عبدالحسین زرینکوب
عبدالحسین زرینکوب | |
---|---|
عبدالحسین زرینکوب در دانشگاه ویلانوا (حدود ۱۹۹۸ میلادی) | |
زادروز | ۲۷ اسفند ۱۳۰۱ بروجرد، لرستان |
درگذشت | ۲۴ شهریور ۱۳۷۸ (۷۶ سال) تهران |
آرامگاه | قطعه هنرمندان بهشت زهرا در کنار همسر (قمر آریان) |
محل زندگی | بروجرد، تهران، فرانسه |
ملیت | ایرانی |
استاد | ملکالشعراء بهار، بدیعالزمان فروزانفر |
پیشه | مدیریت گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران، استاد دانشگاه تهران |
نهاد | دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران |
همسر | قمر آریان |
عبدالحسین زرینکوب (۲۷ اسفند ۱۳۰۱ – ۲۴ شهریور، ۱۳۷۸) ادیب، تاریخنگار، منتقد ادبی، نویسنده، و مترجم برجستهٔ ایران معاصر است. آثار او بهعنوان مرجع عمده در مطالعات تصوف و مولویشناسی شناخته میشود.[۱] وی از تاریخنگاران برجستهٔ ایران است و آثار معروفی در تاریخ ایران و نیز تاریخ اسلام دارد. این آثار بهدلیل بیان ادبی و حماسی تاریخ از آثار پرفروش در میان ایرانیان هستند.[۲]
زرینکوب بیش از چهار دهه در دانشگاه تهران، ادبیات فارسی، تاریخ اسلام و تاریخ ایران تدریس کرد[۳] و پس از انقلاب، با مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی همکاری کرد، از جمله این که ۶۵۰۰ کتاب و مجله را به دائرةالمعارف بزرگ اسلامی اهدا کرد.[۴]
زندگینامه[ویرایش]
عبدالحسین زرینکوب در ۲۷ اسفند سال ۱۳۰۱ در بروجرد زاده شد.[۵] تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خویش به پایان برد. تحصیل در دورهٔ متوسطه را تا پایان سال پنجم متوسطه در بروجرد ادامه داد و بهدنبال تعطیلی کلاس ششم متوسطه در تنها دبیرستان شهر، برای ادامهٔ تحصیل به تهران رفت. رشتهٔ ادبی را برگزید و در سال ۱۳۱۹ تحصیلات دبیرستانی را به پایان برد. سال بعد به بروجرد بازگشت و به تدریس در دبیرستانهای خرمآباد و بروجرد پرداخت. در این دوران، درسهای مختلف از تاریخ و جغرافیا و ادبیات فارسی تا عربی و فلسفه و زبان خارجی را تدریس میکرد. در همین دوره، نخستین کتاب او به نام فلسفه، شعر یا تاریخ تطور شعر و شاعری در ایران در بروجرد منتشر شد.
در سال ۱۳۲۴، پس از آنکه در امتحان ورودیِ «دانشکدهٔ علوم معقول و منقول» و «دانشکدهٔ ادبیات» حائز رتبهٔ اول شدهبود، وارد رشتهٔ ادبیات فارسی دانشگاه تهران شد. در سال ۱۳۲۷، دورهٔ لیسانس ادبیات فارسی را با رتبهٔ اول به پایان رساند، و سال بعد وارد دورهٔ دکتری رشتهٔ ادبیات دانشگاه تهران شد. در سال ۱۳۳۴ از رسالهٔ دکتریِ خود با عنوان نقدالشعر، تاریخ و اصول آن، که زیرنظر بدیعالزمان فروزانفر تألیف شدهبود، با موفقیت دفاع کرد. زرینکوب در سال ۱۳۳۰ در کنار عدهای از فضلای عصر، همچون محمد معین، پرویز ناتل خانلری، غلامحسین صدیقی و عباس زریاب خویی برای مشارکت در طرح ترجمهٔ مقالات دائرةالمعارف اسلام (طبع هلند) دعوت شد.
