بیژن شهرامی
| بیژن شهرامی | |
|---|---|
| نام اصلی | بیژن شهرامی |
| زمینهٔ کاری | ادبیات کودک و نوجوان |
| زادروز | ۱۷ اردیبهشت ۱۳۵۲ شیراز، ایران |
| پدر و مادر | براتعلی شهرامی ، کیهان بانو ابراهیمی |
| ملیت |  ایرانی
|
| پیشه | نویسندگی،معلمی،شاعری،روزنامه‌نگاری |
| سال‌های نویسندگی | ۱۳۷۰ تا کنون |
| کتاب‌ها | بیش از ۳۰ عنوان کتاب |
| مدرک تحصیلی | کارشناسی ارشد |
بیژن شهرامی متولد ۱۳۵۲ در محله شازده قاسم شیراز شاعر و نویسنده کودک و نوجوان است. او کارشناس رشته آموزش ابتدایی و کارشناس ارشد رشته آموزش و پرورش ابتدایی و پیش دبستانی است.
زندگی[ویرایش]
بیژن شهرامی در خانواده ای کرمانشاهی(کنگاوری) مقیم شیراز به دنیا آمد[۱] و فعالیت خود را در حوزه ادبیات کودک و نوجوان از سال ۱۳۷۰ با مجله کیهان بچه ها و قبل از آن مجله آیش (کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان) آغاز کرد و مدتی به عنوان سردبیر ماهنامه های چراغ و شمیم مشغول به کار بود.[۲].
از او تاکنون بیش از ۳۰ عنوان کتاب در حوزه های شعر و داستان برای کودکان و نوجوانان و... منتشر شده‌است.[۳]
جوایز[ویرایش]
بیژن شهرامی علاوه بر کسب عنوان معلم نمونه کشور برنده جایزه دومین جشنواره کتاب نماز،دومین جشنواره کتاب معلم،دومین جشنواره کتاب سال استان قم در رشته کودک و نوجوان شده است.[۴]
آثار[ویرایش]
تألیفات وی در زمینه شعر، داستان ، نثر ادبی ،تاریخ و... است که عبارتند از:[۵]
- ضیافت عشق،ستاد اقامه نماز،تهران:1379.
- شبی در پایتخت بهشت،ستاد اقامه نماز،تهران:1380.
- حدیث منتظران آفتاب،نشر فقه،قم:1382.
- یک سبد سوسن چلچراغ،نشر فقه،قم:1383.[۶]
- خانه بوی گل گرفت،نشر فقه،قم:1383.
- ای همه مهر و صفا کنگاور،نشرهانی،همدان1383.[۷]
- سفیر صبح،نشر نسیم حیات،قم:1385.[۸]
- او چراغ خانه ماست،نشر بوستان کتاب،قم:1385.(چاپ سوم)[۹]
- الهی نامه،نشر فقه،قم:1386.[۱۰]
- این گنج می ارزد به صدها باغ انگور،نشر فقه، قم1386.(مجموعه شعر)[۱۱]
- ادب آداب دارد،نشر بوستان کتاب،قم:1386.(چاپ هفتم)[۱۲]
- آیینه بهشت نما،نشر اطلاعات،تهران:1387.(مجموعه شعر)[۱۳]
- مثل نارنج،نشر بوستان کتاب،قم:1388.(چاپ دوم)[۱۴]
- تفسیر سوره حمد،نشر سپهر اندیشه،قم:1388.[۱۵]
- یک شمع روشن کنید،نشر سپهر اندیشه،قم:1388.[۱۶]
- ضرب المثل های مردم کنگاور،نشراشرق،قم:1388.[۱۷]
- خم گلاب،نشر رواق دانش،قم:1388.(مجموعه شعر)[۱۸]
- تاریخ پاسخ می دهد،نشر زم زم هدایت،قم:1388.[۱۹]
- مدرسه پریزاد،نشر رواق دانش،قم:1389.[۲۰]
- پنجره ای رو به آفتاب،نشر رواق دانش،قم:1389.[۲۱]
- به یاد زاغ و روباه،نشر رواق دانش،قم:1390.(مجموعه شعر)[۲۲]
- در خانه علما،بوستان کتاب،قم:1390.[۲۳]
- این شعله نمی میرد،نشر بوستان کتاب،قم:1391.[۲۴]
- دو قدم مانده به صبح، نشر بوستان کتاب،قم:1391.[۲۵]
- آن که شبهای مرا مهتاب داد،نشر بوستان کتاب،قم:1391.[۲۶]
- مردی شبیه باران، نشر بوستان کتاب،قم:1391.[۲۷]
- طیبه دختر کنگاور،نشر فاتحان،تهران1392.[۲۸]
- قصه های روضه،به نشر،مشهد:1395.[۲۹]
- آن مرد با انار آمد،بنیاد مهدویت،تهران1396.(شعر کودک)[۳۰]
- معنی آفتاب و زیبایی،فقه،قم،بیتا.[۳۱]
- ...
فعالیت های مطبوعاتی[ویرایش]
شهرامی با مجلات کیهان بچه ها،سروش کودکان،پوپک،ملیکا،سلام بچه ها،دوست کودک،دوست نوجوان،افق خانواده،باران،خانه خوبان،امان،انتظار نوجوان،کودک مسلمان بلوچ،باغ(ماهنامه کودکان افغان) همکاری دارد.
نمونه شعر[ویرایش]
| یک نفر آن بالا | ||
| یک نفر این پایین | ||
| چیده شد از شاخه | ||
| سیب های شیرین | ||
*** | ||
| یک سبد سیب اینجا | ||
| پر شده با شادی | ||
| مادر آن را با خود | ||
| می برد آبادی | ||
*** | ||
| یک سبد هم آنجا | ||
| می شود مالامال | ||
| می برد در بازار | ||
| پدر آن را خوشحال. | ||
نمونه داستانک[ویرایش]
آب ؛بابا سر سفره داداشم را صدا زد و گفت:عباس آب بیار!نمی دانم چرا یکدفعه صدای مهمان ها به گریه بلند شد!؟
*** |
منابع[ویرایش]
- گفت و گو و گزارش: بابا آب داد،مصاحبه کننده : سلطانی، یونس؛ مصاحبه شونده : شهرامی، بیژن؛مجله: رشد معلم » آبان 1385 - شماره 203 (2 صفحه - از 6 تا 7)
This article "بیژن شهرامی" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:بیژن شهرامی. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.
