بنه
Boneh (Traditional Farming Cooperative)
بنه نوعی تعاونی سنتی است، که در آن جمعی از خانوارهای دهقانی به ویژه رعایا با پیشنهاد ارباب، اراضی یا نسقهای زراعی همجوار خود را بدون توجه به حد و مرزها به صورت یکپارچه با کار جمعی یا گروهی کشت میکردند و محصول را به نسبت میزان اراضی و کار هر عضو بین خود توزیع میکردند و از سهم خود بهره مالکانه و سایر هزینهها را میپرداختند.
بنه از واژه «بُن» فارسی به معنای اسباب و اثاثیه گرفته شده است و بر نوعی از کهنترین و کارآمدترین تعاونیهای سنتی کشاورزی رایج در مناطق مختلف ایران دلالت دارد. نخستین کسی که از وجود بنه در ایران سخن گفته، جی، پی. تیت[1] انگلیسی است. وی در بین سالهای 1905-1903 درباره پاگاو (بنه) در سیستان ایران و افغانستان و انواع آن سخن گفته و بنهها را یک سازمان زراعت جمعی به شمار آورده است. خسروی (1357) بنه را واحد کار زراعی سنتی در نظام ارباب ـ رعیتی سابق دانسته که مشتمل بر یک یا چند جفت گاو یا قطعه زمین زراعی (آبی و دیمی) است که در آن تعدادی کشاورز (رعیت دارای حق نسق و برزگر یا کارگر کشاورزی) به کار تولید زراعی اشتغال داشتند. وسعت هر بنه در روستاها متفاوت بود و از یک جفت گاو تا چهار جفت تغییر میکرد. در بنهها، زارعان اغلب دستهجمعی کار و با در نظر گرفتن عوامل پنجگانه، محصول را، پس از دادن سهم ارباب یا بهره مالکانه و کسر هزینههای تولیدی، به نسبت نسق زارعانه، سهم آب مربوطه یا سهم در تأمین عوامل تولید دیگر بین خود تقسیم میکردند.
از بنه تعاریف دیگری نیز ارائه شده است. مشهورترین تعریف، توسط صفینژاد ارائه شده است. از نظر او "بنه عبارت بود از یک واحد مستقل زراعی که عدهای دهقان با سمتهای مشخص اجتماعی بر اساس تقسیم کاری که مبتنی بر امتیازات اقتصادی و منزلتهای اجتماعی بود در یک یا چند قطعه زمین مشخص با مقدار آب و نیروی شخم (گاو کار) معین، به وسیله تعدادی ابزار کار متعلق به بنه به مدت یک سال زراعی در یک آبادی به کشت و زرع میپرداختند. یک آبادی معمولاً از چند بنه تشکیل میشد که تعداد و وسعت بنهها با مقدار آب و زمین قابل کشت ده در ارتباط بود. اندازه زمین بنههای یک ده تقریباً و اندازه مقدار آب آنها تحقیقاً مساوی بود" (صفینژاد، 1368). به عقیده فرهادی (1376) بنه عبارت است از نوعی تعاونی تولید کشاورزی جمعی (چندخانواری) که بر پایه اشکال سنتی زراعت جمعی است یا از آن تأثیر پذیرفته است و محور اصلی آن خودیاری سازمان نیافته است. از جمله خصوصیات بارز بنهها، این است که بنه از جمله سازمانهای سنتی کشاورزی ایران است که بر محور اصلی خودیاری شکلگرفته است.
