جمهوری اسلامی ، مقدمه ای بر فاشیسم شیعی
"جمهوری اسلامی ، مقدمه ای بر فاشیسم شیعی" مقاله ایست ۳۸ صفحه ای ، که در سال ۱۳۹۶ توسط آریا فروهر نوشته شده و در سال ۱۳۹۷ به صورت الکترونیک منتشر شد ، محتوای این مقاله در خصوص معرفی ریشه های تاریخی و تئوریک فاشیسم در جهان ، و چگونگی ارتباط ایدئولوژیک میان حکومت جمهوری اسلامی ایران با نازیسم آلمان و فاشیسم ایتالیا میباشد.
مقدمه[ویرایش]
زمانی که نامی از فاشیسم در میان می آید ، معمولا این پدیه را با تفکرات ناسیونالیسم افراطی و نژادپرستانه میشناسند ، اما حقیقت این است که فاشیسم نه به معنای مجموعه ای از تفکرات ملیگرایانه افراطی ، بلکه به معنای نوع خاصی از حکومت برپایه اصولی مشخص است ، که در این مقاله به معرفی و مقایسه آنها با رژیم جمهوری اسلامی ایران خواهیم پرداخت. حال که دهه هاست که از حکومت رژیم جمهوری اسلامی بر کشور ایران میگذرد و اکثر رفقا تنها به چند تحلیل تکراری و سطحی بسنده کرده اند ، در این مقاله به این پرسش که "مناسبات اجتماعی ، سیاسی جمهوری اسلامی ایران به چه شکل میباشد؟" پاسخ داده خواهد شد ، و قطعا این تحلیل با در نظر گرفتن نقطه نظر مارکسیستی نسبت به مناسبات اجتماعی نوشته خواهد شد. با انقلاب سال ۱۳۵۷ هجری شمسی در ایران و با روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی طی رفراندومی ، این رژیم دوره حکومت سیاه خود را بر کشور ایران آغاز نمود ، از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۸ همچنان مناسبات اجتماعی و اقتصادی ، باتوجه به جنگ با عراق به حالت پیش از انقلاب برقرار بود و تغییرات خاص و برنامه ریزی شده ای نداشته ، اما در سال ۱۳۶۸ با مرگ آیت الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ، و با روی کار آمدن رهبری جدید -آیت الله علی خامنه ای- و در پی تصفیه های درون حزبی و پایان دادن به کار عناصر خرده بورژوازی ، رسما پایه های فاشیستی این رژیم سردرگم در انبوه جناح های سیاسی –راستگرا و چپگرا- ، بنیان نهاده شد و این مقدمه ای بود بر آغاز "فاشیسم شیعی" در منطقه ، که به آن نیز خواهیم پرداخت ؛ با روی کار آمدن عناصر فاشیست جمهوری اسلامی و رفع خطر جنگ با عراق و ایالات متحد آمریکا ، اقدامات جدیدی در زمینه شکل گیری اقتصادی و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران ، از سوی رهبران این رژیم آغاز گردیده و از این تاریخ ، ایران وارد اوضاع اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی تازه ای شده که در این تحلیل نام این دوره -اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی- در ایران را ، دوره "فاشیسم شیعی" نام میدهیم و در باب شناخت علمی و دقیق این پدیده ،"مقاله جمهوری اسلامی ، مقدمه ای بر فاشیسم شیعی" را تقدیم رفقا میکنیم ، تا شاید تحلیل ما از این پدیده نو در منطقه -خاور میانه- مورد توجه عزیزان قرار گیرد.
جمهوری اسلامی و فاشیسم شیعی[ویرایش]
الف) ساختار فاشیسم ب) نظام حکومتی فاشیستی ج) ویژگی های مشابه نظام های فاشیستی
الف) ساختار فاشیسم[ویرایش]
ساختار فاشیسم متشکل از دو بخش "ریشه های اجتماعی فاشیسم" و "اصول 6 گانه ایدئولوژی فاشیستی" میباشد ، که در این قسمت به این دو خواهیم پرداخت و در آخر نیز برخی ویژگی های مشترک در نظام های فاشیستی را بیان میکنیم.
