سازمان اطلاعاتی کوک (ایران)
برای پیروی از استانداردهای کیفیت ویکی پدیا، ممکن است این مقاله یا بخش نیاز به بازنویسی داشته باشد. شما هم می توانید برای بازنویسی کمک کنید، ضمناً صفحه بحث ممکن است حاوی پیشنهادهایی باشد. در پایان، پس از بازنویسی میتوانید این الگوی پیامی را بردارید. |
گمان میرود که این مقاله ناقض حق تکثیر باشد، اما بدون داشتن منبع امکان تشخیص قطعی این موضوع وجود ندارد. اگر میتوان نشان داد که این مقاله حق نشر را زیر پا گذاشته است، لطفاً مقاله را در ویکیپدیا:مشکلات حق تکثیر فهرست کنید. اگر مطمئنید که مقاله ناقض حق تکثیر نیست، شواهدی را در این زمینه در همین صفحهٔ بحث فراهم آورید. خواهشمندیم این برچسب را بدون گفتگو برندارید. (سپتامبر ۲۰۱۸) |
در درستی این مقاله اختلاف نظر وجود دارد. خواهشمندیم در روشنشدن اعتبار منابع مورد اختلاف کمک کنید. |
کوک
ماجرای تأسیس شبکه اطلاعاتی کوک دقیقاً بر میگردد به ایام پس از جنگ جهانی دوم، پس از آنکه ایران توسط متفقین اشغال شد نیاز به مقابه با شبکههای اطلاعاتی پهن شده توسط سرویس اطلاعاتی شوروریkgb و مقابله با توطئههای آنان بسیار نیاز بود اما کشور یک سازمان اطلاعاتی مستقل و کار آمد نداشت بر این اساس رکن دوم ارتش که وظیه ضداطلاعات را برعهده داشت با تلاش بعضی از مسئولان رده بلای سلطنتی و نظامی اقدام به تشکیل شبکه اطلاعاتی کوک را دادند.[۱][۲][۳]
روسا
اولین رئیس کوک حاجی علی کیا
او در سال ۱۲۸۵ش در مازندران متولد و در دوران جوانی وارد خدمت ارتش شده بود و مدتها جهت تحصیل نظامی و سایر مأموریتهای محوله در کشورهای اروپایی اقامت داشت و طی همان دوران در دانشگاه جنگ سوئد دوره عالی ستاد را گذرانید و پس از بازگشت به کشور مورد توجه سپهبد رزمآرا قرار گرفته به ریاست بخش تجسس رکن دوم ستاد ارتش منصوب شد و به زودی از طرفداران جدی دربار و شخص شاه شد. در دوران نخستوزیری مصدق به خاطر حمایتش از شاه و دربار بازنشسته شد ولی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شاه او را به صف ارتش بازگردانید و طی سالهای ۱۳۳۴–۱۳۳۶ش از مهمترین نفوذیهای شاه در ارتش محسوب میشد. او در سال ۱۳۳۶ به دنبال عزل سرلشکر قرهنی به ریاست اداره دوم ستاد ارتش منصوب شد و مدتی بعد درجه سپهبدی گرفت. شاه بر آن بود با گماردن او به ریاست رکن ۲ ارتش رقیب قدرتمندی در برابر تیموربختیار علم کند که به تازگی به ریاست ساواک منصوب شده بود. در آن روزگار سپهبد حاجی علی کیا بر سازمان کوک هم ریاست داشت. حاجی علی کیا تقریباً همزمان با تیمور بختیار و در سال ۱۳۳۹ ش بازنشسته شد و در دوره علی امینی دستگیر و زندانی شد. در دوران زندان هم ارتباط او با اعضای سازمان کوک قطع نشد.[۲]
سرلشکر همایونی
واژهشناسی و گستره فعالیت
دربارهٔ وجه تسمیه واژه کوک اطلاعات متقنی در دست نیست.
