You can edit almost every page by Creating an account. Otherwise, see the FAQ.

The Lord Kaldor

از EverybodyWiki Bios & Wiki
پرش به:ناوبری، جستجو


The Lord Kaldor
Born ۱۲ مهٔ ۱۹۰۸ in بوداپست, مجارستان
💀Died پاپ ورث اورارد , کمبریج شایر , انگلیس ۳۰ سپتامبر ۱۹۸۶ (۷۸ سال)
🏳️ Nationality بریتانیای کبیر


نیکلاس کالدور ، بارون کالدور (12 مه 1908 - 30 سپتامبر 1986) ، متولد کالدور میکلوس ، اقتصاددان کمبریج در دوره پس از جنگ بودارهای "جبران" به نام کارآیی کالدور هیکس را برای مقایسه های رفاهی (1939) توسعه داد. او مدل تار عنکبوت را استخراج کرد و در مورد برخی از قوانین قابل مشاهده در رشد اقتصادی بحث کرد ، که به آنها قوانین رشد کالدور گفته می شود. [1] کالدور در کنار گونار میردال برای ایجاد مفهوم اصلی "علت تجمعی دایره ای" کار کرد ، یک رویکرد چند علتی که در آن متغیرهای اصلی و پیوندهای آنها مشخص شده است. میردال و کالدور روابط دایره ای را بررسی می کنند ، جایی که وابستگی متقابل بین عوامل نسبتاً قوی است و متغیرها در تعیین فرآیندهای اصلی به هم پیوند می خورند. گونار میردال این ایده را از نات ویکسل گرفت و آن را در کنار نیکلاس کالدور توسعه داد وقتی که آنها در کمیسیون اقتصادی سازمان ملل برای اروپا کار می کردند. میردال بر جنبه تأمین اجتماعی توسعه متمرکز شد ، در حالی که کالدور بر روابط تقاضا و عرضه با بخش تولید تمرکز داشت. کالدور همچنین اصطلاح "بازده راحتی" [2] مربوط به بازارهای کالا و اصطلاحاً تئوری ذخیره سازی را ابداع کرد که در ابتدا توسط هولبروک ورکینگ توسعه یافت

بیوگرافی[ویرایش]

او كالدور میكلوس در بوداپست متولد شد و در آنجا تحصیل كرد ، همچنین در برلین و در مدرسه اقتصاد لندن ، جایی كه در سال 1930 با درجه لیسانس اقتصاد) درجه یک فارغ التحصیل شد و پس از آن به عنوان دستیار مدرس و (توسط 1938) مدرس و خواننده اقتصاد. بین سالهای 1943 و 1945 کالدور در انستیتوی ملی تحقیقات اقتصادی و اجتماعی کار می کرد و در سال 1947 از LSE استعفا داد تا مدیر تحقیقات و برنامه ریزی کمیسیون اقتصادی اروپا شود. وی به عنوان بورس تحصیلی در کالج کینگ ، کمبریج انتخاب شد و در سال 1949 در دانشکده اقتصاد دانشگاه سخنرانی کرد. وی در سال 1952 به عنوان خواننده اقتصاد و در 1966 به عنوان استاد در آمد.

از سال 1964 ، کالدور مشاور دولت کارگر انگلیس بود و همچنین به چندین کشور دیگر مشاوره داد و اولین یادداشت ها را در مورد ایجاد مالیات بر ارزش افزوده تهیه کرد. از جمله ، کالدور با همکار مجارستانی خود توماس بالوگ ، یکی از نویسندگان فکری مالیات استخدام انتخابی کوتاه مدت دولت هارولد ویلسون که برای تأمین مالیات استخدام در بخش‌های خدمات طراحی شده است ، در حالی که یارانه اشتغال در تولید را تعیین می کند ، مورد توجه قرار گرفت. در سال 1966 ، وی استاد اقتصاد در دانشگاه کمبریج شد. در 9 ژوئیه 1974 ، کالدور به عنوان بارون کالدور ، از نیوهنهام در شهر کمبریج ، به حیوان همتای خود تبدیل شد. [3]

کالدور توسط نخست وزیر وقت هند - جواهر لعل نهرو - برای طراحی سیستم مالیات هزینه برای هند در دهه 1950 دعوت شد. وی همچنین در سال 1985 برای افتتاح و ایراد اولین سخنرانی یادبود جوآن رابینسون به مرکز مطالعات توسعه هند (CDS) رفت. به دلیل همین پیوندها ، خانواده کالدور کل مجموعه شخصی وی را به کتابخانه CDS اهدا کردند. 362 کتاب در این مجموعه وجود دارد و آنها طیف گسترده ای از عناوین نظریه اقتصادی ، اقتصاد سیاسی کلاسیک ، چرخه های تجاری و تاریخ اندیشه اقتصادی را در بر می گیرند.