از سال ۱۳۳۵ با رتبهٔ دانشیاری کار خود را در دانشگاه تهران آغاز کرد و عهدهدار تدریس تاریخ اسلام، تاریخ ادیان، تاریخ کلام و تاریخ تصوف در دانشکدههای ادبیات و الهیات شد. زرینکوب چندی نیز در «دانشسرای عالی تهران» و «دانشکدهٔ هنرهای دراماتیک» به تدریس پرداخت. وی از سال ۱۳۴۱ به بعد، در فواصل تدریس در دانشگاه تهران، در دانشگاههای آکسفورد، سوربن، هند و پاکستان، و در سالهای ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۴۹ در آمریکا بهعنوان استاد میهمان در دانشگاههای کالیفرنیا و پرینستون[۶] به تدریس پرداخت.[۷]
زرینکوب در سالهای ورودش به دانشکده، با قمر آریان آشنا شد. قمر آریان، در گفتگویی که در سال ۱۳۸۳ در روزنامهٔ جام جم چاپ شد، تعریف کرد که آشنایی آنها در فضای دانشکده نزدیک به ۹ سال ادامه یافتهبود، تا آنکه سرانجام عبدالحسین زرینکوب، که سیساله شدهبود، از آریان خواستگاری کرد. به گفتهٔ خودش، زمانی که ماجرا را با پدرش مطرح کرد، شنید که پدرش بهخوبی با زرینکوب آشناست و مقالاتی از او خوانده، اما فکر میکرده که نویسندهٔ آن مقالات باید مردی ۵۰ساله باشد. آریان و زرینکوب در سال ۱۳۳۲ با هم ازدواج کردند و تحصیلات خود را در مقطع دکتری نیز ادامه دادند (زرینکوب نفر اول و آریان نفر دوم در کنکور دکتری بود). و پس از فارغالتحصیلی، سالهای سفرشان آغاز شد. قمر آریان سالهای بسیاری را همراه با همسرش در هند، چندین کشور اروپایی و عربی و لبنان گذراند. ازدواج آریان و زرینکوب فرزندی بهدنبال نداشت.
عبدالحسین زرینکوب در ۲۴ شهریور ۱۳۷۸ در ۷۷سالگی در تهران درگذشت.
تاریخ اسلام[ویرایش]
عبدالحسین زرینکوب در چهار کتاب به بررسی تاریخ اسلام پرداخته که عبارتند از: بامداد اسلام، کارنامهٔ اسلام، دو قرن سکوت، و تاریخ ایران بعد از اسلام.
زرینکوب کتاب دو قرن سکوت را در مورد حوادث و اوضاع تاریخیِ ایران در دو قرن اول اسلام (از حملهٔ عرب تا ظهور دولت طاهریان) نگاشته و در سال ۱۳۳۶ در چاپ دوم کتاب بسیاری از مطالب کتاب که به گفتهٔ خودش، ناشی از خامی و تعصب او بوده، را حذف کردهاست.[۸] در فصل اول کتاب تاریخ ایران بعد از اسلام، زرین کوب لحن دو قرن سکوت را غیرواقعبینانه و دور از معیارهای پژوهش میخواند.[۹] در مصاحبهای که عطا آیتی دو سال قبل از درگذشت زرینکوب با او داشت، زرینکوب در پاسخ به سؤال "کدامیک از آثار خودتان را بیشتر دوست دارید؟" کتاب دو قرن سکوت را نام برد.[۵]
او همچنین کتابی دیگر با عنوان تاریخ ایران بعد از اسلام در سال ۱۳۴۳ و دو کتاب دیگر در سال ۱۳۴۸ به نامهای بامداد اسلام و کارنامه اسلام نگاشتهاست. وی در بامداد اسلام، به بررسی تاریخ اسلام از آغاز تا پایان دولت اموی پرداخته. در کتاب تاریخ ایران بعد از اسلام، یک فصل کامل را به شرح مآخذ و منابع تاریخ اسلام و نقد آنها اختصاص دادهاست. جلد دوم و فصل آخر جلد اول کتاب تاریخ ایران بعد از اسلام به دستور ساواک توقیف میشوند و فقط همان جلد اول به صورت ناقص انتشار مییابند.[۳] فصل آخر جلد اول این کتاب (که پس از انقلاب در کتاب دفتر ایام منتشر شد و خود نیز دفتر ایام نام دارد)، با لحنی تند علیه سلطنت شروع میشود و زرینکوب در آن پادشاهان جهان را محکوم میکند که دنیا را همواره به خاک و خون کشیدند؛ و نیز زرینکوب اشاراتی به حکومت اسلامی در این متن دارد.[۱۰][۱۱] به گفتهٔ زرین کوب، جلد دوم آن کتاب توسط ساواک نابود شد[۳] و هرگز انتشار نیافت. سالها بعد زرین کوب پس از انقلاب، کتاب دوجلدی تاریخ مردم ایران را تألیف کرد و مطالب جلد دوم تاریخ ایران بعد از اسلام را در جلد دوم تاریخ مردم ایران آورد.
