منتقدین پیچیدگی کاهش ناپذیر
پاسخ به منتقدین پیچیدگی کاهش ناپذیر:
در این مقاله قصد داریم تا برخی از رایجترین نقدها به پیچیدگی کاهش ناپذیر را پاسخ دهیم.سیستم ترشحی نوع ۳ که در انگلیسی به آن system secretion three Type میگویند،همچنین مخفف آن TTSS یا T3SS میباشد. گاهی نیز آن را Injectisome) اینجکتیسام) مینامند.این سیستم در غشای برخی از باکتریها یافت میشود.
باکتریها از این سیستم برای ترشح پروتئینهای آلودکننده به سلولهای میزبان بهره میبرند.استدلال طرفداران فرگشت:
برخی از نئوداروینیستیها از جمله پروفسور Miller Kenneth و پروفسور baker Matt برای رد کردن کاهش ناپذیری تاژک از TTSS استفاده میکنند.بخشی از قطعات تاژک باکتریایی (حدود ۱/۴) از نظر ساختار و عملکرد شباهت بسیاری به TTSS دارد.این بخش در مونتاژ تاژک نقش دارد و پس از مونتاژ و سرهمبندی تاژک،به عنوان بخشی از پایه تاژک عمل میکند.اگر از یک تاژک باکتریایی تعداد مناسبی پروتئین را حذف کنیم به این بخش میرسیم که عملکرد ترشحی دارد. حال اینجا دو ادعا توسط نئوداروینیستیها مطرح میشود: ادعای اول: بخشی از قطعات تاژک دارای عملکرد اند پس تاژک کاهش ناپذیر نیست. ادعای دوم: TTSS شکل سادهتر و حدواسط تکاملی تاژک است و تاژک از آن تکامل یافتهاست.
نقد ادعای اول: کسانی که این ادعا را میکنند در واقع مفهوم کاهش ناپذیری را تحریف میکنند.و این مورد نیز دارای تناقض است. برای مثالو درک بیشتر به این جمله پروفسور Begly Sharon توجه کنید:
Moreover, the individual parts of complex structures supposedly serve no function
ترجمه:هیچ عملکردی ندارند. به علاوه، اجزای جداگانه ساختارهای پیچیده ظاهراً هیچ عملکردی ندارند.
مهمترین پیشبینی فرضیه پیچیدگی غیرقابل کاهش این است که اجزای ساختار پیچیده غیرقابل کاهش نباید عملکردهایی داشته باشند که بتواند توسط انتخاب طبیعی مورد پسند قرار بگیرند.
و در ادامه پروفسور baker Mat :so the individual parts of the motor would serve no purpose on their own.
ترجمه: بنابراین قطعات جداگانه موتور به تنهایی هیچ هدفی را دنبال نمیکنند.
همانطور که مشاهده میکنید، این طرفداران نئوداروینیسم بر این نکته تأکید دارند که طبق پیچیدگی کاهش ناپذیر، اجزای سیستمهای کاهش ناپذیر هیچ عملکردی ندارد و بی فایده اند.این دقیقاً همان تحریف است.
آنها قرص سمی نئوداروینیسم را به مفهوم اصلی اضافه میکنند تا آن را شکننده تر کنند!حقیقت این است که پروفسور مایکل بهی در هیچکدام از کتابهایش نگفتهاست که اجزای سیستم کاهش ناپذیر بی فایده و بدون عملکرد اند! بلکه او همیشه تأکید کردهاست که حذف قطعات از سیستم کاهش ناپذیر باعث از بین رفتن عملکرد سیستم میشود، نه عملکرد قطعات! پروفسور بهی در کتاب جدیدش مینویسد:
این احمقانه است که کسی ادعا کند که
اجزای سیستم نمیتوانند عملکرد دیگری داشته باشند!
[۱]تعریف پروفسور بهی از پیچیدگی کاهش ناپذیر: سیستم پیچیده غیرقابل کاهش: یک سیستم واحد که لزومااز چندین قسمت کامً لا منطبق و متقابل تشکیل شده که به عملکرداصلی کمک میکنند و در جایی که حذف هر یک از قطعات باعث میشود سیستم بهطور مؤثر عملکردش را متوقف کند.
