You can edit almost every page by Creating an account. Otherwise, see the FAQ.

مایکل اسکات (اداره)

از EverybodyWiki Bios & Wiki
پرش به:ناوبری، جستجو


مایکل اسکات
شخصیت اداره
پرونده:MichaelScott.png
استیو کرل در نقش مایکل اسکات
اولین حضور "Pilot"
آخرین حضور "Finale"
ایفاگر نقش استیو کرل
اطلاعات
شغل
  • مدیر منطقه ای داندرمفلین, Dunder Mifflin, اسکرانتن, PA
  • Regional Manager, داندرمفلین Sabre, Scranton, PA (former)
  • Regional Co-Manager, Dunder Mifflin, Scranton, PA (former)
  • Sales Representative, Dunder Mifflin Sabre, Scranton, PA (former)
  • Sales Representative, Dunder Mifflin, Scranton, PA (former)
  • Founder, Michael Scott Paper Company, Scranton, PA (former)
  • Greeter, Men's Wearhouse, Scranton, PA (former)
  • Telemarketer, Lipophedrine Diet Pill Company, Scranton, PA
(former)
خانوادهآقا و خانم اسکات (والدین ،جدا شدند)
جف (ناپدری)
برادر بدون نام
خواهر ناتنی بدون نام
باربارا کویس (مادربزرگ)
لوک کوپر (برادر زاده)
چهار فرزند بدون نام از هالی فلکس
همسرهالی فلکس
ملیتآمریکایی
بر اساس دیوید برنت

مایکل گری اسکات یک شخصیت خیالی در شبکه ان بی سی است که توسط استیو کرل و براساس نسخه انگلیسی برنامه به تصویر کشیده شده‌است. مایکل شخصیت مرکزی این مجموعه است که به عنوان مدیر منطقه‌ای شعبه اسکرانتون یک شرکت توزیع کاغذ عمل می‌کند که به عنوان شرکت

از فصل‌های ۱ تا ۷ شناخته می‌شود. با این حال، او به طور موقت داندر میفلین را برای تشکیل شرکت کاغذ با پم بیزلی و رایان هاوارد در پایان فصل پنجم ترک می‌کند و یک موقعیت مشترک مدیریتی با جیم هلپرت در طول فصل ششم از "نشست" گرفته تا "مدیر و فروشنده" را به اشتراک می‌گذارد. در پایان فصل هفتم، او به نماینده منابع انسانی هالی فلکس پیشنهاد کرد تا از والدین سالخورده خود مراقبت کند و در قسمت خداحافظ مایکل مقام مدیریتی او به اندی برنارد واگذار می شود و در فصل ۹ این مقام به دوایت شروت واگذار شود. او برای کسب ۶ جایزه امی و همچنین برنده جایزه گلدن گلوب نامزد دریافت جایزه امی شد.

بازیگری[ویرایش]

استیو کرل مایکل اسکات را در نمایشنامه دفتر آمریکا به تصویر می کشد

تمام شخصیت‌های سری اصلی برای نسخه آمریکایی تطبیق داده شدند. تریسی مک لوگلین ، برنامه نویس ان بی سی، پل جیاماتی را به تهیه کنندگی بن سیلورمن برای نقش مایکل اسکات پیشنهاد داد ، اما این بازیگر نپذیرفت. همچنین گزارش شد که مارتین شورت، هنک آزاریا و باب ادنکیرک نیز به بازی در این نقش علاقه‌مند هستند. در ژانویه سال ۲۰۰۴، ورایتی، استیو کرل از برنامه معروف کمدی سنترال را با جان استوارت، گزارش کرد. در آن زمان، او در حال حاضر متعهد به کمدی دیگری از شبکه ان بی سی بی سی بود، برنامه (به پا پا گوش کنید). به دلیل موجود بودن "باب ادنکیرک" به عنوان "مایکل اسکات" انتخاب شد و بخشی از طرح ارائه‌شده به مدیران اجرایی ان بی سی بود. با این حال، برنامه (به پا پا گوش کنید) به سرعت لغو شد و به کرل اجازه داده شد که در سریال اداره ایفای نقش کند. ادنکیرک به عنوان مدیر دفتر در این مجموعه ظاهر شد. کرل بعدا اعلام کرد که قبل از امتحان، نیمی از قسمت آزمایشی سریال بریتانیایی را دیده بود از بیم آنکه مبادا از شخصیت پتی ژروه تقلید کند.

