You can edit almost every page by Creating an account. Otherwise, see the FAQ.

نویدمثمر

از EverybodyWiki Bios & Wiki
پرش به:ناوبری، جستجو


زندگی نامه[ویرایش]

نوید مثمر در سال ۱۳۵۸ در مراغه متولد شد. از سال ۱۳۷۶ به صورت جدی آموختن موسیقی را با ساز سه‌تار آغاز کرد. آشنایی با صدای تندیر(دوتار شمال خراسان)، تامدیرا(دوتار ترکمن) و تمیره(طنبور یارسان) کم کم او را به سمت موسیقی ائتنیک هدایت کرد. به دلیل نبود لوازم لازم برای تهیه این سازها و آموزش غیرحضوری آنها و محدود بودن امکانات دیداری در جهت تقلید تکنیکهای خاص این آلات موسیقی، مجبور به تغییر در شکل و فرم سازهای مضرابی رایج در آذربایجان و آموختن این سازها از طریق گوش نمود که این مسأله باعث شد بتواند چندین تکنیک مضراب و انگشت‌گذاری جدید به مجموعه‌ی غنی تکنیکهای موجود آنها بیافزاید. از سال ۱۳۷۸ یادگیری باغلاما و بخش جدایی‌ناپذیر خنیاگری یعنی عنصر آواز را آغاز کرد. با وجود آنکه باغلاما سازی نو از خانواده‌ی سازهای زهی بومی رایج در کشور محسوب میشود توانست چندین تکنیک نوازندگی با دست(که درتمامی نواحی ترک نشین به‌ آن «شلپه» میگویند) به‌ آن بیافزاید و در کنسرت سالانه باغلاما‌نوازان در دانشگاه فنی استانبول به سالهای۲۰۰۶ و ۲۰۰۸ ، به معرفی و اجرای این تکنیکها بپردازد. از سال ۱۳۸۵ با همکاری تعدادی چند از هنرجویانش به تاسیس گروه موسیقی «تورکمان» مبادرت ورزید و با این گروه چندین پروژه مختلف را تقدیم کرده‌اند. تا کنون سه اثر از مجموعه‌های گردآوری‌شده‌ی ایشان به گنجینه‌ی رپرتوار موسیقی رادیو و تلویزیون [۱] راه یافته است. مختصری از مجموعه‌ی تجارب وی در عرصه‌ی موسیقی «مقامی-عاشیقی ترکی» در کنسرتها و جشنواره‌های مختلف داخلی و خارجی درآرشیو سایت موجود است. وی فارغ‌التحصیل رشته‌ی مهندسی عمران از دانشگاه تربیت معلم [۲] می‌باشد.

نوید مثمر سال 1358 در شهر مراغه به دنیا آمده و تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی رشته عمران به پایان رسانید.

حدود پانزده سال در زمینه موسیقی فعالیت دارد.


Problems playing this file? See ویکی‌پدیا:راهنمای رسانه.

پدرش نوازنده نی هست. اگر بحث ژنتیکی باشد شاید او موسیقی را از پدرش به ارث برده است.

اول از سه تار آغاز کرد و بعد دوتار تورکمنی و در آخر به طرف باغلاما کشیده شد و ده سال است که باغلاما کار می کند. بیشتر فعالیت هایش روی موسیقی قومی متمرکز شده و بیشتر این نوع موسیقی را می پسندد تا موسیقی کلاسیک ، چه دستگاهی و چه موغام.

.[۳]

به نظرش موسیقی قومی، موسیقی پاک و تمیزی است چون از دل انسان های صاف و ساده بر می آید و شباهت و نزدیکی بین تورک های خراسان، عراق و آناتولی دارد .

فقط در سه تار استاد داشته است آقای نیکخو در مراغه و آقای رودکی در تبریز.

سازهای دیگر راخودش یاد گرفته است.

به قول از خودش می توان گفت موسیقی در خون من است و علاقه دارم هیچ وقت نمی توانم سنتور کار کنم چون علاقه ندارم و سازهایی را هم که بلدم از اینترنت و فیلم و کتاب یاد گرفتم .یک استعداد خدادای در من نهفته است که دلیل اصلی اش هم خداست.

وی می گوید: موسیقی لحظه ای است. در عرض یک لحظه عاشق موسیقی شدم. عشقی در قلبم احساس کردم و به این علاقه ام جامه عمل پوشانیدم.

نوید مثمر گروه کنسرتی به نام «تورکمان » دارد و در زمینه موسیقی قومی است.