چگونگی پیدایش بنهها در ایران[ویرایش]
پطروشفسکی[2] یکی از نخستین کسانی است که بر اساس اطلاعات و مدارک تاریخی کوشیده است دلایل پیدایش گروههای تعاونی کشاورزان را توضیح دهد. وی در کتاب «کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول» به این مسئله اشارهکرده و دلایل پیدایش این گروهها را ناتوانی خانواده روستایی در خرید نیروی شخم و کارهای ضروری آبیاری بیان کرده است. مسئله آبیاری که پطروشفسکی نیز به آن به عنوان یکی از دلایل پیدایش بنهها اشاره کرده است، به شکلهای گوناگون محور بسیاری از آرای مربوط به پیدایش بنه را شامل میشود. علت اصلی به وجود آمدن نظام بهرهبرداری گروهی در شرق، از دیدگاه برخی پژوهشگران و شرقشناسان همانند ویتفوگل و واگار، شرایط آب و هوایی (جغرافیایی) به ویژه در نواحی نیمه صحرایی، که ضرورت آبیاری مصنوعی به کمک نهربندی و سایر اقدامهای مشابه را ایجاب میکرد، بوده است. برخی دیگر نیز بنه را حاصل و تکامل بنه آب و دلیل پیدایش بنه آب را اقتصادی کردن بهرهبرداری از منابع کمیاب آب دانستهاند. زیرا موضوع آب برای کشاورزی به حدی حیاتی است که در بعضی نقاط اساساً بنه تنها به خاطر آب تشکیل میگردد. به همین دلیل هم به آن بنه آب میگویند. اما، ضرورت تشکیل بنه حتماً به آب بستگی ندارد، چرا که در دهات دیم نیز بنهبندی وجود دارد (فرهادی، 1376). از نظر صفینژاد، بنه نتیجه کمبود باران به مناسبت خسّت طبیعت در ایران و عکسالعمل پیگیر و تلاش روستائیان در مبارزه با طبیعت است که به خاطر نیازهای زراعی خود، نظامهای تولید جمعی زراعی سنتی را در سراسر منطقه با اشکالی تقریباً همانند به وجود آوردهاند (صفینژاد، 1368). خسروی (1355) نیز معتقد است که، بنهبندی در کار زراعی در حیات روستایی ایران یادگاری از نظام تولید کهن زراعی هست و احتمالاً زارعان ما در روزگاران بسیار کهن در زراعت به صورت دسته جمعی کار میکردند. تولید در اجتماع روستایی ما با این شیوه کار زراعی بوده است. شاید این امر از وضع اقلیمی و دشواری تهیه آب و به خصوص شیوه آبیاری ناشی شده باشد.
انواع بنهها[ویرایش]
نخستین طبقهبندی از بنهها در سال 1905 توسط جی. بی. تیت در مورد بنههای سیستان عنوان شده است. وی بنهها را به دو نوع «تویل» و «غمی» تقسیم کرده است. صفینژاد نیز بنهها را بر اساس داشتن همه و یا برخی از عوامل تولید به بنههای «ارباب رعیتی» و «بنه گاوبندی» تقسیم کرده است. اما، به طور کلی بنهها را میتوان به صورت زیر طبقهبندی نمود:
الف) انواع بنه بر اساس نوع و شدت کنش یاری: چون محور اصلی یاوریها در بنهها خودیاری است، بر پایه نوع و میزان کنش یاری سه نوع بنه را از یکدیگر میتوان بازشناخت، بنههای کامل، بنه میانین (بنه آب) و بنههای متلاشیشده.
بنههای کامل: منظور از بنههای کامل، بنههایی است که محور اصلی آن، خودیاری است و در تمام سال زراعی و مراحل کشاورزی (کاشت، داشت و برداشت) در بین اعضای آن ادامه دارد.
بنههای تحلیل رفته (بنه آب): بنههای تحلیل رفته به بنههایی گفته میشود که اگر چه سازمان سنتی بنه را در خود حفظ کرده و دارای سربنهای موروثی، انتخابی و یا انتصابی بودند، اما یاوری بین اعضاء هر بنه تنها در زمینه آبرسانی و آبیاری وجود داشت و این یاوری در زمینه لایروبی و نوکنی منابع آب بود و به جز آبیاری در اغلب موارد کارهای کشاورزی توسط اعضای خانواده هر عضو و مستقلاً انجام میگرفت.
