You can edit almost every page by Creating an account. Otherwise, see the FAQ.

مریم روحانی

از EverybodyWiki Bios & Wiki
پرش به:ناوبری، جستجو

مریم روحانی در حال امضای کتابش گزیده متون ادبی کهن، که بازنویسی حکایاتی از ادبیات منثور و منظوم فارسی به نثر امروز است.
مریم روحانی
زادروز۲۸دی ۱۳۲۶
درگذشت۲۹ خرداد ۱۳۹۸
ملیتایرانی
دانش‌آموختهٔدانشگاه تهران
پیشهنویسنده، پژوهشگر ادبیات، آموزگار
والدینفاطمه عربشاهی، حسن روحانی

مریم روحانی (متولد ۲۸ دی ۱۳۲۶_ درگذشته ۲۹ خرداد ۱۳۹۸) نویسنده و فرهنگ‌نویس کودکان و نوجوانان، دبیر ادبیات دبیرستان فرزانگان و بنیان‌گذار روشی نو در تدریس انشا و نوشتن خلاق به دانش‌آموزان بود.

زندگینامه[ویرایش]

مریم روحانی در مشهد زاده شد و از خانواده‌ای فرهنگی و دینی برخاست. خاندان مادرش فاطمه عربشاهی از بزرگان سبزوار بودند. جد پدری‌اش شیخ محمداسماعیل محلاتی از علمای بزرگ نجف و از همفکران محمد کاظم خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی از روحانیان طرفدار مشروطیت بود. شیخ محلاتی رساله اللئالی المربوطه فی وجوب المشروطه را در دفاع از حکومت مشروطه نگاشت و در این عرصه از پیشگامان به شمار می‌آید. پدر مریم، حسن روحانی فقید، از شیخ‌الاسلام عبدالکریم حائری یزدی، بنیان‌گذار حوزه علمیه قم، اجازه اجتهاد داشت، و گرچه در ایام طلبگی از دوستان و هم‌حجره‌ای‌های روح‌الله خمینی بود، مردی آزادی‌خواه بود و به زی وکالت درآمد. او از بنیان‌گذاران حسینیه ارشاد بود و بعدها در دولت موقت به سمت سفیر ایران در سوریه منصوب شد. شخصیت‌هایی ادبی همچون امیری فیروزکوهی و مهدی اخوان ثالث از دوستان حسن روحانی به شمار می‌آمدند. قاسم غنی، ادیب و سیاستمدار، نیز از خویشان مادری مریم بود.علاقه مریم روحانی به ادب و هنر در چنین فضایی پدید آمد. او بخش عمده‌ای از نثر و نظم سعدی را نزد پدرش خواند و آموخت.

مریم روحانی پیش از انقلاب در دانشگاه تهران ادبیات فارسی خواند و و با درجه عالی لیسانس گرفت. دو استاد بر او بسیار تاثیر گذاشتند: سیمین دانشور و محمد جعفر محجوب. پس از دانشگاه به آموزگاری روی آورد و کمابیش همچنان که در دوران دانشجویی، همزمان در فعالیت‌های سیاسی شرکت داشت و به جبهه ملی و نهضت آزادی نزدیک بود. او چنان که خاندانش به دکتر محمد مصدق و نهضت ملی‌شدن نفت دلبستگی داشت. در ایام دانشجویی با علی کمالی دانشجوی رشته روان‌شناسی دانشگاه تهران آشنا شد که از فعالان دانشجویی عضو جبهه ملی بود. این آشنایی به ازدواج انجامید و رودابه کمالی (آموزگار و نویسنده) و روزبه کمالی (روزنامه‌نگار و نویسنده) فرزندان این دو اند. در این دوره شخصیت‌هایی از جمله حسن میرمحمدصادقی و مصطفی شعاعیان، نویسنده و مبارز مستقل چپ، از معاشران نزدیک آنان بودند. شعاعیان در دوران زندگی مخفی چندی را نزد این دو به سر برد. مریم روحانی که به تعهدات زندگی خانوادگی بسیار پایبند بود، به سبب اختلاف نظر با همسرش پیش از انقلاب از او جدا شد و دوران سختی را با فرزندانش سپری کرد.

