عبدالحسین ابنالدین حمیدی
گمان میرود که این مقاله ناقض حق تکثیر باشد، اما بدون داشتن منبع امکان تشخیص قطعی این موضوع وجود ندارد. اگر میتوان نشان داد که این مقاله حق نشر را زیر پا گذاشته است، لطفاً مقاله را در ویکیپدیا:مشکلات حق تکثیر فهرست کنید. اگر مطمئنید که مقاله ناقض حق تکثیر نیست، شواهدی را در این زمینه در همین صفحهٔ بحث فراهم آورید. خواهشمندیم این برچسب را بدون گفتگو برندارید. (نوامبر ۲۰۱۹) |
عبدالحسین ابنالدین (زادهٔ سال ۱۲۷۸ شمسی برابر با ۱۸۹۹ میلادی در قم – رحلت۲۶ اردیبهشت ۱۳۴۹ برابر با ۱۹۷۰ میلادی در تهران[۱]) روحانی شیعه، ازاساتید علوم دینی حوزه و دانشگاه، دارای درجه اجتهاد و سخنران بود. وی در دهه ۱۳۴۰ استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران بوده و افراد سرشناسی شاگرد او بودهاند. بواسطه فعالیتهای گسترده ایشان بصورت تألیف و ترجمه کتابهای دینی، تدریس دروس حوزوی و دانشگاهی، سخنرانیهای مذهبی و فعالیتهای خیریه فردی شناخته شده در قم، تهران و حتی سایر کشورهای اسلامی بودند.[۲][۳]
زندگینامه[ویرایش]
در سال ۱۲۷۸ هجری شمسی در شهر قم به دنیا امد پدر و مادرش آخوند ملا علی اصغر وهمسر نجیبهاش رقیّه سلطان بودند . از جهت ارادتی که این پدر و مادر به حسین بن علی داشتند پسر را عبدالحسین نامیدند. آخوند ملاعلی اصغر در قم صاحبنام بود؛ چراکه مدیر مکتب خانه ای بود و علاوه بر آن، کلیه امور دیوانی محله را در آن زمان انجام میداد و حتی ثبت اسامی متولدان فامیل و محله بر عهده ایشان بود. او «امین صلح» اهالی بود و بسیاری از مردم حل و فصل مرافعات و اختلافات خود را نیز به داوری وی حوالت میدادند.
ملا علی اصغر چهار دختر و یک پسر داشت. نام پسر همانطور که ذ کر شد عبد الحسین بود. عبدالحسین بعدها به دلیل ارتباطی که با کشورهای عربی و مطبوعات ایشان برقرار کرده بود نام فامیل ابنالدین را اختیار کرد؛ او با دانشگاه الازهر مصر مرتبط بود و در مجله مصری الاخاء و جز آن مقاله مینوشت.
عبدالحسین که از هوش و حافظه والایی برخوردار بود در خردسالی به قرائت قرآن پرداخت. تحصیلات ابتدایی را در مکتب خانه پدر به پایان برد و در سنین نوجوانی به حوزه علمیه قم پیوست. اساتید او آقا سید علی کاشانی، شیخ محمدحسین اردستانی، سید محمدجواد قمی، شیخ محمدعلی شاه آبادی و شیخ عبدالکریم حایری بزدی بودند. او در ۲۸ سالگی اجازه اجتهاد خود را گرفت.
ابنالدین پس از درگذشت حایری یزدی در سال ۱۳۱۶ شمسی به تهران مهاجرت کرد و در «مدرسه خان» مروی و مدرسه عالی سپهسالار (شهید مطهری کنونی) (در کنار مجلس شورای ملی آن زمان، مجلس شورای اسلامی کنونی) به تدریس فقه و تفسیر پرداخت در عین حال سمت معاونت این مدرسه را نیز بر عهده گرفت.
همزمان با تأسیس دانشگاه تهران یک دانشکده هم مستقلاً به علوم دینی اختصاص یافت که به نام «دانشکده معقول و منقول» معروف گردید (الهیات کنونی)، محل این دانشکده را درمدرسه عالی سپهسالار قرار دادند. ابنالدین برای انتقال دانشکده مذکور به محلی دیگر تلاش زیادی به عمل آورد. تا مدرسه سپهسالار همچنان مختص تحصیل طلاب و تربیت خطیبان و واعظان باقی بماند.