کارنامه اسلام هم به بررسی فرهنگ و تمدن اسلامی اختصاص دارد. زرینکوب در آغاز کارنامه اسلام مینویسد:
کارنامه اسلام یک فصل درخشان تاریخ انسانی است. نه فقط از جهت توفیقی که مسلمین در ایجاد یک فرهنگ تازه جهانی یافتند بلکه به سبب فتوحاتی که آنها را موفق کرد برای ایجاد یک دنیای تازه ورای شرق و غرب. قلمرو اسلامی که در واقع نه شرق بود و نه غرب
— عبدالحسین زرینکوب، کارنامه اسلام[۱۲]
عبدالحسین زرینکوب در کارنامه اسلام مدعی میشود که در جریان حمله اعراب به ایران، همه جا در قلمرو ایران و بیزانس مقدم مهاجمان را عامه مردم با علاقه استقبال کردند[۱۲] وی در دو قرن سکوت نوشت که: شک نیست که در هجوم تازیان، بسیاری از کتابها و کتابخانههای ایران دستخوش آسیب فنا گشتهاست[۱۳] اما در کارنامه اسلام آن را نفی و به یک افسانه تشبیه میکند و میگوید: روایتی هم که گفتهاند کتابخانه مدائن را اعراب نابود کردند ظاهراً هیچ اساس ندارد و مآخذ آن تازهاست. شجاعالدین شفا با بیان تغییر موضع زرینکوب در کتاب کارنامه اسلام نسبت به کتاب دو قرن سکوت، وی را به «دوگانگی»، «غرض ورزی» و «عدم واقع بینی» متهم میکند.[۱۴] در مقابل فرهاد بهبهانی و سید مصطفی حسینی طباطبایی این نقد شفا نسبت به نگارش کارنامه اسلام توسط زرینکوب را منصفانه نمیدانند[۱۵][۱۶]
از جمله افرادی که بر آثار زرینکوب در باب تاریخ اسلام نقد وارد کردند، علاوه بر شجاعالدین شفا میتوان به مرتضی مطهری و فریدون آدمیت اشاره کرد. مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران مقالهای در نقد دو قرن سکوت نوشتهاست که امروزه در مقدمه دو قرن سکوت منتشر میشود. فریدون آدمیت نیز راجع به تاریخ ایران بعد از اسلام مینویسد:
نویسندگان اخیر خودمان هیچ معنی تازهای را کشف نکردهاند و هرچه آوردند، رونویسی گفتههای فرنگیان است و آخرین آن نوع کتابها (تاریخ ایران بعد از اسلام، عبدالحسین زرینکوب، ۱۳۴۳) مطلب بامعنی تازهای ندارد، از تعقل تاریخی یکسره خالی است و از نظر فن تاریخنگاری جدید، دست کم سیصدسال عقب افتادهاست
— فریدون آدمیت، اندیشههای فتحعلی آخوندزاده[۱۷]
کتابشناسی[ویرایش]
نقد ادبی[ویرایش]
- ۱۳۲۳ فلسفهٔ شعر
- ۱۳۳۸ نقد ادبی
- ۱۳۴۳ با کاروان حله مجموعهای از نقد ادبی
- ۱۳۴۶ شعر بیدروغ، شعر بینقاب