نظریه چرخه تجارت[ویرایش]

توابع غیر خطی I و S که با رفتارهای مختلف در قسمت‌های مختلف چرخه ایجاد می شوند.
توابع غیر خطی I و S منجر به ایجاد تعادل های متعدد و جابجایی می شوند.
تغییر و تعادل چندگانه منجر به چرخه تجارت شش مرحله ای می شود که در آن اقتصاد حول رشد بهینه درآمد نوسان می کند و مراحل رونق و رونق را ایجاد می کند.


پس از انتشار نظریه عمومی جان مینارد کینز ، تلاش های زیادی برای ساختن یک مدل چرخه تجاری انجام شد. مدل های ساخته شده توسط نئوكینزیایی های آمریكایی مانند پل ساموئلسون ثابت نشد. آنها نمی توانند توصیف کنند که چرا یک اقتصاد باید به طور پایدار از رکود و رشد بگذرد. جان هيكس نئو كينزيايي انگليسي با تحميل سقف ها و كف هاي سفت و سخت بر روي مدل ، سعي در بهبود نظريه داشت. اما اکثر مردم فکر می کردند که این روش ضعیفی برای توضیح چرخه است زیرا به محدودیت های ساختگی و برون متکی است. کالدور ، در واقع ، یک گزارش کاملاً منسجم و کاملاً واقع بینانه از چرخه تجارت در سال 1940 ابداع کرده بود. وی برای ساخت این نظریه از پویایی غیرخطی استفاده کرد. [4] نظریه کالدور مانند نظریه ساموئلسون و هیکس بود زیرا برای درک چرخه از یک مدل شتاب دهنده چند برابر استفاده می کرد. با این تئوری ها متفاوت بود ، زیرا کالدور سهام سرمایه را به عنوان تعیین کننده مهم چرخه تجارت معرفی کرد. این مطابق با طرح چرخه تجارت کینز در تئوری عمومی بود. [5]

به پیروی از کینز ، کالدور استدلال کرد که سرمایه گذاری به درآمد مثبت و به سهام انباشته منفی بستگی دارد. این ایده که سرمایه گذاری به رشد درآمد بستگی مثبت دارد ، صرفاً ایده مدل شتاب دهنده ای است که معتقد است در دوره هایی با رشد درآمد بالا و از این رو رشد تقاضا ، سرمایه گذاری باید با پیش بینی رشد درآمد بالا و رشد تقاضا در آینده افزایش یابد. شهود نهفته در پس رابطه منفی با انباشت سهام سرمایه به این دلیل است که اگر بنگاه ها مقدار بسیار زیادی از ظرفیت تولیدی انباشته شده را داشته باشند ، تمایل به سرمایه گذاری بیشتر ندارند. کالدور در واقع ایده های روی هارود درباره رشد نامتعادل را در نظریه خود ادغام می کرد.

در مدل شتاب دهنده استاندارد که پشت تئوری های چرخه تجارت ساموئلسون و هیکس بود ، سرمایه گذاری به این ترتیب تعیین شد:الگو:Equation

این بیان می کند که سرمایه گذاری توسط سرمایه گذاری برون زا تعیین می شود و درآمد عقب افتاده ضریب شتاب دهنده ضرب می شود. مدل کالدور این مورد را اصلاح کرد تا ضریب منفی سهام سرمایه را شامل شود:الگو:Equation

کالدور سپس تصور کرد که توابع سرمایه گذاری و پس انداز غیر خطی هستند. او استدلال كرد كه در قله ها و فرورفتگان چرخه ، تمايل حاشيه اي براي صرفه جويي در شيفت ها به روش هاي مخالف وجود دارد. شهود این مسئله این است که در دوران رکود ، مردم پس اندازهای خود را کاهش می دهند تا سطح زندگی خود را حفظ کنند در حالی که در سطح بالایی از درآمد ، مردم نسبت بیشتری از درآمد خود را پس انداز می کنند. وی همچنین استدلال کرد که در قله های چرخه تمایل حاشیه ای به شیفت سرمایه گذاری. شهود این امر این است که در زیر چرخه ظرفیت زیادی وجود خواهد داشت و بنابراین تاجران تمایلی به سرمایه گذاری بیشتر نخواهند داشت ، در حالی که در اوج چرخه افزایش هزینه ها باعث دلسردی سرمایه گذاری می شود. این پویایی غیرخطی در اقتصاد ایجاد می کند که سپس چرخه تجارت را پیش می برد.

