علی جلوه
این مقاله، علی جلوه، اخیراً بهواسطهٔ فرایند ایجاد مقاله ایجاد شدهاست. بازبینیکننده در حال بستن درخواست است و این برچسب احتمالاً بهزودی برداشته میشود.
ابزارهای بازبینی: پیشبارگیری بحث اعلان به نگارنده |
خطای اسکریپتی: پودمان «AfC submission catcheck» وجود ندارد.
علی جلوه -متولد (پنجم مهر ماه 1327) زاده اردبیل نویسنده و شاعر ، دانش آموخته ی دانشگاه تهران رشته ی روزنامه نگاری .
جوایز[ویرایش]
برنده داستان های کوتاه کیهان 1353
اشعار[ویرایش]
غروب[ویرایش]
شکست شاخه های آن درخت را
که روز
زیر سایه اش نشسته بود
تا غروب
علی جلوه تابستان 1356
ارغوان[ویرایش]
ای لاله ی شکفته ، در یاد روزگاران
وی آنکه چون تو روئید ، در باغ صد هزاران
یک لحظه جلوه کردی چونان ستاره ی صبح
شد باغ پرشکوفه ، صحرا ستاره باران
در برکه ی نگاهت ، خورشید می شکوفد
چون نسترن به نطع مواج سبزه زاران
هر داغ در دل تو ، گلبرگ آتشینی ست
ای ارغوان پر گل ، از زخم نیزه داران
در پرده ی خیالم تنها تو ماندگاری
چون لاله های پرپر در یاد داغداران
ای ابر پرسخاوت ، برخیز و گریه سرکن
کز بارش تو صحرا ، شوید تن از غباران
زیباترین طلوعم ، باز آ ،که با تو جاریست
در فصل برگریزان ، عطر خوش بهاران
دیدار کن خزان را در شرق پرستاره
تا بشکفد به مغرب ، ماه امیدواران
بگذار تا بمیرم ، سر در رهت نهاده
شاید ، دوباره گیرم جان در کنار یاران
از : غزل های شاعران امروز از صدر مشروطه تاکنون
انتشارات سنائی 1377
شعرهای جهان سومی[ویرایش]
خموشی و ساکت و مبهوت و حیران
به فکر سرزمینی درد خیزم
مردد چون جهان سوم اکنون
میان برزخ صلح و ستیزم ...
جنگ[ویرایش]
شای بند بند تو هنر ایستادگی
ای روز، روز تو همه روشن همه سپید
ای آیه آیه های تو شعر مقاومت
وی سوره سوره های تو آزادی و امید
ایران بپای خیز[ویرایش]
برخیز و با طلوع سحر شعله برفروز
ای خاستگاه گرمی شور و شراره ها
با خون وضو گرفته و با عزم راستین
دل بسته ام به فتح تمام ستاره ها
انتشارات سنائی 1377
جلوه های خون[ویرایش]
انتشارات دارالنشر قم سال 1363
اشعار پراکنده[ویرایش]
اشعار دیگر که در روزنامه جمهوری اسلامی ،روزنامه کیهان ،فردوسی و مجله ادبی کلک به چاپ رسیده اند.
رمان ها[ویرایش]
زنبق های کبود- انشارات جاجرمی چاپ دوم تهران 1383 .
راهیان - انتشارات هدایت تهران 1361
قصه پردازی ها[ویرایش]
زن و زندگی ، رادیو ایران
طبقه بندی و نقد و بررسی زنبق های کبود[ویرایش]
جواد خردمند[ویرایش]
سر دبیر مجله ادبی کلک
نویسنده اصلاً موظف نیست چیزی بنویسد که خواننده حتماٌ بفهمد.
دکتر کمال الدین شفیعی[ویرایش]
خانه تئاتر ایران - تهران – 1383
کار جلوه در ذهن من شعر گل سرخی را تداعی میکند، من در کجای زمین ایستاده ام این سرگشتگی ، جستجو ، یافتن و نیافتن در سیر تاریخ در واقع نویسنده را می کشاند به جریان هایی که اگر آدم آشنا نباشد در آن می ماند.
آن چیزی که برای من در این داستان مهم بود ، مقوله روایت است که روایت بسیار زیبایی دارد. در داستان مونتاژی موازی وجود دارد در نقطه ای بریده میشود و به حال میرسد و از حال به آینده سیر میکند و میرود به گذشته ...
یکی دیگر از زیباییهای داستان نام آن میباشد . زنبق های کبود در واقع خیلی نمادین میباشد این خود عنوان بسیار زیبایی میباشد چون همه شخصیت های داستان کبود و زخم خورده هستند.
من این داستان را نماد زن های ایرانی می دانم، این کار چون با مونتاژ موازی کار شده است من خیلی دوست دارم . چون یکی از خوبی های مونتاژ موازی این است که در واقع آدم را وادار به تفکر می کند ..
