فهرست نامهای لری
از EverybodyWiki Bios & Wiki
فهرستی از نامهای زبان لری
که برای نامگذاری افراد بهکار گرفته میشوند. این نامها ریشهٔ لری دارند.
نامهای دخترانه[ویرایش]
الف[ویرایش]
- آبادا (همراه مادر)
- آرزی (آرزو، نام محلی در بختیاری)
- آراستین (آراسته)
- آرمی (آرامش و آسایش)
- آساره (ستاره)
- آستارا (ستارگان)
- آستاره (ستاره)
- آفیردا (آفریده مادر)
- آلمیت (عشوه، غمزه)
- اَرتین (معطر، خوشبو)
- اَرتینه (معطر، خوشبو)
- اَرسین (اشک آلود، گل لاله واژگون)
- اِسپی (سفید)
- اِلال (استراحت)
- اَلمان (خوش قد و هیکل، نام شعر و آهنگی مشهور)
- اُلمان (خوش قد و هیکل، نام شعر و آهنگی مشهور)
- ایما (ما)
ب[ویرایش]
- بئلا (بگذار بماند، ماندگار و پایدار)
- بادل (باب دل، پسند)
- بازا (رقصنده، خوش رقص)
- باندو (پرنده)
- بانده (پرنده)
- باوینه (بابونه)
- برچا (درخشان)
- برچین (درخشان)
- برفین (همچون برف سپید)
- برفینه (سپید، همچون برف)
- برمین (همچون برکه، همچون دریاچه)
- برمیم (موم و عسل معطر)
- بسد (مرجان، صدف)
- بشتار (آرزومند)
- بلئوا (درخشنده)
- بَهی (عروس، تلفظ چهارلنگی بهیگ است.)
- بلا (گمشده، ناپیدا)
- بلازا (شعلهور)
- بلازه (شعله آتش)
- بلال (معشوق و دلبر، یکی از ترانهها و افسانههای مردم بختیاری)
- بلیوا (درخشنده)
- بننا (گردن بند، نوعی از زینت آلات)
- بنیا (پیشواز، پیشرو)
- بودل (عزیز و جانی، در موقع ناز به بچه گویند)
- بِهی (عروس، تلفظ دیگر بهیگ است.)
- بیتلا (بانوی طلایی)
- بیلال (همان بلال، معشوقه افسانهای.)
- بیناش (نمود، جلوه)
پ[ویرایش]
- پرپین (متبرک، افسون)
- پرچین (پاک و پاکیزه)
- پرشتوک (پرستو)
- پرکین (همچون جوانه)
- پرگین (همچون جوانه)
- پرناک (نوزاد پرنده آماده پرواز، جوان برومند و بالغ، دور افتاده و مهجور)
- پرناکی (نوزاد پرنده آماده پرواز، جوان برومند و بالغ، دور افتاده و مهجور)
- پرونا (پرورنده، پرورشگر)
- پروند (پرتو)
- پریز (ستارگان خوشه پروین)
- پریش (آشفته حال)
- پشا (جهیزیه عروس)
- پلا (گیسوان)
- پورا (آرام، باقرار)
- پورن (گیسوی گندم)
- پوره (پردهای از حریر نازک)
- پیگول (ابزاری زینتی)
- پینه (پونه)
- پیا (ژرفا، عمق)
ت[ویرایش]
- تئنا (تنها)
- تاوینا (برابر، همسان، میزان)
- ترال (زیبا و شاداب، لعبت)
- ترنا (گیسوان)
- ترنه (گیسو)
- توتای (گونهای رقص بختیاری)
- تشی (آتشی، لاله سرخ)
- تمتی (پاک، مقدس، نام افسانهای مشهور در ادبیات بختیاری)
- تنشا (تندرست)
- تنا (بافنده، قالی باف)
- تنگس (درختچهای است)
- تنازا (تندرست)
- تورک (ستارهای از ستارگان هفت برادران)
- توروک (ستاره، دانه انگور)
- توهی (تیهو، نوعی پرنده)
- تویسه (قطره باران، نرمه باران)