وقتی کالدور این مولفه ها را با هم ترکیب می کند ، یک مدل شش مرحله ای از چرخه کسب و کار بدست می آورد. در مرحله اول اقتصاد در موقعیت تعادل قرار دارد. سرمایه گذاری در حال انجام است و سهام سرمایه در حال رشد است. در مرحله دوم رشد سهام سرمایه منجر به تغییر در منحنی سرمایه گذاری به سمت پایین می شود زیرا تاجران تصمیم می گیرند که کارخانه هایشان بیش از حد پر شود. در مرحله سوم (که با مرحله دوم همپوشانی دارد) رشد بالای درآمد باعث پس انداز بیشتر می شود که منحنی پس انداز را به سمت بالا سوق می دهد. در این مرحله دو منحنی مماس می شوند و تعادل ناپایدار می شود که باعث ایجاد رکود می شود. در مرحله چهارم همان پویایی شروع می شود اما این بار در جهت مخالف حرکت می کند. در مرحله ششم تعادل دوباره ناپایدار است و رونق تولید می شود.

کالدور همچنین در نظریه چرخه تجارت به اهمیت توزیع درآمد اشاره کرد. وی فرض کرد که پس انداز حاصل از سود بیشتر از پس انداز دستمزد است. یعنی استدلال کرد که افراد فقیر (کارگران) تمایل دارند کمتر از افراد ثروتمند (سرمایه داران) پس انداز کنند. یا:الگو:Equation

کالدور معتقد بود که چرخه تجارت یک سازوکار ذاتی دارد که توزیع مجدد درآمد در طول چرخه را انجام می دهد و این نتایج "انفجاری" را کاهش می دهد. همانطور که مشاهده کردیم ، در یک روند صعودی دوره ای که سرمایه گذاری برنامه ریزی شده شروع به پیشی گرفتن از پس انداز برنامه ریزی شده می کند ، قیمت ها افزایش می یابد. کالدور فرض کرد که کسانی که قیمت تعیین می کنند قدرت بیشتری نسبت به کسانی که دستمزد تعیین می کنند دارند و بنابراین قیمتها سریعتر از دستمزد افزایش می یابند. این بدان معناست که سود نیز باید سریعتر از دستمزد افزایش یابد. کالدور استدلال کرد که با توجه به گرایش های مختلف پس انداز سرمایه داران و کارگران ، این امر باعث پس انداز بیشتر خواهد شد. سپس این چرخه را تا حدودی کاهش می دهد. در رکود اقتصادی یا رکود ، کالدور استدلال کرد که قیمت ها باید به همان دلایلی که کینز در نظریه عمومی خود آورده ، سریعتر از دستمزد کاهش یابد. [6] این بدان معنا بود که با افزایش دستمزد واقعی درآمد به کارگران توزیع می شود. این می تواند پس اندازها را در یک رکود اقتصادی یا رکود کاهش دهد و باعث کاهش چرخه شود.

مدل کالدور انعطاف پذیری دستمزد و قیمت را فرض می کند. اگر انعطاف پذیری دستمزد و قیمت در دسترس نباشد ، اقتصاد ممکن است تمایل به تورم دائمی و رو به افزایش یا رکود مداوم داشته باشد. کالدور همچنین در مورد نحوه پاسخگویی دستمزدها و قیمتها هم در تورم و هم در رکود فرضیه های قوی ارائه می دهد. اگر این فرضیات مدل کالدور را رعایت نکند ، ما را به این نتیجه می رساند که این چرخه ممکن است جای خود را به تورم یا رکود دائمی و رو به افزایش دهد.