بنههای فرو پاشیده (متلاشی شده): این گونه بنهها گرچه دیگر بنه به شمار نمیآیند، ولی شناخت آنها از نظر تاریخی دارای اهمیت است. بنههای فرو پاشیده بازمانده و بقایای بنههای کامل و میانیناند که در اغلب روستاهای متعارف ایران یافت میشوند. در این بنهها، سازمان بنهها فرو پاشیده و کارکردهای بنه حذف و یا بسیار کمرنگ شده است. در مسئله آبیاری نیز یاوری به خودیاری گسسته بنهها، در امر لایروبی و تعمیر منابع آب سنتی و یا نوکنی و تقسیم آب محدود شده است و همیاری مستمر در زمینه آبیاری (گروههای هم آب) بنهها تحلیل رفته و حذف شده است.
ب) انواع بنه بر اساس میزان مالکیت: بر اساس میزان مالکیت زمین و آب دو گونه بنه را میتوان از یکدیگر بازشناخت.
1 ـ بنههای تک مالکی
2 ـ بنههای خرده مالکی
ج) انواع بنه از نظر بومی بودن یا نبودن بنهکاران: بنهها را از نظر بومی بودن یا نبودن اکثریت اعضاء نیز میتوان به دو نوع تقسیم کرد:
1 ـ بنههای مهاجر کار
2 ـ بنههای بومی کار
د) انواع بنهها بر اساس دخالت و یا عدم دخالت مستقیم نهادهای حکومتی: قوانین رسمی و نهادهای حکومتی در چند دهه گذشته تأثیرات زیادی در وضعیت بنهها داشتهاند و هنوز نیز این روند ادامه دارد. بر این اساس میتوان دو گونه بنه را از یکدیگر تمیز داد:
1) بنههای خودانگیخته: به بنههایی اطلاق میشود که سیاستهای حقوقی و اراضی حکومتها به طور مستقیم در تشکیل آنها نقشی نداشتهاند و به صورت خودجوش به وجود آمدهاند.
2) بنههای برانگیخته: بنههای برانگیخته به بنههای کامل و تحلیل رفتهای اطلاق میشود که به تشویق مستقیم و حمایت قانونی نهادهای حکومتی پس از انقلاب اسلامی به وجود آمدهاند.
د) انواع بنه از نظر آبیاری: بنهها را از نظر آبیاری در مرحله نخست میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
بنههای دیمیکار (بنههای بارانی): بنههایی هستند که آبیاری در آنها به صورت طبیعی با استفاده مستقیم از بارشهای آسمانی انجام میگرفت و یا با آبیاری زمستانه و استفاده از هرز آبهای زمستانی فعالیت زراعی شکل میگرفت.
بنههای خار وابسته: بنههای صیفیکاری بودهاند که با استفاده از آب و نم ریشة برخی خارهای بیابانی کشت میشدهاند.
بنههای آبی کار: این بنهها، بسته به نوع بهرهبرداری از منابع آبیاری خود به چند نوع کوچکتر تقسیم میشوند که شامل: بنههای چشمهای و بنههای رود آبی، بنههای مکینهای و تلمبهای، بنههای گاوچاهی و بنههای سبویی کار میباشند.
ه) انواع بنه از نظر نوع کشت: بنهها را از نظر نوع کشت نیز میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
1 ـ بنههای غله کار
2 ـ بنههای صیفیکار
و) انواع بنه بر اساس سلسله مراتب و سهم بری اعضاء: بنهها را از نظر نقشها و منزلتهای متفاوت و مهمتر از آن از نظر تقسیمکار و میزان سهمبری اعضاء به دو نوع تقسیم کردهاند:
1 ـ بنه همترازان
2 ـ بنه ناهمترازان
تقسیمبندی انواع بنهها در جدول (1) ارائه شده است.
