واقف سلطانلی
این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد. |
لحن یا سبک این مقاله بازتابدهندهٔ لحن دانشنامهای استفادهشده در ویکیپدیا نیست. (چگونگی و زمان حذف پیام این الگو را بدانید) |
این مقاله دقیق، کامل و صحیح ترجمه نشدهاست. لطفاً این ترجمه را با توجه به نسخهٔ اصلی اصلاح کنید و سپس این الگو را از بالای صفحه بردارید. |
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. (مارس ۲۰۲۰) |
این نوشتار نیازمند جعبهٔ اطلاعات استاندارد است. الگوی مناسب را میتوانید در فهرست الگوها بیابید. |
این نوشتار نیازمند به افزودن رده تخصصی است. با توجه به ویکیپدیا:ردهبندی ردههای مورد نیاز را اضافه کنید . |
واقف سلطانلی (زاده ۲۶ مارس ۱۹۵۸ در روستای شاهسون شهرستان کوردمیر جمهوری آذربایجان) نویسنده، ادیب، مترجم و روزنامهنگار و پروفسور در علوم زبانشناسی
زندگینامه[ویرایش]
واقف سلطانلی در ۲۶ مارس ۱۹۵۸ در روستای شاهسون شهرستان کوردمیر واقع در جمهوری آذربایجان چشم براین جهان گشود. آموزش ابتدائی را در زادگاه خود خواند و آموزش متوسطه را طی سالهای ۱۹۶۴–۱۹۷۴ در روستای کهنه بازار گذراند. همزمان با تحصیلات متوسطه، طی سالهای۱۹۷۰ – ۱۹۷۵ در مدرسه موسیقی همین روستا به آموزش موسیقی روی آورد؛ و پس از اتمام تحصیلات متوسطه، از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۶ در مرکز برق همین شهرستان به کارگری پرداخت. سال ۱۹۸۱ از دانشکده زبانشناسی دانشگاه دولتی آذربایجان دیپلم افتخار گرفت؛ و پس از آن در روستای قالاجیق شهرستان اسماعیللی به کسوت معلمی زبان و ادبیات درآمد. سپس وارد دانشگاه زبانهای خارجی آذربایجان شده و در رشته ادبیات معاصر آذربایجان تحصیلات خویش را تا مقطع فوق لیسانس ادامه داد؛ و در فاصله زمانی ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ پایاننامه خویش را با موضوع "مسائل مربوط به شخصیت در نمایشهای آذربایجان" تألیف کرده و در سال ۱۹۸۴ از این کار پژوهشی دفاع نمود. روح جستجوگری او را به وادی ادامه تحصیل در مقطع دکتری کشانده و پس از اتمام این مقطع تحصیلی، پایاننامه خود را با عنوان "زندگی و فعالیت ادبی محمد امین رسول زاده" به رشته تحری درآورده و در سال ۱۹۹۷ از این پایاننامه دفاع کرد. واقف سلطانلی از سال ۱۹۹۹ به عضویت هیئت علمی دانشگاه دولتی باکو درآمده و امروزه به عنوان استاد تمام در گروه تاریخ ادبیات آذربایجان در این دانشگاهِ سرآمد، به فعالیت خویش ادامه میدهد. فعالیت در عرصه تدریس، روح ناآرامِ سلطانلی را سیراب نکرد و حس مسؤولیتشناسی در برابر حوادث تلخ و شیرین ملّتش، پای او را به عرصه فعالیتهای اجتماعی کشید؛ لذا در سال ۱۹۹۱ اقدام به تأسیس انجمن مطالعات آذربایجان کرده و از همان سال ریاست این تشکیلات را برعهده گرفت. طی سالهای ۱۹۹۵–۱۹۹۸ در بخش آذربایجانی رادیو آزادی آمریکا و رادیو اروپای آزاد به عنوان کارشناس برنامههای ادبی در حوزه تحریریه، فعالیت نمود؛ و به عنوان یک روزنامهنگار، سالهای متمادی سردبیری نشریات زیر را به عهده داشت:
- نشریه خداآفرین در لهستان (۱۹۹۵)،
- نشریه آراز در سوئد (۱۹۹۶–۱۹۹۷)،
- نشریه آذربایجانیهای دنیا (دونیا آذربایجانلی لاری) در ایالات متحده آمریکا (۲۰۰۰–۲۰۱۲).