از دیگر زیبایی های داستان برش های کوتاه و موجز آن بود.
شکل عجیب نمایشی و زبان تصویری که در مقابل من عیان می شد در واقع این زبان کاملاً نمایشی بود به شکل نمایش توصیف کردن متداول است و نمادین .
دیگر از خوبی های این داستان این است که زمینه های تاریخی را بدون شکل شعاری با ذکر تاریخ بیان می کند. همبستگی در داستان وجود دارد در تمامی داستان یک دوره های گوناگونی از زندگی اجتماعی سرزمین ها وجود داشت.
دکتر فرزانه شهفر[ویرایش]
شاعر ، داستان نویس و مترجم
ابتدا خواندن کتاب برایم سخت بود ، این کتاب پرجاذبه است و به زبان بیان و کششها نزدیک ، سخت است از لحاظ پیدا کردن پوشیدگی در اثر ، در این اثر تم هایی وجود دارد که عبارتند از : مبارزه ، جستجو ، انتظار و سرگردانی ...
مبارزه: مبارزه وجود دار و در خیلی از جاهای داستان مبدل به جنگ میشود و بعد خود جنگ ظاهر میشود. با توجه به این که مکان ایران است و اسامی به کار رفته ایرانی میباشد مکان در اینجا میتواند دنیا باشد، چرا که این تم ها برای تمام بشریت می باشد.
جستجو: این جستجوها همه جایی میباشند و از ویژگی های انسان می باشد. در این داستان انسان همیشه در جستجو است و دنبال خیلی چیزها.
حس کردن جهان در این داستان که باعث راه گریز آدمهای این اثر میباشد. آمیختگی نژادها در این داستان وجود دارد تفکیک نکردن واقعیت از رویا که در آن قدم می زنیم البته صرف نظر از واقعیت ها که میتواند کاملاً عینی باشد. استفاده از سمبل های زیاد که همین فضای داستان را غمگین میکند. کبوتر و گربه که یکی از سمبل هایی است که باید بر روی آن تأکید کرد که فکر نمی کنم نویسنده بدون غرض آن را مطرح کرده باشد، گربه که نماد وطن است و در عین حال حرکت میکند ، چرا همیشه کنار گلدان های خالی و جعبه های خالی می نشیند؟ گربه میتواند همه دنیا باشد. دنیایی که حرکت میکند. در مورد زبان کتاب که نزدیک بودن به زبان شعر در بعضی جاها تکنیکی انجام شده و دلنشین می باشد. اثر یک اثر ضد جنگ است.
فریده مرادی[ویرایش]
شاعر ، نویسنده و مترجم
در ساختار داستان که براساس گفتگوهای درونی است و تسلط زبان عامیانه به خصوص لهجه تهرانی ، تمام گفتگوها و حوادث از زبان راوی است .
از نظر محتوا، ارتباط بین زبان ذهنی و رویا و خود محتوا که درگیر یک گمشدگی که در جستجوی عشق است در تلاطم است با دوران سرشار از فاجعه هایی چون جنگ ، مرگ ، زندان ، آوارگی ، پناهندگی ، تبعید و ... که در این داستان وجود دارد. در این داستان عشق چهره مشخصی ندارد.
قائم مقامی[ویرایش]
منتقد ادبی
در این اثر بحث عشق نیست ولی تمام کنش و واکنش روی عشق استوار است ، داستان کشش زیادی دارد ، بار داستان بر روی دیالوگها گذاشته شده است و نکته جالب اینکه در این رمان یا داستان بلند یک تراژدی به معنی واقعی کلمه شکل می گیرد. در این اثر با بیان تصویر مواجه هستیم که باید ما را رهنمون کند که جهان را بفهمیم بحث پذیرش نسبت به بحث عدم شناخت یعنی نمی توانیم بفهمیم چون نمی دانیم از کجا شکل میکیرد. در این داستان با توجه به اینکه راوی توضیح می دهد ولی خواننده را رهنمون نمی کند.
حسن صانعی[ویرایش]
شاعر
به نظر من نقد داستان بسیار کار زیبایی می باشد ، اولین چیزی که در مورد این کتاب می توان بگویم این است که مرا بسیار حیرت زده کرد. ساختار داستان سیال ذهن است.
دکتر مسعود تهرانی[ویرایش]
جامعه شناس
این رمان جاذبه دارد. ساختار آن سیال ذهن است و ساختاری دو گونه دارد، بخش اول جنگ کم رنگ میشود و بخش دوم عشق که ملموس است. شخصیت ها در این داستان محوریت دارد ، اثر زیبایی است ، بسیار .
This article "علی جلوه" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:علی جلوه. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.