تاریخ اسامی باستان
*حرف(آ)[ویرایش]
آبتین : نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی
آبدوس : نام یکی از درباریان اردوان سوم اشکانی
آتروپات : نام والی آتروپاتن(آذرآبادگان)
آترین : نام پسر اوپدرم در زمان داریوش بزرگ
آدُرباد : نام موبد موبدان دوران شاپور
آذر بُرزین : نام موبدی بوده
آذرآیین : نام پسر آذرساسان
آذرافروز : نام پسر مهرنوش پسر اسفندیار
آذرباد : نام موبد موبدان روزگار شاپور دوم آذربُد : نام پسر هومت که نوشتن نامه دینکرد را به انجام رساند
آذربود : موبدی در زمان یزدگرد
آذرپَژوه : پسر آذرآیین پسر گستهم نویسنده کتاب گلستان دانش
آذرپناه : نام یکی از ساتراپ آذرآبادگان
آذرفر : در اوستا به دارنده فرآذر
آذرکیوان : از موبدان بزرگ شیراز در روزگار حافظ
آذرمهر : نام موبدی است در زمان کواد
آذرنوش : در اوستا به دوست‌دار فرهنگ
آذین : زیور، نام فرمانده لشکر بابک خرمدین
آراستی : نام عموی اشوزرتشت و پدر میدیوماه
آرتمیس : نام فرمانده نیروی دریایی خشایارشاه
آرتین : نام هفتمین پادشاه ماد
آرش : پهلوان و یکی از بهترین تیراندازان ایرانی
آریا : اصیل و آزاد ، فرمانده ارتش ایران در روزگار کورش
آریامن : نام فرمانده ناوگان خشایار شاه آریامنش : نام پسر داریوش
آریوبَرزَن : دلاور و پهلوان. سردار داریوش سوم
آزاد : نام بهدینی که در فروردین یشت ستوده شده
آسا : نام پدر بهمن که در چکامه از او یاد شده
آستیاک : نام چهارمین و آخرین پادشاه ماد
آیریک : نام نیای یازدهم اشوزرتشت
اپرنگ : نام پسر سام
اَپروَند : دارنده بلندی و شکوه یا فرهمند اَپروَیژ : پیروزمند و شکست ناپذیر . نام خسرو دوم پادشاه ساسانی
اَپیوه : نام پسر کیقباد نخستین پادشاه کیانی
اَرتان : راستگو. نام پسر ویشتاسب
ارج : ارزنده. نام یکی از نیاکان اشوزرتشت
*(ا)[ویرایش]
ارجاسب : اوستایی آن یعنی دارای اسبان پرارزش ارجمند : با ارزش ارد : نام سیزدهمین پادشاه اشکانی اردشیر : نام پادشاه هخامنشی و ساسانی اردلان : از واژه ارد ایرانی است اردوان : در اوستا ، پشتیبان راستی و درستی است ارژنگ : نام سالار مازندران ارشا : راست و درست ارشاسب : دارنده اسبهای نر اَرشام : پسر عموی داریوش بزرگ اَرشان : نام نیای داریوش بزرگ ارشک : نام نخستین پادشاه اشکانی اَرشَن : نام برادر کاووس اروتَدنر : نام پسر میانی اشوزرتشت. فرمان گذار اروَند : شریف- نجیب. نام پدر لهراسب اُزیرن : گاه پسین اسپاد : دارنده سپاه نیرومند اسپنتمان : نام خانوادگی و یکی از نیاکان اشوزرتشت اسپهبُد : نام پدر بزرگ خسرو انوشیروان اسفندیار : نام پسر کی گشتاسب کیانی و برادر پشوتن اشا : راستی ، درستی ، راه خوشبختی اشاداد : داده پاکی و پارسایی اشتاد : راستی اشکان : نام سومین نیای پاکر اُشهن : گاه سپیده دم، آغاز روشنایی اَشوداد : نام برادر هوشنگ پیشدادی اشوفْرَوَهَر : پاکروان اشومنش : پاک منش افروغ : روشنایی و فروغ. از مفسران اوستا در زمان ساسانیان افشین : نام سردار ایرانی اقاقیا : درختی با گل های سپید اَگومان : بی گمان البرز : کوه بلند. نام پهلوانی است الوند : توانا و تیزپا امید : نام پدر آذرپات، از نویسندگان نامه دینکرد امیدوار : نام پسر خواستان دیلمی از سرداران مازیار اندریمان : کسی که اندیشه اش در پی شهرت و ستایش است اَنوش : بی مرگ. جاویدان انوشیروان : پاکروان، پادشاه ساسانی اَهنَوَد : رهبری و فرمانداری . نخستین بخش از سروده گاتها اهورا : هستی بخش، خداوند اوتانا : نام یکی از یاران داریوش اَوَخشیا : بخشاینده اَوَرداد : از سرداران کورش بزرگ اَوَرکام : نام پسر داریوش هخامنشی اورمزدیار : خدایار، یاور اهورا اَُورنگ : تخت پادشاهی . نام فرستاده پادشاه کشمیر به یمن اُوژن : زننده و شکست دهنده دشمن اوس : در اوستا به چم دارنده چشمه ها اوستا : دانش، کتاب دینی اوستانَه : نام سردار سغد در زمان هخامنشی اوشَه : بامداد و سپیده در اوشهین گاه اوشیدر : پروراننده قانون مقدس ایدون : اینچنین، اینگونه ایران پناه : از نام های برگزیده ایرانپور : از نام های برگزیده ایرانشاه : نام یکی از بزرگان ایران ایرانمهر : روشنایی ایران ایرج : یاری دهنده آریایی ها ایزد : ستایش و ستودن ایزدیار : یاور ستودنی ایسَدواستَر : خواستار کشتزار و آبادکننده. بزرگترین پسر اشوزرتشت
*حرف(ز)[ویرایش]
زاب :نام هشتمین پادشاه پیشدادی-یاری کننده
زابیها :یکی ازچهاردولت آریایی که تاقرن هفتم قبل ازمیلاد تشکیل شده بود
زابار :نام پدر زیاک در سنگنوشته کعبه زردشت
زاتوردات :از پادشاهان پارس درسال 165 ق.م
زاتسپرم :زاییده شده ازگل-از دانشمندان زردشتی در روزگار عباسیان
زالخان :زال خان جلایر از امرای عهد افشاریه
زاگ :یکی از دشمنان زردشت
زاریارسپ :نام قدیم شهر بلخ
زادویه :منسوب به آزاد-رئیس خدمه در زمان یزدگرد سوم
زادان فرح :یکی از سرداران خسرو پرویز
زادان فر :نام خسرو پرویز
زادان :نام پدر شهریار از زردشتیان کازرون در سده 5 یزدگردی
زاد :نام پسر ماهیان-پسر مهر فرماندار از سوی خسرو پرویز
زال مداین :پیرزنی که خانه ای در مجاورت ایوان مدائن داشت و با وجود اصرار انوشیروان آن را نفروخت.