اطلاعات شخصیت[ویرایش]

زندگینامه[ویرایش]

مایکل گری اسکات در ۱۵ مارس ۱۹۶۴ در اسکرانتون پنسیلوانیا به دنیا آمد. او از دوران کودکی نسبتا دشوار تنهایی بیرون آمد. مایکل با تحصیلات ابتدایی خود دچار مشکل شده بود، که در "داندر میفلین" نشان داده می‌شود، همانطور که مایکل به کارکنان دوربین می‌گوید که او از کلاس دوم رد شده است. در "روز متنوع"، مایکل ادعا می‌کند که اصالتا انگلیسی، ایرلندی، آلمانی و اسکاتلندی است. او همچنین ادعا می‌کند که "two-fifteenths" آمریکایی اصیل است. او از یک ناپدری، جف، که از او متنفر است، صحبت کرده‌است. در "Nepotism"، معلوم شد که مایکل دارای یک خواهر ناتنی است که ۱۵ سال با او بیگانه بوده‌است. در نتیجه تجدید دیدار، مایکل برادرزاده خود را به عنوان یک کارآموز برای اداره استخدام می‌کند، اما در نهایت با بی‌کفایتی و بی‌ادبی لوک روبرو می‌شود و به کتک زدن او در مقابل دفتر خاتمه می‌دهد و باعث می‌شود که لوک به گریه بیفتد و دست از کار بکشد.

در قسمت "دختر خود را به روز کار ببرید"، مایکل این ادعا را می‌کند که او یک ستاره برنامه کودک به نام Fundle Bundle است؛ با این حال، روشن می‌شود که او به سادگی در نمایش به عنوان یکی از بسیاری از کودکان مهمان ظاهر شده‌است. در ضبط موسیقی قدیمی، او در مورد آنچه که در زمان بزرگ شدن او می‌خواست، صحبت می‌کند:" میخواهم ازدواج کنم ، ۱۰۰ فرزند داشته باشم، بنابراین می‌توانم ۱۰۰ دوست داشته باشم" در حالیکه هیچ یک از کارکنان نمی‌توانستند بگویند که دوست او هستند. مایکل در کالج شرکت نکرد و تمام شهریه خود را در یک طرح هرمی از دست داد.

مایکل در دهه 1990 در داندر میفلین به عنوان فروشنده شروع به کار کرد. دوایت در صحنه حذف شده در قسمت " The Coup " به دلیل کسب جوایز پیاپی برای بهترین فروشنده ، از وی تقدیر کرد. در قسمت " دو هفته " ، او ادعا می کند که نیمی از مشتری مشتری شعبه اسکرانتون را به دست آورده است. در قسمت " مشتری " ، او مدیر سابق خود ، یان لوینسون-گولد را تحت تأثیر قرار می دهد که به تنهایی مشتری های مهم را با استفاده از روشهای تا حدودی غیرمستقیم و غیر معمول به دست می آورد. هر دو پم هالپرت و رایان هوارد از تماشای او در فروش و مذاکره درباره قراردادهای خود هنگام کار در شرکت مایکل اسکات کاغذ تحت تأثیر قرار گرفته اند. حتی جیم هالپرت اعتراف می کند که او ممکن است هرگز به اندازه مایکل به یک فروشنده خوب تبدیل نشود.

در طی یک مکالمه صادقانه در قسمت "آتش" ، مایکل به رایان می گوید که او به یک فروشنده تبدیل شده است چون او عاشق این است که دوستان جدید پیدا کند. وی پس از اینکه در سنین جوانی به عنوان مدیر منطقه ای معرفی شد ، همچنان روابط مربوط به کار را به عنوان روابط دوستانه و شخصی در نظر می گیرد. وی این مشکل را اذعان می کند چون همکارانش در سلسله‌مراتب کاری پایین‌تر از او هستند. به نظر می‌رسد که او روابط کمی در خارج از دفتر دارد.

