You can edit almost every page by Creating an account. Otherwise, see the FAQ.

روبن گریگوریان

از EverybodyWiki Bios & Wiki
پرش به:ناوبری، جستجو

روبن گریگوریان یا به عبارتی روبیک آهنگساز، رهبر ارکستر، نوازنده و استاد ویلن[۱]

روبن گریگوریان (۱۲۹۴–۱۳۷۰ش)، آهنگ ساز، نوازندهٔ ویلن و رهبر ارکستر، در تفلیس به دنیا آمد. وی دانش آموختهٔ کنسرواتوار حرفه ای تهران و پاریس بود. مهم‌ترین فعالیت‌های وی عبارت اند از: پایه‌گذاری ارکستر سمفونیک تهران به همراه پرویز محمود، مدیریت ادارهٔ موسیقی کشور، سرپرستی کمیسیون ملی ایران در بخش موسیقی یونسکو، تنظیم و چاپ دو جلد کتاب با عنوان ترانه‌های روستایی ایراندر ۱۳۲۷ و ۱۳۲۸ش، پایه‌گذاری سمفونی زنان بوستون در۱۹۶۴م، رهبری ارکستر سمفونیک بوستون آمریکا، رهبری ارکستر سمفونیک پورتلند آمریکا (به مدت سه سال)، رهبری سمفونی میرزویان در ایروان در ژانویهٔ ۱۹۷۲م و پایه‌گذاری کوارتت زهی کومیتاس در آمریکا. نوشتن کوارتت‌های زهی، اسکرتز، چندین آواز برای پیانو، فانتزی اورینتال، آهنگ سازی برای قطعات سوئیت ایرانی، باداراک (موسیقی مخصوص کلیسا) و تنظیم ده‌ها ترانهٔ محلی ایرانی از جمله آی سر کتل، مسم مسم، هی یار هی یار، دختر بویر احمد، دست به دستمالم و … از آثار وی محسوب می‌شوند.

زندگی‌نامه[ویرایش]

«آهنگسازی مانند نویسندگی و شاعری است. آموختنی نیست. حسی خدادادی می‌خواهد. تأثیر البته همیشه هست اما فقط کار هر کس را تزیین و شسته رفته می‌کند».[۲]

در ۱۲۹۴ش در تفلیس گرجستان چشم به جهان گشود.[۳]

خود وی در این خصوص می‌گوید که

به دنیا آمدن من در تفلیس کاملاً اتفاقی بود. پدر و مادرم تبریزی بودند و هنگام حملهٔ عثمانی‌ها به قفقاز رفتند و بعد دوباره به ایران بازگشتند. در واقع، من ایرانی هستم. اصلاً، هنرمند در دنیای خاصی که همان هنر است زندگی می‌کند. وقتی نام باخ، بتهوون و موتزارت را می‌آوریم از آدم‌های متعلق به همان دنیا صحبت می‌کنیم نه متعلق به این کشور و آن کشور.[۴]

او در کودکی به همراه والدینش به تبریز بازگشت[۵] و تحصیلات مقدماتی را در مدرسهٔ ارمنیان تبریز گذراند.[۶] در کودکی نزد پدرش لئون گریگوریان، که از موسیقیدانان بنام و تحصیل کردهٔ کنسرواتوار بلژیک بود[۷] و در تبریز به تدریس ویلن و سولفژ اشتغال داشت، آموزش دید.[۸] پدرش، لئون، استاد ویلن و مادرش، نِکتار، استاد پیانو بود.[۹] برادرانش، زاریک، هراچ و هنریک، به ترتیب نوازندهٔ پیانو، فلوت و ویلن و خواهرش، آسیک، نیز نوازندهٔ ارگ بود.[۱۰]

لیدا بربریان، منتقد هنری، در ۱۳۵۵ش گفت و گویی، برای روزنامهٔ آلیک، با روبن صورت داد و وی در این گفت و گو در مورد پدرش گفت:

«پدرم بسیار پر مشغله بود اما از میان همهٔ کارهایش من یک مورد را بسیار تحسینبرانگیز یافتهام و آن اینکه شصت هفتاد سال پیش، که در تبریز هنوز سازهای موسیقی کلاسیک وجود نداشت، پدرم قطعه‌های زیبایی از اپراهای مشهور را به صورت آواز به شاگردان خود می‌آموخت و در آنها درک و سلیقهٔ موسیقی را پرورش می‌داد. من همیشه فکر کردهام که هفتاد سال پیش او چگونه به چنین نتیجهای رسیده بود. برای همین هم همیشه کار او را تحسین کردهام».[۱]

روبیک در چنین خانوادهای رشد کرد که در آن آموزش موسیقی در زمرهٔ کارهای روزمره و عادی به‌شمار می‌رفت و شانزده تن از اعضای خانوادهٔ وی موسیقیدان یا نوازنده بودند. از این رو، علاقهٔ وی به موسیقی سبب شد تا اندکی پیش از رسیدن به هجده سالگی برای ادامهٔ تحصیل و تکمیل هنر خود به فرانسه رود. گریگوریان پس از سه سال اقامت در پاریس به ایران بازگشت و تحصیلات حرفهای خود را در کنسرواتوار حرفهای تهران ادامه داد و همزمان در تبریز و تهران به تدریس ویلن مشغول شد. روبیک نخستین فعالیت هنری و رسمی خود را با اجرای رسیتال ویلن، در ۱۳۱۹ش، آغاز کرد و پس از آن به استخدام کنسرواتوار عالی موسیقی درآمد و به منزلهٔ یکی از نخستین مدرسان موسیقی کلاسیک در ایران شروع به تدریس کرد.

آشنایی وی با مرحوم استاد پرویز محمود سبب شد که با همکاری وی به فکر پایه‌گذاری ارکستر سمفونیک تهران افتد و با همت و کوشش فراوان این ارکستر سمفونیک را بنیاد نهد. در همان سال و درمراسم افتتاحیه، روبیک نخستین کنسرتو پرویز محمود را اجرا کرد. بعدها پرویز محمود دربارهٔ این کنسرتو گفت: «در اصل این کنسرتو را برای روبیک عزیزم نوشته بودم».

در مهر ۱۳۲۵ش، پرویز محمود به ریاست ادارهٔ موسیقی کشور و کنسرواتوار تهران انتخاب شد و روبیک را به معاونت خود برگزید. دوستی بسیار نزدیک این دو سبب شد که روبیک پیشنهاد رهبری ارکستر هنرجویان را بپذیرد و تا زمان مهاجرت به آمریکا شاگردان برجستهٔ بسیاری را تربیت و به جامعهٔ هنری تقدیم کند که می‌توان از استاد لوریس چکناوُریان به منزلهٔ برجستهترین آنها نام برد.

با سفر پرویز محمود در ۱۳۲۸ش به آمریکا، که بر اثر فشارهای ادارهٔ تازهتأسیس هنرهای زیبا اتفاق افتاد، هیئت مدیرهٔ پنج نفرهای تشکیل و روبیک گریگوریان به رهبری ارکستر سمفونیک تهران و مدیریت هنرستان موسیقی برگزیده شد. وی در همان سال نخستین کنسرت بزرگ خود را برای اجرای قطعاتی از آثار بتهوون با همراهی نوازندهٔ سرشناس پیانو، رافی پطروسیان، که از فرانسه دعوت شده بود، رهبری کرد.

استعداد و ذات هنری روبیک سبب شد که از ۱۳۲۷–۱۳۳۰ش، علاوه بر در اختیار داشتن سمت‌های یاد شده، سرپرستی کمیسیون ملی ایران را در بخش موسیقی یونسکو نیز عهدهدار شود.