سازمان تولیدی بنه[ویرایش]
بنهها در حالی که اصالتاً تبلور یک سازمان تولید هستند، یک شیوه تولید رایج در بخش کشاورزی ایران در یک دوره تاریخی طولانی را نیز بازتاب میدهند. در این بین، سازمان تولید بیشتر مبین اعمال و رفتار هماهنگ شده جمعی و تشکل سازمانی در امر تولید، تقسیم محصول و درآمد است. اما، شیوه تولید بازتاب مجموعه پیچیدهای از نیروها و عوامل (قواعد فنی و فناوری، نیروی کار، منابع تولید و ...) ویژگیهای ساختاری، استفاده از فناوری، روابط اجتماعی، ارتباط با سایر بخشهای جامعه و مناسبات اجتماعی است. در این بین، شیوه تولید به مفهوم نظام بهرهبرداری نزدیکتر است. از این منظر، در نظام مالکیت غالب ارباب رعیتی در قبل از اصلاحات ارضی، گروهی در قالب سازمانهای تولیدی بنه، صحرا، حراثه، جوغ و دانگ به بهرهبرداری زراعی از اراضی کشاورزی میپرداختند (آسایش، 1384).
قبل از اصلاحات ارضی سازمان تولید کشاورزی در سه سطح ده، واحد تولید کشاورزی و جفت گاو بنیان نهاده شده بود. مدیریت واحد تولیدی در سطح ده توسط هیئتی مرکب از رعایای با تجربه که در رأس بنهها قرار داشتند، کدخدا، میرآب و مالک یا نمایندهاش انجام میگرفت. هر چند رعایا مالک زمین نبودند، اما، آنها حق شرکت در واحد تولید کشاورزی را در داخل ده به منظور کشت مقدار معینی از زمین داشتند. معمولاً در اول هر سال زراعی، در پاییز تمامی افراد مذکور دور هم جمع میشدند و تصمیمات لازم در زمینه توزیع زمین در بین بنهها را اتخاذ و برنامه توزیع و تقسیم آب را فراهم میکردند تا مشخص شود کدام قسمت از اراضی ده زیرکشت برود. این برنامهریزی کشاورزی سالیانه به نسقبندی معروف بود (ازکیا، 1385).
یک آبادی معمولاً از چند بنه تشکیل میشد که تعداد و وسعت بنهها با مقدار آب و زمین قابل کشت ده، تعداد رعیت و وسیله شخم در ارتباط بوده، مساحت زمین بنههای یک ده تقریباً و اندازه مقدار آب آنها تحقیقاً مساوی بود. ترکیب بنهها ممکن بود در طی زمان دستخوش تغییر شود. تغییرات سالیانة بنهها را که به طور منظم (هر سال یا هر از چند سال یکبار) تجدید میشد، بنهبندی مینامیدند. تعداد بنهها از روستایی تا روستای دیگر فرق میکرد و بستگی به مقدار زمین زراعی، مقدار آب و حد دوستی و خویشاوندی صاحبان نسق با یکدیگر داشت (ساعدلو، 1357). در روستاهایی که به چند بنه تقسیم میشدند، هر بنه در روستا دارای نام خاصی بوده و در محلی معینی از ده سکونت داشته، اعضای آن از یک فامیل یا خانواده گسترده بوده و ریشسفیدشان نقش سربنه را عهدهدار بود. بنابراین، بنهها با پیوندهای خانوادگی و انسجام و هویت اجتماعی خانوارهای روستایی گره خورده بودند و از سرمایه عاطفی و اجتماعی خانوادگی بهرهبرداری نموده و آن را باز تولید میکردند. علاوه بر این، انتقال اطلاعات، مهارتها و نگرشهای اعضای باتجربه بنه به اعضای جوانتر به شیوه استاد ـ شاگردی، بنه را به محلی برای یادگیری تجربی و انتقال بین نسلی دانش حرفهای تبدیل کرده بود.