با این حال گفته شدهاست که این واژه ترکیبی از سه کلمه کجور و کلارستاق و نور است که هر سه از شهرهای استان مازندران هستند.
و اما عملکرد کوک
گفته شدهاست که سازمان کوک از ابتکارات رکن ۲ ارتش بود و هویتی مخفی و پنهانی داشت و هدف آن کنترل و برخورد اطلاعاتی با گسترش کمونیسم و حزب توده در شهرهای شمالی کشور بود. اما به تدریج حیطه فعالیت آن گسترش بیشتری یافت و مراقبت و کنترل طرفداران دکتر مصدق و جبهه ملی را نیز برعهده گرفت. سازمان کوک تشکیلاتی بود که اساساً از دربار و شخص شاه حمایت میکرد و اعضای آن به تدریج در سراسر کشور در دوایر دولتی، وزارتخانهها و سایر بخشهای جامعه نفوذ و رخنه کردند و آگاهان به امور تصریح دارند که تقریباً در تمامی شهرهای بزرگ و استانهای کشور نیز نیروهای این سازمان مخفی که ماهیتی غیررسمی هم داشت، حضور داشتند و عمده فعالیت آنها در راستای تقویت موضع دربار و شاه در برابر مخالفان سیاسی او بود.
هرگاه موضوع مهمی پیشامد میکرد اعضای کوک در بخشهای مختلف کشور جلساتی مخفی تشکیل میدادند و پیرامون چگونگی برخورد با آن به تبادل نظرات، گفتگو و رایزنی میپرداختند.
کوک سازمان اطلاعات موازی ساواک
سازمان کوک دارای ارتباطات اطلاعاتی ـ خبررسانی قدرتمندی بود که سراسر کشور را با مرکز و دربار مربوط میساخت و طی سالهایی که ساواک تأسیس شد و فعالیتش را آغاز کرد، سازمان کوک همچنان فعالانه اقداماتش را تداوم بخشید و به نیروی اطلاعاتی ـ جاسوسی قابل اعتنایی تبدیل شد که فعالیتهای آن اساساً موازی با فعالیتهای اطلاعاتی ـ امنیتی ساواک انجام میگرفت و مراکز اطلاعاتی و پایگاههای خبررسانی آن مستقلانه اخبار و اطلاعات حوزه فعالیت خود را به مرکز گزارش میدادند.
بطوریکه منوچهر هاشمی آخرین مدیرکل اداره هشتم ساواک (ضد جاسوسی) در خاطراتش به فعالیت سازمان اطلاعاتی کوک در بخشهای مختلف کشور چنین اشاره میکند:
در ایامی که مسئولیت ساواک فارس را داشتم، روزی رئیس اداره پست استان از من سؤال کرد، چرا در جلسات سازمان کوک شرکت نمیکنم. من اولین بار بود که کلمه کوک به گوشم میخورد. پرسیدم کوک چیست و جلسات آن کی و کجا تشکیل میشود؟ جواب داد، جلسات اعضای اصلی و بنیانگزاران کوک در منزل سرلشکر همت، شهردار شیراز تشکیل میشود، ولی از چگونگی تشکیل جلسات فرعی و اعضای دیگر اطلاعی ندارم. اما میدانم که گزارشها و صورتجلسات کمیتههای فرعی، بعضاً در جلسات اصلی مطرح میشود. از نحوه اظهارات او استنباط کردم او خودش عضو سازمان کوک است و در جلسات مربوط به آن در منزل تیمسار همت شرکت میکند.