تسلط گریگوریان به موسیقی اروپا و دانستن زبانهای خارجی، صادق هدایت، سردبیر آن روزهای مجلهٔ موسیقی، را بر آن داشت که از گریگوریان دعوت کند تا مقالات تخصصی خود را در زمینهٔ موسیقی به چاپ رساند. علاقهٔ گریگوریان به ترانه‌های فولکلوریک ایران و شناخت عمیق او از فرهنگ این سرزمین و همچنین تشویقهای پرویز محمود و صادق هدایت در نهایت منجر به تنظیم و چاپ دو جلد کتاب تحت عنوان ترانه‌های روستایی ایران (جلد نخست در ۱۳۲۷ش و جلد دوم در ۱۳۲۸ش) شد. البته، قابل ذکر است که در تهیه و نشر این دو جلد کتاب انجمن پرورش فکری جوانان ارمنیان کمک فراوانی کرد. این دو جلد کتاب، که در نوع خود بینظیر و جزو نخستین نمونه‌های منتشر شده در ایران بود، شامل تنظیماتی از ترانه‌های محلی با گویش‌های متنوع از استانهای گیلان، مازندران، فارس، کردستان و… است که مورد استقبال فراوان و استفادهٔ خواص قرار گرفت زیرا اصل این آهنگ‌ها در تنظیم مدرسه ای روبیک چنان قلب ماهیت شده بودند که بازشناختن آنها ممکن نبود. از سوی دیگر، لحن غلیظ ارمنی روبیک بر آنها تأثیر گذاشته بود.

روبیک فعالیت خود را در کنسرواتوار ادامه داد و همزمان آهنگ‌هایی از روی تم‌های ایرانی و چند آواز همراه پیانو، فانتزی، اورینتال، کوارتت زهی و اسکرتزو برای پیانو و چند قطعهٔ ارکسترال ساخت. مرتضی حنانه، غلامحسین غریب گرگانی و فریدون ناصری، هنرجویان جوان آن روزها، بارها از دقت عالی گوش موسیقایی روبیک تعریف و او را ستودهاند.

پس از چند سال کار و کوشش بیوقفه در ارکستر سمفونیک تهران و هنرستان عالی موسیقی، به دلیل ناملایمات و فشارهای بیجایی که از طرف ادارهٔ هنرهای زیبا به هنرستان موسیقی وارد می‌شد، روبیک گریگوریان از هنرستان موسیقی و رهبری ارکستر سمفونیک تهران کنارهگیری کرد و همان راهی را رفت که پیش از او دوستش، پرویز محمود، رفته بود زیرا او هم دریافته بود که با آن تشکیلات نمی‌شود راهی را رفت که بلا بارتوک و مانوئل دوفایا پیمودهاند. از این رو، در ۱۳۳۱ش به آمریکا مهاجرت کرد اما این مهاجرت پایان کار وی نبود و موفقیت‌های وی در آن سوی مرزهای ایران نیز استمرار یافت. در اهمیت و میزان موفقیت‌های هنری روبیک گریگوریان همین بس که در کشوری که صاحبان بالاترین تخصص‌ها، به زحمت، می‌توانند مقام هنری خود را، در سلسله مراتب اداری، حفظ کنند وی رهبر یکی از معتبرترین ارکسترهای موجود در آمریکا بود. او در بدو ورود به آمریکا با اجرای دو قطعه از آثار خود به نامهای عروس تاتراگوم و سوئیت ایرانی چشم‌ها را خیره کرد و این سرآغازی شد برای آنکه وی به مدت بیش از سی سال رهبری ارکستر سمفونیک بوستون، شش سال رهبری ارکستر سمفونیک پورتلند، رهبری ارکستر و گروه کر همسرایان کنسرواتوار بوستون، سمفونی زنان بوستون و چندین بار، به منزلهٔ رهبر مهمان، رهبری ارکستر سمفونیک اسپلاناد را عهدهدار باشد و اجراهای بیشماری را رهبری کند و شاگردان بسیاری را آموزش دهد. با این حال، گریگوریان ایرانی و ارمنی باقی ماند. او تمهایی را که در ایران گرد آورده بود تنظیم کرد و قطعات بیشماری برای فرم‌های گوناگون موسیقی نوشت.