جدول (1): تقسیمبندی انواع بنهها
انواع بنه | 1 ـ بر اساس شدت و دوام خودیاری | الف) بنه کامل | |
ب) بنه تحلیل رفته | |||
ج) بنه فروپاشیده (متلاشی شده) | |||
2 ـ بر اساس میزان مالکیت اموال غیرمنقول | الف) بنههای مهاجر کار | ||
ب) بنههای بومی کار | |||
3 ـ بر اساس اهلیت بنه کاران | الف) بنههای مهاجر کار | ||
ب) بنههای بومی کار | الف) بنههای خودانگیخته | ||
ب) بنههای برانگیخته | |||
4 ـ بر اساس آبیاری | الف) بنههای دیمیکار (بارانی) | ||
ب) بنههای خار وابسته | بنه سبو کار | ||
بنههای کاریزی | |||
بنههای چشمهای | |||
بنههای رود آبی | |||
بنههای تلمبهای و مکینهای | |||
بنههای گاوچاهی | |||
بنههای گندمکار | |||
بنههای برنجکار | |||
ج) بنههای آبی کار | |||
5 ـ بر اساس نوع کشت | الف) بنههای غله کار | ||
ب) بنههای صیفیکار | |||
6 ـ بر اساس سلسله مراتب و میزان سهم برای اعضاء | الف) بنه همترازان | ||
ب) بنه ناهمترازان | |||
مأخذ: (فرهادی، 1376) |
عضویت در بنه به رعیت پایگاه اجتماعی میبخشید و موقعیت او در بنه تعیینکننده نقشی بود که رعیت میتوانست در اداره امور ده به عهده داشته باشد. موقعیت اقتصادی بهتر، نقش سرپرستی تولید کشاورزی و رابطه نزدیک با مالک، موقعیت اجتماعی بالاتر و نفوذ سیاسی و اجتماعی ویژهای را برای سرانهها در روستا فراهم نموده بود. هنگام حل اختلافات میان روستا، نقش مؤثر سرانهها تا حدود زیادی به مالکان و حفظ اوامر و راضی نگه داشتن آنها از طریق واداشتن رعایا به رعایت مناسبات و نظم مورد نظر مالک بستگی داشت. با این حال، روابط و پیوندهای خویشاوندی کنترل و مدیریت تضاد معمول بین سرانهها و زراعان را موجب میگردید (ازکیا،1385).
بنابراین، بنهها واحد کار سنتی در نظام ارباب ـ رعیتی سابق بودند که از ترکیب دو تا چند جفت گاو و یا چند قطعه زمین زراعی (آبی و دیم) و یا چند سهم آب در تعدادی از قطعات زراعی آبی و دیم، که در آن تعدادی (زارع ـ برزگر) به کار تولید زراعی اشتغال داشتند تشکیل میشد و این واحد به صورت گروهی کشت و محصول به دست آمده پس از پرداخت بهره مالکانه بین زارعان به نسبت نسق یا سهم آب مربوط تقسیم میشد (آسایش، 1376). در بنهها گاهی چهار نفر و گاهی شش نفر کار میکردند و مساحت آن با جفت گاو سنجیده میشد و اندازه بنهها در مناطق مختلف کشور متفاوت بود. بنهها توسط رئیس بنه که به او "سربنه" میگفتند سرپرستی میشد و معاون او نیز "پابنه" نامیده میشد. سربنه به نام سراویار (سرآبیار) خوانده میشد و دو نفر کمک او به نام دماویار در کارهای زراعی او را کمک میکردند و نفر چهارم سمت برزگری داشت و گاهی یک نفر نیز به صیفیکاری اشتغال میورزید. سرانهها که کار آبیاری را در واحدهای کار زراعی ترتیب میدادند، رابط بین رعیت و مالک یا مباشر بودند و معمولاً از امتیازاتی نسبت به سایر رعیتها برخوردار بودند که این امتیاز به صورت قطعه زمین یا در قالب مواجبی توسط مالک در اختیار او قرار میگرفت (صفینژاد، 1369). سازمان کار در بنهها را میتوان به صورت شکل (1) نشان داد.
در سازمان تولید بنه از شیوه بنهبندی استفاده میشده است. در این شیوه با در نظر گرفتن درجه مرغوبیت خاک و وضع آبیاری، زمینهای زراعی (بنهها) در هر سال از طریق قرعهکشی و با عرف محل تعویض میشده است (خسروی، 1355).