- تهنا (تنها)
- تیتک (پرندهای که شبها میخواند)
- تیتیا (سرمه)
- تیدا (چشم مادر)
- تیدره (تمشک وحشی)
- تیدری (تمشک وحشی)
- تیریشنا (چشم روشن)
- تیریکه (دانه انگور)
- تیریک (دانه انگور)
- تیفه (جوانه گندم و جو، جوانه گیاه)
- تیکال (چشم سبز)
- تیلا (عصای دست)
- تیمه (نهال، نشاء فتنه)
- تینا (تنها، بافنده دختر)
- تینا (درهای در شمال مسجد سلیمان)
ج[ویرایش]
- جانه (عزیز جانی)
- جانی (عزیز جانی)
- جَوان (زیبا)
- جِوان (زیبا)
- جوانی (زیبایی)
- جوردا (همچون مادر)
- جورگین (همچون جان)
چ[ویرایش]
- چرا (چراغ)
- چرام (چراغ من، روشنایی من)
- چِگا (کوه کوچک و کم ارتفاع)
- چوپی (رقص گروهی بختیاریها)
- چویل (گیاهی خوشبو)
- چیتلا (چون طلا)
- چیدا (همچون مادر)
- چیروز (مانند روز، مانند آفتاب)
- چیگل (همچون گل)
- چیلان (کوهی در بختیاری)
- چیمه (همچون ماه)
- چینا (بافنده، بانوی هنرمند)
- چیدن (مکانی سرسبز در جنوب بختیاری)
- چم (شبنم)
- چرین (کوه چری یا چرین که همیشه مهآلود است.)
- چیا (کوه کوچک و کم ارتفاع)
خ[ویرایش]
- خاتی (خاتون)
- خاتین (خاتون)
- خشین (خوب، نیکو)
- خوشلار (خوش تن، خوب تن)
- خیفی (حیف از او، عالی، ارزشمند)
د[ویرایش]
- دالاله (گرفتار، معطل)
- داینی (معشوقهای افسانهای، شعر و آوازی مشهور)
- دردا (دختر مادر، عزیز مادر)
- دُرگل (گل دختر)
- درناز (دختر نازنین)
- درنازه (دختر نازنین)
- دروا (تندرست، سالم)
- درهیل (دختر بور و بلوند)
- دریا (دریا)
- دستینه (النگو، نوعی زینت آلات)
- دوات (عروسی)
- دلا (نام کوهی در مرکز بختیاری)
- دلسپه (مهربان و دل پاک)
- دلسپی (مهربان، دل پاک)
- دلسپید (مهربان و دل پاک)
- دلشا
- دلناده (آسوده، مطمئن)
- دلناها (آسوده، مطمئن)
- دلنها (آسوده، مطمئن)
- دلواگِر (تصرف کننده قلبها)
- دلی (آفتابگیر)
- دلدار (شجاعدار)
- دنا (کوهی در جنوب و سرحد بختیاری)
ر[ویرایش]
- ردگل (مطلا)
- رشتال (زیبا، خوش قد و قامت)
- رشمه (نقش چهارگوشه با طرح کنگرهای در بافتههای بختیاری)
- رشمی (زرد موی، بور و بلوند)
- رشنه (محبت، حمایت)
- رشین (زرد موی و زیبا، بور و بلوند)
- روشنا (روشن)
- ریشنا (روشن)
ز[ویرایش]
- زدا (برای مادر، متعلق به مادر)
- زرنا (گردن بند، نوعی زینت آلات)
- زله (ستاره، ستاره کاروانکش، ستاره سحر)
- زیلا (مکان و طایفهای چهارلنگ)
س[ویرایش]
- سارا (زن جا افتاده)
- ساره (زن جا افتاده)
- ساوا (کوچک و معصوم)
- ستین (تکیهگاه، ستون)
- سرتی (به روی چشم)
- سرتیم (به روی چشمانم)
- سزا (شایسته)
- سلبی (سروین، همچون سرو، نامی رایج)
- سنا (گیاهی است)
- سورگُل (گل سرخ)
- سِرو (آواز غمگینانه لُری که جمعی خوانده نمیشود و هر بختیاری در تنهایی زمزمه میکند.)
