روبن مامولیان
زندگینامه[ویرایش]
روبن زاکاری مامولیان متولد ۸ اکتبر ۱۸۹۷ در شهر تفلیس در یک خانوادهٔ ارمنی است. مادرش ویرجینیا او با نام خانوادگی «کلانتریان» کارگردان تئاتر ارمنی بود و پدرش زاکاری مامولیان رئیس بانک بود. روبن معمولیان در هفت سالگی به پاریس رفت اما در دوازده سالگی برای ادامه تحصیل رشته حقوق به تفلیس و بعد به مسکو بر گشت. او بعد از آموزش هنرهای نمایشی، دست به تأسیس کارگاه نمایشی در تفلیس میزند. بعد به عنوان منقد تئاتر در روزنامه محلی مقالاتی مینویسد تا اینکه در ۱۹۲۰ برای آموزش تئاتر به لندن میرود، که بعد از مدتی توسط جورج ایستمن برای تئاتر «روچستر» استخدام میشود.
وی از ۱۹۲۳ تا ۱۹۲۹ یعنی در مدت شش سال در برادوی حدود صد نمایشنامه و چندین اپرا کارگردانی میکند. سپس به نیویورک مسافرت کرده و در اپرای متروپولیتن به کارگردانی میپردازد.
در سال ۱۹۲۹ مامولیان اولین فیلم سینمایی خویش تحت عنوان ستایش هلهله را کارگردانی میکند که یکی از نخستین فیلمهای ناطق میباشد او همچنین سازندهٔ اولین فیلم سه رنگ در ۱۹۳۵ میباشد. همزمان با فیلمسازی، کارگردانی تعدادی نمایشهای موزیکال را نیز انجام میدهد تا اینکه کارگردانی پورگی و بس را در ۱۹۵۹ رها میکند و اتو پرمینجر آن را به پایان میرساند.
روبن مامولیان اولین کارگردان فیلم جنجالی کلئوپاترا میباشد که بخاطر بیماری الیزابت تیلور کار معوق میماند.
همچنین مامولیان پیسهای متعددی نیز به زبان ارمنی کارگردانی کرده بود.
مامولیان در مورد ساختن یک فیلم میگوید:
"ساختن یک فیلم خوب تجربهٔ لذت بخشی است، ولی عالیترین احساس موفقیت وقتی به دست میآید که وسایل و ورشهای جدیدی ابداع کنید که دامنهٔ قدرت بیان سینما را گسترش دهد."
منابع[ویرایش]
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Rouben Mamoulian». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در مارس ۲۰۱۵.
- شهیدی، علیاصغر. سینماگران جهان. مؤسسه انتشارات تلاش. ص. ۴۸۶–۴۸۵.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- «تولد روبن مامولیان کارگردان آمریکایی (1987-1897)». راسخون.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- "Rouben Mamoulian - American director". Britannica.com.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- FLINT, PETER B. (6 December 1987). "Rouben Mamoulian, Broadway Director, Is Dead".صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Ռուբեն Մամուլյան». در دانشنامهٔ ویکیپدیای ارمنی، بازبینیشده در فوریه ۲۰۱۶.
- Rouben Paul Adalian (2002). Historical Dictionary of Armenia. Lanham, MD: Scarecrow Press. pp. 262–64.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
ضیا الصالحین[ویرایش]
روبن مامولیان(Rouben Mamoulian) یکی از استادان خاموش سینمای کلاسیک که اصلاً ارمنی است، در سال ۱۸۹۷ میلادی در جورجیا به دنیا آمد و در ۱۹۲۷ میلادی در تئاتر برادوی اولین کارش را بر صحنه برد. مامولیان در ۱۹۲۹ میلادی اولین فیلم خود «تشویق» را ساخت که در شمار یکی از نخستین آثار ناطق سینماست. «دکتر جکیل و مستر هاید» (۱۹۳۱ میلادی) با گذشت سالیان دراز همچنان یکی از موفقترین اقتباسها از رمان رابرت لویی استیونسن شناخته میشود و بازی فردریک مارچ در این فیلم نیز یکی از بهترین بازیهای او در سینما شناخته میشود. مامولیان در ۱۹۳۳ میلادی «ملکه کریستینا» را با حضور گرتاگاربو ساخت و در ۱۹۴۱ میلادی «خون و شن» را با بازی تایرون پاور کارگردانی کرد. مامولیان در ۱۹۸۷ میلادی در گذشت. او در سال ۱۹۴۰ میلادی و براساس داستان زورو، «نشان زورو» را با بازی تایرون پاور و لنیدا دارنل ساخت. داستان فیلم در قرن ۱۹ میگذرد و ماجرای پسری ثروتمند و خودنماست که پس از اتمام تحصیلات به کالیفرنیا بازمیگردد. اما این ظاهر ماجراست. او به قالب زورو میرود و با شرارتهای فرماندار آن منطقه به مبارزه برمیخیزد.