مأخذ: (خسروی، 1355)
شکل (1) سازمان کار در بنهها
خصوصیات و ویژگیهای بنهها[ویرایش]
ویژگیهای کلی و عمومی بنهها را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
ـ تولید زراعی به شکل بنه در همه نقاط ایران مرسوم نبوده بلکه، این نوع بهرهبرداری بیشتر در مناطق کم آب و حاشیه کویر ایران (روستاهای جنوبی، شرقی و مرکزی ایران) معمول بوده است. کمبود آب و پایین بودن میزان بارندگی سالانه، از عوامل رواج یافتن این شیوه تولید در مناطق مزبور ذکر شده است.
ـ محدودیت آب در مناطق حاشیه کویر موجب انتخاب شیوهای از تولید گردیده است که در شرایط نامساعد این گونه مناطق کارایی بیشتری داشته باشد. لکن شیوه انحصاری تولید زراعی نبوده است.
ـ این نوع واحد بهرهبرداری غالباً در مناطقی که نظام مالک و رعیتی وجود داشته، مشاهده گردیده است، این امر نشانه میدهد که مالک این شیوه را در جهت تأمین منافع خویش مناسبتر تشخیص داده است.
ـ در این نوع واحدها جز نیروی کار، هیچ عامل دیگری از تولید، اشتراکی نبوده است. به این ترتیب که زمین و آب را مالک تأمین میکرد، بذر را نیز معمولاً مالک در اختیار زارعان قرار میداد و گاو کار را یا مالک و یا برخی از سر بنهها و یا زارعین عضو بنه و یا گاو بنه فراهم میآورد.
ـ معمولاً زمین یک بنه برای سالهای متوالی در دست یک واحد تولیدی گروهی قرار نمیگرفت، هر سال زمینهای مورد کاشت بنه، تغییر میکرد. اعضای بنه و حتی سرانهها نیز ممکن بود بر اساس نظر سر بنهها و یا مالک عوض شوند.
ـ اعضای بنه اختیار انتخاب همکار خود را نداشتند، هر زارع صاحب نسق، حق داشت تقاضای عضویت در بنهای را بنماید ولی، تصمیم در مورد رد یا قبول تقاضای او با سر بنه بود.
ـ کار افراد بنه یکسان نبوده و سر بنه وظیفه و مسئولیت هر یک از اعضاء را تعیین میکرد، معمولاً سر بنهها با توجه به تقسیمکار داخل بنه، افراد را انتخاب میکردند و از ابتدا وظیفه هر عضو معلوم بود. بنابراین، مشکل عمدهای در امر مدیریت وجود نداشت.
ـ سرمایهگذاری جاری و تأمین اعتبار مورد نیاز خانوارهای عضو بنه اعم از نقدی و جنسی توسط مالک و از طریق سرانهها تأمین شده و از محصول برداشت میشد.
ـ تأمین آب زراعی به عهده مالک بوده، لایروبی قنوات، حفر چاه عمیق و نگهداری و تعمیر موتور آن و خلاصه سرمایهگذاری در امر تأمین آب با مالک بود.
ـ مساحت زمینهایی که در اختیار بنهها قرار میگرفت و میزان آب زراعی آنها معمولاً برابر بوده، تعداد اعضای هر بنه نیز مساوی تعیین میشد. برنامه کشت، هر ساله توسط مالک تعیین و هر یک از بنهها دو یا سه نوع محصول مشخص شده را کشت مینمودند، اندازه زمینی که به هر کشت اختصاص مییافت، نیز تقریباً مساوی بود. گذشته از این، همه بنهها کشت محصول خاصی را در کنار یکدیگر یا در یک بلوک آیش یا کشتمان انجام میدادند. این امر که با هماهنگی سرانهها و به خواست مالک انجام میشد، علاوه بر صرفهجویی در مصرف آب، موجد تسهیلاتی در امر سمپاشی و داشت میگردید.
ـ هر یک از اعضای بنه در هر زمان از سال مجاز به ترک واحد تولید گروهی خود بود و میتوانست حق خود را به روستایی دیگری و یا به عضوی از اعضای بنه بفروشد.
ـ به هنگام برداشت محصول، پس از وضع هزینه طبق عرف محل و تحویل سهم مالک و صاحب گاو کار، مابقی محصول بین اعضای بنه به طور مساوی تقسیم میگردید (طالب، 1376).
