شیخ عبدالسلام بارزانی
قیام شیخ عبدالسلام (دوم) بارزانی
بارزان، نام منطقه و روستایی کوهستانی و مرتفع واقع در ناحیه (میرگسور) از توابع استان هولیر در اقلیم کوردستان است که در مرز سه کشور ایران، ترکیه و عراق واقع شدهاست. مردم بارزان به دلیل نداشتن زمین زراعی مناسب، بیشتر از راه دامداری، گردآوری صمغ و کتیرا، استفاده از درختان و میوههای جنگلی و شکار حیوانات وحشی، ارتزاق میکنند و در مجموع مردمانی کم درآمد و اهل قناعتند. کوهستانی و صعب العبور بودن ناحیه بارزان موجب شده که مردمش در طول تاریخ خود، نتوانند با همسایگان و دنیای خارجی مراوده و ارتباط زیادی داشته باشند و این امر، گرچه عاملی باز دارنده در جهت شکوفایی اوضاع اقتصادی آنان بوده اما این امکان را برایشان فراهم آوردهاست که فرهنگ اصیل خود را حفظ کنند و صداقت و یکرنگی زبانزدشان را از دست ندهند. همچنین نیاز به شکار حیوانات چابک و وحشی در آن شرایط سخت جغرافیای، از مردمانش تیراندازانی دلیر و بسیار ماهر ساختهاست.[۱]
بارزانیها، از طوایف بزرگ کردستان عراق، مشتمل بر چهار تیره بَروژی، مَزوری، شیروانی و دوله مَری. رهبران این طایفه از تیره بَروژی اند. محل اصلی سکونت بارزانیها منطقه اربیل در شمال شرقی عراق است که از شمال با ترکیه و از مشرق با ایران هممرز است. مرکز این منطقه سوق الجیشی و صعب العبور کوهستانی، بارزان است که سابقاً قریه ای بود در منطقة زیبار و اکنون به شهر تبدیل شدهاست. این شهر از دیرباز آرمان شهر بسیاری از کُردان، محل رفت و آمد و اقامت پیروان فرق و عقاید مختلف، و نیز مرکز تقویت و گسترش روحیه ملی گرایی و قدرت ستیزی کُردان عراق بودهاست. سلسله کوههای شیرین، با ارتفاعی بیش از دو هزار متر، بارزان را در میان میگیرد. قسمت شمالی منطقه بارزان سردسیر و قسمت جنوبی آن گرمسیر است. بارزانیها، در زمان صلح و آرامش، از راه دامداری و کشت غلات و حبوبات و توتون و تنباکو و پرورش انگور، گذران میکنند. مناسبات تجارتی آنان عمدتاً با شهر موصل است و صادرات عمده شان پوست و مازوست. بارزانیها، به مقتضای زندگی کوهستانی مانند سایر طوایف کُرد کوه نشین، ورزیده و پر طاقت و جنگجوی اند و با حکومتهایی که در منطقه نفوذ داشتهاند، اعم از ترک و عرب، و گاهی نیز ایرانی، هیچگاه بر سر آشتی نبودهاند. سنی مذهب اند ، دارای فقه شافعی و به زبان کُردی و به لهجه کرمانجی تکلم میکنند.[۲]
مشایخ بارزان: مرحوم، استاد عبدالرحمان شرفکندی (هه ژار) در چاپ دوم شرفنامه، در این مورد، چنین نوشتهاست: سینه به سینه این گونه نقل کردهاند که مشایخ بارزان در اصل از خانوادهی امیران آمدی (دیاربکر) بودهاند، که مسعود نامی از این خاندان، زندگی امیری و حکمرانی را رها کرده، طریق عزلت میگزیند و در دامنه کوههای «زیبار» زندگی بسیار ساده و فقیرانه ای را آغاز میکند و به عبادت میپردازد. پس از مسعود، اولادش نیز همین رویه را پیش میگیرند و ضمن سیر و سلوک، به تحصیل علوم دینی میپردازند. به این لحاظ است که برخی از افراد، این خاندان را شیخ و برخی را ملا خواندهاند.
