگ

نخست وزیر بالزکویت

خانم رزا کارمینا بنگر، رهبر ضد حق رای

لیدی کورنتیا فنشاو، رهبر ضد حق رای

خانم فارل، خدمتکار میچنر

یک سرباز وظیفه

طرح داستان[ویرایش]

ژنرال میچنر و نخست‌وزیر بالزکوئیت در مواجهه با جنبش «حق رأی برای زنان» درمانده شده‌اند. میچنر که مخالف دادن حق رأی به زنهاست، باور دارد بهترین راه‌حل، حمله به معترضان است، اما بالزکوئیت که به رأی زنان و شوهران و فرزندان آنها احتیاج دارد، گفتگو با آنها و اعطای حق رأی به آنها را راهکار بهتری می‌داند. در این میان، جنبش «ضد حق رأی برای زنان» نیز از آنها می‌خواهد فوراً زنها را از خیابان جمع کرده به زندان بیندازند. سرباز وظیفه نیز به اجباری شدن خدمت سربازی در انگلستان اعتراض دارد. میچنر و بالزکوئیت باید فوراً بر سر راه‌حلی با هم به توافق برسند پیش از آنکه گروه «ضد حق رأی برای زن‌ها» هر دو آنها را از میدان به در کند.

سانسور[ویرایش]

اسامی شخصیت‌های نمایش دلیل اصلی سانسور آن بودند. نمایشنامه به این دلیل ممنوع اعلام شد که شاو در آن به افراد واقعی طعنه زده، آنها را به باد تمسخر می‌گیرد. نام ژنرال میچنر، وزیر جنگ، دقیقاً شبیه ژنرال کیچنر است، با کنایه احتمالی دیگری به آلفرد میلنر، ویسکونت اول میلنر . نام نخست‌وزیر «بالسکویت» ترکیبی از بالفور و اسکوئیث است. آرتور بالفور از سال 1902 تا 1905 نخست‌وزیر بود. اچ اچ اسکوئیث در سال 1908 نخست‌وزیر شده بود و در زمان نگارش نمایشنامه بر سر کار بود.

شاو در سال 1926 سخنرانی‌ای ایراد کرد و در آن اعلام کرد که شخصیت "میچنر" بر اساس شاهزاده جورج، دوک کمبریج است، نه کیچنر.

آرچیبالد هندرسون ، دوست و زندگی‌نامه‌نویس شاو، این نظریه را مطرح می‌کند که سانسورچی ممکن است به‌خوبی هدف واقعی را تشخیص داده باشد: «بالزکویت (بالفور-آسکویث) و میچنر (میلنر-کیچنر) شباهتی به هیچ یک از شخصیت‌هایی ندارند که با نام آنها پیشنهاد شده است؛ اما دوک پیر کمبریج، عموی ملکه ویکتوریا شباهت زیادی به میچنر دارد.»

سانسور نمایشنامه منجر به انتشار اخباری در اروپا شد. در آلمان گزارش شد که سانسور مربوط به نظرات ضدآلمانی منتسب به ژنرال است. روزنامه آلمانی برلینر مورگنپست از شاو متن نمایشنامه را خواست. او آنها را به مترجم آلمانی همیشگی خود زیگفرید تربیچ داد. تربیچ ترتیبی داد که ترجمه در نشریۀ برلینر تاگبلات منتشر شود. تربیچ بعداً ترجمه کاملی از نمایشنامه را تحت عنوان Zeitungs ausschnitte منتشر کرد.

اجرا[ویرایش]

حامیان شاو، «انجمن مدنی و دراماتیک» را برای دور زدن این ممنوعیت (که فقط برای تئاترهای عمومی اعمال می‌شد نه برای تولیدات خصوصی اعضای یک باشگاه) تأسیس کردند. این نمایشنامه برای اولین بار در 9 جولای 1909 ایفا شد. دولت اجازه داد که نمایشنامه به صورت علنی با تغییر نام شخصیت‌ها به نخست‌وزیر "جانسون" و ژنرال "بونز" اجرا شود. اولین اجرای عمومی در تئاتر شادی، منچستر ، در 27 سپتامبر 1909 صورت گرفت. برخی از اجراها به عنوان بخشی از جنبش حق رای و برای حمایت از آن صورت گرفتند.

دیدگاه شاو در مورد حق رأی‌ها[ویرایش]

شاو از حامیان دیرینۀ حق رای برای زنان بود. این نمایش برای کمک به جمع‌آوری کمک‌های مالی برای جامعه حق رأی زنان بود. استدلال‌های شخصیت‌های ضد حق رای، استدلال‌های لیگ ملی ضد حق رای زنان را تقلید می‌کند. عدم تمایل شاو برای به تصویر کشیدن سافرجت‌ها ممکن است ناشی از مخالفت شدید او با تاکتیک‌های املین پانکهورست باشد. اتحادیه اجتماعی و سیاسی زنان که پانکهورست رئیس آن بود، به‌طور‌فزاینده‌ای به خشونت متوسل می‌شد. شاو به یکی از رای‌دهندگان نوشت که نباید به اعضای جنبش اجازه داد که مرتکب جنایات جدی شوند.

پیش‌بینی شاو در نمایشنامه مبنی بر اینکه خشونت تا سال 1912 به طرز چشمگیری افزایش می‌یابد، درست بود. ثابت شد که سال‌های 1912-1913 نقطه اوج خشونت حق رأی بود، که طی آن تلاشی برای سوزاندن تئاتری که نخست‌وزیر اسکوئیث در آن حضور داشت و چندین تلاش برای بمباران خانه‌های سیاستمداران برجسته و حتی کلیسای جامع سنت پل انجام شد. یک بار، اعضای گروه «ضد حق‌رأی برای زنان» در جلسه اتحادیه مردان برای حق رای زنان، که شاو به آن تعلق داشت، حضور یافتند و فریاد ‌زدند «به خانه بروید و بمب بسازید» و «چه کسی در سنت پل بمب گذاشت؟» و اینچنین جلسه را مختل کردند.

دیدگاه های انتقادی[ویرایش]

بریده‌های جراید در اولین اجرایش در ایالات‌متحده سرگرم‌کننده‌ترین اثری که شاو در چندین سال گذشته نوشته بود، خوانده شد و مورد استقبال قرار گرفت. منتقد تریسی سی دیویس می‌گوید که این نمایشنامه «به طور قابل‌توجهی با نمایشنامه‌های حق رأی که خود زنان نوشته اند، متفاوت است». این نمایشنامه به موضوعات موازی می‌پردازد: «تقاضای حق رای زنان و اجرای خدمت سربازی اجباری مردان و همچنین اعطای حقوق مدنی (از جمله حق رای) به نیروهای مسلح.» نمایشنامه با الگوی معمول ژانر لوده‌گری مطابقت دارد، به‌این‌صورت که یک مدافع «ضد حق رای» با افراط‌گرایی محض و غیرمنطقی‌گری خود کاری می‌کند که یک مرد مخالف «حق رأی برای زن‌ها» نظرش را تغییر داده و موافق اعطای حق رأی به آنها شود.

منابع[ویرایش]

مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «Press Cuttings»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد


This article "بریده‌های جراید" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:بریده‌های جراید. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.



Read or create/edit this page in another language[ویرایش]