مایکل در تعامل با شخصیت های دیگر ، کم عمق ، سرکش ، نادان و بی اطلاع از هنجارهای اساسی اجتماعی است. او تمایل دارد که اهمیت خود را در چشم همکاران خود دست‌بالا بگیرد و نمی‌تواند درک کند که چرا آن‌ها شور و شوق او را به بهره نمی‌برند. مایکل معتقد است که یک دفتر باید "مکانی باشد که رویاها به حقیقت می‌پیوندند".

او به شرکت وفادار است و هنگامی که فکر می کند مشکلی ایجاد کرده است صادقانه سعی می کند به کارمندان خود کمک کند. مایکل 9،686،000 دقیقه در داندر میفلین بوده است (به عنوان "آخرین دونالد مایکل") ، این بدان معنی است که وی از 6 مه 1992 در آنجا کار کرده است.

تمایل دائمی مایکل به مرکز توجه اغلب در رفتار خودخواهانه تجلی می یابد. به عنوان مثال ، هنگامی که پای خود را در " آسیب دیدگی " می سوزاند ، انتظار دارد پم و رایان با وجود اغتشاش جدی تر دویت ، نیازهای او را بطرف کنند. وقتی به " عروسی فیلیس " دعوت شد ، فرض می کند که مشارکت وی نقطه برجسته این مراسم خواهد بود. او فرض می‌کند که مشارکت او نقطه اوج مراسم خواهد بود. او در حالیکه توسط پدر مسن فیلیس مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد، در نهایت او را از پذیرش کلا محروم می‌کنند. تمایل او به دوست داشتن اغلب باعث می‌شود که او تصمیمات عاقلانه‌ای نداشته باشد و بدون در نظر گرفتن عواقب و پیامدها ، آن را انجام دهد. به نظر می‌رسد که مایکل بر لحظه‌های همدردی و نزاکت به او توسط همکارانش (بیشتر از جیم)تاکید کرده و از اهمیت آن‌ها برای جبران تنهایی خود استفاده می‌کند.

مایکل با توجه به امور مالی خود بی مسئولیت است و در یک مقطع آنقدر بدهی دارد که مجبور است شغل دوم را به عنوان telemarketer به عهده بگیرد . اسکار نمودار عادات خرج مایکل را تهیه می کند و او را به دلیل خرج کردن زیاد در چیزهایی که "هیچ کس به آن احتیاج ندارد" مانند مجموعه های سحر و جادو و تجهیزات حرفه ای ماهیگیری ، راهنمایی می کند. سرانجام ، مایکل مجبور می شود ورشکستگی را اعلام کند (که فکر می کند فقط ایستادن و فریاد زدن است "من اعلام ورشکستگی می کنم!") )

به خاطر فقدان عقل سلیم او، (مایکل)می‌تواند در برابر سو استفاده قابل‌توجه از همسالان خود مقاومت کند و اغلب مورد تمسخر قرار می‌گیرد. او در هنگام ستم به خطا می‌رود و واکنش او اغلب نامتناسب با آسیب است. به همین ترتیب، هنگامی که او قصد توهین کردن به مردم را داشت، عذرخواهی خواهد کرد. مشهورترین نمونه از "شکار غیر همجنس گرایان" هنگامی که او پس از درک استفاده از واژه "faggy" احساسات اسکار را درک می‌کند، گریه می‌کند. با وجود اینکه او عموما نسبت به انتقاد، استهزا و طعنه و تمسخر بی‌توجه است، اما مایکل محدودیت‌هایی را برای صبر و شکیبایی خود دارد و باعث می‌شود تا حدی که می‌تواند اقرار کند (خواستار احترام حرفه ای از استنلی هادسون در "Did I Stutter? " یا ایستاده است) را زیر سوال می برد. به کارمندان به نفع هالی در " اخلاق تجاری ").