پیچیدگی کاهش ناپذیر در مورد عملکرد سیستم مطرح است و هرگز ادعا نمیکند که قطعات بی فایده اند. سؤال: اما آیا عملکرد داشتنِ برخی از قطعات، کاهش ناپذیری را رد میکند؟
پاسخ منفی است.
A mousetrop for Darwin _ch26 [۲]
برای مطالعه کامل پاسخ های طرفداران طراحی هوشمند میتوانید به منبع بالا زیر مراجعه کنید.
نقدادعای دوم:
- رابطه تکاملی تاژک و سیستم ترشحی نوع ۳
برخی نئوداروینیستیها ادعا دارند که TTSS پیش ماده تکاملی تاژک است و تاژک از TTSS نیز ،تکامل یافتهاست. آنها با این ادعا سعی دارند تا نحوه تکامل تاژک را شرح دهند. اما یافتههای علمی این ادعا را رد میکنند. حال برای درک بهتر رفرنس ها را قرار می دهیم: [۱] تحقیقات علمی نشان دادهاست که تاژک از TTSS تکامل نیافته، بلکه TTSS از تاژک تکامل یافته. در ابتدا تاژک در باکتریها تکامل یافتهاست و سپس TTSS. پس TTSS نمیتواند پیش ماده تکاملی برای تاژک باشد. یکی از مشهورترین نئوداروینیستیها که این ادعا را مطرح کردهاست، پروفسور ریچارد داوکینز میباشد. ریچارد داوکینز: مولکولهای پروتئینی که ساختار TTSS را تشکیل میدهند بسیار شبیه به اجزای موتور تاژک هستند. از نظر تکامل گرایان، روشن است که هنگام تکامل موتور تاژک، اجزای TTSS برای عملکردی جدید، اما کامً لا بی ارتباط، استفاده میشوند. بدیهی است که اجزای مهم موتور تاژک از قبل در محل کار خود بوده و قبل از تکامل موتور تاژک کار میکردند. همانطور که دیدید پروفسور داوکینز، TTSS را پیش ماده تکاملی تاژک میداند و بیان میکند که TTSS قبل از ظهور تاژک وجود داشتهاست. ما با ارائه چند رفرنس این ادعا را رد کردیم.
- پروتئینهای هومولوگ:
پروتئینهای هومولوگ، پروتئینهایی هستند که از نظر ساختار به یکدیگر شباهت دارند.و توالی ژنهای کد کننده این پروتئینها نیز مشابه یکدیگر اند. برخی نئوداروینیستیها استدلال میکنند که تاژک از پروتئینهای هومولوگ با پروتئین های سازنده اش به وجود آمدهاست. برای مثال پروتئینهای هومولوگ با پروتئینهای تشکیل دهنده تاژک قبلاً درون سلول وجود داشتهاست و به یکدیگر متصل شدهاند و تاژک را تشکیل دادهاند. اما این استدلال هم دچار تناقض است . پروتئینها برای اتصال به یکدیگر باید سطوح اتصالی خاصی داشته باشند که درون یکدیگر چفت بشوند. و این سطوح اتصالی الزاماً در هومولوگها وجود ندارد. به عنوان مثال باید هر ۴۰ پروتئین سازنده تاژک، این سطوح را داشته باشند و اگر فقط یک پروتئین نداشته باشد، تاژک تشکیل نمیشود. خب سطوح اتصالی چگونه باید به وجود بیایند؟ پاسخ: با جهش. و در اکثر موارد جهشها مضر اند و انتخاب نمیشوند. از طرفی بعید است که یک جهش بتواند سطح اتصالی مورد نیاز را ایجاد کند. در نتیجه، این استدلال نیز چندان منطقی به نظر نمیآید.
نویسنده: سانیا علی نژاد
منابع[ویرایش]
1:
در لینک زیر طرفداران طراحی هوشمند با استناد با تحقیقات فوق این مطلب را شرح میدهند.
2:
https://evolutionnews.org/2021/05/study-challenges-evolutionary-relationship-between/
This article "منتقدین پیچیدگی کاهش ناپذیر" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:منتقدین پیچیدگی کاهش ناپذیر. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.