ش[ویرایش]
- شئوار (افتاده، سر به زیر، مراد لاله واژگون است)
- شارا (هلو)
- شاراز (پرندهای شبیه کبوتر)
- شاره (نامی رایج)
- شاشا (نامی رایج)
- شایی (شادی)
- شتی (گندم با گیسوان بلند)
- شرمو (باشرم و حیا)
- شرمین (باشرم و حیا)
- شِریلار (شیرین اندام)
- شِرین (شیرین)
- شکیم (شگون)
- شلا (نام منطقهای در شمال مسجد سلیمان)
- شلال (بلند بالا، کشیده قد)
- شِلامه (نقشی در بافتههای بختیاری)
- شمال (بادی فرحانگیز و خوش و خنک)
- شمل (زیبا، دوست داشتنی)
- شمنا (آشوبگر)
- شمه (نقشه، توطئه)
- شمی (نام محلی در جنوب بختیاری و یکی از مراکز تمدن در بختیاری)
- شنته (آشفته)
- شندار (نازدار)
- شندر (ناز دختر)
- شندلار (ناز بدن)
- شندی (نازدار، عشوهگر)
- شندین (نازدار، عشوهگر)
- شندینه (نازدار، عشوهگر)
- شنگه (تمشک)
- شولیل (در وصف معشوق گویند)
- شروا (آغاز)
- شوی (همچون شب)
- شوین (همچون شب)
- شیکیم (شگون)
- شیلی (همچون جوانه، همچون شاخه بلند، بلند قامت)
- شیلین (بلند قامت)
- شیلینه (بلند قامت)
- شینبار (دشتی زیبا در بختیاری)
- شیوار (افتاده، سر به زیر، مراد لاله واژگون)
- شهری (گل رُز)
- شهرین (گل رُز)
- شاردین (منطقهای در جنوب بختیاری از نخستین نقاط کشف نفت)
غ[ویرایش]
- غزال (بره کوچک و قشنگ، معشوق)
ف[ویرایش]
- فرخه (نامی رایج)
- فرشتوک (مانوس، انس گرفته، پرستو)
- فرناک (نوزاد پرنده آماده پرواز، جوان برومند و بالغ، دور افتاده و مهجور)
- فرنال (نوزاد پرنده آماده پرواز)
- فرنگ (ادب و هنجار)
- فرهبا (فراوان باد)
- فرهمی (گیسو پریشان)
- فرهناز (پرناز و عشوه)
- فاش (شکوفه، شکوفه کُنار یا سدر)
ک[ویرایش]
- کارنل (زلف)
- کرنجمی (آن که موی مجعد دارد)
- کروک (انار کوچک)
- کموتر (کبوتر)
- کنجمی (آنکه موی مجعد دارد)
- کوچیر (کوچک، ظریف)
- کیکم (درختی است)
- کینو (نام کوهی در مرکز بختیاری)
- کیون (مژدگانی)
گ[ویرایش]
- گرئوا (گریان، گل لاله واژگون)
- گرچی (النگو)
- گریوا (گریان، گل لاله واژگون)
- گریوه (گریه)
- گلاره (مردمک چشم)
- گلاله (مردمک چشم)
- گلر (بچه ماهی)
- گلگریو (گل گریان، لاله واژگون)
- گلین (آتشین، اخگری)
- گوشار (نقشی در بافتههای بختیاری، گوشواره)
- گرانه (پیوسته، همیشگی)
ل[ویرایش]
- لئزار (آرام، باقرار)
- لازا (نشان، خال، علامت)
- لازار (آنکه خال یا نشان بر تن دارد)
- لازه (آنکه خال بر صورت دارد، آنکه نشان بر تن دارد)
- لازی (آنکه نشانی بر روی یا تن دارد)
- لازین (آنکه خال یا نشان بر تن دارد)
- لال (گُل، هموار و موزون)
- لالا (آواز لالایی، گُل)
- لالی (نام شهر و دشتی در شمال مسجد سلیمان، از نخستین نقاط کشف نفت)
- لرکا (درخشان)
- للی (نوعی گل)
- لیزار (آرام، باقرار)
- لیلی (همچون لیل، پرندهای سفید رنگ و ظریف)
- لیلیفر (نیلوفر)
- لیمون (لیمو)
- لیمی (لیمو)
- لیلانه (گونهای رقص)
- لینا (نام دیگر لالی، شهر و دشتی در شمال بختیاری، از نخستین نقاط کشف نفت)
