صفدر دوام
صفدر دوام (زاده ۱۳۵۶ خورشيدى، استهبان) شاعر، روزنامهنگار، خبرنگار و ستوننویس روزنامه عصر مردم مى باشد. او از سال ۱۳۸۲ تا کنون در روزنامه عصر مردم به خبرنگاری و نوشتن تحلیلهای فرهنگی، اجتماعی مشغول است.[۱] محمدرضا آل ابراهیم محقق و پژوهشگر استهبانى هم شرح حال و قصيده اى از او را در روزنامه خبر جنوب [۲]منتشر نموده و سالها بعد با وام از همان متن در كتاب "بهارستان" شرح حال شاعران، هنرمندان و فعالان سياسى ، اجتماعى استهبان ( از گذشته تاكنون) منتشر كرده است. سیمین دانشور نويسنده مشهور شيرازى در بيستم آبان ماه ١٣٧٩ طى نامه اى به محمدرضا آل ابراهیم، شعر صفدر دوام را ستايش كرده و نوشته بود:"هيچ باور نداشتم كه در استهبان، شاعر مثل (صفدر دوام ) و نويسنده مثل (محمد رضا آل ابراهيم ) پيدا بشود. چقدر همه ى شما را دوست دارم. شما كه سوزن به تخم چشم خود مى زنيد. باور كنيد در شعر و داستان، اقليم فارس است كه حرف اول را مى زند."[۳]
پيشينه شاعرى و روزنامه نگارى[ویرایش]
او در ١٤ شهريور ماه سال ۱۳۵۶ خورشیدی در شهرستان استهبان زاده شد و نخستین شعرش را که به سپیده کاشانی تقدیم کرده بود و در روزنامه خبر جنوب به چاپ رسید، کلاس اول راهنمایی بود.[۴] او همچنين از مهرماه ١٣٨١ به مدت يكسال اقدام به انتشار ويژه نامه ( عصر استهبان) ضميمه روزنامه عصر مردم كرد. وى در دوره دانش آموزى خبرنگار صفحه دانش آموز روزنامه خبر جنوب به مدير مسئولى حسين واحدي پور بوده است. [۵] وى در دوره انتشار ماهنامه درج استهبان به تعداد ١٣ شماره از آبان ماه سال ١٣٨٣ تا آذر ماه سال ١٣٨٤ خورشيدى، سردبيرى اين نشريه محلى را نيز به عهده داشت[۶] از صفدر دوام يادداشت ها و تحليل هاى فرهنگى شرح حال فرهنگوران نيز در برخى خبرگزارى ها و پايگاههاى خبرى منتشر شده است.[۷] در بيشتر نوشته هاى تحليلى اين روزنامه نگار ساكن شيراز آسيب شناسى اجتماعى و مطالبات فرهنگى وجود دارد.[۸]
نشست نقد رسانه در زوم[ویرایش]
در بيست و يكمين نشست نقد «رسانه در زوم» ( نقد و بررسى آثار روزنامه نگاران فارس ) که در عصر روز پنج شنبه چهارم خرداد ۱۳۹۶ در محل تالار مركز اسناد و كتابخانه ملّى فارس برگزار شد آثار این روزنامهنگار مورد نقد و بررسی قرار گرفت. در این نشست منصور اوجی شاعر نوپرداز شیرازی دربارهٔ آثار نوشتاری صفدر دوام گفت: «بیش از ۲۰ سال است که صفدر دوام را میشناسد و ستون و نیم ستون این روزنامه نگار به تعبیر من 'کوتاه مثل آه' است. دوام قلمش روشن و شفاف است. با این وجود به او توصیه میکنم یادداشتِ یادداشت نویسهای بزرگ را بخواند و بخواند و بخواند.»[۹] اسماعيل عسلى سردبير روزنامه عصر مردم نيز در اين نشست "صفدر دوام را از هر گونه آلودگی رایج خبری در میان روزنامه نگاران مبرا دانست و گفت:او در تنظیم آثار خود هرگز به آگهی و یا رپرتاژ آگهی فکر نمی کند و حتا زیر پوست اخبار اقتصادی اش نیز یک دغدغه فرهنگی نهفته است."[۱۰] سعید نظری روزنامه نگار و منتخب علی البدل شورای پنجم شهر شیراز (عضو كنونى شوراى اسلامى شهر شيراز)[۱۱] نیز در این نشست گفت: نزدیک به دو دهه قلم زدن در حوزه ادبیات باید کم کم از صفدر دوام یک عبدالعلي دست غيب بسازد لذا به او توصیه می کنم وارد عرصه سیاست نشود که به مزاج او سازگار نیست.او تا زمانی که از شفیعی کدکنی می نویسد خوب می نویسد اما وارد حوزه سیاست که می شود مخاطب سرگیجه می گیرد.[۱۲]