روزی او را به خانه دعوت کردم و سعی کردم دربارهٔ سازمان کوک اطلاعات بیشتری کسب نمایم. او ضمن صحبت دربارهٔ مسائل مختلف، به اختلافات بین رئیس دانشگاه شیراز و تعدادی از استادان اشاره کرد و گفت اختلاف طرفین سبب ایجاد تشنج در محیط دانشگاه است. دانشجویان از این موقعیت استفاده میکنند و کلاسهای درس را به هم میریزند و در فرصتهای مقتضی و با به دست آوردن بهانه، مبادرت به تظاهرات میکنند. او اضافه کرد اختلاف رئیس دانشگاه که پزشک است، مطب خصوصی دارد و چندین شغل و پست و مقامی دیگر را هم یدک میکشد با استادان، در جلسه کوک مطرح و دربارهٔ آن اتخاذ تصمیم شده و نتیجه در صورت جلسه درج و طی گزارشی به ستاد ارتش منعکس شدهاست.
از اظهارات اداره پست و قرائن دیگر به دست آمده، از جمله نامههای رسیده از ساواک مرکز که در آنها به اختلاف رئیس دانشگاه و استادان اشاره و به بعضی مطالب تقریباً سری در این مورد انگشت گذارده میشد، یقین حاصل کردم که سازمان دیگری وجود دارد که اخبار استان را به مرکز گزارش مینماید.[۲]
منوچهر هاشمی مدیر کل اداره هشتم ضد جاسوسی ساواک و شبکه کوک
او می گویدهنگامی که با سمت ریاست ساواک استان خراسان به مشهد منتقل شدم، اطلاع پیدا کردم این سازمان در مشهد هم فعال بوده، و یکی از امرای بازنشسته ارتش آن را اداره میکردهاست. فعالیت این سازمان پس از مدتی بسیار محدود شد. از سرنوشت بعدی آن بی اطلاع هستم. سازمان کوک به ویژه گزارشات مکرری دربارهٔ عملکرد ساواک در بخشهای مختلف کشور تهیه کرده برای مسئولان امر در تهران ارسال میکرد و افرادی که در آن عضویت مییافتند نوعی سوگند وفاداری یاد میکردند که از نظریات آن سرپیچی نکنند و در چارچوب طرحهای ارائه شده فعالیت نمایند و عضویت در آن نیز فقط با معرفی افراد سرشناس و معتمد صورت میگرفت و هرگاه تشخیص داده میشد که فردی در حوزه فعالیت سیاسی، اداری و اجتماعیاش از وفاداری لازم به شاه و سلطنت او برخوردار بوده و از شایستگیهای لازم برخوردار است، ترتیب عضویت او در کوک فراهم میشد:
دربارهٔ سابقه سازمان کوک و اعضای آن، از رئیس اداره پست سؤال کردم، او گفت، این سازمان سالهاست به ابتکار اداره دوم ستاد ارتش تشکیل شدهاست. در حال حاضر رئیس آن سپهبد کیا رئیس اداره دوم ستاد بزرگ ارتشتاران میباشند. سازمان، انتخاب عضو، تشکیل جلسات و سایر برنامههای آن، عیناً از روی الگوی فراماسونری اقتباس شدهاست. بدین ترتیب که پذیرش عضو جدید با معرفی یکی دو نفر از اعضا و تصویب اکثریت در جلسه با ادای سوگند صورت میگیرد. برای توسعه فعالیت و جلب اعضای جدید هم به این صورت عمل میشود که افراد و اشخاص سرشناس و قابل اعتماد از طبقات مختلف با موقعیت اجتماعی ممتاز، نشان میشوند وبا تماس و معرفی اعضا به عضویت سازمان در میآیند. پس از تصویب عضویت و ادای سوگند از طرف عضو جدید برای وفاداری به اهداف سازمان، وظایف او توضیح داده میشود.
وظیفه اعضا، شناسایی مخالفان رژیم در سطوح بالای اجتماعی و همچنین جمعآوری اطلاعات دربارهٔ روسای ادارات و سازمانهای دولتی و بخش خصوصی و سایر فعل و انفعالاتی است که در منطقه صورت میگیرد. دربارهٔ مسئوولین ادارات و موسسات، نسبت به سوء استفاده آنان از موقعیت و نیز فساد ادارات گزارشهای مستندی تهیه و در جلسات مطرح میشود که پس از بررسی و درج مسایل مطروح در صورت جلسات، مراتب به مرکز گزارش میشود.