م[ویرایش]
- مارو (دختر)
- مرزنگ (مژه)
- مرغا (چمنزار، نام بسیاری از محلها در بختیاری)
- مروا (گمان، تصور، توان)
- مارکا (روستایی در جنوب بختیاری)
- ماماتین (منطقهای نفتخیز در جنوب بختیاری، از نخستین نقاط کشف نفت)
- مرواری (مروارید)
- مری (بلندی، برجستگی)
- مژو (شیرین بیان)
- ملال (آرامش، خواب، درختی گرمسیری با پوست قرمز عنابی)
- مَلی (گیاه شیرین بیان)
- منتی (درون چشم، عزیز و جانی)
- مِندال (بره کوچک و شیرخواره، ظریف و دوست داشتنی)
- مندیر (منتظر، معطل)
- مهتک (قطره ماه)
- میرواری (مروارید)
ن[ویرایش]
- نارین (همچون انار، سرخ روی و شاداب)
- نارینه (همچون انار، سرخ روی و شاداب)
- ناردنگ (دانه انار)
- نازار (پرناز و عشوه)
- نازدار (پرناز، نازنین)
- نازک (ظریف، دقیق)
- نازکه (ظریف)
- نازلو (ناز پرورده)
- نازه (نازنین، شاخه نورس)
- ناسا (بهانه)
- نالا (نالنده، غمگین)
- نرمین (ظریف، لطیف)
- نژار (زیبا، نازدار)
- نژدار (زیبا، نازدار)
- نسا (سایهسار، سایه)
- نسادا (سایه مادر)
- نسار (سایهسار، سایه)
- نسه (سایه)
- نسهدا (سایه مادر)
- نشمین (پرناز)
- نغمه (غمزه، عشوه)
- نمونا (ناز و ادا)
- نمهنا (ناز و ادا)
- نوار (نوین، تازه)
- نورند (شاخه نورسته)
- نوشا (باد بهاری)
- نوشه (باد بهاری)
- نوشهوال (باد بهاری)
- نوشیل (تازه جوان، جوانه و شاخهای که بردمیده باشد)
- نولار (تازه اندام، شاداب تن)
- نیار (شوق و ذوق، انتظار و دلتنگی)
- نیستر (نامی رایج)
- نیمول (لیمو)
و[ویرایش]
- وادیر (دور، مهجور)
- وانیا (پیشواز، پیشرو)
- وایه (آرزو)
- وُرجا (پسندیده، شایسته)
- وَرجا (پسندیده، شایسته)
- وشن (باران یا برف تند، بارش)
- ونو (بانو)
ه[ویرایش]
- هرسین (اشک آلود، لاله واژگون)
- هلیک (صاف و صیقلی، مرتب و منظم، لطیف)
- هلیل (صاف و صیقلی، مرتب و منظم، لطیف)
- همدا (هم سن و سال)
- هنا (آواز و صدا)
- هنار (انار)
- هنده (خنده)
- هنه (خنده)
- هندا (خندان)
- هنس (نفس)
- هوار (آهسته، امن)
- هوشین (خوشهای)
- هیرمی (گلابی)
- هیرمو (گلابی)
- هیلدر (دختر بور و بلوند)
- هیله (ظریف، زیبا، آنکه موی بور دارد)
- هیلی (هلو)
- هیرو (گل خطمی؛ گلی که رو به آفتاب میچرخد)
ی[ویرایش]
- یارگل (نامی رایج)
- یاریار (منظومهای عشقی در بختیاری)
نامهای پسرانه[ویرایش]
الف[ویرایش]
- آبام (همراهِ من)
- آرُ (افق، تیغه کوه)
- آرُفته (مجرب، کاردان)
- آرمون (آرزو)
- آرمُن (آرزو)
- آرمی (آرامش و آسایش)
- آرمین (آرزو)
- آرنگ (آهنگ، ناله)
- آزا (سالم و تندرست)
- آزاد (سالم و تندرست)
- آژ (فقیر)
- آستُن (صخره پلکانی)
- آشو (شاهین)
- آلا (کوهی در شمال مسجد سلیمان)
- آلان (بهانه)
- آلنده (گرفتار، مبتلا)
- آچرا (نامی رایج)
- آرپنا (منطقهای و طایفهای بختیاری)
- الاس (الاسوند، طایفهای بختیاری)
- اهول (نوعی سرو که چون به پیری رسد، خودسوزی کرده میمیرد، نام دیگر آن اوول و ابُل است.)