نظریه چرخه تجاری غیر خطی کالدور بر دشواری بسیاری از اقتصاددانان با تئوری رشد روی هارود غلبه دارد. بسیاری از اقتصاددانان نئوكینزیایی آمریكا تصور می كردند كه كار هارود حاكی از آن است كه سرمایه داری به سمت رشد صفر و بی نهایت گرایش پیدا می كند و هیچ پویایی وجود ندارد كه بتواند آن را كنترل كند. رابرت سلوو ، که سرانجام در پاسخ به این مشکلات درک شده ، مدل رشد سولو را ایجاد کرد ، این دیدگاه را چنین خلاصه کرد:

بخاطر داشته باشید که اولین مقاله هارود در سال 1939 و اولین مقاله دومار در سال 1946 منتشر شد. نظریه رشد ، مانند بسیاری دیگر در اقتصاد کلان ، محصول رکود دهه 1930 و جنگی بود که سرانجام به آن پایان داد. من هم همینطور بودم. با این وجود به نظرم رسید که داستان تعریف شده توسط این مدلها احساس اشتباهی دارد. لشكركشی از مریخ كه با خواندن این ادبیات به زمین می آمد انتظار داشت كه فقط لاشه سرمایه داری را پیدا كند كه مدتها پیش خودش را تكه تكه كرده بود. تاریخ اقتصادی در واقع رکورد نوسانات و همچنین رشد بود ، اما به نظر می رسید که اکثر چرخه های تجاری خود محدود کننده باشد. رشد پایدار ، هر چند آشفته ، نادر نبود. [7]

در حقیقت ، مقاله کالدور در سال 1940 کاملاً غیر واقعی نشان داده بود. سلوو در حال کار با نظریه غلط و توسعه نیافته چرخه تجارت بود که از ساموئلسون بر عهده گرفته بود. زمانی که سلوو روی نظریه رشد خود کار می کرد ، اقتصاددانان کمبریج انگلستان قبلاً به طور رضایت بخشی نظریه محدود کننده چرخه تجارت را ارائه داده بودند که فکر می کردند توصیف معقولی از دنیای واقعی است. این یکی از دلایلی است که اقتصاددانان کمبریج در واکنش به مدل رشد سلوو بسیار خصمانه عمل کرده و در بحث و جدال پایتخت کمبریج در دهه 1960 به آن حمله کردند. ناآگاهی دانش اقتصاددانان آمریکایی از مدل کالدور همچنین توضیح می دهد که چرا اقتصاددانان کمبریج پس از کینزی مدل ISLM مورد علاقه نئوکینزی های آمریکایی را خام و فاقد دانستند. [8]

زندگی شخصی[ویرایش]

کالدور با کلاریسا گلداسمیت ، شخصیتی برجسته در زندگی شهر کمبریج و فارغ التحصیل تاریخ از کالج سامرویل ، آکسفورد ، ازدواج کرد و دارای چهار دختر بود: پنی میلسوم ، مشاور سابق کار در لندن از ایسلینگتون ، کاتارین هاسکینز ، کاندیدای کارگری برای شورای شهر وست مینستر ، فرانسیس استوارت ، استاد توسعه اقتصادی در دانشگاه آکسفورد و مری کالدور ، استاد امنیت انسانی در دانشکده اقتصاد لندن.

وی در پاپ ورث اورارد ، کمبریج شایر درگذشت.

قوانین رشد کالدور[ویرایش]

قوانین رشد کالدور مجموعه ای از سه قانون مربوط به علت رشد اقتصادی است. با نگاهی به کشورهای جهان در حال حاضر و در طول زمان ، نیکلاس کالدور رابطه بالایی را بین استاندارد زندگی و سهم منابع اختصاص یافته به فعالیت های صنعتی ، حداقل تا حدودی از درآمد ، متذکر شد. فقط نیوزیلند ، استرالیا و کانادا ثروتمند شده اند در حالی که بیشتر به کشاورزی اعتماد می کنند. [9] [10] وی سه قانون در مورد این قاعده های تجربی را پیشنهاد کرد:

1)    رشد تولید ناخالص داخلی با رشد بخش تولید رابطه مثبت دارد. این شاید از نظر سریعتر رشد تولید ناخالص داخلی بهتر از رشد رشد صنعتی نسبت به رشد تولید ناخالص داخلی بهتر بیان شود: این زمانی است که سهم صنعت از تولید ناخالص داخلی در حال افزایش است. [11]

2)    بهره وری بخش تولید با رشد بخش تولید رابطه مثبتی دارد (این قانون به قانون Verdoorn نیز معروف است). [12] در اینجا بحث این است که بازدهی فزاینده ای در مقیاس تولید وجود دارد. اینها ممکن است ساکن باشند - درصورتی که هرچه اندازه بخش بزرگتر باشد متوسط هزینه پایین تر باشد - یا از طریق تأثیر القایی که رشد تولید بر انباشت سرمایه و پیشرفت فنی دارد پویا باشند. یادگیری با انجام تأثیرات نیز مهم است.