وی می گوید موسیقی الان آذربایجانی از نظر ادبیات وانتخاب شعرها ضعیف شده بعضی از آنها واقعا مزخرف شده اند. تمام تلاش من در قالب این گروه نجات دادن موسیقی مان است و یکی از این راه ها هم استفاده از اشعار شاعران بزرگمان است.

در مورد نام گروهشان می گوید: کلمه «تورکمان » در منابع فارسی و تورکی آمده و به معنای «تورک غیر شهری » است که در کتاب«اوغوزنامه » هم در چند مورد به این کلمه بر می خوریم از نظر ما شاخه غربی اوغوزها از آناتولی تا قزوین و کرکوک و موصل و اربیل و بعلبک را شامل می شود که از تیره های غیر شهری بودندولی در تبریز عنصر شهری غلبه داشته و نمی توان گفت تورکمان هستند. تورکمان ها افرادی بودند

که مذهب شیعه را قبول کردند و پشتوانه محکمی برای قزلباش ها شدند. نود درصد تشکیل دهنده قزلباش از جمله شاملو و تکلوو و ... از آناتولی بودند و و زبان این افراد نزدیک به هم است همانطورکه در زبان نزدیک هم هستیم در موسیقی هم اشتراکاتی دارند.

[۴]

.[۵]


بیوگرافی دیگری از او[ویرایش]

(پدر وی داود مثمر(عاصی) از شعرای آذربایجان و نوازنده نی می‌باشد و این موضوع باعث شد که او از کودکی با موسیقی کلاسیک خاورمیانه(فارسی، ترکی وعربی) و در محیطی ساده رشد کند ولی جاذبه‌ی آواها و نواهای موسیقی «مقامی-عاشیقی ترکی» به عنوان یکی از بکرترین انواع موسیقی‌های غیر‌کلاسیک شرقی و رپرتوار نامحدود آن و نیز دور بودن ‌آن از برخی محدودیتهای دست‌و‌پا‌گیر موسیقی کلاسیک شرق باعث کشش وی به سمت این رسته از موسیقی شد. به اعتقاد وی زیباییهای موسیقی شرقی با تمامی رنگهایش در این شکل از موسیقی وجود دارد. تنوع قالبهای شعری(هم هجایی و هم عروضی)، رنگارنگی مقامها و آزادی عمل در تولید مقامهای نو، گوناگونی مضامین شعری و نواهای مرتبط با آنها که در برگیرنده تمامی وجوه زندگی فیزیکی، عاطفی و معنوی انسان از بدو تولد تا ترک کالبد جسمانی در بالاترین درجه از اخلاقیات(داستان، لالایی، نقل قول، پند و نصیحت، وصف، پیوند، فراق، فتوت، نقد، برابری، مرگ و…)، تنوع ریتمیک، تنوع فرم و محتوا(بیکلام و با کلام، ریتمیک و آوازی، رقصانه‌ها شامل رنگها و یاللیها، ذکرها، سماحها و سماعها، دلیرانه‌ها و …) از جمله‌ی این زیباییهاست که وی را راغب به تجربه‌ی این بخش از دریای موسیقی شرق نمود.

به دلیل انعطاف‌پذیری «باغلاما» در اجرای انواع نغمات موسیقایی و لطافت و گرمی صدای آن، او بیشتر از این ساز برای همراهی با آوازش بهره می‌گیرد. برخلاف روال رایج موسیقی کلاسیک شرق که در آن هر کسی صدای زیرتری داشته باشد خواننده‌ی بهتری است(!) او بم‌خوانی را ترجیح می‌دهد. مهمترین نکته‌ی شیوه آوازی وی، خلاقیت و بازی با ریتم و شکستن کلمات در اشکال متنوع میباشد. به علاوه او علاقه‌ی خاصی به خواندن صحیح اشعار بر طبق رنگ گویش منبع اخذ اثر دارد، البته به شرطی که حتی‌المقدور لطمه‌‌ی ادبی به کلمات وارد نشود.)