- اَلون (سرگردان، گوشهای محزون از آوازهای بختیاری)
- اُرش (هجوم و حمله)
- اراز (بغض)
- اردی (سپاه، لشگر)
- زار (فقیر، بیچاره)
- ازما (آزمایش کننده)
- استیم (ستون، تکیهگاه)
- اشگار (شکرگزار، سپاسگزار)
- اشنا (شنوا)
- اشتاو (شتاب)
- التاش (صخره)
- اَلمان (نام شعر و آهنگی معروف، عاشق یا معشوقی خیالی)
- اُلمان (نام شعر و آهنگی معروف، عاشق یا معشوقی خیالی)
- اَلَو (عقاب)
- اِلیما (قومی باستانی که در بختیاری میزیستند، پایتخت آنان آیاپیر یا مالمیر بود.)
- اوسین (افسون، دعا)
- ایاس (یاد، خیال)
- ایما (ما)
- ایمانی (خودمانی، از ما)
- ایلوگ (زردکوه بختیاری، هفت ستیغ دارد که به هفتتنان مشهور است که بلندترین آن ایلوگ نام دارد. نام دیگر این قله تیز است.)
- ارمند (منطقهای در جنوب بختیاری)
ب[ویرایش]
- باش
- بازفت (سرزمینی جنگلی و زیبا در بختیاری)
- بئدار (پنهان)
- بئوار (غریب، بیموطن)
- بارِز (منطقهای در بختیاری)
- بازیار (دروگر)
- بامیر (نام یکی از طوایف دیناران)
- باندو (پرنده)
- بانده (پرنده)
- باوا (عزیز)
- باوام (عزیزم)
- باوان (کس و کار، فامیل پدری)
- باوُن (کس و کار، فامیل پدری)
- باهنده (پرنده)
- بایار (دردمند و معیوب)
- بختیار (نامی رایج)
- برار (برادر)
- برام (برادرم، مخفف برارم)
- بردین (سنگی، مقاوم، نام طایفهای از اسیوند)
- بلی (بلوط)
- برفیز (بهمن)
- بروک (پیکر و اندام)
- بروهی (آفرین، مرحبا)
- برمیم (موم و عسل معطر)
- برمین (چون برکه، چون دریاچه)
- بامسیر (طایفهای چهارلنگ)
- بشتار (آرزومند)
- بشگار (سپاسگزار)
- بفا (وفا)
- بنار (بلندی صعبالعبور)
- بندار (گرفتار، منتظر)
- بندال (گرفتار، منتظر)
- بندر (گرفتار، منتظر)
- بندیر (گرفتار، منتظر)
- بنمن (مشهور و پرآوازه)
- بنیا (پیشواز، پیشرو)
- بورنکین (انتظار)
- بهدار (پنهان)
- بهمه (گیاهی که زرد شدنش خبر از پایان بهار میدهد.)
