رمان
رمان سیاره ی داوینچی داستانی سورئال و جادویی است که در بهمن ماه سال هزار و چهارصد و یک توسط نویسنده ی آن حسام الدین بیک نوشته شده است. حسام الدین بیک برای شناخت ابعاد روانی خود به مدت بیست و شش روز در بیمارستان روانپزشکی نیایش بستری بود و ایده ی نوشتن سیاره ی داوینچی در آن زمان به ذهنش رسیده است.
سیاره ی داوینچی داستانی با غافلگیری های سر ضرب و فضایی عجیب و غریب است که صد البته این حجم از جادویی بودن این رمان تا قبل نمونه ی شناخته شده ی دیگری نداشته است.
این رمان داستان فضانوردی به نام جعفر را روایت می کند که طناب لباس فضانوردی او پاره شده است و در فضا سرگردان است. تا اینکه به سیاره ای با مشخصات و ویژگی های منحصر بفرد می رسد. در سیاره با یک آدم مکانیکی و یک غول و یک زن زیبای اثیری رو به رو می شود که کنش ها و واکنش های او با این سه نفر قصه ی این رمان را حیرت برانگیز تر کرده است.
نویسنده در این کتاب مفاهیم عمیقی از توکل به خدا و همچنین فلسفه هایی عجیب اما قابل قبول را مطرح کرده است که به فروش بیشتر این کتاب و شهرت نویسنده اش کمک می کند.
جعفر که شخصیت اول و تنهای این قصه است بعد از مدتی سکونت در سیاره راهی برای سفر در زمین و زمان پیدا کرده که منجر به ملاقات او با لئوناردو داوینچی می شود.
جعفر با لئوناردو داوینچی دوست می شود و علم و دانش خود را با او به اشتراک می گذارد. آگاهی جعفر از جهانِ مخصوص کتاب در نهایت و در فصل آخر کتاب باعث رویارویی جعفر با نویسنده ی قصه اش که حسام الدین بیک است می شود.
نویسنده ی کتاب در فصل آخر شخصا وارد داستان می شود و رخداد های انتهای کتاب شامل قصه ای تخیلیست که برای حسام الدین بیک رخ می دهد. این قصه ی تخیلی از نزدیکی نویسنده با رویداد های رمانش منشا می گرد.
This article "رمان" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:رمان. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.