علل دگرگونی بنهها[ویرایش]
رابطه بین رخداد اصلاحات ارضی و زوال بنهها از دو منظر پسینی و پیشینی قابل تحلیل است. در نگاه پیشینی، برخی بر این عقیدهاند که زوال بنهها نه در نتیجه اصلاحات ارضی، بلکه در اثر تحولاتی صورت گرفته که از مدتها پیش از اصلاحات ارضی شکلگرفته و به مرور زمان تقویت شده و سرانجام به اصلاحات ارضی و نیز زوال بنهها در اثر از بین رفتن زمینهها، ملزومات و ضرورتهای این سازمان تولیدی زراعی منجر شدند. بنابراین، از این دیدگاه، زوال بنهها و اصلاحات ارضی هم ریشه هستند نه معلول اصلاحات ارضی. از نگاه پسینی، یک رابطه کمابیش علت و معلولی مستقیم یا غیرمستقیم را میتوان بین رخداد اصلاحات ارضی و زوال بنهها برقرار نمود. در نگاه علت و معلولی مستقیم، عقیده بر این است که اصلاحات ارضی مستقیماً تغییر و تخریب شیوههای تولید، نظام مالکیت و سازمانهای تولیدی وابسته همانند بنه و جایگزینی آن با اشکال جدید را نشانه رفت. اما، در نگاه علت و معلولی غیرمستقیم، چنین پنداشته میشود که هر چند ممکن است اصلاحات ارضی به طور مستقیم جایگزینی بنهها را هدف نگرفته باشد، اما رخداد اصلاحات ارضی موجب تغییر زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فنی، سیاسی، مدیریتی و نهادی وسیعتری در جامعه روستایی و بخش کشاورزی شد که دیگر ادامه کار بنهها را برنمیتابید و مناسبات جدیدی را القا نمود.
واقعیت این است که بنه بسان یک سازمان یا نهاد، بخشی از ساختار، مناسبات و نظامات وسیعتری بود که در نتیجه تغییر ساختار، زمینه و شرایطی که پیدایش و تداوم بنه را موجب شده بودند و بنا به ضرورت و قاعده تکامل نهادی، نیاز بود که دچار دگرگونی و تحول شوند. اما، شدت این تغییرات چنان بود که بنهها از نوسازی و نوآرایی خود عاجز شدند و البته، نظامات وسیعتر نیز نتوانستند شرایط را برای تکامل و جایگزینی مناسب چنین سازمانها و نهادهایی که میبایست به صورت القایی، اقتضایی و درونزاد از بطن جامعه روستایی برخیزند و نمو یابند، فراهم کنند. بنابراین، ماحصل کار تخریب مناسبات اجتماعی ـ اقتصادی در مدیریت تولید زراعی در بخش کشاورزی و جامعه روستایی از یکسو و تعارض و ناکارآمدی ناشی از عدم یکپارچگی شکلهای رسمی سازمان تولید معرفی شده از بیرون به شکل تعاونی تولید، مشاع، شرکت سهامی و غیره از سوی دیگر بود که خود در کل بازتابی از ناهمزمانی تحولات فنی، سیاسی، نهادی و مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه است.
اگر چه تغییر در شیوه تولید بنه از دوران قبل از اصلاحات ارضی نیز قابل مشاهده بود، اما تغییر در این شیوه بهرهبرداری با انجام برنامه تقسیم اراضی دهه 1340، نمود بیشتری یافت تا حدی که در بسیاری از مناطق آثار آن به طور کلی از بین رفت. علت عمده و اساسی متروک شدن این شیوه تولیدی، تقسیم زمینهای زراعی میباشد. سایر عواملی که موجب کاهش و یا ترک یاریگری در این زمینه گردیده است را میتوان با توجه به ویژگیهای بنه به شرح زیر خلاصه کرد:
ـ تغییر نظام اجتماعی روستا و متحول شدن سلسه مراتب اجتماعی در ده که معمولاً در ارتباط با قدرت مالک و نزدیکی با او قرار داشت، از عواملی است که موجب درگیری و عدم توافق زارعین گردید، به عبارتی آنها خود را از نظر اجتماعی برابر یافتند، زیرا منزلت اجتماعی را در رابطه با مالکیت زمین یافتند و بنابراین تفاوتی بین خود به صورتی که سلسله مراتب و تقسیم کار داخل بنه را بپذیرند، قائل نبودند.