زاماسب (جاماسب):فرزند پیروز و برادر قباد شاه ساسانی
زامیاد :زمین داده-روز28از هرماه خورشیدی-فرشته ای در آیین زردشت-ایزد موکل بر زمین
زبرکان :نام یکی ازبزرگان درروزگار خسروانوشیروان
زپیر :ازسرداران ایرانی که داریوش اول را به شاهی رساند
زردشت :پیامبر ایران زمین-(در اوستا زرتوشته)نام پسر پوروشسب
زرنج :نام یکی از شاهان پارس در روزگار اشکانیان
زروال :زمان-در آیین زردشتی فرشته زمانه بیکران
زنگوی :از بزرگان عهد خسرو پرویز
زیرک :با فهم-با هوش-نام موبدی در روزگار ده آک
زئیریت :نام پدر دائودربند 97 فروردینیشت
زئوش :نام یکی از بهدینان دربند 124 فروردینیشت
*حرف(ت)[ویرایش]
تازی :نام چهارمین نیای ده آک(نام های اوستا)
تباک :نام پادشاه جهرم در عهد باستان
تپرسب :از نیاکان اشوزردشت
تخمه پئیتی :نام نوزدهمین پادشاه ماد
تخمسپاد :دارنده سپاه دلیر،نام یکی از سرداران داریوش بزرگ
تخوار :نام یکی از سرداران کیخسرو کیانی
تکاو :یکی از آهنگهای مشهور باربد
تریتی :نام دختر دوم زردشت
تورک :نام پسر شیدسب پادشاه زابلستان از نسل جمشید
توزار :نام پدر میترک میرآخور،در کتیبه زردشت
توشنائیتی :اندیشه نرم و آرام-فرشته مهرو محبت و فرتنی و بردباری در گاتها-بانویی پارسا
تیرداد :نام دومین پادشاه سلسله اشکانیان-آبدار مخصوص آستیاگ
تیران :پسر اردشیر سوم
تیترس :نام وزیر داراب-هم آوای بی ترس
تیته :نام فرمانده خشایار شاه
تیریاسب :یکی از ساتراپ های ایرانی در عصر اسکندر
تیری باز :نام یکی از دوستان اردشیر دوم
تیری میتری :نام دژبان شتر کارت روزگار شاپور یکم
*حرف(ژ)[ویرایش]
ژازن :بازیگری اهل ترال که در جشن عروسی پاکروس پسر اُرُد اشک سیزدهم با خواهر پادشاه ارمنستان بازی کرد.
ژیگس :پدر میرسوس سرداری پارسی به عهد داریوش هخامنشی
*حرف(د)[ویرایش]
دئناوزه :نام پاکدینی در فروردین یشت
دائونگه :نام پسر زئیریت در بند 98 فروردین یشت
دائی فان :از بزرگان دربار کوروش
دابو :نام پسر کوچک گاوباره از سپهبدان طبرستان
داتیس :از سرداران داریوش
داتافرن :والی باختر و از نزدیکان داریوش سوم
دات پیرای :نویسنده نسخه ای از وچرکرت دینک در کرمان
داتمه :سرداری از لشکر کوروش هخامنشی(داتاماس)
داد :نام هیربدی است که در سال 847یزدگردی در یزد می زیسته
دادار :نام پسر دادوخت، یکی از دانشمندان زردشتی
دادبنداد :منشی آخرین پادشاه اشکانی
دادرشیش :نام یکی از سرداران ارمنی داریوش در کتیبه بیستون
داد فرخ :از دادوران روزگار ساسانی
دادگر گشسب :نام یکی از مفسران پهلوی اوستا در هنگام ساسانیان
دادمهر :نام رزمهر دومین پادشاه خاندان رزمهری
دارا :نام نهمین پادشاه سلسله کیانی و پسر داراب
داراب :نام پسر بهمن،هشتمین پادشاه کیانی
دارا پناه :از ندیمان بهرام چوبین
داریوش :دارنده نیکی-پسر ویشتاسب از پادشاه هخامنشی-داریس
داشتیانی :نامی در بند 41زامیاد یشت
داما سپیا :همسر اردشیر
دختنوس :نام دختر انوشیروان
دستور :وزیر-روحانی زردشتی
دغدا :شیر دهنده-مادر زردشت پیامبر ایرانی
دومباواندان :نام کسی در کتیبه کعبه زردشت در زمان شاپور یکم
دیا اکو :نام نخستین پادشاه ماد 701 تا 655 ق.م
دیدشش :نام یکی از نیاکان زردشت
==*حرف(ذ)
ذاب :از نام های رایج میان زردشتیان
ذرزداد :نام بهدینی در فرورین یشت
ذو :نام پسر تهماسب و پدر گرشاسب
ذهراب :نامی زردشتی
*حرف (سین)[ویرایش]
ساپاردا :نام موبد موبدانی که در سده یکم پس از زرتشت می زیسته
ساپاردا :شعبه ای از قبیله ی آریایی سکاها که در قرن 7 قبل از میلاد در شمال غربی ایران سکونت داشتند.