{{نمونه اشعار}}
"اگر بهار نيايد"
اگر بهار نيايد دلم رميده شود
كجا دگر سخن مرغ دل شنيده شود
به باغ انس دگر شاخسار مهر تو نيست
چسان به باغِ افق روزِ نو دميده شود
اگر بهار نيايد اميد لاله كجاست
زخارِ باد خزان دست دل خليده شود
نخفت كودك چشمم به اين خيال كه شب
ستاره اى زافق هاى دور ديده شود
اگر بهار نيايد به گل سِتان اميد
بجاى صوت چكاوك چه برگزيده شود[۱۳]
"يعنى تو"
پاسخ هر سلام یعنی تو
عشق در یک کلام یعنی تو
روز هم با تو روشنی دارد
نور در صبح و شام یعنی تو
با تو بر برگ های پاییزی
خش خشِ گام گام یعنی تو
نه درودی به لب، نه بدرودی
عزّت بی سلام یعنی تو
قطره قطره چکیدن از یخ چشم
حس شرب مدام یعنی تو
بی تو چشم ستاره ها خاموش
روشنایی به بام یعنی تو
ماه با یاد روی تو روشن
روز وشب ها به کام یعنی تو
لحظه هایم بدون تو هیچ است
غزلی با دوام یعنی تو[۱۴]
{{نمونه آثار نوشتارى}}
تو براى مردم بنويس
نمیشود که هرسال در روز ١٧مردادماه براى خود نوشت. اصلا زمانى که خود را دلداده کار حرفهاى خویش یعنى خبرنگارى مىدانى، چه باید نوشت؟ مگر عاشقى و گلایه کردن در یک اقلیم میگنجند؟!امروز براى بیستمین سال روز خبرنگار براى من رسیده. چه بنویسیم از تعریفها و تمجیدهاى تکرارى. از اینکه رکن دمکراسى و زبان گویاى جامعه و آیینه تمامنماى جامعهاید! خدا رحمت کند شهید را محمود صارمی که از سوى گروه متحجر طالبان به شهادت رسید و با خون خویش عنوان خبرنگار را در تقویم رسمى کشور به ثبت رساند و این خود غنیمتى است در زمانهاى که برخى مسئولان از خبرنگاران انتظار میرزابنویسى بیکموکاست دارند و متأسفانه بسیارى از فعالان این عرصه هم با عنوان خبرنگار این پیشه را بخوبى انجام میدهند. غافل از اینکه با نیّت منافع اقتصادى پا در عرصه خبرنگارى گذاشتن جز خسارتى به خویش و پویایى جامعه زدن حاصل دیگرى ندارد.مگر نوشتن براى مردم و از کاستیها و بداخلاقیهاى مختلف میتواند جز تهمت و طعنه براى خبرنگار منفعتى دیگر در پى داشته باشد؟! اساس کار خبرنگار و حرفه روزنامهنگارى انتقاد و دیدن کمبودهاست و چه کم پیدا هستند افرادى که در مقابل قلمى که از کاستیهایشان بگوید، سرِ تعظیم فرود آورد! امروز هم روز خبرنگار است؛ روزى براى تکریم از خبرنویسان و به تعبیر زبان اوایل همین سده معاصر، مخبران رویدادهاى جامعه. امروز روز ماست تا به جایگاه و رسالت خود نگاهى دوباره داشته باشیم و افق جامعه را با آن ترسیم کنیم. هان اى خبرنگار متعهد و دلسوز منافع ملّى و خواهان ارتقاء جامعه! بگذار تو را به هر تعبیرى که دوست دارند، صدا کنند؛ از بیسواد گرفته تا منفعتطلب حزبى و یا قلمبهدست جیرهخوار! تو افق روشن جامعه خود را بدون تعصبات حزبى و گروهى ترسیم کن که در نوشتارت محسوس شود. بگذار تو را هرچه دلشان میخواهد بخوانند؛ تو براى مردم بنویس!نوشتن تو بهترین سند تاریخ است تا در خاطرات زمان آینده تعهد از قلمت به شایستگى یاد کنند. تو براى مردم بنویس و تیترهاى جنجالى را براى سود آنها بکار ببر؛ نه به نفع ارباب قدرت و ثروت.اى جان دل خبرنگارِ امین! جامعه تو براى مردم از زندگى بنویس و از عاشقانههاى آن با فقرشان همراه باش و در شادیشان شادمانه بنویس که رسالت تو امیدبخشى جامعه است. امروز روز خبرنگار است: اما چه خبرنگارى؟ خبرنگارانى که بیش از آنکه به احزاب و گروههاى سیاسى نظر کنند، براى طرح مطالب خود جامعه را میبینند. آنهایى که با نگاه تیزبین خویش نهتنها “مو”، بلکه پیچش “موى” معضلات اجتماعى و فرهنگى جامعه را میبینند و براى انعکاسش استوار ایستادگى میکنند. بنابراین، خبرنگار نه متملق هست و نه میرزابنویس و نه کار روابط عمومى براى مدیران انجام میدهد، تنها تسلیم حقیقت میشود تا جامعه را آگاه سازَد! کارنامه خبرنگاران و روزنامهنگاران هر روز در فضاى حقیقى و مجازى پیشروى تکتک افراد جامعه است. ازاینرو، قضاوت افکار عمومى براى این حرفه بسیار آسان است و تردیدى نیست که سره از ناسره جدا خواهند کرد؛ بنابراین، خبرنگار بودن مهم نیست. خبرنگار ماندن براى جامعه بسیار اولیتر است!امروز را گرامى میداریم؛ نه به دلیل اینکه عنوان خبرنگار و روزنامهنگار در خود دارد. بلکه به خاطر رشادتها و دلاوریهاى خبرنگاران متعهد جامعه ایرانى از میرزاده عشقی تا ميرزا جهانگيرخان شيرازي، امیرمختار کریمپور شیرازی تا محمود صارمى و خبرنگاران و تصویربرداران دوران دفاع مقدس که به شهادت رسیدند. امروز را براى حرمت قلم و تعظیم جایگاه خبرنگاران واقعى که آزادى، استقلال و آبادانى کشور تنها دغدغهشان است و براى آن هزینه میدهند، دوست میدارم و با این شعر زندهیاد منوچهر آتشی این نوشتار پراکنده را به پایان میبَرَم که:
براى قایقرانى در مرداب
جواز بیمعنى ست
امّا اگر نهرکى باشد که مرا به دریا برسانَد
حاضرم برگ سبزى باشم
و بارِ شبنمم را به اقیانوس ببرم[۱۵]
{{ نثر طنز}}
در احوال بنزين خوش اقبال
ناگهان در یکى از بامدادان اردیبهشت ماه جلالى که شیخ اجل سعدى شیرازى ( علیه الرحمه) آن را در باب گلستانش به طریقى عاشقانه و ظریفى ماهرانه توصیف نموده از صفحه تلغرام، اینستاغرام مژده کوپینى شدن آن طلاى سیاه و جایگاهش تا کنار ماه، بنزینِ کار گشا اعلان گردید. گویند؛ اول درویشى که به صف طولانى و پر مشترى بنزین رفت شخصى بود کم خرج ولیکن با ماشینى پرخرج که نامش پاجارو یا پاشو برو بود.نقل است که در مقامات این خودرو خوش سرعت بسیار گفته اند که آن شاسى ِبلندى چون پیشانىِ بلندصاحبش دارد و در مقاماتش نوشتند که از یُمن بالا رفتن دولار قیمت این رخش خوش نشان هم به نزدیکى میلیارد رسید اما بیچاره صاحب دریا دلش در واپسین روز بنزین هزار تومانى در صف طولانى بنزین از گرسنگى ضجه زد و حسنکى هم نبود که به احوالش رسیدگى کند. نقل است در مقامات مردم ما که دل آزرده از خرید پیاز ١١ هزار تومانى هستند تا بنزین بیچاره خواست ابراز وجود کند ناگهان به پمپ هاى بنزین بروند تا براى آخرین بار و روزهایى کمتر از انگشتان دست بنزین هزار تومانى استفاده کنند. گویند از آشفته حالى صاحبان شاسى بلند و شاسى کوتاه و دیوار بلند و دیوار کوتاه در صف دراز بنزین خواجه حافظ شیرازى نیز باخبر شدى و به شعرى که نا اهلان ادبیات به او نسبت داده اند اکتفا کرد و خطاب به دلدادگان آخرین باکِ بنزین هزار تومانى گفت: اين چه شورى ست كه در دورِ قمر مى بينم؟!پس گویند شیخ شیراز سعدى ( رضوان الله تعالى علیه) نیز از هجوم به پمپ هاى بنزین باخبر شدى و درد سیل و خانه هاى ویران شده محله اش را فراموش کردى که این چنین هجومى را شبى طوفانى در امواج خلیج همیشه فارس تجربه داشتى. اما شیخ دل آزرده اندکى نگذشتى که دست به خامه جادویى برد و تذکره اى به سعد بن زنگى نوشتى که این بود سزاى ستایش من که با این شور شیراز جنت طراز من را آشفته حال از نرخ بنزین کنى. گویند چون ساعتى گذشت شایعه دروغین بالا رفتن بنزین