اعتماد[ویرایش]
مخلوق تاریکی دربارهٔ «دکتر جکیل و آقای هاید» روبن مامولیان نویسنده: آلکساندر اُوانسیان
فیلم «دکتر جکیل و آقای هاید» روبن مامولیان در سال ۱۹۳۲ اکران شد و قبل از اکران این فیلم، در دنیای سینمای خاموش، این داستان دو بار دیگر بر پرده جان گرفته بود. نخستین بار توسط فردریش ویلهلم مورنائو در سال ۱۹۲۰ با عنوان «سریانوس» با نقش آفرینی کنراد ویت. مورنائو اسم شخصیتهای داستان را به «دکتر وارن» و آقای «او. کانر» تغییر داد و البته سرنوشت آن فیلم نابودی کامل نگاتیوهایش بود (یا لااقل تا امروز که ردی از آن نیست) اما نسخه دوم که تقریباً همزمان با نسخه مورنائو اکران شد توسط «جان استوارت رابرتسن» با نقش آفرینی «جان باریمور» بود. دومین نسخه ناطق آن نیز توسط «ویکتور فلمینگ» با درخشش «اسپنسر تریسی» بر پرده جان گرفت.
اما فیلم مامولیان به چند دلیل از نسخههای دیده شده دیگر بهتر است: دلیل اول احاطه مامولیان به ابزار سینما و در درجه اول صداست. این ابزار در آن زمان به تازگی وارد سینما شده بود و هنوز در مرحله آزمون و خطا بود و حتی گاهی رد آن توسط کارگردانان، بازیگران و حتی منتقدان بزرگ آن زمان صورت گرفت. اما مامولیان که قبل تر دست به تجربههایی برای بهبود وضع صدا در فیلم «هلهله» زده بود، در این فیلم از چند میکروفن به صورت همزمان برای ضبط صدا استفاده کرد که تا آن زمان این اتفاق در ضبط صدا رخ نداده بود، اگر هم اتفاق افتاد تجربههای بی فرجامی را شکل داده بود. نکته بعدی استفاده مامولیان از دوربین «سوبژکتیو» - که جزو نخستین رخدادهای فرمی در سینمای ناطق به حساب میآمد- است. به طوری که مامولیان با دوربین «کارل استروس» در چند پلان اول با همین تمهید به درستی و در کمترین زمان ممکن شخصیت، جغرافیا و اتمسفر فیلمش را میسازد. چند سال بعد، در ۱۹۴۶ در فیلم «خانمی در دریاچه» به کارگردانی «رابرت مونتگامری» از پرآوازهترین فیلم نوآرهای تاریخ سینما، دوربین «پل وگل» تمام داستان فیلم را با تکنیک دوربین سوبژکتیو روایت میکند. پس از آن «دلمر دیویس» در سال ۱۹۴۷ در فیلم «گذرگاه تاریک» با دوربین «سیدنی هیکاکس» دوباره این تکنیک را برای بار سوم به تاسی از دوربین فیلم مامولیان استفاده کرد! از دیگر تأثیرات ویژه مامولیان، هدایت درست بازی نقش آفرینان فیلم و هدایت «فردریک مارچ» و «میریام هاپکینز» به دور از کلیشههای رایج مرد خبیث و دختر معصوم است. بازی بازیگران به مکتب «کنستانتین استانیسلافسکی» نزدیک است. چرا که مامولیان، خود دانشآموخته همین مکتب بود. از همین روبازی هاپکینز بسیار جذاب و دیدنی مینماید، او تجسم کامل دختری بدکاره و اغواگر است که در عین حال با معصومیتی مثال زدنی به نقش، حالتی چند بعدی داده و شخصیت خلق شده توسط او بسیار باورپذیر ارایه شدهاست. تکنیک مثال زدنی فردریک مارچ در این فیلم زبانزد تمام منتقدان آن دوره بود و البته هنوز هم هست! مارچ بدون هیچ گونه بازی گل درشت و غلوهای رایج آن زمان در بازیگری، طوری بیرون و درون یک «انسان/ هیولا» را به ما نشان میدهد که تماشاگر را در مرز میان همدلی و تنفر تا آخرین پلان فیلم نگه میدارد. غالباً برای دیگر بازیگران فیلمهای مامولیان از جمله «داگلاس فایربنکس» و «فرد آستر» و دیگر عوامل پشت دوربین این اتفاق افتادهاست. اما چه عامل بیرونی در مامولیان چنین تأثیر عمیقی داشته که دیو و شر درون را این گونه به تصویر کشیدهاست؟ مامولیان و دیگر هنرمندان ارمنی کشتار بزرگی را تجربه کردهاند: کشتاری که با شقاوت تمام عده کثیری از هموطنان و همزبانان شان را به کام مرگ کشید و مامولیان در آن سالها (۱۹۱۸) ۲۱ ساله بود و دکتر جکیل و آقای هاید خود را تنها ۱۴ سال پس از آن فاجعه ساختهاست. پس شر، برایش بسیار ملموس و در قامتی دهشتناک تر تصور میشدهاست. مخلوق شر، صفت مامولیان در تاریکی جان میگیرد، تک تک سلولهایش در تاریکی تکثیر میشود و به مانند علفی هرز و کشنده دامنه هرزگی و کثافت خود را آرام آرام میگستراند! اشاره مامولیان تنها یک تاریکی و سیاهی شب گونِ بی مهتاب نیست، بلکه سیاهی که جنبشی ناموزون و ویرانگی را در هر دم و بازدمش میآفریند، هر چیز و هر کس را به کام مرگ میکشد، زیاده خواه و بی منطق، ویرانگر و آشوب طلب بوده و هدفش نابودی مطلق است: حتی نابودی انسانی که برای مدتی به ظاهر عنان شر و تاریکی را در دست دارد. روی دیگر دکتر جکیل دانشمندِ وارسته، چنین هیولایی است. دانشمندی که اهل موسیقی است، ساز مینوازد، استاد بلندمرتبه دانشگاه است و با وجود داشتن افکار عجیب علمی احترام خاصی میان افراد فرهیخته جامعه دارد، خوش لباس است و مطنطن حرف میزند. عاشق است و در بزنگاههای بد حاضر است از معشوق چشم بپوشد! اما این تنها ظاهر قضیه بوده و آنچه را در زیر پنهان است علم فاش میکند: علمی که دکتر جکیل آن را کمی از زمانه اش جلوتر برده که از کنترل خارج شده و خیزش مهیبی به سوی مهار نشدن دارد (که تا به امروز در فیلمهای اکرن شده گونه علمی- تخیلی به راحتی میتوان دید). علمی که دکتر جکیل مبادی آدابِ روزهای آفتابی را در تاریکی شب به موجودی آشوب طلب و هرج و مرج خواه بدل میکند که دیگر نیازی به انسانیت ندارد و در طلب غصب و نابودی و ویرانگی است. موجود دهشتناکی که در هیئت میمون وارش نیازی به کتاب و موسیقی و عشق ندارد، او در شب، تمام قید و بندهای زندگی مدرن خود را میگسلد که شاید به زعم «رابرت لوئیس استیونسن» خالق اثر و مامولیان کارگردان بتواند به چیزی که مدتها قبل از دستش داده برسد که شاید در سکانس آخر با مرگ هیولارقم میخورد و دکتر جکیل به هیئت انسانی خویش برمی گردد و به آرامش قبل از زیاد دانستن! دکتر جکیل زیاد میداند، زیاد از علم سردرمی آورد، دکتر جکیل انسانی آبرومند است و عاشقی پاک دست، اما هنگامی که علم زیاد چشمش را به دانستن و آگاه شدن از آن راز کریه باز میکند او دیگر یکه و تنها نیست، او اکنون از زهدان علم خود، کسی دیگر را به جهان راه دادهاست: آقای هاید را که مخوف است و حیله ساز – آقای هاید که نمیتواند انرژی شر خود را مهار کند، شرِ وجودش چسبنده و غلیظ است و سیال در تک تک یاختههایش نفوذ میکند و نفوذ بیرونی پیدا دارد! علم، وسعت بیانتهایی دارد که برای جغرافیای حقیر یک انسان بسیار زیاد و غیرقابل درک است، دکتر جکیل تشنه علم است اما طاقت تحمل آن آبشار عظیم شر را ندارد که علم زیاد به او پیشکش کردهاست! شب زنده داریهایش برای کشفِ بزرگ در آن آزمایشگاه که در آخر فیلم به نوعی گورش میشود برایش لذت معصومانه کشف را به ارمغان