فاطمه امینی
در بیطرفی این مقاله اختلافنظر وجود دارد. (آوریل ۲۰۱۸) (چگونگی و زمان حذف پیام این الگو را بدانید) |
لحن یا سبک این مقاله بازتابدهندهٔ لحن دانشنامهای استفادهشده در ویکیپدیا نیست. (چگونگی و زمان حذف پیام این الگو را بدانید) |
این نوشتار به هیچ منبع و مرجعی استناد نمیکند. (آوریل ۲۰۱۸) |
فاطمه امینی اولین زن کشته شدهی سازمان مجاهدین خلق بود. وی که به دلیل تحمل شکنجههای فراوان در زیر شکنجه جان باخت، بعنوان الگوی زنان مجاهد شناخته شد و نماد ایستادگی و وفاداری به سازمان و همرزمانش بود.
زندگی[ویرایش]
فاطمه امینی در مشهد و در خانواده ای مذهبی متولد شد. وی زندگی مبارزاتی خود را از سال ۱۳۴۱ وقتی که در دانشکده ادبیات مشهد مشغول تحصیل بود آغاز کرد و در سال ۱۳۴۳ از دانشگاه فارغالتحصیل شد و به تدریس ادبیات در دبیرستانهای دخترانه مشهد مشغول گردید. در همان دانشگاه «انجمن اسلامی بانوان» را تشکیل داد و در آن با سایر دختران دانشجوی عضو انجمن، قرآن و کتب عقیدتی میخواندند. در سال ۴۹ با منصور بازرگان (که از اعضای کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق بود) ازدواج کرد و مجبور شد از مشهد به تهران بیاید. او بعد از ازدواج بطور رسمی وارد سازمان مجاهدین خلق شد. دو سال بعد که همسرش منصور بازرگان دستگیر شد وی معلمی را رها کرد و صرفاً به مبارزه روی آورد. فاطمه امینی در سه سال از ضربه سال ۵۰ تا بازداشتش در سال ۵۳ یکی از اصلیترین سازمان دهندگان خانوادههای مجاهدین زندانی بود.[۱] وی در تابستان ۵۳ زندگی مخفی خود را شروع کرد. او همچنین در ملاقات با زندانیان مجاهد، یک عامل مهم انتقال و رد و بدل اخبار جنبش میان داخل زندان و بیرون زندان بود. در چند مورد نیز بررسیها و شناساییهایی در مورد امکان فرار از زندان بهعمل آورد که به نتیجه نرسید. فاطمه امینی ضمن تماسهای گستردهای که با خانوادهها داشت در مدت کوتاهی توانسته بود امکانات پشت جبهه تازه و وسیعی برای سازمان فراهم سازد که تأثیر بهسزایی در تثبیت و رشد سازمان مجاهدین در شرایط بعد از ضربه شهریور ۵۴(تغییر ایدئولوژی اسلامی سازمان به مارکسیست) داشت. فاطمه یکی از معدود کسانی بود که با تغییر ایدئولوژی در برابر مارکسیست مقاومت کرد و با توجه به اینکه فردی بسیار مذهبی بود، منتقد جدی تغییر ایدئولوژی بود. فاطمه سرانجام در اسفند ۱۳۵۳ بر سر یک قرار لو رفتهای که با یکی از سمپاتهایش داشت دستگیر و روانه زندان شد.[۲]
زندان و شکنجه[ویرایش]
فاطمه به دلیل اینکه حاضر نمیشد در بازجوییها حتی کوچکترین اطلاعاتی را لو بدهد، تحت شدیدترین شکنجهها و سوختگی قرار گرفت. دکتر سیمین صالحی همسر بهرام آرام و از اعضای سازمان که با فاطمه همبند بود در خاطراتش آورده: "فاطی (فاطمه امینی) روح والایی داشت، همه عشق بود و عاطفه، بچهها را تکتک با تمام قلبش رفیقانه میپرستید… فاطی میگفت که خودش پیش از پیوستن به مبارزه مسلحانه، از شکنجه وحشت داشته و به همه میگفته «چیزی جلوی من نگین که زیر شکنجه طاقت نخواهم آورد.» اما حالا پر از اطلاعات بود… به فاطی گفتم باید راه برود وگرنه خون توی رگها لخته میشود. وسایل پانسمان و مسکن و آنتیبیوتیک خواستم به سرعت همهچیز را آوردند. قیچی، چاقوی تیز جراحی، داروی مسکن و… همه آن چیزهایی که یک لحظه هم دست زندانی نمیدهند. مات مانده بودم. فکر کردم پرستاری، نگهبانی، کسی مراقبت خواهد کرد. اما هیچکس نبود. همه چیز را داده بودند دست من. با آن قرصها میشد به آسانی خودکشی کرد. من از زمان دستگیریام دو بار سابقه خودکشی داشتم. اما جای این فکرها نبود. اول باید زخمها را پانسمان میکردم. فاطی را چرخاندم روی شکم. وقتی باندها را از روی لمبرِ سوختهاش برداشتم، خشکم زد. به زخمها نگاه میکردم و تمام بدنم میلرزید. خیلی سوختگی دیده بودم؛ دختر پانزده سالهای که خودسوزی کرده بود و از گردن به پایین همهجایش سوخته بود، کارگرهایی که در کارخانه میسوختند و به بیمارستان سینا میآوردند، اما زخمهای فاطی چیز دیگری بودند، دلخراش بودند. عمیق و قرمز و برشته بودند. سوختگی درجه سه. یک مشت آدمِ رذلِ جنونزده او را تا سر حد مرگ شکنجه کرده بودند… حالا که در برابر مقاومت فاطی شکست خورده بودند میخواستند حالش را خوب کنند تا دوباره او را شکنجه کنند." فاطمه در حفظ اطلاعات سازمان بسیار وفادار بود بطوریکه یکبار که از بیمارستان برگشته بود به منوچهری بازجوی ساواک گفته بود: "شماها هنوز این را نفهمیدهاید که اگر من میخواستم حرف بزنم و این حسابها را بکنم، این همه شکنجه را تحمل نمیکردم و همان موقع که سالم بودم بچهها را لو میدادم. میخواهید همرزمانام را معرفی کنم تا شما آنها را هم مثل من شکنجه کنید؟!"[۳]
مرگ[ویرایش]
فاطمه امینی سرانجام در ۲۵ مرداد سال ۵۴ در زیر شکنجه کشته شد.
This article "فاطمه امینی" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:فاطمه امینی. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.
This page exists already on Wikipedia. |