- بیرم (برف و بوران)
- بیوار (غریب، بیموطن)
- بییار (بیدار)
- بلواس (منطقهای در جنوب بختیاری)
پ[ویرایش]
- پاگِر (ماندگار، پایدار)
- پایار (پایدار، مقاوم، همیشگی)
- پرمند (پرتو)
- پاپی (نامی رایج)
- پاپا (نامی رایج - پدربزرگ هم معنی میدهد.)
- پَیا (ژرفا، عمق)
- پرناک (جوان بالغ و برومند، نوزاد پرنده آماده پرواز، دور افتاده و مهجور)
- پرناکی (جوان بالغ و برومند، نوزاد پرنده آماده پرواز، دور افتاده و مهجور)
- پریش (آشفته حال)
- پریوان (دستیار شبان، آنکه گوشه و کنار را پاسبانی میدهد)
- پریوُن (دستیار شبان)
- پشیوان (پشیمان)
- پشیون (پشیمان)
- پیا (مرد، جوانمرد)
- پیار (نوعی گیاه سبک و ظریف که خزان پاییز به آسانی دستخوش آتش و دستاویز باد میشود.)
- پیوار (نوعی گیاه سبک و ظریف که خزان پاییز به آسانی دستخوش آتش و دستاویز باد میشود.)
ت[ویرایش]
- تاپر (تنها، منزوی)
- تاراز (کوهی در مرکز بختیاری)
- تمندر (رودی در شمال بختیاری)
- تاشا (تراشنده، کوهکن، لقب فرهاد کوهکن)
- تاشین (همچون صخره، سخت و مقاوم)
- تاوین (برابر، همسان، میزان)
- تاوینا (برابر، همسان، میزان)
- تنهمی (آدم کارآمد)
- توار (صخره)
- توانی (قدرت)
- تهنا (تنها)
- تیار (کامل، آماده، مهیا)
- تیام (چشمانم)
- تیتُر (تیرانداز)
- تیردار (صیاد)
- تیرش (چشم عسلی، آنکه رنگ چشمش به زردی میزند.)
- تیفون (طوفان، موج)
- تیکلا (آخرین اتابک بختیاری)
- تیگدار (خوش اقبال)
- تیلا (عصای دست، تکیهگاه)
- تیمدار (اصل و نسب دار، اصیل)
- تِینا (تنها، نقشهکش و مدبر)
- تیار (کامل، آماده، مهیا)
ج[ویرایش]
- جِرِنی (خشمگین)
- جورباش (همچون قوش)
- جورگین (همچون جان)
چ[ویرایش]
- چاریار (باهوش، گرهگشا)
- چاوک (گیاهی است)
- چدروا (گیاهی است)
- چرا (چراغ)
- چرام (چراغ من، روشنایی من)
- چزار (آرزومند، حسرت به دل)
- چگا (کوه کوچک و کم ارتفاع)
- چوخا (تنپوش قومی بختیاریها)
- چهراز (نام محل و طایفهای در بختیاری)
- چیگین (همچون جان، عزیز جانی)
- چیا (کوه کوچک و کم ارتفاع)
- چراخان (نامی رایج)
- چیال (طایفهای چهارلنگ)
ح[ویرایش]
- حامین (حمایتگر)
- حیرُن (نامی رایج)
خ[ویرایش]
- خانی (فاخر، محتشم)
- خستین (خسته)
- خوگر (ساکت، باوقار، متین، خوددار)
- خُمکار (لقب اتابکان بختیاری)
- خُشنو (خوشنام)
جستارهای وابسته[ویرایش]
- فهرست نامهای کردی
- فهرست نامهای سیستانی
- فهرست نامهای بکاررفته برای افراد در ایران
- فهرست نامهای مازندرانی
منابع[ویرایش]
- نامهای لری باستانی که بر سنگ نگاره ها حک شده - سپهنا
- اسمهای لری پسرانه - نام فارسی
- اسمهای لری دخترانه - نام فارسی
- نامنامه لری؛ فرهنگ نامهای لری بختیاری - ولات
This article "فهرست نامهای لری" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:فهرست نامهای لری. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.