در سیاست به تدریج اسلام انقلابی در نظر او جلوه می‌کرد. به آثار دکتر علی شریعتی که هم شور انقلابی در کالبد اسلام فقاهتی می‌دمید و هم در خلوت به تجربه‌های تنهایی عارفانه متمایل بود، خاصه کویریاتش علاقه‌مند بود. با آزادشدن زندانیان سیاسی از جمله مهندس لطف‌الله میثمی (از همراهان محمد حنیف‌نژاد و سعید محسن و علی‌اصغر بدیع‌زادگان) و مهدی غنی (پسرخاله مریم روحانی)، از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران، که به همراه گروهی دیگر در زندان از مسعود رجوی جدا شده و تمامیت‌طلبی وی را برنتافته بودند، با جمع‌شان آشنا شد و چندی به آنان پیوست.

پس از پیروزی انقلاب با لطف‌الله میثمی، که پیش از انقلاب در حادثه انفجار بمبی دو چشم و یک دستش را از دست داده بود، ازدواج کرد. طوعه میثمی (نقاش و ویدیو آرتیست) حاصل پیوند این دو است. او در سال‌های آغازین ازدواج همسرش را که به فعالیت‌های سیاسی اشتغال داشت، بسیار کم می‌دید.با تصرف خانه تیمی تیمسار اسکندر آزموده از سوی گروه میثمی، مریم چند ماهی را با دو فرزندش در آن خانه با دیگر اعضای گروه به زندگی تیمی گذراند. در آغاز جنگ عراق و ایران، مدتی به جبهه رفت و آموزش نظامی دید و در تدارکات موادغذایی و پوشاک رزمندگان مشارکت داشت.

چندی بعد مریم به سبب آن‌چه انتقادهای سیاسی از نظام خوانده شد، و اعتقادش به اسلامی آزاداندیشانه از آموزش و پروش اخراج شد. در همین برهه همسرش لطف‌الله میثمی نیز در زندان انفرادی تحت نظارت اسدالله لاجوردی بود و حقوق بازنشستگی شرکت نفتش را نیز قطع کرده بودند. مریم روحانی در حالی که کوچک‌ترین فرزندش طوعه نوزاد بود و دو فرزند دیگرش به حکم دادگاه خانواده از او گرفته شده بودند، بارها برای آزادی همسرش به مسئولان زندان و نیز نمایندگان مجلس شورای اسلامی مراجعه کرد و همچنین در مراجعات و نامه‌نگاری‌های متعدد به حکم اخراجش از آموزش و پرورش معترض شد. او در این دوره فشار اقتصادی و سیاسی و روانی طاقت‌فرسایی را متحمل شد.

چندی دیگر در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از ناصر ایرانی ویراستاری آموخت و به ویرایش پرداخت. در کلاس‌های داستان‌نویسی کانون هم شرکت کرد و با بالاترین درجه این دوره را گذراند و داستان‌هایی نوشت. مقالاتی در نشریه آیش کانون با عنوان زنگ انشاء منتشر کرد که مقدمه‌ای شد بر طرحی که او بعدها برای آموزش نوشتن به نوجوانان پدید آورد.

مریم روحانی برای تسکین تالمات ناشی از دشواری‌های زندگی خصوصی(از جمله دوری فرزندانش به حکم دادگاه خانواده- هر دو همسر در دوره‌های مختلف فرزند یا فرزندان‌شان را نزد خود نگاه داشتند ) و وضعیت نامساعد اقتصادی و همچنین فشارها و ناکامی‌های سیاسی (از جمله تحقق‌نیافتن آرمان‌های نخستین انقلاب) نزد دکتر کاظم سامی، روان‌پزشک و فعال سیاسی، از آشنایان خانوادگی و همفکران سیاسی می‌رفت، و در حالی که داشت به بهبود نزدیک می‌شد، دو ضربه سخت یکی مرگ پدرش حسن روحانی و بعد ترور دکتر سامی او را پریشان ساخت.