3)    بهره وری بخش غیر تولیدی با رشد بخش تولید ارتباط مثبت دارد. این قانون آخرین کمال بصری است و مبتنی بر این استدلال است که بخش غیر صنعتی بازدهی مقیاس کمتری دارد. با جابجایی منابع ، میانگین بهره وری از منابع باقی مانده افزایش می یابد.

Thirlwall   (2003، صص 123-124) همچنین گزارش برجسته کالدور از سه گزاره فرعی را که برای در نظر گرفتن آنها نیز مهم است. آن ها هستند:

1)    از آنجا که زمینه جذب بازده افزایش یافته برای جذب نیروی کار از بخش بازدهی کاهش یافته است ، سرعت رشد تولید ناخالص داخلی نیز کاهش می یابد.

2)    در مراحل اولیه صنعتی تقاضا از بخش کشاورزی تأمین می شود - اما در مراحل بعدی تقاضای صادرات به احتمال زیاد این روند را هدایت می کند. در اینجا احتمالاً اندازه محدود بازار داخلی به گونه ای است که تحقق اقتصاد مقیاس را محدود می کند و برای واردات نهاده های لازم نیاز به تولید ارز خارجی وجود دارد.

با رشد صادرات و رشد تولید می توان یک حلقه فضیلت ایجاد کرد اما ایجاد آن دشوار است زیرا احتمالاً به یک شرکت استثنایی ، حمایت یا یارانه بستگی دارد.

واقعیت های تلقی شده رشد اقتصادی[ویرایش]

نیکلاس کالدور خواص آماری رشد اقتصادی بلند مدت را در مقاله تأثیرگذار سال 1957 خلاصه کرد. [1] وی به شش "مقاومت تاریخی برجسته زیر که توسط تحقیقات تجربی اخیر نشان داده شده است" اشاره کرد:

1)    سهم درآمد ملی دریافت شده توسط نیروی کار و سرمایه در طول مدت طولانی تقریباً ثابت است.

2)    میزان رشد سهام سرمایه برای هر کارگر در مدت زمان طولانی تقریباً ثابت است.

3)    سرعت رشد تولید برای هر کارگر در مدت زمان طولانی تقریباً ثابت است.

4)    نسبت سرمایه / تولید در مدت زمان طولانی تقریباً ثابت است.

5)    نرخ بازده سرمایه گذاری برای مدت طولانی تقریباً ثابت است.

6)     در نرخ رشد بهره وری نیروی کار و کل تولید در میان کشورها تغییرات قابل توجهی (2 تا 5 درصد) وجود دارد.

کالدور ادعا نکرد که هر یک از این مقادیر همیشه ثابت خواهد بود. برعکس ، نرخ رشد و سهم درآمد در طی چرخه تجارت به شدت در نوسان است. در عوض ، ادعای او این بود که این مقادیر در هنگام متوسط سازی داده ها برای مدت زمان طولانی ، ثابت می مانند. تعمیمات گسترده وی ، که در ابتدا از داده های ایالات متحده و انگلیس گرفته شده بود ، اما بعداً برای بسیاری از کشورهای دیگر نیز صادق بود ، به عنوان "واقعیت های تلقی شده" شناخته شد.

منابع[ویرایش]

1) Kaldor, N. (1967) Strategic Factors in Economic Development, New York, Ithaca

2) Kaldor, N. (1939) "Speculation and economic stability, The Review of Economic Studies   

3)  "No. 46352"The London Gazette

4) "A Model of the Trade Cycle", Economic Journal, 1940

5) The General Theory of Employment, Money and Interest, 1936, Chapter 22

6) The General Theory of Employment, Money and Interest, 1936, Chapter 19

7) Solow, Nobel Prize Lecture, 1987

8) "Further Problems With the Static Framework of the ISLM". 13 November 2013.

9) Kaldor, N. (1967). Strategic Factors in Economic Development. New York: Ithaca.

10) Thirlwall, A. (2003). Growth and Development: With Special Reference to Developing Economies (7th ed.). Palgrave. pp. 121–122. ISBN 978-0-333-98089-7.

11) hirlwall, A. P. (1983). "A Plain Man's Guide to Kaldor's Growth Laws". Journal of Post Keynesian Economics. 5 (3): 345–358. doi:10.1080/01603477.1983.11489375. JSTOR 4537750

12) Verdoorn, P. J. (1949). "Fattori che regolano lo sviluppo della produttivita del lavoro". L'Industria (in Italian). 1: 310.


This article "نیکلاس کالدور" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:نیکلاس کالدور. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.



Read or create/edit this page in another language[ویرایش]