در قسمت "جلسه"، نشان داده می‌شود که مایکل به دنبال بهتر شدن کارمندانش و یا خودش نیست و فکر می‌کند که این کار او را به خطر می‌اندازد. او ناخودآگاه طرحی را رد کرد که جیم را در موقعیت خود قرار می‌داد و وضع موجود در مورد جاه‌طلبی‌های کارمندانش را انتخاب می‌کرد. او به جیم یک توصیه بد کرد، به اشتباه معتقد بود که ترفیع جیم منجر به اخراج او خواهد شد. با این حال، او قبول می‌کند که یک موقعیت مشترک مدیریتی با جیم برای اجتناب از از دست دادن او انجام دهد.

مایکل دارای چندین رابطه رمانتیک بود، که به ویژه با جن که بیش از حد بر او مسلط شده بود و او را مجبور به پایان دادن به روابطشان کرده بود، چندین رابطه رمانتیک داشت. در نهایت با هالی تماس گرفت و حس شوخ‌طبعی مشابهی نسبت به او داشت. او درنهایت داندر میفلین را ترک کرد و به بولدر، کلرادو رفت تا به او در مراقبت از پدر و مادر بیمارش کمک کند. آن‌ها ازدواج کردند و چهار فرزند داشتند، در حالی که فرماندار جان Hickenlooper او را به عنوان مدیر توزیع کاغذ در اداره منابع طبیعی منصوب کرد.

علایق[ویرایش]

جمله محبوب مایکل این است: "این همان چیزی است که او گفت!" او در شرایط نامناسب از جمله جلسات تجاری و رسوبات قانونی استفاده می‌کند." مایکل در برابر این عبارت را چنان غیرقابل مقاومت می‌کند که در یکی از قسمت ها، او فقط چند ثانیه بعد از اینکه جان لوینسون و یک وکیل از شرکت از او خواسته‌اند که حرفش را قطع کند، این جمله را تکرار می‌کند.

او علایق گوناگون در رسانه‌ها دارد. آهنگی که به صورت مضحکی نوشته است اغلب به: "خداحافظ، توبی"، خاتمه می یابد او عناوین دو آهنگ خود را به نام "آبجو در بهشت" و "کسوف کامل"، قبل از خواندن ترانه‌ای از "خداحافظ غریبه" به عنوان حرکت خداحافظی با توبی حکایت می‌کند.

مایکل بازیگر تئاتر "مریل استریپ" را می‌پرستد و او را در فیلم "ایوب" به عنوان "بهترین بازیگر" توصیف می‌کند و از شخصیت او تقلید می‌کند.

او عاشق ویکی‌پدیا و یوتیوب است، اگرچه به نظر نمی‌رسد که واقعا درک کند که چطور کار می‌کنند و معتقد هستند که آن‌ها سازمان‌های رسانه‌ای هستند.

همچنین مایکل " موسیقی بیلی جول و یوتو را دوست دارد و به فیلم‌های دختران بدجنس ، دختر میلیون دلاری ، جان سخت ، چیزی که یک دختر می خواهد و مجموعه سریال تلویزیونی واژه ال ، به عجیبی مردم علاقه مند است.

به نظر می‌رسد که او دارای سابقه هاکی روی یخ است و استعداد خود را در قسمت "تولد مایکل " نشان می‌دهد. او در دبیرستان، پس از اینکه معلم ریاضی به او گفت که قصد دارد بیرون برود، روز بعد بیرون رفت و " گل‌های بیشتری نسبت به هر کسی در تاریخ تیم هاکی به ثمر رساند. او همچنین از مشتریان احتمالی برای بازی‌های "ویلکس" دعوت کرده‌است. در چندین مورد، مایکل نیز علاقه خود را به بسکتبال ابراز کرده‌است، اگرچه او در آن افتضاح است (در "آتش"، "بسکتبال" و "خداحافظ مایکل"). مایکل یکی از طرفداران تیم پیریت است و از نیویورک متس را دوست ندارد.

دیگر علایق مایکل می توان به این مورد اشاده کرد که برای خود به عنوان هدیه لیوانی که روی آن چاپ شده (بهترین رئیس دنیا) خریداری کرده است . و خودروهای کرایسلر . مایکل از برنامه ریزی طرح های کارآفرینی فانتزی که مایل به شروع آن است ، مانند فروشگاه کفش مردانه به نام "کفش لا لا" یا یک شرکت کاغذی دیگر که "مایکل" نامیده می شود لذت می برد.