- ۱۳۴۹ از کوچهٔ رندان، بحث و بررسی و نقد اشعار حافظ شیراز و تشریح شرایط سیاسی و اجتماعی شیراز در زمان شاه مسعود
- ۱۳۶۳ سیری در شعر فارسی، بحثی انتقادی در شعر فارسی و تحول آن با نمونههایی از شعر شاعران
- ۱۳۶۴ سرّ نی، نقد و شرح تحلیلی و تطبیقی مثنوی معنوی
- ۱۳۶۶ بحر در کوزه، نقد و تفسیر قصهها و تمثیلات مثنوی معنوی
- ۱۳۷۰ پلهپله تا ملاقات خدا، دربارهٔ زندگی، سلوک، و اندیشه مولانا. و نیز نحوه آشنایی با شمس تبریزی و چگونگی اثرپذیری روحی و طوفان تصوفی که در وی عارض گردید و نیز اطلاعات باارزشی در مورد کودکی و نوجوانی مولانا و نیز شرح احوالات شاگردان معروفش حسامالدین چلبی و صلاحالدین زرکوب
- ۱۳۷۲ پیر گنجه، در جستجوی ناکجاآباد، شرح حال نظامی گنجوی و بررسی اشعار و آثار وی و نیز شرح تفصیلی تاریخ آن دوران
- ۱۳۷۲ آشنایی با نقد ادبی
- ۱۳۷۵ از گذشته ادبی ایران
- ۱۳۷۷ از نینامه
- ۱۳۷۸ دیدار با کعبه جان دربارهٔ زندگی و آثار و اندیشهٔ خاقانی
- ۱۳۷۸ صدای بال سیمرغ دربارهٔ زندگی و اندیشهٔ عطار
- ۱۳۷۹ حدیث خوش سعدی دربارهٔ زندگی و اندیشهٔ سعدی
- ۱۳۸۱ نامور نامه دربارهٔ فردوسی و شاهنامه
- ۱۳۸۲ نردبان شکسته (تفسیر و تحلیل دو دفتر اول مثنوی از روی طرحها و یادداشتهای نردبان آسمان)
تاریخ ایران[ویرایش]
- ۱۳۳۰ دو قرن سکوت سرگذشت حوادث و اوضاع تاریخی ایران در دو قرن اول اسلام
- ۱۳۴۳ تاریخ ایران بعد از اسلام (کتاب)
- ۱۳۶۴ تاریخ مردم ایران (۲ جلد)
- ۱۳۷۳ روزگاران تاریخ ایران از آغاز تا سقوط سلطنت پهلوی
تاریخ اسلام[ویرایش]
- ۱۳۴۶ بامداد اسلام
- ۱۳۴۸ کارنامه اسلام
اندیشه[ویرایش]
- ۱۳۴۲ ارزش میراث صوفیه
- ۱۳۵۳ فرار از مدرسه دربارهٔ زندگی و اندیشه ابوحامد غرالی
- ۱۳۵۷ جستجو در تصوف ایران
- ۱۳۶۲ دنبالهٔ جستجو، در تصوف ایران
- ۱۳۶۹ در قلمرو وجدان، سیری در عقاید، ادیان، و اساطیر و شامل بخشهایی چون: پندارهای از یاد رفته و میراث هندوان و اسطوره یا تاریخ و نفوذ در ادوار ما قبل تاریخ عقاید و دیانات. فصل آغازین کتاب با این عبارت آغاز میگردد: بودن یا نبودن؟ مسئله این است! و جوابی که پرسشگر حیرتزده میجوید برای آن است که مطمئن شود این بودن آیا به زحمتش میارزد و زندگی وی اصلاً هیچ معنی و هدف دارد یا آنکه جز توالی کودکی و جوانی و پیری که سرانجام به عدم محض منتهی گردد چیزی نیست.