کتاب «الأکراد فی بهدینان» شیوخ بازان را از فرزندان امرای بادینان میداند و سلسله نسب این خاندان را به ترتیب زیر نقل عبدالرحیم بن سعید. در تتمهٔ شرفنامه از ملا تاج الدین به بعد مذکور است، ضمن آنکه پس از او از ملا محمد را نام میبرد که مطابق آن باید نوهٔ ملا تاج الدین باشد در هر حال پسران ملا عبدالله؛ یعنی، ملا عبدالسلام و ملا عبدالرحمان، معاصر مولانا خالد نقشبندی شهرزور (۱۱۹۳ .۱۲۴۲ ه.ق) و خلیفه سید طه شمذیانی بودهاند. و چون خود سید طه خلیفه مولانا خالد است، از این تاریخ، مشایخ بارزانی، اهل طریقه نقشبندیه بهشمار میآیند. شیخ عبدالسلام در نهضت استقلال کردستان و تلاش برای رهایی از سلطه عثمانیان (۱۲۶۹ ه.ق) به رهبری شیخ عبیدالله شمزینان شرکت مؤثر داشتهاست. همچنین شیخ محمد بارزانی، پسر بزرگ و جانشین شیخ عبدالسلام، علیه خوانین ستمکار و مزدور حکومت، بانگ اعتراض سر داد و پس از چندی، توسط دولت عثمانی مدتی در زندان بدلیس حبس شد و سپس به موصل تبعید گردید. شیخ محمد بارزانی پنج پسر داشت: عبدالسلام (دوم)، شیخ احمد، شیخ محمد، صدیق، شیخ بابو و ملا مصطفی.[۳]
اولین قیام بارزانیها در واقع در سال ۱۹۰۹ میلادی رخ داد. ترکهای جوان که با یک کودتا در سال ۱۹۰۹ علیه سلطان عبدالحمید توانستند، همه اهرمهای قدرت را در ترکیه به دست گیرند بر خلاف وعدههای قبلی خود، کمکم فشار بر ملتهای غیر ترک را شدت بخشیدند و فعالیت ملیگرایی کُردها را ممنوع کردند. چند ماه بعد، شیخ عبدالسلام بارزانی قیامی را بر پا نمود و در اولین زد و خورد، میان سپاهیان او و ترکیه، شکست سختی به آنها داد و دامنه قیام کمکم تا بتلیس گسترش یافت. در سال ۱۹۱۰ نیروهای عثمانی، منطقه بارزان را ترک کرده و بارزانیها در منطقه خود باقی ماندند. در همین ایام، عثمانیها توانستند، قیام بتلیس را سرکوب کنند. دولت عثمانی در سال ۱۹۱۳ به بهانه توطئه علیه حکومت، عده زیادی از گردها را دستگیر و بازداشت کرد و نام شیخ عبدالسلام هم به میان آمد.[۴]
شیخ عبدالسلام (دوم) پسر شیخ محمد بارزانی، نوه شیخ عبدالسلام اول و برادر بزرگتر ملا مصطفی بارزانی است. فعالیتهای سیاسی خود را به عنوان مدافع حقوق ملی کُردی با شرکت در کنفرانس «الشیوخ کرد و روسانهم» به رهبری شیخ محمد نورالقادری در شهر دهوک در سال ۱۹۰۷ شروع کرد. در خلال سالهای ۱۹۰۷ تا ۱۹۱۴ میلادی در منطقه بارزان علیه دولت عثمانی سر به شورش برداشت و در منازعات اجتماعی و سیاسی عصر خویش مشارکت داشت و بارها در کنار مردان سلحشور ایل بارزان در مقابل سپاه عثمانی ایستاد و با آنها جنگید. او در چندین مرحله توانست نیروهای دولت را شکست دهد. پس از چندی لشکری گران از سپاهیان ارتش عثمانی و کردهای وابسته به حکومت، منطقهی بارزان را محاصره کردند، این جنگ، عاقبت به شکست بارزانیان و متواری شدن شیخ عبدالسلام انجامیده وعدهٔ زیادی از خانوادهی شیخ به اسارت درآمدند در آن زمان، ملا مصطفی بارزانی، کودکی خردسال بود که با مادرش در شمار اسیران بودند. پس از گذشت یک سال، شیخ عبدالسلام، سپاهی گرد آورد و دوباره به جنگ عثمانیها رفت، این بار، نیروهای عثمانی شکست سختی خوردند و دولت شرایط او را برای صلح پذیرفت و اسیران آزاد شدند، چند سال به آرامش گذشت و فردی به نام صفوت بیگ از روستای شیخ عبدالسلام به دست داشتن در قتلی متهم بود، لذا به بارزان گریخت و بار دیگر بارزان به محاصرهی نیروهای دولتی درآمد. پس از مدتی جنگ و کشتار، شیخ عبدالسلام، تاب مقاومت نیاورد و به ایران گریخت و با اسماعیل آقای سمیتقو پیمان دوستی و همکاری بست. روزی شیخ در منزل صوفی عبدالله نامی مهمان بود، میزبان به طمع مال و مقام، ترکها را خبر کرد، عبدالسلام، دستگیر شد و پس از چندی در سال (۱۹۱۴ میلادی) در موصل بر سر دار رفت. پس از شیخ عبدالسلام دوم، برادرش شیخ احمد، جانشینی و رهبری ایل بارزان را عهدهدار شد.[۵][۶]
منابع[ویرایش]
This article "شیخ عبدالسلام بارزانی" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:شیخ عبدالسلام بارزانی. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.
- ↑ تاریخ مشاهیر کرد، بابا مردوخ روحانی، ج۳، ص۵۳۱.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ جامعهشناسیمردمکرد، مارتینوان برونسن، ص۲۵۱و۲۵۲. کاراکتر line feed character در
|عنوان=
در موقعیت 33 (کمک)صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد. - ↑ تاریخ مشاهیر کرد، بابا مردوخ روحانی، ج۳، ص۵۳۲.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ تجربیات تاریخی و تلخ جنبشهای ملی و ناسیونالیستی در کردستان نوشته عزت دارابی.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ تاریخ مشاهیر کرد، بابا مردوخ روحانی، ج۳، ص۵۶۰.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ کرد و کردستان در گذار تاریخ نوشته دکتر کمال روحانی ،صفحه ۳۹۶.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.