وی رئیس یک تشکیلات ادبی به نام "گروه روابط ادبی ترکهای قبرس- بالکان- اوراسیاً است که در کشور ترکیه فعالیت دارد و در عین حال مدیر دفتر قفقاز این تشکیلات میباشد. این شخصیت خستگیناپذیر، طی ماههای ژوئن و اکتبر سال ۱۹۹۹ درچهارچوب یک فرصت مطالعاتی در حوزه زبانشناسی انگلیسی و فرهنگ غرب، در دانشگاه ادینبرگ انگلیس کارهای پژوهشی خود را ادامه داده و بر تجارب علمی خویش افزودهاست. در سال ۱۹۹۵ موفق به اخذ جایزه ادبی حسن بی زردابی، در سال ۲۰۰۳ موفق به کسب جایزه به خاطر تلاش در حوزه ادبیات ترکهای قبرس- بالکان و اورآسیا ونیز فعالیتهای بینالمللی در راستای کوشش در جهت گسترش زبان ترکی در گروه (کیباتک) شده، در تاریخ ۲۰۱۴ از سوی نمایندگی فرهنگی کشور مصر به خاطر فعالیتهای فرهنگی خویش مورد تقدیر قرار گرفته و در سال ۲۰۱۷ به خاطر تلاشهای نستوهش در حوزه توسعه زبان ترکی شایان توجه از سوی مجله " احیای حرکت ترکی" تشخیص داده شده و مورد تقدیر مادی و تلطیف معنوی واقع شدهاست. در کنگرههای مختلف داک (دونیا آذربایجان کنگره سی= کنگره آذربایجانیهای جهان) طی سالهای ۲۰۰۱ در سوئد، ۲۰۰۲ در هلند، ۲۰۰۴ در آلمان، ۲۰۰۸ در بلژیک و ۲۰۱۰ در بریتانیای کبیر به عنوان عضو هیئت اجرائی برگزیده شدهاست. در سال ۲۰۱۲به عضویت "انجمن بینالمللی مطالعات حماسه" که در همین سال برای فعالیت در حوزه مطالعات مربوط به حماسه تأسیس شده درآمد. لازم است ذکر شود که مرکز اداری این تشکیلات در شهر پکن پایتخت چین میباشد. در سال ۲۰۱۸ به عضویت "انجمن بینالمللی نویسندگان" در ایالات متحده آمریکا درآمده است. تاکنون ترجمه آثار گوناگونی از این نویسنده در کشورهای زیادی چون انگلیس، آمریکا، آلمان، ترکیه، دانمارک، مصر، روسیه، اکراین و ایران چاپ و منتشر شدهاست. واقف سلطانلی به عنوان یک عنصر فرهنگی فعال تاکنون در سمپوزیومها، همایشها، مجامع علمی و سمینارهای مختلفی شرکت فعال داشته و در این گردهمائیهای بینالمللی، ضمن معرفی ادبیات و فرهنگ آذربایجان، داشتههای معنوی ملت خویش را در کشورهای مختلف جهان به شایستگی نمایندگی کردهاست. او متأهل و دارای دو فرزند میباشد.