.[۶]

.[۷][۸] آذری‌ها عمدتاً مسلمان شیعه هستند.[۹] آذری‌ها همچنین اقلیت بومی جمهوری داغستان (روسیه) هستند.[۱۰] آذری‌ها برخلاف واقع شدن در دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان یک گروه قومی را تشکیل می‌دهند.[۱۱] هرچند رشد فرهنگی متفاوت روسیه / شوروی و ایران در دو سده اخیر باعث بوجود آمدن تفاوت‌هایی میان آذربایجانی‌های ساکن ایران و جمهوری آذربایجان شده‌است. زبان ترکی آذربایجانی، آذربایجانی‌ها را به هم پیوند می‌دهد و به صورت دو طرفه توسط ترکمن‌ها، قشقایی‌ها، گاگااوزها و ترک‌های آناتولی (شامل ترکی استانبولی و ترکمن‌های عراق) که همه متعلق به شاخه اغوز زبان‌های ترک تبار هستند قابل فهم است.[۱۲][۱۳][۱۴] در پی دوره اول جنگ‌های ایران و روسیه در سالهای ۱۸۱۳ و ۱۸۲۸ قفقاز که قسمتی از خاک ایران بود به خاک امپراطوری روسیه پیوست[۱۵] و بر اساس عهدنامه گلستان و ترکمنچای مرز دقیق ایران و روسیه مشخص شد.[۱۶][۱۷]

بعدها در سال ۱۹۱۸ شکل‌گیری جمهوری دمکراتیک آذربایجان باعث بوجود آمدن کشور جمهوری آذربایجان شد.

آذری واژه‌ای است که از قرن دهم تاکنون برای اشاره به اقوام مختلفی که در این منطقه زیست می‌کردند، به کار رفته‌است.[۱۸]



منابع[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. ترکیه
  2. آذربایجان
  3. "ATLAS of Plucked Instruments - Middle East". ATLAS of Plucked Instruments. Retrieved February 27, 2013.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
  4. مازیار اشرفیان بناب. «توضیح در مورد نتایج یک تحقیق پیرامون نژاد ایرانیان». BBC News فارسی. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۰۷-۲۷.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  5. C F Albright (1987). "ʿĀŠEQ". Encyclopaedia Iranica (به English).صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
  6. erdal erzınjan (2012). «erdalerzincansazevi». erdal erzincan. دریافت‌شده در 2018. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  7. Helena Bani-Shoraka. "Language Policy and Language Planning: Some Definitions" in Annika Rabo, Bo Utas. The Role of the State in West Asia, Swedish Research Institute in Istanbul, 2005, p. 144
  8. Stephan Thernstrom, Ann Orlov, Oscar Handlin. Harvard Encyclopedia of American ethnic groups, Harvard University Press, 1981, p. 171, quote: In their homeland the Azerbaijanis, or Azerbaijani Turks as they are sometimes called...
  9. Robertson, Lawrence R. (2002). Russia & Eurasia Facts & Figures Annual. Academic International Press. p. 210.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
  10. "ПОСТАНОВЛЕНИЕ ГОССОВЕТА РЕСПУБЛИКИ ДАГЕСТАН ОТ ۱۸٫۱۰٫۲۰۰۰ N ۱۹۱ О КОРЕННЫХ МАЛОЧИСЛЕННЫХ НАРОДАХ РЕСПУБЛИКИ ДАГЕСТАН". lawru.inf.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
  11. "Azerbaijani", Encyclopædia Britannica,Russian suzerainty of Azerbaijan. Retrieved 7 June 2006.
  12. Suny, Ronald G (1996). Armenia, Azerbaijan and Georgia. DIANE Publishing. p. 105.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
  13. سرواژه‌های Turkish ,Azerbaijani ,Turkmen,Uzbek,Kazakh,http://www.lmp.ucla.edu/Profile.aspx?LangID=67&menu=004
  14. دنیس سینیور-مجموعه زبان‌های اورال-آلتایی صفحهٔ ۹۰
  15. "Azerbaijan"[پیوند مرده], MSN Encarta. Retrieved 25 January 2007. Archived 2009-10-31.
  16. Sidney Harcave, Russia, a history, Edition: 6, Lippincott, 1968, Page 267
  17. Pirouz Mojtahed-Zadeh, Boundary Politics and International Boundaries of Iran: A Study of the Origin, Evolution, and Implications of the Boundaries of Modern Iran with Its 15 Neighbors in the Middle East...by a Number of Renowned Experts in the Field, Universal-Publishers, 2007, ISBN 1-58112-933-5, ۹۷۸۱۵۸۱۱۲۹۳35, Pages 372
  18. Caferoğlu, A. (1986). "Ādharī". Encyclopaedia of Islam (به English). ۱ (2nd ed.). E. J. Brill. pp. ۱۹۲–۱۹۴. ISBN 90-04-08114-3.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.


پیوند به بیرون[ویرایش]

This article "نویدمثمر" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:نویدمثمر. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.



Read or create/edit this page in another language[ویرایش]