از مهمترین فعالیتهای ایشان همکاری وسیع در جهت نزدیک شدن مذاهب اسلامی، با سازمان «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة» بود؛ که مؤسس آن حسین بروجردی و دفتر مرکزی آن در دانشگاه الازهر مصر بود؛ و ظاهراً دفتری هم در قم داشت. دانشگاه الازهر مصر در آن زمان از بزرگترین و معتبرترین دانشگاههای اسلامی بود که فقه مذاهب اسلامی در آنجا تدریس میشد، الا فقه مذهب جعفری (شیعه جعفری). ابنالدین، که در آن زمان مقالاتی به زبان عربی در مجله الاخاء و جز آن مینوشت ازطرف بروجردی مأمور پیگیری فعالیتهای دار التقریب و همکاری با آقای قمی شد. محمدنقی قمی که از دوستان و همفکران ابنالدین بود عنوان فرستاده مذهبی و فرهنگی بروجردی را در دانشگاه الازهر داشت. او در آن دانشگاه کار میکرد وکارش مرتبط بود با تکالیف مجمع دارالتقریب و اصلاً این مجمع با حضور او تأسیس شده بود.
شیخ شلتوت که در آن زمان ریاست دانشگاه الازهر را بر عهده داشت. شخصی را به نام ابوالمجد به ایران فرستاد و ابنالدین ایشان را نزد بروجردی برد و دربارهٔ تقریب مذاکراتی انجام گرفت که سرنوشتساز بود و این مذاکرات منجر به رسمیت یافتن فقه شیعه گردید و در نهایت مفتی اعظم جامعه الازهر فتوی داد که عمل به احکام مذهب شیعه مانند عمل به احکام دیگر مذاهب اسلامی مجاز و مقبول است. از آن پس کرسی تدریس فقه جعفری هم دردانشگاه الازهر تأسیس شد.
این موضوع برای بروجردی آنقدر حائز اهمیت بود که فرمود: «سند مربوط به این کاررا در تابوت من قرار دهید تا همه بدانند که ما خواهان تفرقه بین اهل تشیع و تسنن نیستیم.» نقش ابنالدین در انجام این کار بسیار مهم و کلیدی بود؛ آگرچه نامی از ایشان در جایی ذکر نشدهاست.
از کارهای دیگر ایشان تلاش در جهت نزدیک کردن مذهب به شرایط اجتماعی آن زمان بود تا مگر از کمرنگ شدن روزبه روز مذهب در جامعه جلوگیری شود. شبهای جمعه، آقای راشد در رادیو سخنرانی مذهبی داشت که مورد استقبال مردم بود؛ اما بسیاری از مردم از این که ظهرها موسیقی از رادیو پخش میشد اظهار ناراحتی میکردند؛ لذا به ابنالدین پیشنهاد شد که برای این مسئله فکری بکنند. ایشان جایگزین کردن سخنرانی مذهبی را به جای پخش موسیقی در آن ساعت پیشنهاد کردند؛ که مورد استقبال قرار گرفت. سخنرانی سهشنبهها را خود ایشان بر عهده گرفتند و برای روزهای دیگر هم کسانی را معرفی کردند. از آن پس بعد از آذان ظهر (یا قبل از اذان) از رادیو سخنرانی مذهبی پخش میشد. حدود بیست سال این کار ادامه داشت. بسیاری از این سخنرانیها در کتابی به چاپ رسید[۴][۵] و در بعضی کتابخانههای ایران موجود است. از دیگر فعالیتهای ابنالدین ترجمه و نگارش کتابهای چندی بود و مقالاتی که درمجلههای عربی دنیای عرب زبان، مانند الاخاء، المرشد، العرفان به چاپ میرسید و مورد استقبال علمای وقت بود بهطوری که گفته میشد «آبت الله ابنالدین در کشورهای عربی شناختهتر از ایران است».