- ۱۳۷۷ شعله طور دربارهٔ زندگی و اندیشه حلاج
ترجمه[ویرایش]
- ۱۳۲۶ بنیاد شعر فارسی
- ۱۳۲۸ ادبیات فرانسه در قرون وسطی
- ۱۳۲۸ ادبیات فرانسه در دوره رنسانس
- ۱۳۳۲ شرح قصیده ترسائیّه خاقانی اثر مینورسکی
- ۱۳۳۷ فن شعر ارسطو
- ۱۳۵۷ ارسطو و فن شعر
مجموعه مقالات[ویرایش]
- ۱۳۵۱ یادداشتها و اندیشهها
- ۱۳۵۳ نه شرقی، نه غربی، انسانی
- ۱۳۵۶ از چیزهای دیگر مجموعه چند یادداشت پراکنده
- ۱۳۶۳ با کاروان اندیشه
- ۱۳۶۵ دفتر ایام، مجموعهٔ گفتارها، اندیشهها، و جستجوها
- ۱۳۶۸ نقش بر آب، جستجویی چند در باب شعر حافظ، گلشن راز، گذشتهٔ نثر فارسی و ادبیات تطبیقی
- ۱۳۷۶ حکایت همچنان باقی
نوشتههای ادبی و تاریخنگاری[ویرایش]
- ۱۳۴۷ تک درخت
- ۱۳۵۴ تاریخ در ترازو
جستارهای وابسته[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
- ↑ «باشگاه اندیشه، ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸». بایگانیشده از اصلی در ۱۸ نوامبر ۲۰۱۱. دریافتشده در ۲۳ ژوئیه ۲۰۰۸.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ «تاریخنویسی با طعم احساس / علیرضا بهرامیان، پژوهشگر تاریخ». مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. دریافتشده در ۲۰۱۵-۱۱-۰۲.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ زرین کوب، عبدالحسین (۱۳۷۷). حکایت هم چنان باقی.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد. - یادداشت زرین کوب در پایان کتاب تحت عنوان «حکایت هم چنان باقی»
- ↑ «6500 کتاب و مجله اهدایی دکتر زرین کوب به دائرةالمعارف بزرگ اسلامی». مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. بایگانیشده از اصلی در ۳ ژانویه ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱ دی ۱۳۹۵.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ دهباشی، علی، کارنامهٔ زرین، ص۵۶۵
- ↑ http://theprince.princeton.edu/cgi-bin/princeton?a=d&d=Princetonian19691008-01.2.18&cl=search&srpos=20&dliv=none&st=1&e=----en-Logical-50--1-byTY-on--summer-ILLUSTRATION---1969[پیوند مرده] A. H. Zarrinkoub, visiting professor from the University of Tehran, will give the first of a series of weekly lectures on Persian Mystical Literature in its Historical Context,
- ↑ از کوچهٔ رندان، کنارهٔ جلدپوش
- ↑ عبدالحسین زرینکوب در مقدمه چاپ دوم، مطالب محذوف را ناشی از خامی و تعصب خود دانستهاست. در مقدمه چاپ دوم کتاب «دو قرن سکوت» (ص ۱۹ ـ ۲۰) نوشتهاست: «در جایی که سخن از حقیقت جویی است چه ضرورت دارد که من بیهوده از آنچه سابق به خطا پنداشته ام دفاع کنم و عبث لحاج و عناد ناروا ورزم؟ از این رو، درین فرصتی که برای تجدید نظر پیش آمد، قلم برداشتم و در کتاب خویش برهرچه مشکوک و تاریک و نادرست بود، خط بطلان کشیدم. بسیاری از این موارد مشکوک و تاریک جاهایی بود که من در آن روزگار گذشته، نمیدانم از خامی یا تعصب، نتوانسته بودم به عیب و گناه و شکست ایران به درست اعتراف کنم. در آن روزگاران، چنان روح من از شور و حماسه لبریز بود که هرچه پاک و حق و مینوی بود از آن ایران میدانستم و هرچه را از آن ایران ـ ایران باستانی را میگویم ـ نبود، زشت و پست و نادرست میشمردم. در سالهایی که پس از نشر آن کتاب بر من گذشت و در آن مدت، دمی از کار و اندیشه و در باب همین دوره از تاریخ ایران، غافل نبودم، در این رأی ناروای من چنان که شایسته است، خللی افتاد. خطای این گمان را ـ که صاحب نظران از آن غافل نبودند ـ دریافتم و درین فرصتی که برای تجدید نظر در کتاب سابق دست آمد لازم دیدم که آن گمان خطای تعصب آمیز را جبران کنم.»