بر ملا شدى، اما صاحبان شاسى بلند کم شانس گوش به این خبر هم نکردندى تا باکِ رخش خوش نقشِ را پر کنند. دیرگاهى از شب رفته بود و صاحبان خسته و کوفته پمپ ها بر شایعه پراکن و تلغرام و ایستافرام و وات ساف لعنت فرستادى که کار شش روز را در یک نیمه روز از ما کشیدندى. و این بود تذکره بنزین و دلنبشه و شکوائیه ى یک روزنامه چى بیچاره که در نصف روز شرق و غرب شیراز را براى جایگاهى خلوت گردید و نیافت و ناگهان از تلغرام پیغامى برآمد بیا که شوخى کردیم و شایعه بود.[۱۶]
منابع[ویرایش]
This article "صفدر دوام" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:صفدر دوام. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.
- ↑ "صد سال در ستایش فرهنگ "حسن مشکینفام، چاپ و نشر موزه مشکینفام چاپ اول ١٣٩٦.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ روزنامه خبر جنوب شماره ٤٢٩٥ ، تاريخ ١٨ مرداد ماه ١٣٧٥ ماه ضميمه ( نگاه پنج شنبه).صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ روزنامه عصر مردم شماره ٥٥٥٨ به تاريخ سه شنبه دهم شهريور ١٣٩٤ خورشيدى.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ بهارستان (بهار استهبان) پژوهش و گرد آوری محمد رضا آل ابراهیم، صفحه ٢٩٤، انتشارات سته بان چاپ نخست ١٣٩١.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ "صد سال در ستايش فرهنگ" چهره هاى علمى، فرهنگى و هنرى فارس، حسن مشكين فام، چاپ و نشر موزه مشكين فام چاپ نخست ١٣٩٦.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ شناسنامه مطبوعات فارس ( دوره جمهورى اسلامى) سيروس رومى، صفحه ٣٨٠، چاپ اول ١٣٨٨ انتشارات نويد شيراز، شابك ٩٧٨-٩٦٤- ٣٥٨-٧٦٢-٨.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ «به ياد معلم بزرگ ايل در روز معلم». خبرگزارى جمهورى اسلامى ( ايرنا).صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ «آتش فقر فرهنگى به جان طاووس افتاد». پايگاه خبرى، تحليلى پيام خبر.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ غلامرضا مالک زاده (۵ خرداد ۱۳۹۶). «نشست روزنامهنگار در زوم». خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا).صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ «بيست و يكمين نشست روزنامه نگار در زوم در مركز فارس برگزار گرديد». مركز اسناد و كتابخانه ملّى جمهورى اسلامى ايران.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ «سعيد نظرى رسمأ عضو شوراى اسلامى شهر شيراز شد». خبرگزارى فارس.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ «بيست و يكمين نشست نقد رسانه در زوم». مركز اسناد و كتابخانه ملى جمهورى اسلامى ايران.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ "شاعران امروز"، صفحه ٩٧، به كوشش محمدع. زارع چاپ اول سال ١٣٧٧، نشر رود، تهران، چاپخانه رستمخانى، شابك ISBN.964-90577-3-0.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ روزنامه عصر مردم، صفحه ١٦، پنج شنبه هفتم آبان ماه ١٣٩٤، شماره ٥٦٠٦.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ «تو براى مردم بنويس». نگاه نو.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ «در احوال بنزين خوش اقبال». پايگاه خبرى شيرين طنز، سايت طنز و كاريكاتور.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.