شاید بتوان گفت بهترین کتابی که ایشان قلمی کرد ترجمه اعجاز فرآن و بلاخت محمد تألیف مصطفی صادق رافعی بود؛ که در دسترس است. کتاب اصول اجتماعی اسلام که حاوی مسائل اجتماعی به سادهترین زبان است، خود بهتنهایی جامع بسیاری از کتب اجتماعی کنونی است. کتابهای شرعیات دبیرستانها نیز از جمله مکتوبات ایشان است.
از دیگر فعالیتهای ایشان. یکی تشکیل جلسات مذهبی در منزلشان بود در شبهای شنبه و آن طور که فرزند بزرگ ایشان مطرح میکنند» مقدمه تشکیل این جلسات مربوط میشد به شبهاتی که احمد کسروی مطرح میکرد. کسروی، که در آن روزگار خود در کسوت روحانیت بود؛ شبهاتی مثلاً در مورد مراسم عزاداری در محرّم مطرح میکرد. علما شروع به پاسخ دادن کردند و جلساتی برای همفکری در این راه تشکیل دادند. این جلسات، که در منزل ابنالدین برگزار میشد. تا سالیان دراز ادامه یافت و یکی از افراد مؤثر در آنها استاد محمدتقی جعقری (علامه) بود. علامه در ملاقاتی با یکی از فرزندان اینالدین؛ آن را علاوه بر مقامات علمی، از جنبههای اخلاقی ممتاز خواند. بد نیست بداتیم که مدرک دکتری شهید بهشتی امضای ابنآلدین را در زیر دارد. از دوستان دیگر ایشان شهید مرتضی مطهری بود که در زمان تألیف کتاب مسئله حجاب به ایشان مشورت میداد. ابنالدین به ایشان علاقه وافر داشت و همواره ایشان را عالمی برجسته و خاص معرفی میکرد. ابن الدین به پسرشان فرمودند «عالمی است ممتاز نابغهای فرزانه ونجات اسلام».
مشاغل ابنالدین[ویرایش]
- تدریس در دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران (الاهیات کنونی).
تدریس ادبیات عرب در مقطع دکتری مدرسه عالی سپهسالار (شهید مطهری کنونی).
-معاونت مدرسه عالی سپهسالار همزمان با تدریس.
-شرکت در جلسات دفاعیه دانشجویان دوره دکتری بعنوان استاد داور دانشکده معقول و منقول.
عضویت در هیئت منصفه مطبوعات در سال ۰۱۳۳۱ در کنار طالقانی، صدرالدین بلاغی و جواد فاضل.
-کارشناسی عالی ارث در وزارت دادگستری.
-نظارت بر انتشار کتب از این جهت که مخالفت با شرع مقدس اسلام نداشته باشند در وزارت فرهنگ و هنر (ارشاد کنونی).
آیتالّه عبد الحسین ابنالدین نماد راستین یک انسان مسلمان بود؛ ایمان به خدا، اندیشه عالمانه و زاهدانه. نگاه جهانشمول به تاریخ و حال و آینده بشر، احترام به همنوع، بهویژه کودکان ونوجوانان. داوری معقول و مسئولانه؛ و رفتار و گفتار امیدبخش و باریگرائه نسبت به تکتک افراد و کل جامعه بشری. مخصوصاً دینباوران. اینها همه در گفتار و کردار شوقآمیز او میجوشید. عارف و عامی از دیدارش شاد میشدند. کمتر کسی اخم او را دیده بود؛ مگر در مورد ظلم ظالمان بزرگ؛ با همه چیز و همه کس در آشتی بود. ابنالدین صلح کل بود و مصداق صالحان. هرگز کسی از ایشان حتی دروغ مصلحتآمیز نشنیده بود. اهریمنان ریا و نادرستی و غرور از وی گریزان بودند. زبانش لین بود و همواره لبخند روی لبانش بود. با همه طبقات میجوشید و بر همه آثرمطلوب مینهاد. حتی آنهایی که میانهای با دین نداشتند. نه البته کینهورزان. فقر و غنا برایش یکسان بود؛ با فقیر همان گونه مینشست که با غنی. فقرای زیادی طعم محبتش را میچشیدند. در زمستان به مستمندان یاری میرساند. در مواقم سیل و زلزله تا
میتوانست مددکار بود. سماورش همیشه جوشان و قوری چایش همواره ریزان بود. همیشه از تهران و قم و جاهای دیکر میهمان داشت. با روی کشاده پذیرای گرفتاران و محتاجان بود. ایشان را پذیرایی و رفع گرفتاری و نیاز میکرد. او و همسرش همواره آماده پذیرایی بودند.