نیاورد بلکه سرآخر او را در خود بلعید. برای آقای هاید و دکتر جکیل هیچ روزنه امیدی نیست، هیچ راه گریزی از این تنگنا وجود ندارد. دیگر وقتی دانستن از حد گذشت هیچگاه نوبت روزهای بهتر نخواهد رسید، نتیجه جنون است و تنهایی، تنهایی سیاه و صامت غلیظ و چسبنده. دکتر جکیل حقیر است به خلق دردناکش آقای هاید! که او را یکسر، زیر آوار شرش مدفون میکند، درد بی درمان حقیقت تلخ است. گویی زیاد دانستن داستان غریبی است بیحاصل که نتیجه اش ترسناکترین عمل انسان است: سقوط به ورطه جنایت. ورطه ای که همه چیز در آن به یک اندازه شیطانی و سیاه است و تو گویی مرگ بهترین انتخاب برای جکیل و هاید به قهقهرا رفتهاست.
گارنی[ویرایش]
روبن مامولیان یکی از بزرگترین و نوآورترین کارگردانان جهان. او در سال ۱۸۹۷میلادی در شهر تفلیس پایتخت گرجستان، در خانواده ای متمول متولد شد. پدرش مدیر بانک بود و بسیار علاقه داشت که فرزندش تحصیلات دانشگاهی داشته باشد. او در دانشگاه های مسکو و لندن به تحصیل حقوق پرداخت و مدتی هم در استودیوی هنرپیشگی واختانگُو دانشجوی هنرپیشگی بود. از سال ۱۹۲۰در لندن و پاریس و سپس از سال ۱۹۲۳در نیویورک در حدود ۶۰نمایشنامه های مختلف از جمله موزیکال های معروفی را کارگردانی نموده و تأتر نویی را در شهرهای نامبرده بنیانگذاری کردهاست. کارهای مامولیان تأثیرات زیادی بر تآتر و سینمای آمریکا بر جای گذاشتهاست. از سال ۱۹۲۹شروع به کارگردانی فیلم هایی نمودهاست که در تمامی آن ها از جنبههای جدید برخوردار بوده و تأثیر خود را بر سینمای مدرن آمریکا گذاشتهاست. از سال ۱۹۶۴به بعد دست به یک سلسله ترجمه آثار شکسپیر زده و در ۱۹۶۸از ارمنستان دیدار نمودهاست. در سال ۱۹۸۷در سن ۹۱سالگی در شهر لوس آنجلس بدرود حیات گفتهاست.
منابع[ویرایش]
- https://www.ziaossalehin.ir/fa/content/12373
- http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3224053
- دوهفته نامه "هویس" شماره 204 http://farsi.hooys.com/?p=2578
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Rouben Mamoulian». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در مارس ۲۰۱۵.
- شهیدی، علیاصغر. سینماگران جهان. مؤسسه انتشارات تلاش. ص. ۴۸۶–۴۸۵.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- «تولد روبن مامولیان کارگردان آمریکایی (1987-1897)». راسخون.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- "Rouben Mamoulian - American director". Britannica.com.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- FLINT, PETER B. (6 December 1987). "Rouben Mamoulian, Broadway Director, Is Dead".صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Ռուբեն Մամուլյան». در دانشنامهٔ ویکیپدیای ارمنی، بازبینیشده در فوریه ۲۰۱۶.
- Rouben Paul Adalian (2002). Historical Dictionary of Armenia. Lanham, MD: Scarecrow Press. pp. 262–64.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
This article "روبن مامولیان" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:روبن مامولیان. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.
This page exists already on Wikipedia. |