غزل ۱۶۳ دیوان شمس
دیوان شمس دیوان شمس تبریزی | |
---|---|
نگارگری متعلق به حدود ۱۵۰۰ م دربردارندهٔ غزلی از دیوان شمس | |
نویسنده | مولوی |
تاریخ نشر | سدهٔ هفتم ه.ق و پس از آن |
موضوع | ادبیات غنایی |
سبک | عراقی |
زبان | فارسی |
سری | غزل فارسی |
نوع رسانه | کتاب |
از سلسله مقالات دربارهٔ |
سرگذشت • شب عروس |
آثار |
مثنوی معنوی • دیوان شمس • فیه ما فیه • مجالس سبعه • مکتوبات • هزلیات |
دیـگر |
|
غزل ۱۶۳ دیوان شمس (انگلیسی: Rumi's ghazal 163)، این غزل حاکی از هیجان مولانا برای دیدار شمس تبریزی است.
اشاره غزل[ویرایش]
سلطان ولد به فرمان پدر برای آوردن آن صنم گریزپا ساز سفر کرد تا در دمشق شمس الدین را دریافت و پیغامهای پر سوز و گداز عاشق هجران دیده را به لطف تمام به گوش معشوق بیپروا رسانید. دریای مهر شمس جوشیدن گرفت و گوهرهای حقائق و معارف بر سلطان ولد افشاند و خواهش مولانا را پذیرفت و عازم قونیه گردید (سنه ۶۴۴).[۱] [۲][۳]
غزل شماره ۱۶۳[ویرایش]
بروید ای حریفان بکشید یار ما را | به من آورید آخر صنم گریزپا را | |
به ترانههای شیرین به بهانههای زرین | بکشید سوی خانه مه خوب خوش لقا را | |
وگر او به وعده گوید که دمی دگر بیایم | همه وعده مکر باشد بفریبد او شما را | |
دم سخت گرم دارد که به جادوی و افسون | بزند گره بر آب او و ببندد او هوا را | |
به مبارکی و شادی چو نگار من درآید | بنشین نظاره میکن تو عجایب خدا را | |
چو جمال او بتابد چه بود جمال خوبان | که رخ چو آفتابش بکشد چراغها را | |
برو ای دل سبک رو به یمن به دلبر من | برسان سلام و خدمت تو عقیق بیبها را |
منابع[ویرایش]
- ↑ بدیع الزمان فروزانفر، زندگانی مولانا جلال الدین محمد (مولوی)، زوار - تهران، چاپ: پنجم، ۱۳۶۶.
- ↑ مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی)، دیوان کبیر شمس، طلایه - تهران، چاپ: اول، 1384.
- ↑ عبد الباقی گولپینارلی، توفیق سبحانی، مولانا جلال الدین (گولپینارلی)، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی - تهران، چاپ: سوم، ۱۳۶۳.
This article "غزل ۱۶۳ دیوان شمس" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:غزل ۱۶۳ دیوان شمس. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.