با به دست آوردن این اطلاعات به این نتیجه رسیدم اطلاعیههای مکرری که از ساواک میرسد و در آنها به نکات متعددی در حوزه عمل ساواک استان اشاره میشود، غالباً از اختلافات محلی اشخاص و مقامات با همدیگر سرچشمه میگیرد، از ناحیه سازمان کوک به تشکیلات مرکزی آن گزارش میشود و در مرکز هم از آن طریق به ساواک منعکس میشود. مراتب را به مرکز گزارش کردم و استعلام نمودم. اگر صلاح است در جلسات سازمان کوک که به وسیله اداره دوم ستاد ارتش به وجود آموده و مانند ساواک کار میکند، شرکت کنم. قبل از اینکه جواب دریافت کنم، سپهبد بختیار، سپهبد کیا، و سرلشکر علوی مقدم رئیس شهربانی، همزمان از شغل خود برکنار شدند. من هم به استان خراسان مأمور شدم و مسئله کان لم یکن ماند.[۲]
نظر ساواک در خصوص شبکه کوک
در گزارشات ساواک آمدهاست که:
سازمان کوک وابسته به تیمسار سپهبد کیا که اعضای آن در وزارتخانهها و موسسات دولتی هنوز ارتباط خود را با یکدیگر حفظ کردهاند [،] مرتباً از تیمسار کیا در زندان دستور میگیرند و اجرا میکنند و با شروع محاکمه نامبرده طبق دستوری که به آنها داده شده در همه جا شایع کردهاند که به زودی با حمایت دو سیاست روس و انگلیس حکومت نظامی که دست نشانده تیمسار کیا خواهد بود روی کار خواهد آمد و آقای دکتر امینی و چند نفر از وزراء کابینه ایشان از جمله آقایان الموتی و درخشش را محاکمه و اعدام خواهد نمود … (سند ساواک ـ ۳۱/۲/۱۳۴۱)
حسین فردوست معتقد است که سازمان کوک در سال ۱۳۳۶ ش به ریاست حاجی علی کیا تشکیل شد و طی همان سالها بود که شبکه این سازمان در سراسر کشور گسترش یافت. پس از کیا سرلشکر همایونی به ریاست سازمان کوک منصوب شد. اما این جابه جایی به نفوذ حاجی علی کیا در سازمان کیا پایان نداد. با این حال سازمان کوک به تدریج انسجام سابقش را از دست داد و اعضای آن که از مدیریت و سازماندهی آن رضایت چندانی نداشتنند از قبول مسئولیتهای محوله سرباز زدند. ساواک در ۱۵ خرداد ۱۳۴۴ در این باره چنین میدهد:
در حال حاضر سازمان مخفی کوک با بی نظمی و بیتوجهی شدید اعضا خود مواجه شده و اکثر کمیتهها تشکیل جلسه نمیدهند و شدیداً از طرز عمل به اولیاء سازمان انتقاد میکنند و چون طبق معمول در اکثر حوزهها هنگام تشکیل جلسات آنها یک نفر نماینده از سازمان کوک معرفی و در جلسات کمیتهها شرکت میکند [،] اعضا کمیتهها به نماینده اعزامی از مرکز سازمان کوک فوقالعاده بی اعتنایی میکنند و به آنها میگویند شما به عنوان کارمند سازمان کوک از دستگاه حقوق میگیرید و باید در مقابل دریافت حقوق انجام وظیفه کنید ولی اعضا کمیتهها که پولی دریافت نمیکنند وظیفه درمقابل سازمان ندارند، به ویژه آن که سرلشکر همایونی و سایراولیاء کوک توجهی به خواستهها و نظرات اعضا کمیتهها ندارند [.] کمیته مربوط به سپهبد کیا به هیچوجه تشکیل نمیشود و رابطه ایشان با سازمان کوک به کلی قطع شده و گله و کدورت شدیدی با سرلشکر همایونی دارند. لیکن عده زیادی از اولیا و کارمندان سازمان کوک با تیمسار کیا رابطه و دوستی خود را حفظ کردهاند.[۲]