اجراهای روبیک، در اقصا نقاط جهان، بارها از سوی موسیقیدانان بزرگ مورد نقد و ستایش قرا گرفته و روزنامه‌ها بارها در تعریف از وی قلم فرسایی کردهاند. از جمله روزنامهٔ کریستین ساینس مانیتور[۲] در شمارهٔ ۹ ژوئن ۱۹۵۲م خود در مورد روبیک نوشت:

«روبن گریگوریان دیشب با کار خودش نشان داد که یک آهنگساز و موسیقیدان دقیق و دارای قدرت بیان است. در او ویژگی بیان مطمئن وجود دارد. همچون کسی که حق خود را می‌طلبد. ما از او انتظار داریم که اندیشه‌های موسیقایی ویژهٔ خود را به سبک و شیوهٔ خود بیان دارد».

روزنامهٔ وورچستر ایونینگ گازتا[۳] نیز در شمارهٔ ۱۹ دسامبر ۱۹۵۹م خود نوشت:

«برنامه، کنسرت هیجانانگیزی بود. روبن گریگوریان در کنسرواتوار بوستون نقش بسزایی داشت هم به منزلهٔ رهبر ارکستر و هم به منزلهٔ آهنگساز».

آرتور فریدل، در ۲۹ ژوئن ۱۹۵۷م، نوشت:

«من بسیار خرسند شدم وقتی شنیدم شب موسیقی ارمنی را باید شما رهبری کنید و مطلع شدم که با موفقیت بسیار این کار را انجام دادهاید».

همچنین هفته نامهٔ هایرنیک،[۴] چاپ ایروان، پس ازاینکه روبیک آثار ادوارد میرزویان را در ایروان رهبری کرد، نوشت:

«میرزویان او را مائستروی (استاد) بزرگ نامیده و اعتراف کرده که حتی در چکسلواکی نیز اجرای آثار او اینچنین موفقیتآمیز نبوده‌است».

علاقهٔ روبیک به کومیتاس، موسیقیدان شهیر ارمنستان، سبب شد که وی در ۱۳۳۲ش کوارتت زهی کومیتاس را پایه‌گذاری کند و نوازندگی ویلن نخست آن را بر عهده گیرد. پس از مدتی نیز انجمن گروه کر کومیتاس را بنا نهاد و همزمان با رهبری ارکستر سمفونیک بوستون رهبری این انجمن را نیز در کنسرت‌های متعدد بر عهده گرفت.

اما اوج کار گریگوریان و یکی از آثار بی نظیر وی تنظیم قطعهٔ باداراک بود که قطع‌های مذهبی و ویژهٔ مراسم مذهبی کلیسا ست و برای تجلیل از مقام عیسی مسیح برگزار می‌شود. وی خلق این اثر را در ۱۳۴۱ش آغاز کرد و در ۱۳۶۹ش و درست چند ماه پیش از مرگش به اتمام رساند. باداراک اثری از کومیتاس است که در فرم اوراتوریوی سمفونیک و برای یک ارکستر سمفونیک و گروه کُر بزرگ و تک خوان‌ها تصنیف شده‌است.

باداراک در اصل چهار بخش دارد:

ـ بخش نخست: خدای مقدس

ـ بخش دوم: مقدس مقدس

ـ بخش سوم: خدای ما

ـ بخش چهارم: فقط مقدس

این اثر در ۴ نوامبر ۲۰۰۱م، در سالن سمفونی بوستون، اجرا و با استقبال شنوندگان رو به رو شد. در این کنسرت، اعضای ارکستر سمفونیک بوستون و گروه کُر پرو موزیکا و چهار نفر تکخوان به رهبری لئون، پسر روبیک، شرکت کردند. این اثر دو ساعته با موفقیت به پایان رسید و مطبوعات گوناگون، از جمله روزنامهٔ بوستون گلوب،[۵]آن را تحسین کرد و نوشت:

«این یک اثر بزرگ است که با مهارت کامل آفریده شده و شنونده را به آسمانها پرواز می‌دهد».

ارلز مونش، رهبر ارکستر سمفونیک بوستون، باداراک تنظیم روبیک را بررسی و اعلام کرد:

«من بسیار خوشحال هستم چون این اثر را بسیار جالب یافتم. موسیقی آن بسیار زیباست و تنظیم آن با کمال مهارت و سلیقه صورت گرفته. به نظرم این اثری است که ملت ارمنی برای آن ارزش والایی قائل خواهد شد».