ـ زمین هر زارع مشخصشده بود، بنابراین واحد تولید گروهی اجباراً برحسب همجواری مزارع باید تشکیل میشد و چه بسا اتفاق و سازگاری بین آنها وجود نداشت و یا در صورت بروز اختلاف، انتخاب دیگری جز کشت انفرادی نداشتند.
ـ سرانهها یا مدیران واحد تولید گروهی، از جانب اعضای بنه تعیین میشدند. بنابراین، هر زمان امکان عزل او وجود داشت و اجرای دستورات او مثل گذشته بیچون و چرا صورت نمیگرفت.
ـ هر دهقان عضو بنه خود را صاحبنظر میدانست و معمولاً نظر خود را بر دیگران ترجیح میداد. بنابراین، مدیریت از اختیار لازم و کافی برخوردار نبود.
ـ تنظیم برنامه کشت در یک واحد تولیدی میبایست با نظر اعضاء تنظیم میگردید و رسیدن به توافقی قاطع در داخل یک بنه دشوار بود. هر یک از زارعین با توجه به نوع زمین خود، وضعیت محصولات در بازار، تعداد اعضای خانوار و وضع دامداری خویش، به دنبال اعمالنظر خود و استقلال در کشت بود.
ـ کار اعضای خانواده زارع در روی زمین خود از دیگر مسائلی بود که موجب بروز ناهماهنگی در کار واحد تولید گروهی میگردید، چهبسا افرادی که فاقد کار خانوادگی بودند، خواستار واگذاری قسمتی از کار مزرعه به اعضای خانواده خود بودند.
ـ تأمین هزینههای جاری زراعی میبایست توسط اعضای بنه فراهم میشد. بنابراین، عدم توانایی برخی از آنها در تأمین هزینههای مزبور و عدم توافق در استفاده از برخی از نهادههای کشاورزی از دیگر مشکلات واحدهای تولید گروهی بود و زارعین عضو بنه حاضر به تعهد بدهی دیگران نبودند.
ـ علاوه بر نکات فوق، موضوع مالکیت و علاقه زارع به کار خود و اعضای خانوادهاش بر روی زمین متعلق به خویش است. علاقه او به تسطیح، احیاء و آباد کردن زمین، غرس درخت، کشت محصولات مورد نظر که بعضاً ممکن است شامل مواد مصرفی خانواده گردد، از دیگر مسائلی است که گرایش زارع را به کار فردی موجب میگردد (طالب، 1376).
نیز بنگرید به "نظامهای بهرهبرداری"
کتابشناسی
1- آسایش، ح. (1376). اقتصاد روستایی. تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور.
2- ازکیا، م. (1385). جامعهشناسی توسعه و توسعهنیافتگی روستایی ایران (چاپ هفتم). تهران: انتشارات کیهان.
3- خسروی، خ. (1355). جامعهشناسی روستایی ایران. تهران: انتشارات پیام.
4- خسروی. خ. (1357). جامعه دهقانی در ایران. تهران: انتشارات پیام.
5- صفینژاد، ج. (1353). بنه (نظامهای تولید زراعی جمعی قبل و بعد از اصلاحات ارضی) (چاپ سوم). تهران: انتشارات توس.
6- صفینژاد، ج. (1369). طالبآباد. تهران: انتشارات امیرکبیر.
7- طالب، م. (1376). زمینهها و شیوههای همیاری در روستاهای ایران. جزوه درسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران.
8- فرهادی، م. (1373). فرهنگ یاریگری در ایران (جلد اول). تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
نویسندگان: خلیل کلانتری، محمدشریف شریفزاده، غلامحسین عبداللهزاده
1 G.P.Tite
2 Petroshafsky
This article "بنه" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:بنه. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.