حسین فردوست و شبکه کوک
او که به خاطر ریاست بر دفتر ویژه اطلاعات و ارتباط نزدیکش با شخص شاه اطلاعات قابل توجهی دربارهٔ سازمان کوک داشت معتقد است که این سازمان در اواخر دوره ریاست حاجی علی کیا از رونق افتاد و علت آن نیز به فساد گرائیدن کیا بود. گزارشات سازمان کوک مستقل از سایر گزارشات دستگاههای اطلاعاتی ـ امنیتی و عمدتاً از طریق دفتر ویژه و شخص ویژه و شخص فردوست در دسترس شاه قرار میگرفت و او تا حد زیادی از کیفیت و حیطه عمل آن آگاهی داشت. با این حال فعالیت سازمان کوک در نظر فردوست از اهمیت قابل توجهی برخوردار نبود. وی دربارهٔ فراز و فرود سازمان کوک چنین اظهار نظر کردهاست:
به هرحال، سپهبد کیا، در یکی از جلسات ملاقات خصوصی به من گفت «سازمان کوک» را او تشکیل داده و هدف آن پی بردن به نارضایتیهای عمومی و فساد مقامات در سطح کشور است؛ ولی با شناخت تدریجی او متوجه شدم دو موضوعی که اصلاً به آن علاقه ندارد یکی رفع نارضایتی اجتماعی و دیگری فساد مقامات است. بعداً فهمیدم که کیا از فساد مقامات حداکثر استفاده را میبرد و هر مقام نظامی ولو یک سپهبد و هر مقام غیرنظامی ولو یک وزیر یا استاندار را با یک گزارش به محمدرضا از کار برکنار میکند. حال فساد واقعی باشد یا ساختگی و از این راه در ارتش و خارج از ارتش برای خود نفوذی غیرقابل تصور ایجاد کرده و همه از او بیم دارند.
پس از اینکه کیا بازنشسته شد. سازمان کوک به سرلشکر همایونی واگذار شد و چون او با محمدرضا ملاقاتی نداشت (در آن سطح لازم نبود) از من خواهش کرد که هفتهای یک بار گزارشات «سازمان کوک» را به دفتر تحویل دهد که از آن طریق به اطلاع محمدرضا برسد. من هم قبول کردم. یک سرهنگی به دفتر میآمد. او را میپذیرفتم و پاکت گزارشات را به من تحویل میداد و احتراماً چند دقیقهای با او صحبت میکردم. یک بار از او سؤال کردم در این گزارشات از کوک که شعبه دفتر خلاصه آنها را به تصویب من میرساند که به اطلاع محمدرضا برساند هیچگاه از یک مسئله سیاسی بحثی نیست. چطور این سازمان عریض و طویل در سطح کشور نتوانسته از یک فعالیت سیاسی انحرافی اطلاعی حاصل کند؟ گفت چرا، اطلاعات سیاسی هم هست ولی نمیدانم سرلشکر همایونی از چه طریقی نسبت به آنها عمل مینماید. گفتم همین مأمورین معمولی که نارضایتیها را گزارش میدهند از فعالیتهای انحرافی نیز مطلع میگردند؟ گفت در بین آنها عناصری هستند که قادر به کسب چنین اطلاعاتی هستند، اگر اجازه فرمائید به سرلشکر همایونی بگویم یک نسخه از آن اطلاعات سیاسی را هم در پاکت جداگانه به شما تحویل دهم. گفتم خیر، لابد ایشان راهی دارند که به اطلاع محمدرضا میرسانند اما هرگاه آن راه مسدود شد، هیچ ایرادی ندارد که از طریق دفتر به اطلاع محمدرضا برسد. دفعه بعد از طرف سرلشکر همایونی بابت این راهنمایی تشکر کرد؛ ولی تا زمانی که کوک وجود داشت (شاید تا انقلاب هم وجود داشت) اطلاعات سیاسی به دفتر ارسال نشد.