گریگوریان دو بار، در ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ش، به قصد اقامت و ادامهٔ فعالیتهای هنری به ایران بازگشت لیکن اوضاع و احوال را مناسب ندید و به تدریس، به منزلهٔ استاد افتخاری دانشکدهٔ هنرهای زیبا و برگزاری چند اجرا در ارکستر سمفونیک تهران و اجتماعات ارمنیان بسنده کرد. پس از مدتی نیز به آمریکا بازگشت. در همان زمان، مجلهٔ تماشا گفت و گویی با وی ترتیب داد و او در پاسخ سؤال پرویز بهروز که از او پرسید استاد در دانشگاه چه می‌کنید؟ گفت:

«من به دعوت مسئولان دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران، که متشکرم که به یاد من بودند، برای سخنرانی به مدت یک ترم به تهران آمده‌ام. آنچه من دراین کلاس‌ها آموزش می‌دهم ارکستراسیون و رهبری است. این را بگویم که رهبری ارکستر را نمی‌توان به کسی آموخت. رهبری یک حس خدادادی است، بعضی‌ها رهبر می‌شوند و بعضی‌ها نمی‌شوند. البته، می‌توان با تدریس استعدادها را توسعه داد و چیزی در حد ابتدایی را به همه آموخت چون هر نوازندهای هم لازم است رهبری بداند، حداقل در آن حد که بتواند به عنوان یک نوازنده با رهبر کار کند».

روبیک گریگوریان در ۱۳۷۰ش، در سن ۷۶ سالگی، در بوستون آمریکا، چشم از جهان فروبست. وی طی سالیان طولانی فعالیت هنری خود همواره به منزلهٔ استادی دلسوز، رهبری توانا و آهنگسازی برجسته در دنیای موسیقی خدمت کرد و دستاوردهای بسیاری داشت ولی آنچه برای ما همواره باقی می‌ماند خدمتی است که وی در زمینهٔ گردآوری و تنظیم آهنگ‌های فولکلور ایران انجام داد و با نگاه آکادمیک و کلاسیک به این گنجینهٔ موسیقی ملی راه را برای موسیقیدانان بعدی هموارکرد.

«خدمت به موسیقی، آهنگسازی، رهبری یا نوازندگی یک شغل نیست، یک وظیفه است. آهنگساز یا نوازنده موظف است که هنرش را گسترش و ارائه دهد».

«هنر عنصر خودپرستی است. وقف کامل می‌خواهد. باید کاملاً برایش قربانی شد. نمی‌توان گهگاه به آن پرداخت اما خوشبختی هم فقط جنبهٔ مادی ندارد. می‌توان از لحاظ روحی و فکری خوشبخت بود. این باارزش و ماندنی است. قدرتی که در ملتهای قدیمی وجود دارد همین است. این اسلحهای است که ملتها را نگاه می‌دارد».

زندگی‌نامه[ویرایش]

روبن گریگوریان ROUBEN GRIGORIAN در سال ۱۲۹۴ش. (۱۹۱۵م) در شهر تفلیس گرجستان متولد شد.[۱۱] پدرش لئون گریگوریان نوازنده ویلن و مادرش نوازنده پیانو بود.[۱۲]

وی تحصیلات ابتدائی را در شهر تبریز آغاز کرد[۱۳] و در هنرستان موسیقی تهران به اتمام رساند[۱۴] و سپس به مدرسه موسیقی پاریس وارد شد[۱۵] و نزد استادانی همچون فورستیه و فورنیه به فراگیری موسیقی پرداخت.[۱۶]

روبن گریگوریان سپس به ایران بازگشت[۱۷] و مدیریت بخش ویلن مدرسه عالی موسیقی تهران و رهبری ارکستر سمفونیک مدرسه فوق‌الذکر و ارکستر سمفونیک تهران را که پرویز محمود تأسیس کرده بود به عهده گرفت.[۱۸]

روبن گریگوریان همچنین مدتی ریاست هیئت نمایندگی ایران در یونسکو را به عهده داشته‌است.[۱۹]