- ↑ به فصل اول کتاب تاریخ ایران بعد از اسلام (عنوان فصل: در باب مآخذ و نقد آنها) رجوع شود. وی «لحن نامساعد...» خودش را در مورد اعراب نقد کرده و مینویسد «...همین لحن تا حدی در کتاب مازیار مجتبی مینوی و بیشتر در طی مقالات ذبیحالله صفا راجع به رؤساء نهضتهای ضدعرب و هم در مقاله و کتاب سعید نفیسی راجع به بابک خرمدین و در رساله عبداللهبن مقفع تألیف مرحوم عباس اقبال و در کتاب دو قرن سکوت اثر نویسنده این سطور نیز در تجلّی است. در همه این آثار لحنی نامساعد و آمیخته به نیش و طعنه در حق اعراب بهکار رفته است که البته شایسته بیان مورخ نیست». (تاریخ ایران بعد از اسلام، تألیف دکتر عبدالحسین زرینکوب، چاپ ۱۳۵۵، انتشارات امیرکبیر، ص۱۵۰)
- ↑ زرین کوب، عبدالحسین. دفتر ایام.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ علی دهباشی، مقالهٔ «دکتر عبدالحسین زرین کوب و نهضت نوین فرهنگی ایران» در یادنامه زرین کوب
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ زرین کوب، عبدالحسین (۱۳۹۴). کارنامه اسلام. امیرکبیر.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد. - چاپ بیستم
- ↑ زرین کوب، عبدالحسین. دو قرن سکوت.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد. - با مقدمه مرتضی مطهری در نقد کتاب
- ↑ تولدی دیگر صفحهٔ ۶
- ↑ پنج نقد بر تولدی دیگر صفحه ۱۴۷،
- ↑ حسینی طباطبایی، مصطفی (۱۳۷۹). دین ستیزی نافرجام.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد. - در نقد کتاب تولدی دیگر اثر شجاع الدین شفا
- ↑ آدمیت، فریدون (۲۰۰۵). اندیشههای فتحعلی آخوندزاده.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد. - با مقدمه بهرام مشیری - فصل چهارم: اندیشهٔ سیاسی، ناسیونالیسم، پاورقی چهلم
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به عبدالحسین زرینکوب در ویکیگفتاورد موجود است. |
منابع[ویرایش]
- زرینکوب، عبدالحسین، از کوچهٔ رندان، دربارهٔ زندگی و اندیشهٔ حافظ، تهران: انتشارات سخن، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۹، کنارهٔ جلدپوش.
الگو:باستانشناسان و تاریخنگاران معاصر الگو:آثار زرینکوب الگو:ایرانشناسان الگو:بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
This article "عبدالحسین زرینکوب" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:عبدالحسین زرینکوب. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.
This page exists already on Wikipedia. |
- استادان دانشگاه اهل ایران
- استادان دانشگاه پاریس
- استادان دانشگاه پرینستون
- استادان دانشگاه تهران
- اهالی بروجرد
- ایرانشناسان اهل ایران
- پژوهشگران ادبیات اهل ایران
- تاریخشناسان اهل ایران
- تاریخنگاران اهل ایران
- تاریخنگاران سده ۲۰ (میلادی)
- خاکسپاریها در قطعه هنرمندان بهشت زهرا
- خیامشناسان
- دانشآموختگان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
- دانشآموختگان دانشگاه تهران
- درگذشتگان ۱۳۷۸
- درگذشتگان ۱۹۹۹ (میلادی)
- زادگان ۱۳۰۱
- زادگان ۱۹۲۳ (میلادی)
- مترجمان اهل ایران
- منتقدان ادبی اهل ایران
- نویسندگان ادبیات فارسی
- نویسندگان تاریخ ایران کمبریج
- نویسندگان دانشنامه اسلام
- نویسندگان دانشنامه ایرانیکا
- نویسندگان مرد اهل ایران