یکی از ارکان زندگی ایشان همسر باوفای خستگیناپذیر و فاضل ایشان بود که فرزند شیخ ابراهیم مروَه جَبّل عاملی (ملقّب به عرب) بود. همسر او در واقع مکمل او بود و هرگز مانع او در انجام کارهای علمی و فرهنگی و اجتماعی نمیشد. این گفته را میتوان پذیرفت که یکی از عوامل مهم پیشرفت ابنالدین همسرش بود که در همه فعالیتها یاوری میکرد و مشوق بود. خلق و خوی خوب این همسر همیشه باعث دلگرمی ایشان بود. در خانه مهربانی و آزادی کامل برای فرزندان موج میزد. طوریکه همسایهها و فامیل مشتاق حضور فرزندانشان در این خانه بودند.
سرانجام بعد از سالها کوشش و جوشش درراه تسلیم و رضا و خدمات جهانی در راه دین میین اسلام و بهویژه اعلای کلمه حق و معرفی مذهب اصیل تشیع به جهانیان، پس از چند ماه بیماری به لقاء حق پیوست و کالبد بی جانش را در قبرستان شیخان قم به خاک سپردند. روحش شاد ومحشور با ائمه اطهار باد.
فرزندان ابنالدین[ویرایش]
- محمد ابنالدین حمیدی: بازنشسته آموزش و پرورش. ایشان بیش از دیگر فرزندان دربرخوردهای اجتماعی همراه پدر بوده و روش زندگی و منش ایشان را بیش از دیگران مشاهده کردهاند. محمدآًقا از زمان کاشانی در فعالیتهای سیاسی و مذهبی شرکت فعال داشتهاند و با تاریخ معاصر ایران کاملاً آشنا هستند.
- مسعود. فوق لیسانس از دانشگاه فنی گراتس (اتریش). او در زمان جنگ تحمیلی درجبههها حضور فعال داشت و سازنده چند نیروگاه و پالایشگاه در ایران است.
- فروغ؛ وکیل دادگستری. دانشجوی ممتاز رشته حقوق از دانشگاه تهران. لیسانس درهمین رشته، در حال حاضر بازنشسته، اما همچنان در زمینههای حقوق فعال است.
- فرحدخت. دبیر بازنشسته آموزش و پرورش، لیسانس از دانشگاه تهران در رشته علوم اجتماعی، وی سالها در دبیرستانهای مذهبی تدریس و مدیریت داشتهاست.
- زهرا، دبیر بازنشسته آموزش و پرورش. فارغالتحصیل (لیسانس) از دانشگاه شهید بهشتی در رشته جامعهشناسی. وی سالها در زمینه مشاوره فعالیتهای مؤثر داشتهاست.
- محمدامین، مهندس معماری، فوق لیسانس از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، عضو جهاد سازندگی، او در اکثر استانهای کشور فعالیتهای عمرانی داشته و قائممقام دانشگاه هنر بودهاست.
- حسامالدین، دارای دکتری از دانشگاه ناگویای ژاپن و لیسانس مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی شریف، سابقه تدریس در چند دانشگاه و مژلف دوکتاب و بیش از سی مقاله علمی.
پانویس و منابع[ویرایش]
- شناسنامه ابنالدین
- مشاهیر قم، دانشمندان
- رجال قم، تألیف باقری بیدهندی، ناصر،
- سخنرانیهای دینی که آقای ابن الدین در رادیو تهران ایراد نمودهاند، ابنالدین، ناشر:چاپخانه دانش، سال نشر:۱۳۲۴
- پرتال جامع علوم انسانی، پژوهشگاه علوم انسانی، عبدالحسین ابن الدین
- اعجاز قرآن و بلاغت محمد/ مصطفی صادق رافعی؛ [ترجمه] عبدالحسین ابن الدین
This article "عبدالحسین ابنالدین حمیدی" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:عبدالحسین ابنالدین حمیدی. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.