ر. گریگوریان در سال ۱۳۳۱ ش. (۱۹۵۲م) همراه خانواده اش در ایالات متحده آمریکا اقامت گزید[۲۰] و فعالیت خود را آنجا به عنوان نوازنده، مربی ویلن، آهنگساز و رهبر ارکستر ادامه داد[۲۱] و کنسرت‌هایی در ایران، آمریکا و خاور دور و اروپا داشته‌است.[۲۲] وی برای اولین بار رهبری گروه موسیقی مشهور پاپ بوستون را به عهده گرفت[۲۳] و همزمان با آن گروه کر کومیتاس را در بوستون تأسیس نمود[۲۴] و سال‌های متمادی به تدریس در هنرستان موسیقی بوستون پرداخته‌است.[۲۵]

وی در سال ۱۳۷۸ش. (۱۹۹۹م) بدرود حیات گفت.[۲۶]

آثار[ویرایش]

وی خالق سمفونی عروس تاتراگوم، سوئیت ایرانی برای ارکستر سمفونیک و همچنین آوازهای مردمی ارمنی می‌باشد.[۲۷]

از مهمترین خدمات ر. گریگوریان می‌توان به جمع‌آوری و تنظیم چهارصدایی ترانه‌های محلی ایران اشاره کرد که به چاپ نیز رسیده‌اند[۲۸] که از آن جمله می‌توان ترانه‌های مستم مستم، تو بیا و دست به دستمالم را نام برد.[۲۹]

درگذشت[ویرایش]

زندگی خصوصی[ویرایش]

فرزند وی لئون گریگوریان، هم‌اکنون رهبر ارکستر سمفونیک ایالت میشیگان آمریکا می‌باشد.[۳۰] نوه اش آرا گریگوریان در دانشکده موسیقی کارولینای شمالی ویلن تدریس می‌کند.[۳۱] برادرش هانری گریگوریان نیز که ویولونیست مشهوری است در آمریکا اقامت دارد.[۳۲]

جوایز و افتخارات[ویرایش]

روبن گریگوریان به پاس ۶۰ سال خدمت خالصانه به موسیقی و خصوصاْ موسیقی ارمنی و مذهبی موفق به دریافت مدال طلایی از سوی خلیفه کل ارامنه، جاثلیق گارگین اول و همچنین خلیفه ارامنه حوزه سلیسی جاثلیق خورن اول شده‌است.[۳۳]

راسخون[ویرایش]