ساتاکید :تیره ای از مردم شرق یا شمال شرق ایران به روایت هردوت
ساتراپ :نگهبان شهر-حافظ کشور
ساتروپات :یکی از سرداران داریوش سوم
ساتی برزن :خواجه دربار اردشیر دوم هخامنشی
ساتیار (سادیار):از نام های عهد باستان زردشتیان
ساسان :نام پدربزرگ اردشیر بابکان -رئیس معبد آناهید
ساکاس :از شرابداران آستیاگ پادشاه ماد
ساگپوس :نام مردی در کتیبه کعبه زردشت معاصر اردشیر بابکان
سامان خدا :نام نیای بزرگ سامانیان که از پشت بهرام چوبین بوده است سامبیکه :زن قباد-مادر کاووس
سپاد :نام یکی از سرداران داریوش
سپادتهم :دارنده سپاه نیرومند-از سرداران داریوش
سپتیاما :پاک ترین نام خانوادگی اشوزردشت-پنجمین پادشاه ماد
سپتیامنش :یکی از سرداران میهن پرست سغدی که در جنگ با اسکندر کشته شد
سپرهم :نامی در کتیبه ی کوه کنهری
سپنتا :مقدس
سپنتمان :نام نهمین نیای زردشت
سپنتوخرد :دارای خرد مقدس-نام بهدینی در فروردین یشت
سپه راد :نام یکی از سرداران ایرانی
سپهرپاد :از دلاوران هخامنشی
سپرداد :داماد داریوش هخامنشی-داده و بخشیده آسمان
سپیتام:نام جد هشتم زردشت
سپینود :دختر پادشاه هند و بهرام گور
ستاتیرا :دختر داریوش سوم و زن اسکندر مقدونی
ستی پی :نام پسر رونت در بند 123 فروردین یشت
ستیونت :نام پسر فرارت ونگهو در بند 121 فروردین یشت
سنجر :مرغی شکاری-پسر ملکشاه آخرین پادشاه از سلجوقیان
سورن :دلیر و پهلوان-توانا-نام سردودمان خانواده سورن در زمان اشکانیان
سورنا :نام سردار نامی اُرُد اشک سیزدهم
سوه :نام پدر نیجر در فروردین یشت-به معنی سودمند
سویو :از نام های زردشتی
سیافرن :نام یکی از بزرگان دوره هخامنشی
سیامک :نام پسر کیومرث-دارای موی سیاه
سیاوسپ :نام بهدینی در بند 114 فروردین یشت
ستیاک :نام یکی از سرداران داریوش سوم
سیروس :نام کوروش به زبان رومی(سایروس)
سیرومهر :نام یکی از سرداران خشایار شاه
سیاسمن :نام پدر هوتن سپهسالار ارتش ایران در لیدیه
سیسیماک :نام یکی از سرداران پارسی داریوش بزرگ
سیلاک : نام یکی از سرداران پارت در روزگار اُرُد
سینتروک : نام اشک دهم
سینداد : داده ی سین(سیمرغ)-از مرزبانان پارسی
سیندخت :دختر سین(سیمرغ)
سیه چشم :چشم سیاه-نام کشنده فرخزاد ساسانی
منبع[ویرایش]
- محمدجواد باستانی راد (۱۳۸۴)، زیباترین نامهای دختران و پسران، به کوشش رضا چرب‌دست.، قم: سرچشمه پاکان، شابک ۹۶۴-۹۶۴۳۵-۴-۰صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- تواریخ هرودوت
- تاریخ طبری(الامم و الملوک)
This article "تاریخ اسامی باستان" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:تاریخ اسامی باستان. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.
