حسین خزایی
 | این مقاله، حسین خزایی، اخیراً بهواسطهٔ فرایند ایجاد مقاله ایجاد شدهاست. بازبینیکننده در حال بستن درخواست است و این برچسب احتمالاً بهزودی برداشته میشود.
ابزارهای بازبینی: پیشبارگیری بحث اعلان به نگارنده |
خطای اسکریپتی: پودمان «AfC submission catcheck» وجود ندارد. حسین خزایی ، معرف به «امیر لشکر حسین خزایی»، ۱۲۵۷شمسی در تهران به دنیا آمد.پسرلشکر حسین خزایی پس از انجام تحصیلات مقدماتی وارد قزاقخانه شد و مدارج نظامی را یکی پس از دیگری طی کرد؛ ابتدا به درجه افسری رسید و در سال ۱۲۹۵سرهنگ و سه سال بعد، در سال ۱۲۹۸، سرتیپ و پس از کودتای ۱۲۹۹، امیرپنجه شد. خزایی در تیرماه ۱۳۰۰ برای سرکوبی پسیان عازم خراسان شد و در دی‌ماه همان سال که رضاخان قشون جدید را بنا نهاد، با درجه امیرلشکر، فرمانده لشکر شرق شد. او در اواخر زمستان ۱۳۰۳ فرمانده لشکرغرب شد.[۱][۲][۳][۴] امیر لشگر حسین خزایی در مراسم تاج گذاری رضا شاه پهلوی حامل تبرزین سلطنتی بود.[۵][۶]سرکوب قیام طرفداران کلنل پسیان در خراسان سرکوب قیام لرستان و سرکوب شورش پادگان آذربایجان در سوابق او دیده می شود.
یک ماه پس از مرگ کلنل محمد تقی خان پسیان هواداران قیام او را در خراسان شدیدا سرکوب کرد. گروهی اعدام و دهها تن دیگر از آنان نیز زندانی شدند. حسین آقا میرپنج بقیه هواداران قیام کلنل را تهدید کرده بود که اگر از ادامه انقلاب دست بر ندارند و سلاحهای خود را تحویل ندهند بی رحمانه قلع و قمع خواهند شد.به دستور وی جنازه کلنل پسیان را از آرامگاه نادرخارج ساخته ودر قبرستان عمومی بخاک سپردند. [۷] لشکر شرق (خراسان) لشکر شرق پس از کشته شدن کلنل محمد تقی خان پسیان بوسیله کردهای قوچان ، در مهرماه ۱۳۰۰ با ورود فوجی از نظامیان به فرماندهی سرتیپ حسین خزایی تشکیل شد و او فرمانده نظامی خراسان و سیستان و بلوچستان بود.[۸][۹] در سال ۱۳۰۳ش. رضاخان پس از بازدید از لشکر شرق، از خدمات سرلشکر خزایی قدردانی کرد. امیر لشکر خزایی که در ظاهر مردی مذهبی و متشرع بود، در همین دیدار به رضاخان پیشنهاد کرد و گفت: من در جوار حرم رضا برای خود قبری تدارک دیده‌ام، اگر اجازه بفرمایید برای شما هم همین کار را انجام دهم...[۱۰] رضاخان از شنیدن چنین پیشنهادی سخت عصبانی شد و به خزایی پرخاش کرد و چنین گفت: فرماندهی که به فکر مردن باشد، به درد فرماندهی نمی‌خورد. ازاین‌رو، او را از فرماندهی لشکر شرق برکنار و به تهران احضار کرد اما پس از چندی او فرماندهی لرستان را به او محول کرد. سرتیپ خزایی کوشش می کرد با خانهای لر روابط دوستانه برقرار کند اما یک سال بعد، در تابستان ۱۳۰۴مطلع شد گروهی از خان ها و خان زاده ها قصد دارند با پشتیبانی علامرضا خان ابوقداره بار دیگر علیه دولت شورش کنند.سرتیپ خزایی برای پیشگیری از چنین شروشی چهارده تن از سران قبایل لر را در شهریور ۱۳۰۴در بروجرد به دار آویخت.اکثر انها از ایل بیرانوند بودند.[۱۱] [۱۲][۱۳]خزایی پس از سازمان دادن به لشکر لرستان مأموریت اداره لشکر آذربایجان را یافت و شورش آذربایجان را سرکوب کرد.خزایی پس از ورود به سلماس با همکاری لشکر آذربایجان کلیه افراد پادگان را دستگیر و محاکمه و محکوم به اعدام نمود[۱۴] ولی به توصیه رضا شاه عده ای مورد عفو قرار گرفته و ۵۶ نفر از آنها اعدام شدند سپس به تهران احضار و فرمانده پارک توپخانه و مهمات ارتش شد و تا سال ۱۳۲۰ آن سمت را بر عهده داشت.پس از تبعید شدن رضا شاه در شهریور ۱۳۲۰سرتیپ حسین خزایی به دلایل نامعلوم در ۶۳سالگی در تهران درگذشت.[۱۵]
منابع[ویرایش]
This article "حسین خزایی" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:حسین خزایی. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.
- ↑ «خراسان رضوی». www.khorasannews.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۱۲-۰۵.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ وحید سینائی.دولت مطلقه، نظاميان و سياست در ايران (١٣٥٧-١٢٩٩) - Page 282.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ پرده هاى ابهام: بازنگرى تاريخ معاصر ايران - Page 270.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ شورش لرستان: گفتار منظوم - Page 199.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ يحيى ذكاء، تاريخچه ساختمانهاى ارگ سلطنتى تهران: و راهنماى كاخ گلستان - Page 187.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ محمود طلوعی . پدر و پسر: نا گفته ها از زندگى و روزگار پهلوى ها - Page 236.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ ايران در عصر پهلوى. مصطفی الموتی. جلد 4 - P 292.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ حرکت تاریخی کرد به خراسان در دفاع از استقلال ایران (جلد 6)اثر کلیم‌الله توحدی، حمید محمدی -ص 114.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ سیاوش بشیری.سایه ای از سردار -Page 221.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ همان، ص147.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ خاطرات نخستين سپهبد ايران احمد اميراحمدي - Volume 1 - Page 560.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ گنجينه اسناد .ستاد امنیت ملی.Page 8 -Volume 15, Issues 57-60.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ آرمان مستوفی .رضاخان: حکم می‌کنم. ص 160.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ باقر عاقلی. رضا شاه و قشون متحد الشكل، ٠٢٣١-٠٠٣١ ش - Page 43.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران. باقر عاقلی جلد1. تهران: گفتار. 1380، ص606.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