مسئلهای که گفته سرهنگ فوق را دربارهٔ اطلاعات سیاسی تأیید میکرد این بود که بر اساس آمارهایی که در شعبه ۲ دفتر تنظیم نموده بودند، پس از گذشت یک سال به من گزارش دادند که تعداد گزارشات تحویل شده از "سازمان کوک" در استانهای شمالی حدود ده برابر سایر استانها است. پس در سازمان کوک تعداد پرسنل مربوط به نارضایتیها در شمال ده برابر سایر استانها بوده و بالطبع عناصر فعال سازمان در جبهه سیاسی هم در شمال باید حدود ده برابر سایر استانها باشد. چون در دو سازمان بیسیم و ماهویتان علاقه انگلیسیان فقط به استانهای شمالی بودهاست. در "سازمان کوک "هم سازمانهای قوی در استانهای شمالی استقرار یافته بود و در پوشش کشف نارضایتی با استفاده از عناصر متخصص در براندازی و جاسوسی میتوانسته از فعالیت سیاسی شوروی در استانهای شمالی مطلع گردد…»
همچنین فردوست در کتاب ظهور و سقوط پهلوی میگوید:
«کوک» یک سازمان پنهانی بود که در سال ۱۳۳۶ به دستور محمد رضا پهلوی و توسط حاجی علی کیا تأسیس شد و شبکه خود را در سراسر ایران گسترانید. «سازمان کوک» برخلاف سایر شبکههای اطلاعاتی و جاسوسی دوران پهلوی، به دلیل سوء استفاده و جاه طلبیهای کیا نتوانست سریت خود را حفظ کند و بتدریج به یک سازمان نیمه پنهان بدل شد. بدین معنا که نه تنها ساواک بلکه برخی از دولتمردان پهلوی نیز از وجود آن مطلع بودند. اسناد ساواک نشان میدهد که کیا طی سالهای ۱۳۳۷–۱۳۴۰ عملاً «سازمان کوک» را به یک شبکه شخصی در جهت اهداف و منافع مالی و سیاسی خود بدل کرده بود و این سازمان بیش از هر چیز به یک باند مخفی با ساختار شبه حزبی در جهت انواع دستهبندیهای سیاسی و مالی شباهت داشت.[۲۰] در اسناد ساواک و اداره دوم ارتش اسامی بسیاری از اعضای «کوک» موجود است که تعدادی از آنها قضات و کارکنان عالی مقام دادگستری و عناصر منتفذ فرهنگی بودهاند. طبق این اسناد، در اواخر دولت منوچهر اقبال ظاهراً سپهبد کیا در موضع مخالفت و تحریک علیه او قرار داشت. کیا در زمان بازداشت توسط دولت امینی نیز «سازمان کوک» را از درون بازداشتگاه هدایت میکرد و قضات عضو «کوک» نقش مؤثری در تبرئه کیا داشتند. پس از آزادی کیا، محمد رضا پهلوی وی را از ریاست «سازمان کوک» برکنار نمود و این مسئولیت را به سرلشکر همایونی، فرمانده ژاندارمری آذربایجان پیش از غائله «فرقه دمکرات» و فرمانده ستون اعزامی به مهاباد در آذر ۱۳۲۵، سپرد. معهذا ارتباطات شخصی کیا با برخی اعضای منتفذ «کوک» حداقل تا سال ۱۳۴۳ ادامه داشت و وی از این طریق به تحریکاتی علیه همایونی دست میزد:
در حال حاضر سازمان مخفی کوک با بینظمی و بیتوجهی شدید اعضای خود مواجه شده و اکثر کمیتهها تشکیل جلسه نمیدهند و شدیداً از طرز عمل به اولیاء سازمان انتقاد میکنند و چون طبق معمول در اکثر حوزهها هنگام تشکیل جلسات آنها یک نفر نماینده از سازمان کوک معرفی و در جلسات کمیتهها شرکت میکند اعضاء کمیتهها به نماینده اعزامی از مرکز سازمان کوک فوقالعاده بیاعتنایی میکنند و به آنها میگویند شما به عنوان کارمند سازمان کوک از دستگاه حقوق میگیرید و باید در مقابل دریافت حقوق انجام وظیفه کنید؛ ولی اعضاء کمیتهها که پولی دریافت نمیکنند، وظیفه در مقابل سازمان ندارند، بویژه آنکه سرلشکر همایونی و سایر اولیاء کوک توجهی به خواستهها و نظرات اعضاء کمیتهها ندارند. کمیته مربوط به سپهبد کیا به هیچ وجه تشکیل نمیشود و رابطه ایشان با سازمان کوک به کلی قطع شده و گله و کدورت شدیدی با سرلشکر همایونی دارند. لیکن عده زیادی از اولیاء و کارمندان سازمان کوک با تیمسار کیا رابطه و دوستی خود را حفظ کردهاند[۴]
خسرو معتضد راوی «سازمان مخفی کوک»
این نویسنده عنوان کرد: در این منطقه نهضتی برپا میشود و عدهای از مردم چالوس و مازندران برای مقابله با روسها آماده میشدند، اما فرد فرصت طلبی بنام «حاج علی کیا» که قبلاً در سوئد زندگی میکرد و از افسران دوران رضا شاه بود، ۱۲ سال در سوئد زیست و علاوه بر کارهای نظامی یک تاجر زرنگ و کارکشته بود و در کتاب خود نیز به این موارد اشاره کردهاست.
این نویسنده عنوان کرد: این فرد فرصت طلب، از فرصت بهره برده و از ۱۳۳۰ به بد خود را به دربار نزدیک میکند.
زمانی شاه عنوان میکند که تودهایها در کشور نفوذ پیدا کردهاند؛ «کیا» در اصل تاجر بوده و نمایندگی چند شرکت را در دست داشت، چون در جریان سال ۱۳۲۵ هم جزء افسرانی بود که برای مبارزه با فرقه دمکرات به مازندران رفته بود؛ از این موضوع به نفع خود استفاده میکند.
معتضد در ادامه متذکر شد، در آن دوران افرادی مثل بختیار و کیا شبکهای را علیه دمکراتهایی که از طرف شوروی تشویق میشدند، اداره میکردند؛ اما کیا از سال ۱۳۳۱ این تشکیلات را درست میکند.
این نویسنده تاریخ پژوه افزود: اخیراً در لندن سپهبد خسروانی عنوان کرده که آنها هم گروهی بنام حزب آوارگان داشتند که به تظاهرات تودهایها حمله میکردند، کیا از آن زمان تشکیلاتی بنام کوک را راهاندازی میکند.
معتضد نویسنده کتاب «سازمان مخفی کوک» با اشاره به مقدمه اثر ادامه داد: در مقدمه کتاب اشاره به «ماکیها» کردهام، ماکیها یعنی گروههای پارتیزان، گروههای خرابکاری که برای ملت و مملکت خود در نروژ، فرانسه و کشورهای اشغال شده بوسیله آلمان نازی مبارزه میکردند.
وی گفت: سازمان کوک که باید وظیفه دفاع ملی و پایداری ملی را داشته باشد، مبدل به دکان پرسود برای حاج علی کیا میشود به صورتی که وی در طول مدت کوتاهی میلیاردر شد.