ریشه های اجتماعی فاشیسم بنیانگذاران فاشیسم که هواداران خود را تحت تاثیر شعار های عوامفریبانه جذب و پرورش میدهند ، مدعی اند که در پی ایجاد یک جنبش ملی و خلقی برای رهایی ملت خویش هستند ، اما باید در نظر داشت که هواداران فاشیسم از اقشار و گروه های خاص اجتماعی میباشند. برای نخستین بار ، در سال ۱۸۹۰ در اطریش توسط کشیشی درباری به نام آدولف اشتوکر چنین جنبشی را تحت عنوان سوسیالیسم مسیحی - که میتوان آن را با برداشت های سوسیالیستی از اسلام توسط علی شریعتی مقایسه کرد - به راه افتاد ، اما موج اصلی و اوج دوران فاشیسم را میتوان بین سال های ۱۹۲۲ تا ۱۹۴۵ مخصوصا در دو کشور آلمان و ایتالیا دانست ، البته کشور هایی همچون امپراتوری ژاپن و اسپانیا نیز چنین رژیم هایی را به خود دیدند ، اما تنها میتوان دو کشور آلمان نازی و ایتالیای فاشیستی را به عنوان کشور هایی که دوشکل مختلف از فاشیسم اروپایی در آن دوره در آنها برقرار گشت دانست. هواداران و پایگاه های توده ای فاشیست ها اکثرا متشکل از اقشار سرخورده جامعه ماننده کهنه سربازان ، بیکاران ، افراطیون ملی و مذهبی ، و اقشار خرده بورژوازی که گاهی وضعیتی بدتر از کارگران داشتند اما هرگز حاضر نمیبودند موقعیت اجتماعی خود را به طبقه کارگر تنزل بخشند و پیوستن به طبقه کارگر را خطرناک برای جایگاه اجتماعی خود دانسته و پیشرفت را در سعود به طبقات بالای جامعه میدیدند و در آخر، بورژوازیِ شکست خورده از جنبش های چپ ، که به علت شکست دموکراسی بورژوایی در مقابل جنبش های کمونیستی و سوسیالیستی ، تصمیم به حمایت از جنبش فاشیسم به جهت کنار زدن عناصر چپگرا و حفظ موقعیت اجتماعیشان گرفتند. کشور ایران نیز از این قاعده مستثنی نبود ، از سویی انقلابیون چپگرا و از سویی خرده بورژوازیِ مذهبی اقدام به آغاز جنبشی بر علیه حکومت شاهنشاهی وقت کرده بودند ، و در این میان این جناح مذهبیون بودند که از حمایت خرده بوژوازی و در نهایت بورژوازی کلان برخوردار شدند -درست مانند حزب فاشیست ایتالیا و حزب ناسیونال سوسیالیست(نازی) آلمان-. پس به جرات میتوان گفت هرگاه که بورژوازی موقعیت خود را در مقابل نیرو های چپگرای تحول طلب در خطر بیند ، دست به دامان عناصر فاشیستی میشود که به آنها وعده بازگشت به دوران پیشین را میدهد ، و به راستی به وعده خود نیز عمل میکند. وسیله انقلاب فاشیستی چیزی جز سازماندهی منظم ، درست مانند نهاد های نظامی ، تحت حمایت اقشار خرده بورژوازی و بورژوازی و استفاده از خشونت در مقابل مخالفین خود نیست. اکثر هواداران این گروه های فاشیستی را خرده بورژوازی و اقشار سرخورده جامعه و لومپن پرولتر ها تشکیل میدهند ، در حالی که با توجه به آمار هایی که از دو جنبش فاشیسم ایتالیا ، نازیسم آلمان و مذهبیون ایران به دست آمده ، تنها بخش کوچکی از این نیروهای مدافع جنبش خرده بورژوازی(فاشیسم) را طبقه کارگر ، و بخش اعظم آنها را افراطیون ملی یا مذهبی و یا بازاریان و صاحبان تولیدی های کوچک و سایر اقشار خرده بورژوازی تشکیل میداده اند. شرایط تشکیل چنین جنبش هایی به سه بخش تقسیم میگردد: ۱.جوامعی که دوران پس از شکست در جنگ را میگذرانند. ۲.جوامعی که لحاض اقتصادی ورشکست گشته و یا دچار رکود های اقتصادی شدید شده اند. ۳.جوامعی که در آنها جنبش چپ قدرت گرفته و بورژوازی ، برای حفظ منافع خود ناگزیر دست به دامان فاشیسم میگردد. جوامعی همچون جمهوری اسلامی ایران ، کشور شیلی در دوران دیکتاتوری آگوستو خوزه رامون پینوشه ، عراق بعثی ، آلمان نازی ، ایتالیای فاشیستی ، اسپانیا در دوران حکومت ژنرال فرانکو ، امپراتوری ژاپن در دوره حکمرانی هیروهیتو ، یونان و اوکراین کنونی و... همگی بر اثر یک یا تمامی این موارد بوده که به سوی فاشیسم گرایش یافته و این نشانگر علت به وجود آمدن چنین جنبش هایی خواهد بود.
This article "جمهوری اسلامی ، مقدمه ای بر فاشیسم شیعی" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:جمهوری اسلامی ، مقدمه ای بر فاشیسم شیعی. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.