شخصیت و سبک مدیریتی[ویرایش]

جدا از فروش استادانه خود ، مایکل تقریباً هیچ مهارت ، مدیریت دیگری ندارد. جیم هالپرت یک بار نمودار از چگونگی گذراندن وقت مایكل نمودار ساخت: 80٪ حواس پرتی دیگران ، 19٪ به تعویق اندازی کار ، و 1٪ تفکر انتقادی جیم افزود که او درصد "تفکر انتقادی" را زیاد کرده تا مردم واقعاً بتوانند آن را روی نمودار مشاهده کنند. رویکرد وی بیشتر اوقات منجر به بهره وری کمتر از حد انتظار می شود ، به ویژه هنگامی که مایکل منافع شخصی را در اولویت کار قرار می دهد (مانند تولد وی ، تولد شخص دیگری یا سمینارهای مختلف او).

برای جلوگیری از نظم و انضباط در مورد اقدامات احمقانه خود ، مایکل اغلب برای پوشاندن خرابکاری های خود ، متوسل به کارمندان می شود. اگرچه اقدامات او اغلب منجر به ایجاد مشکلات بیشتر برای کارمندانش می شود ، اما مایکل معتقد است که اسکرانتون شاخه ای جالب و سرگرم کننده است

اگرچه مقام وی به عنوان مدیر منطقه ای اختیار تصمیم گیری گسترده ای را در مورد فعالیت های شعبه به او می دهد ، اما او اغلب این مسئولیت ها را بر حسب تمایل به دوست بودن با کارمندان خود در درجه دوم قرار می دهد. از طرف دیگر ، وی همچنین با میزبانی رویدادهایی که از شرکت ها مانند داندیز و چندین مهمانی در دفتر سالانه استفاده می کنند ، اختیارات خود را تحت الشعاع قرار می دهد.

در اپیزود " دوئل " فاش شده است که شعبه اسکرانتون با بهترین عملکرد ، بهترین شعبه شرکت است ، بسیار بهتر از یوتیکا و نشوا . مایکل برای پاسخ به این سؤال که "شما چه کار می کنید که به این آمار رسیدید؟" به دفتر مرکزی شرکت فراخوانده شده است. پس از چند دقیقه صحبت کردن مایکل با مافوق خود ، رئیس او به این نتیجه می رسد که که در حالی که (مایکل)قطعا یک کار درست انجام می‌دهد، احتمالا هرگز دقیقا نمی‌داند چه کار می کند. آن‌ها او را در یک سفر سخنرانی برای انتشار دانش خود می‌فرستند؛ به جای آن، او وقت را هدر می‌دهد و کارگرانی را که مجبور به گوش دادن به چرت و گوی او هستند آزار می‌دهد

علی‌رغم بی‌عرضه گی اش، (مایکل)مستعد درگیری‌های کوتاهی است و نشان می‌دهد که یک قلب مهربان دارد و نشان می‌دهد که محبت خانوادگی نسبت به افرادی که در شاخه اسکرانتون کار می‌کنند، وجود دارد. کارکنان در ابتدا مایکل اذیت کنندهمی دانند اما او با آن‌ها بزرگ می‌شود و در روز های آخر اقامتش در اسکرانتون در قسمت "خداحافظی" احساسی می‌شود. در قسمت "شکست"، مایکل خودآگاهی خود را از ناتوانی خود در حفظ اسرار زمانی که او، پام و رایان همه با او موافق نیستند، نشان می‌دهد. چند لحظه بعد دیده می‌شود که خم شده و وحشت زده، وقتی اقرار می‌کند که می‌ترسد او نمی‌تواند از لو ندادن حقیقت خودداری کند. در همان قسمت، او توانایی قابل‌توجهی برای مذاکره با داندرمفلین به نمایش می‌گذارد و شرکت را متقاعد می‌کند که خودش را با منافع کامل استخدام کند

منابع[ویرایش]

This article "مایکل اسکات (اداره)" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:مایکل اسکات (اداره). Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.

Page kept on Wikipedia This page exists already on Wikipedia.


Read or create/edit this page in another language[ویرایش]