این نویسنده با تأکید بر این موضوع که تشکیلات کوک در واقع تجارت میکرد؛ از سال ۱۳۳۱ تا ۵۴ اسنادی در این راستا موجود است، گفت: در حقیقت «کیا» ثروت خود را جمع کرد و نخستین آسمان خراش ۱۱ طبقه را در تهران و خیابان شریعتی فعلی بنا کرد؛ این فرد بسیار از طریق تجارت از مقام خود سوء استفاده میکند، اما با این حال بسیار فردی بیسواد است.
وی ضمن اشاره به اینکه «کیا» با فساد مالی سازمان کوک را مبدل به سازمانی شخصی میکند، ابراز داشت: کیا در تمام امور دخالت میکرد؛ این سازمان بزرگ شده و در همه نقاط به عضوگیری میپردازد.
این پژوهشگر تصریح کرد: کیا در سال ۱۳۴۰به اتهام اختلاس و فساد راهی زندان میشود، یکسال زندانی شده و در محاکمهای به سهسال زندان متهم میشود؛ البته در زندان هم حرفهای مضحک میزند و عنوان میکند بنده «سردار ملی» هستم که باعث خنده مطبوعات میشود.
وی ضمن اشاره به اینکه با سقوط حکومت امینی کیا سعی میکند نخستوزیر شود، اضافه کرد: اوراق و اسناد این موضوع موجود است، اما این مهم صورت نمیگیرد و وی همچنان ثروت میاندوزد و چند سال به انقلاب مانده میمیرد اما این سازمان کوک تجربهای تلخ بود.[۱]
سازمان کوک و جمعیت فداکاران آذربایجان، براساس اسناد نو یافته «گارد شاهنشاهی»
محمد رضا پهلوی در ۸ خرداد ۱۳۳۱ به منظور مبارزه با هرگونه تهدید خارجی یا سرکوب مخالفان سلطنت، فرمان تأسیس سازمان کوک را صادر نمود. اعضای این سازمان که در آغاز خود را تابع مرام برادری میدانستند، با تأسیس جمعیتهای وابسته به خود، بر این باور بودند که با توسعه فعالیت خود در سطح شهرها و روستاها، به تأمین منافع ملی یاری برسانند. مهمترین مسئله ما در مقاله حاضر ضمن تعمق در مناسبات تشکیلاتی سازمان کوک، بررسی عملکرد این سازمان و جمعیتهای وابسته به آن از منظر تأمین اهداف یاد شده در بالا میباشد. با استفاده از اسناد آرشیوی و نیز با کمک روشهای توصیفی و تحلیلی، به این نتیجه میرسیم که سازمان کوک نه تنها از اهداف تعریف شده در ابتدای تأسیس خود، فاصله گرفت، بلکه به شبکه ای از مناسبات شخصی به منظور تحصیل هر چه بیشتر قدرت بدل شده بود.[۵]
جستارهای وابسته
- ساواک
- اداره اطلاعات ستاد بزرگ ارتشتاران
- شبکه اطلاعاتی بیسیم (ایران)
- اداره دوم ستاد بزرگارتشتاران
- اداره دوم ستاد بزرگارتشتاران
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ خسرو معتضد. «خسرو معتضد راوی «سازمان مخفی کوک» در دوران پهلوی». خبرگزاری فارس.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ شاهدی، مظفری (۱۳۸۶). ساواک- سازمان اطلاعات و امنیت کشور. ایران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. صص. ۷۳. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۵۶۴۵-۸۵-۲.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ مظفر شاهدی. «سازمان کوک». موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ فاطمه پهلوان پور. «حاج علی کیا». پژوهشکده باقر العلوم.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ کریم سلمانی. فصلنامه مطالعه تاریخ فرهنگی http://chistorys.ir/article-1-346-fa.html. پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک)صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
This article "شبکه اطلاعاتی کوک (ایران)" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:شبکه اطلاعاتی کوک (ایران). Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.