از اواخر دهه ۱۳۶۰ گشایشی حاصل شد و مریم روحانی به تدریس ادبیات فارسی و انشاء در دبیرستان فرزانگان تهران دعوت شد. او به سرپرستی گروه مدرسان ادبیات این مدرسه رسید و شیوه جدیدی در آموزش نوشتن خلاق به نوجوانان در ایران پایه نهاد. به دعوت قیصر امین‌پور با نشریه سروش نوجوان آغاز به همکاری کرد. مدتی مسئول صفحه داستان این نشریه بود و آثار ادبی نوجوانان را هم نقد و ویرایش می‌کرد و برای این ماهنامه نیز می‌نوشت. سپس به فرهنگنامه کودکان و نوجوانان به سرپرستی توران میرهادی پیوست و در جایگاه مولف و ویراستار در گروه ادبیات فارسی به فعالیت پرداخت و مقالات متعددی از جمله محمدتقی بهار، تصنیف، محمدعلی جمال‌زاده، حسبیه، طه حسین، رومن رولان، شیخ جام، چارلز دیکنز و پروین دولت‌آبادی را به صورت فردی یا گروهی نوشت و مدخل‌های بسیاری را ویرایش کرد. [۱] نه مثل نیلوفر، مجموعه بازنویسی متون کهن، و کارگاه انشاء از کتاب‌های منتشرشده اوست.[۲]

در دهه ۱۳۶۰ و آغاز دهه ۱۳۷۰ خورشیدی که فضای فرهنگی ایران دچار انسداد و آموزش و پروش بر شیوه‌های ایدئولوژیک و کلیشه‌ای استوار بود، روش تدریس انشاء و ادبیات و دستور زبان فارسی مریم روحانی در دبیرستان‌های روشنگر و نیز فرزانگان دانش‌آموزانش را به ادبیات و نیز نوشتن علاقه‌مند کرد. روش تدریس انشاء و ادبیات او بعدها در موسسه منظومه خرد، به دست آموزگارانی که خود آموزش داد، رشد یافت و پی گرفته شد. رودابه کمالی دختربزرگش کتاب‌های چندی با مشارکت مادر و نیز به طور مستقل در این‌باره تالیف کرد. مریم روحانی در تدریس انشاء دانش‌آموزان را تشویق می‌کرد که از احساس‌ها، اندیشه‌ها و زندگی روزمره خود بنویسند و تجربه‌های خود را شرح دهند و از نوشته‌های کلیشه‌ای و احساسات‌گرایی افراطی بپرهیزند. از آن‌ها می‌خواست به دقت مشاهده کنند و محیط پیرامون خویش را توصیف کنند. داستان‌ها و اشعار نویسندگان و شاعران معاصر ایرانی را در کلاس می‌خواند و شاگردانش را به مطالعه این آثار برمی‌انگیخت.

مریم روحانی در ادب کهن اشعار سعدی و فردوسی و حافظ و مولوی را بسیار می‌خواند و دوست داشت. در نثر کهن شیوه گلستان و تاریخ بیهقی را می‌پسندید. در میان نویسندگان معاصر ایرانی رویکرد خلاق و انتقادی صادق هدایت و داستان‌های سیاسی بزرگ علوی و نیز نثر شتابناک جلال‌آل‌احمد و داستان‌گویی سیمین دانشور و اسماعیل فصیح را تحسین می‌کرد. و از میان شاعران معاصر با اشعار فروغ فرخزاد و احمد شاملو و سهراب سپهری و مهدی اخوان‌ثالث و نیز پروین اعتصامی مانوس بود. از سرایندگان پس از انقلاب بیش‌تر اشعار قیصر امین‌پور و سید حسن حسینی را می‌خواند.

مریم روحانی هنگام مرگ ۷۱ سال داشت. او سال‌ها با بیماری‌های دیابت و افسردگی و دمانس دست و گریبان بود.

کتاب‌ها[ویرایش]

۱. نه مثل نیلوفر (داستان بلند)، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ۱۳۶۶

۲. خانه محبوب من و سه داستان دیگر (مجموعه داستان نوجوان)، رجای فرهنگی، ۱۳۷۲

۳. الفبای نوشتن، صمدیه، ۱۳۷۹

۴.گزیده متون ادبی کهن (گردآوری و تالیف)، صمدیه، ۱۳۹۱

پانویس[ویرایش]

  1. فرهنگنامه کودکان و نوجوانان، جلدهای ۱ تا ۱۶، شرکت تهیه و توزیع فرهنگنامه کودکان و نوجوانان
  2. «تاریخچه‌های شخصی علیه تاریخ رسمی». zeitoons.com. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۶-۲۴.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.

This article "مریم روحانی" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:مریم روحانی. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.

Page kept on Wikipedia This page exists already on Wikipedia.


Read or create/edit this page in another language[ویرایش]