شمنيسم سياه
شمنیسم سیاه نوعی شمنیسم است که در مغولستان و سیبری مورد استفاده قرار میگیرد. این امر بطور خاص با شمانیسم زرد مخالف است، که شامل آیینها و سنتهای بودایی است.[۱][۲] شمنهای سیاه معمولاً به عنوان کار با ارواح شیطانی تلقی میشوند، در حالی که شمنهای سفید با ارواح عرفانی کار میکند.[۳]
بودایی در قرن شانزدهم پس از تبدیل آلتان خان وارد مغولستان شد. در سال ۱۶۹۱، پس از الحاق مغولستان بیرونی توسط سلسله کینگ، بودیسم به دین مسلط کل منطقه تبدیل شد و شامانیسم شروع به ترکیب عناصر بودایی کرد. مقاومت خشونتآمیز در قرن هجدهم توسط قبایل شکار مغولستان شمالی علیه گروه حاکم (بودایی)، مغولهای خلکا، به بنیان شرمانیسم سیاه منجر شد.[۲]
جهان روح و طبقه[ویرایش]
کلاوس هسه سلسله مراتب معنوی پیچیده را در جامعه مغول مبتنی بر قبیله بر اساس منابعی که به قرن سیزدهم برمی گردد، توصیف کرد. بالاترین گروه در پانتئون شامل ۹۹ تنگری (۵۵ مورد از آنها خیرخواه یا "سفید" و ۴۴ وحشتناک یا "سیاه")، ۷۷ نتیگایی یا "مادران زمین" بود. tngri فقط توسط رهبران و شمنان بزرگ فراخوانده میشد و برای همه قبایل متداول بود. پس از اینها، سه گروه از ارواح اجدادی حاکم بودند. "لرد-ارواح" روح رهبران قبیله بود که هر یک از اعضای قبیله میتوانست برای کمک جسمی یا معنوی از آنها درخواست کمک کند. "محافظ-ارواح" شامل روح شرمین بزرگ (ĵigari) و shamanesses (abĵiya) شد. "ارواح نگهبان" از روح شمشیرهای کوچکتر (b (ge) و shamanesses (idugan) ساخته شده بود و با یک مکان خاص (از جمله کوه، رودخانه و غیره) در قلمرو قبیله همراه بود.[۴]
تفاوت بزرگ، سفید و کوچک، سیاه (در شمنها، تنگری و غیره) همچنین در یک تقسیم طبقاتی از سه گروه دیگر ارواح شکل گرفتهاست، که از "ارواح تشکیل شده توسط آئینهای شامونیستی وارد اجتماع اجدادی نمیشدند. ارواح "اما با این وجود چه کسی میتواند برای کمک فراخوانده شود - به آنها" "سه نفر که دعا را قبول میکنند" (جبارباریل - اون گوربان) "گفته میشود. سفیدپوستان از نجیب قبیله، سیاه پوستان متداول بودند و دسته سوم شامل "ارواح شیطانی بردگان و اجنه غیر انسانی" بودند. شمنهای سفید فقط میتوانند ارواح سفید را تحریک کنند (و اگر روحهای سیاه را فرا میخوانند "حق خود را در ادای احترام و احضار ارواح سفید از دست میدادند")، شیطان سیاه فقط روحهای سیاه (و از ترساندن صدای ارواح سفید از آنجا که ارواح سیاه است بسیار وحشتناک خواهد بود). آنها را مجازات میکند سیاه و سفید با توجه به وضعیت اجتماعی به ارواح و به شمنها "با توجه به ظرفیت و انتساب روحیه یا روح اجدادی خود از خط نزول شمن" اختصاص مییافت.[۵]
شامنیسم سیاه در مغولستان[ویرایش]
به گفته اتگونی پورف، این عمل به چنگیز خان برمی گردد و توسط وی تمرین شد. مردم در مخالفت با بودیسم به این منطقه کوچ کردند.[۲] در زمان تسلط اتحاد جماهیر شوروی بر جمهوری خلق مغولستان، انواع و اقسام شامی گرایی سرکوب شد. پس از سال ۱۹۹۱، هنگامی که دوره نفوذ اتحاد جماهیر شوروی به پایان رسید، دین (از جمله بودیسم و شمنیتسم) بازگشت.
جستارهای وابسته[ویرایش]
- دایان دیر
- شامنیسم در سیبری
- تنگری
- جادوی سیاه
منابع[ویرایش]
یادداشت
- ↑ Pegg 2001
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ Shimamura 2004
- ↑ Kevin B. Turner Sky Shamans of Mongolia: Meetings with Remarkable Healers North Atlantic Books, 12.04.2016 شابک ۹۷۸۱۵۸۳۹۴۹۹۸۶
- ↑ Hesse 1987
- ↑ Hesse 1987
کتابشناسی - فهرست کتب
- خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- Мелетинский, Е. М. (1998). Мифология (4th ed.). Большая российская энциклопедия.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- Pegg, Carole (2001). Mongolian Music, Dance, & Oral Narrative: Performing Diverse Identities. U of Washington P. ISBN 978-0-295-98112-3. Retrieved 13 August 2012.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- Shimamura, Ippei (2004). Shamanism: An Encyclopedia of World Beliefs, Practices, and Culture. 1. ABC-CLIO. pp. 649&ndash, 651. ISBN 978-1-57607-645-3. Archived from the original on 2014-07-15.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
This article "شمنيسم سياه" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:شمنيسم سياه. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.