(تو ۱۲۹۴ ق)، موسیقیدان. در تبریز به دنیا آمد. پدر وی استاد ویولن و مادرش از نوازندگان بنام پیانو بود. او ابتدا موسیقی را نزد والدین خود فراگرفت و پس از پایان دوران تحصیل ابتدایی، از کنسرواتوار تهران دیپلم گرفت و به سمت رهبر کر هنرستان موسیقی انتخاب شد. وی در زمینهٔ نواختن ویولن از شیوهٔ ریمسکی کورساکف و آرام خاچاطوریان پیروی می‌کرد. از کارهای ارزشمند او، جمع‌آوری ترانه‌های محلی و فراموش شده‌ای است چون: «دختر بویر احمد» و «دست به دستمالم». از دیگر آثار او: «کوارتت زهی»؛ «اسکرتز»؛ «چند آواز برای پیانو»؛ «فانتزی اوریانتال»؛ «سوئیت ایرانی».[۱] روبیک گریگوریان، یکی از استادان بزرگ موسیقی نوین ایران، در سال ۱۲۹۴ در شهرستان تبریز، در خانواده‌ای هنرمند تولد یافت، پدر روبیک استاد ویولن و مادرش از نوازندگان بنام پیانو بود. روبیک دو برادر کوچکتر از خود داشت که آنها هم موسیقی را به حد زیادی دوست داشتند و از آن آگاهی داشتند که یکی از ایشان به نام هانری از نوازندگان بزرگ ارکستر سمفونیک یک‌صد نفری نیویورک بود. روبیک گریگوریان، ابتدا موسیقی را نزد پدر و مادر خود تعلیم گرفت و به سمت رهبر کر هنرستان موسیقی انتخاب گردید سپس به سمت معاونت پرویز محمود در هنرستان انجام وظیفه نمود که مدت دو سال طول کشید. روبیک گریگوریان از نوازندگان زبردست ویولن بود که از شیوه ریمسکی کورساکف و آرام خاچاطوریان پیروی می‌کرد، از کارهای بزرگ و ارزشمند وی می‌توان از: جمع‌آوری ترانه‌های محلی نقاط دورافتاده این نظیر: «دختر بویراحمدی»، «دست به دستمالم»، کوارتت زهی، اسکرتز و برای پیانو چند آواز برای پیانو، فانتزیاوریانتال، سوئیت ایرانی برای ارکستر می‌باشد. نوازنده، رهبر موسیقی، موسیقیدان. درگذشت: اوایل فروردین ۱۳۷۰، آمریکا. روبیک گریگوریان موسیقی را نزد پدر و بعد از آن از اساتید روسی و بلژیکی فراگرفت. وی در سال ۱۳۱۷ همراه تحصیل کردگان هنرستان موسیقی غلامحسین مین‌باشیان به ادارهٔ موسیقی کشور وارد شد و به همراه عده‌ای دیگر به نوشتن مقاله‌هایی در مجلهٔ «موسیقی» پرداخت. شغل وی گذشته از نوازندگی و تدریس، سرپرستی ارکستر سمفونیک و کفالت ادارهٔ موسیقی کشوئر بود. وی سپس به آمریکا رفت و در آنجا کنسرت ماسیتر (نوازندهٔ ویولن اول) در ارکستر سمفونیک بوستون شد و سال‌ها در آنجا کار کرد. وی دیگر به ایران برنگشت مگر در سفر کوتاهی که به مدت شش ماه در سال ۱۳۵۶ که تجلیلی از او به عمل آمد. وی در همان مدت اقامت در دانشگاه به تدریس پرداخت. «ترانه‌های روستایی ایران» از آثار اوست.

پانویس[ویرایش]

  1. یونانسیان، روبن گریگوریان، آهنگ ساز، رهبر ارکستر و نوازندهٔ ویلن.
  2. یونانسیان، روبن گریگوریان، آهنگ ساز، رهبر ارکستر و نوازندهٔ ویلن.
  3. یونانسیان، روبن گریگوریان، آهنگ ساز، رهبر ارکستر و نوازندهٔ ویلن.
  4. یونانسیان، روبن گریگوریان، آهنگ ساز، رهبر ارکستر و نوازندهٔ ویلن.
  5. یونانسیان، روبن گریگوریان، آهنگ ساز، رهبر ارکستر و نوازندهٔ ویلن.
  6. یونانسیان، روبن گریگوریان، آهنگ ساز، رهبر ارکستر و نوازندهٔ ویلن.
  7. یونانسیان، روبن گریگوریان، آهنگ ساز، رهبر ارکستر و نوازندهٔ ویلن.
  8. یونانسیان، روبن گریگوریان، آهنگ ساز، رهبر ارکستر و نوازندهٔ ویلن.
  9. یونانسیان، روبن گریگوریان، آهنگ ساز، رهبر ارکستر و نوازندهٔ ویلن.
  10. یونانسیان، روبن گریگوریان، آهنگ ساز، رهبر ارکستر و نوازندهٔ ویلن.
  11. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۷.
  12. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۷.
  13. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۷.
  14. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۷.
  15. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۷.
  16. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۷.
  17. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۷.
  18. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۷.
  19. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۸.
  20. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۸.
  21. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۸.
  22. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۸.
  23. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۸.
  24. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۸.
  25. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۸.
  26. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۸.
  27. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۸.
  28. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۸.
  29. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۸.
  30. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۸.
  31. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۸.
  32. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۸.
  33. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۳۸۸.

منابع[ویرایش]

خطای لوآ در پودمان:Authority_control در خط 381: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).

This article "روبن گریگوریان" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:روبن گریگوریان. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.

Page kept on Wikipedia This page exists already on Wikipedia.


Read or create/edit this page in another language[ویرایش]