سرودن غزل ترکی بدون تاثیر از شعر فارسی ممکن نیست
علیرضا تیانی خیابانی | ||||
---|---|---|---|---|
نام اصلی | علیرضا تیانی خیابانی | |||
زمینهٔ کاری | شعر، ادبیات، موسیقی | |||
زادروز | ۵ آبان ۱۳۳۷ (۶۵ سال) تبریز | |||
پدر و مادر | اکبر تیانی خیابانی | |||
ملیت | ایران | |||
محل زندگی | تهران | |||
مذهب | مسلمان، شیعه | |||
لقب | خیاوانلی | |||
پیشه | شاعر نویسنده خواننده | |||
سالهای نویسندگی | ۱۳۸۱-اکنون | |||
سبک نوشتاری | غزل مثنوی رباعی ملمع | |||
کتابها | از آب و گل تا به عشق (۱۳۸۹) و بدینسان دل آیینه گردد (۱۳۹۵) یالقیزیم حسین (۱۳۹۵) عشق بولود و یاغمور ابرو باران: به انضمام عشق و عرفان (۱۳۹۷) | |||
دیوان سرودهها | یار ایله صحبت (۱۳۸۲) یار ایله صحبت ۲ (۱۳۸۴) خیال اوچورومو (۱۳۸۴) یار ایله گوروش (۱۳۸۶) زلف آشفته (۱۳۹۰) حیدر بابا مله دیم (۱۳۹۱) رباعیات خیابانی (۱۳۹۳) دیوان اشعار (۱۳۹۶) سوزها والاندی (۱۳۹۸) ستارخان دستانی (۱۳۹۸) | |||
فرزندان | راد و سویل | |||
مدرک تحصیلی | کارشناسی ژئوفیزیک | |||
دانشگاه | استانبول | |||
دلیل سرشناسی | شعر و کتب | |||
|
بارها و بارها پیش آمده که بسیاری از اهل فن گله کردهاند به تمرکز رسانهها و فعالان عرصه تبلیغات روی شهر تهران. انگار ایران فقط تهران است. جالب آنکه بسیاری از نامآوران تاریخ کشورمان از اینسو و آن سوی ایران پهناور برخاستهاند و توانستهاند نام میهن پرگوهرمان را در جهان به گوش دیگران برسانند. در عرصه هنر هم انگار ماجرای دید محدود سالهای سال است که در این ملک جریان دارد. خیلی از موی سپیدکردههای سرزمین مادریمان در گوشه و کنار این خاک سالهای سال است که دارند رنج حرکت در مسیر دشوار هنر را به جان میخرند و توانستهاند در کشورهای دیگر تقدیر شوند. جالب اینکه در ایران خودمان بسیاری شاید نام آنها را هم نشنیده باشند. او شاعر، نویسنده و خواننده معاصر ایران است که آثارش را به زبانهای فارسی، آذری و ترکی منتشر کرده و یکی از معدود خوانندههای ایرانی است که ۱۴دیوان شعر و کتاب منتشر کرده و از دانشگاه بینالمللی آذربایجان، دکترای افتخاری ادبی دریافت کرده است. مدتی قبل هم آلبوم موسیقی «شیرین یوخو» با صدای او و تنظیم بهمن میرزازاده از مؤسسه ندای ایماژ تبریز و با نوازندگی هنرمندان بنام موسیقی آذربایجان راهی بازار موسیقی کشور شد و قرار است بهزودی آلبومی موسیقایی با صدای شناختهشدهترین خواننده فعال امروز در عرصه موسیقی ایرانی منتشر شود که در آن سرودههای او شنیده خواهد شد. با علیرضا تیانی خیابانی هنرمند مویسپیدکرده آذربایجانی گفتوگویی انجام دادهایم تا برایمان از امروز و اکنونش بگوید و کارهایی که در دست آمادهسازی دارد. شرح این گفتوگو را در ادامه میخوانید: تا امروز کتابهای زیادی به قلم شما درزمینه شعر و ادب منتشر شده که از آن میان میشود به «یاریله صحبت ۱ و ۲»، «از آب و گل به عشق»، «زلف آشفته»، «رباعیات خیابانی» و… اشاره کرد. در طول چند دهه فعالیت، با توجه به برخی نگاههای افراطی و قومیتی موجود، استقبال از آثارتان (زبان و ادبیات ترکی -آذری) چگونه است؟ اولین اثر من «یار ایله صحبت۱» است که در سال ۱۳۸۱ به مقدمه مرحوم استاد یحیی شیدا از سوی انتشارات فخر آذر منتشر شد و بعدازآن تا به امروز آثار متعددی را نگاشتهام که بخشی از آن روانه بازار کتاب شده است. با احتساب نظم و نثر، آثار منتشرشدهام به ۱۷-۱۸ جلد میرسد که سه جلد آن نثر است و موضوع هر سه جلد وادی عرفان. بقیه کتابهای منتشرشدهام را آثاری درزمینه شعر در برمیگیرد. درباره بخش دوم سؤال شما هم باید بگویم با توجه به اینکه آثار من در عرصه شعر، قالب کلاسیک دارند، استقبال از آنها به گفته ناشرین تا امروز بسیار خوب بوده است. لازم است بگویم استاد محمدعلی جدیدالاسلام که در هنر عکاسی جایگاه ویژهای دارد، مرا علیآقا واحد زمان صدا میزند! تا امروز جمعی از دوستان هنرمند و دانشگاهی در کشور ترکیه (دانشگاههای آنکارا و ارزروم) بارها به بهانه بررسی آثارم با من دیدار کردهاند و در کلاسهای خودشان این آثار را معرفی کردهاند. از آن جمله میتوانم از پروفسور جمال کورناز و دوچنتی یاد کنم که نام کامل این استاد گرامی را باکمال تاسف فراموش کردهام. روزنامه «مهد آزادی» هم در زمان حیات مرحوم استاد یحیی شیدا (شاعر، ادیب، روزنامهنگار و نویسنده تبریزی و از یاران نزدیک استاد شهریار) بارها مطالبی در نقد و بررسی آثار من منتشر کردهاند که برای من مایه افتخار بوده است. شاید برای خوانندگان این گفتوگو جالب باشد که بدانند ماهنامه شناختهشده «آوراسیا یازارلار بیرلیگی» در کشور ترکیه با صاحبامتیازی دوچنت دلی عمراوغلو حدود ۱۰سال پیش مقالهای درباره شعر و ادبیات ایران و آذربایجان چاپ کرد و آنجا از من بهعنوان شاعری نوکلاسیک یاد کرد. این را هم باید بگویم که سه کتاب «آنادولو تورک گؤزلی»، «کئریلمیش کؤنول» و «بئر قدح باده تورک گؤزلی» را درباره کشور ترکیه منتشر کردهام. با توجه به اینکه ادبیات فارسی و حتی پهلوی آذربایجانی غنای تاریخی قابلتوجهی دارد و بخش عمدهای از ادبیات محلی آذربایجان را در برمیگیرند، آیا این دو حوزه در آثار شما موردتوجه قرار گرفته است؟ مگر کسی میتواند غزل ترکی بنویسد (که در دیوان اشعار من که یکی از آنهاست حدود ۵۵۰ غزل ترکی و ۵۰ ملمع و ترجیعبند و مستزاد و قوشما تشکیل شده) و از ادبیات فارسی تأثیر نگیرد؛ آیا میشود لیلی و مجنون و سایر حکایتهایی را که در قالب شعر در ادبیات فارسی آمده، کنار گذاشت و به آفرینش غزل پرداخت؟ مگر میشود اشعار سعدی و فردوسی و حافظ و صائب را در سرایش شعر ترکی بیتأثیر دانست؟ بهیقین بخشی از سرودههای من به زبان ترکی حاصل سیراب شدنم از آبشخور ادبیات فارسی بوده است. با توجه به وجود لهجههای مختلف در سرتاسر آذربایجان که حتی در آثار ادبی هم به چشم میآید، متر و معیار برای سرایش اشعار یا نگارش آثار نثر باید چگونه باشد؟ زبان ترکی همچون سایر زبانها، لهجه و گویشهای مختلفی دارد و هر هنرمندی نسبت به زادگاهش حساسیت دارد. به گمان من اگر هر کسی دور از تعصب و خودکامگی به این لهجهها و گویشها نگاه کند، میتواند از تمدن و تاریخ و هنر نهفته در آن بهره بگیرد. به هر حال، هنر با هر زبان و لهجه و گویشی زیباست و تحسینبرانگیز. یکی از آثار شعری شما در همکاری با یونسکو در قالب کتاب منتشر شد. درباره آن اثر هم برایمان بگویید... «یار ایله گؤروش» کتابی بود از سرودههای من که استاد محمدباقر آقامیری (بزرگ) آن را نگارگری کرد. در آن کتاب بالغبر ۳۰ تابلو نگارگری و با خوشنگاری کاوه اخوین مزین شده است. این اثر در ابتدا در قطع رحلی بزرگ، بهصورت ماکت در اختیار یونسکو در تهران قرار گرفت. در ادامه دکتر جلیل تجلیل، استاد دانشگاه، پژوهشگر ادبیات و مترجم ایرانی و یکی از چهرههای ماندگار در عرصه هنر آن را بررسی کرد و هم درباره اشعار و هم درباره نگارگری انجامشده نظر مثبت داد. در مرحله بعد چون شعرهای آمده در کتاب به زبان ترکی سروده شده بود، یونسکو این اثر را برای دکتر علیاصغر شعردوست ارسال کرد و این استاد ارجمند هم بعد از بررسی اثر را تأیید کرد تا کتاب با مقدمه و تأیید یونسکو، راهی بازار نشر ایران شود. آنطور که میدانیم دانشگاه باکو به شما دکترای افتخاری در حوزه ادبیات اعطا کرده است. ماجرای این مدرک دقیقاً چیست؟ من از سالها قبل با زندهیاد دکتر جواد هیئت (تورکولوک، جراح و صاحب امتیاز فصلنامه وارلیق) رابطه بسیار نزدیکی داشتم. بعدازاینکه کتاب «یار ایله گؤروش»، در همکاری با یونسکو منتشر شد، آقای هیئت به من پیشنهاد داد باهم برای انجام سفری کاری و تحقیقاتی راهی باکو شویم. راستش از قبل از هیچچیزی خبر نداشتم و پیشنهاد اعطای عنوان دکترا از سوی رئیس دانشگاه بینالمللی آذربایجان Azərbaycan Beynəlxalq Universiteti، غافلگیرم کرد. پیش از آن، دکتر هیئت چمدانی پر از رونوشت آثار منتشرنشدهام را در اختیار این دانشگاه قرار داده بود و در ادامه هم شخص دکتر مأمور تأییدشان شد. دو یا سه روز بعد از طرح پیشنهاد از سوی رئیس دانشگاه، همانجا مراسمی برگزار کردند و دکترای افتخاری درزمینه فیلولوژی یا همان لغتشناسی به من اعطا شد. یک سال بعد هم همان دانشگاه مرا مفتخر به کسب درجه پروفسوری کرد. نکته جالب در کارنامه هنری شما همکاری با نوید دهقان کمانچهنواز و آهنگساز بااستعداد کشورمان در آلبوم «از جان و از دل» است که سالار عقیلی در آن خوانندگی را بر عهده داشت. درباره آن همکاری و سرودههایی از شما که در آن اثر مورداستفاده قرار گرفت، هم برایمان توضیح بدهید... سال ۹۳ با آقای نوید دهقان آشنا شدم. این هنرمند جوان و بااستعداد اشعار را مرور کرد و بعد ازآن بنا شد تا در یک آلبوم موسیقی با هم همکاری داشته باشیم. قرار بر این بود که آن آلبوم هشت قطعه داشته باشد با اشعاری که من سرودهام و آهنگهای این آهنگساز توانمند. سرانجام آلبوم «از جان و از دل» سال ۹۵ با صدای سالار عقیلی منتشر شد و آقای دهقان با همان اثر در جشنواره موسیقی فجر جایزه اثر برگزیده در بخش موسیقی سنتی را دریافت کرد. خوب است بگویم در حال حاضر در یک اثر مشترک با نوید دهقان همکاری دارم که قرار است با صدای یکی از شناختهشدهترین خوانندههای حال حاضر ایران، روانه بازار موسیقی کشور شود. امیدوارم این اثر هم همچون آلبوم قبلی با استقبال مردم مواجه شود. شما 62 سال سن دارید و بیش از نیم قرن است که در کوچهباغ هنر گام میزنید و مینویسید و میخوانید. اکثر هنرمندانی که در شهرستانها فعالیت دارند، از بیتوجهی مدیران و مسئولان ادارهها و نهادهای فرهنگی و هنری گلهمندند. در این سالها وضعیت برای شما چطور بوده است؟ من خدا را شاکرم که در همه این سالها و در سختترین شرایط، فعالیت هنریام را ادامه دادهام. این را هم باید بگویم که خودم را صاحب مکتبی نمیدانم که شکوه و گلایه کنم. «انتظار» و «شیرین یوخو» دو آلبوم درزمینه موسیقی آذربایجانی است که با صدای شما روانه بازار موسیقی شده است. چرا تصمیم گرفتید که در قامت خواننده هم در عرصه هنر فعالیت کنید؟ روزی از محمدعلی جدیدالاسلام خواستم مرا با هنرمندان اصیل موسیقی آذربایجان در تبریز آشنا کند. او هم آقای بهمن میرزازاده را معرفی کرد. من از کودکی به آثار اصیل موسیقی آذربایجانی علاقهمند بودم و حتی آن آثار را زیر لب زمزمه میکردم. بعد از ملاقات با آقای میرزازاده از او پرسیدم که نظرش درباره اجرای تصنیفهای ترکی چیست؟ بعد از تأیید او کار را شروع کردیم و در مدت کوتاهی آن آثار با استقبال عمومی مواجه شد. البته من به خوبی میدانم که صاحب یک دانگ صدا هم نیستم، آنهم در شصت سالگی، اما شاید چون کسی تا امروز به این شکل در این زمینه کار نکرده بود، این آثار با اقبال روبهرو شد.