آثار ادبی نویسنده[ویرایش]
این هنرمند خوش ذوق از دوران نوجوانی وارد عرصه آفرینش ادبی شده و نخستین "داستان" او درسال ۱۹۸۰به نام " یوشان عطری " = (عطر درمنه) در نشریه "زن آذربایجان" چاپ شده و به بازار نشر عرضه گردیدهاست؛ و از این زمان بهطور مداوم با نشر آثاری همچون "حکایت"، "ترجمه"، "رمان"، "کتب و مقالات علمی" نقش مؤثر خویش را در عرصه کتاب و روزنامهنگاری ایفا میکند. نویسنده در یکی از آثار بارز خویش به نام "رؤیای مرگ" موضوع جابجایی گورستانی را درسال ۱۹۸۲به تصویر کشیده میشود که این جابجایی به خاطر اعتراض مردم منجر به شورش عمومی میگردد. این هرج ومرج، دنیای درونی و باورهای مذهبی شخصیتهای داستان را به آشکارا به تصویر میکشد. نویسنده این داستان را با طرح خودکشی راننده بولدیزری که قبرها را منهدم کردهاست، به پایان میبرد و با طرح چنین حادثه وحشتناکی، مقابله با ارزشهای اجتماعی یک ملت را معادل مرگ و خودکشی عاملان چنین اشتباهی ارزیابی میکند. کتاب "انسان دنیزی" = "دریای جمعیت" او که در ایران به نام "تنهایی در ازدحام" ترجمه شدهاست، دارای سبک نوشتاری خاصی است. اسلوب این کتاب که ترکیبی از استعاره و واقع گرایی میباشد در سال ۱۹۹۲ منتشر گردیده این اثر در میان آثار متعدد نویسنده دارای جایگاه ویژه ای است. کتاب "انسان دنیزی" در ممالک مختلف به زبانهای گوناگون ترجمه و از سوی خوانندگان مورد استقبال قرار گرفتهاست. رومان روایت سرنوشت انسانی زحمتکش، و روستازاده سادهای است که در یک شرکت دولتی برای به دست آوردن لقمه نانی، با جان شیرین خویش بازی میکند تا زن و بچه خود را از چنگال فقر و فلاکت برهاند. این کارگر بیپناه، بارها مورد بی رحمی و ستم سرکارگر خویش به نام "گویوش اف" قرار گرفته و در نهایت تحت فشارهای عدیده، تبعیض و بی عدالتی اعمالی از سوی او در یک درگیری فیزیکی، مرتکب قتل ناخواسته او فرد ستمگر میشود. در بیدادگاه، به قصاص محکوم میگردد. "اکرم" قهرمان داستان از زندان گریخته و از مجازات اعدام خلاص میشود و عمری با فلاکت و نداری در شهری بیگانه به شکل ناشناس و در کسوت فقیری ژنده پوش، پروسه ازخودبیگانگی خود را طی کرده و به جایی میرسد که تمامی هویت فردی و خانوادگی خویش را در عرصه گدائی و زیست ایزوله و مخفی از دست میدهد. اوج این زندگی ذلت بار زمانی است که وقتی پس از عمری زندگی مخفی، خود را به عنوان قاتل به پاسگاه پلیس معرفی میکند، ادعایش را باور نمیکنند، آه جانسوزی ازنهادش برخاسته و میگوید: بدبختی را ببین که بودنت را به عنوان یک قاتل نیز به رسمیت نمیشناسند." رویدادهای این رومان در دهه هشتاد قرن بیستم رخ داده، و قهرمانش، نماد سرنوشت ملتی است که داشتههای معنوی او از سوی دیگران جدّی گرفته نمیشود. یکی دیگر از آثار نویسنده حکایتی است به نام "صحرا ساواشی"= "جنگ بیابان" که به سال ۲۰۱۰ در بازار کتاب آفتابی شدهاست. ژرف ساخت حوادث به تصویر کشیده در این داستان با اسلوب ویژه خود، بیانگر سرنوشت قهرمانی است که با بازگشت به گذشته و ترک آینده در برشی از زمان معلق ماندهاست. به تصویر کشیدن حوادث در این چهارچوب به خالق داستان این امکان را میدهد که دیدگاه فلسفی خود را در باره انسان و جهان به صورت جذابی آشکار سازد. کتاب "جنگ بیابان" با ویژگیهایی چون اعتراض به: ازخودبیگانگی، بریدن از ریشههای تاریخی، گریز از داشتههای معنوی خویش، سقوط معنوی و دگردیسی اخلاقی به خاطر روی آوردن به نیازهای غیر ضروری و تجملات و… نظر خواننده را جلب میکند. آثاری همچون: "آق یول" = "راه سفید"، "صحرا دومانی"= "مه بیابان"، "یارپاقسیز بوداغلارین یاشیل نغمه سی" = "سرودهای سبز شاخههای بی برگ"، "درویش"، "مغار"، قطب گئجهسی" = "شب قطبی"، "وطن"، "آدا" = "جزیره"، "ایلقیم" = "سراب"، "ترس آخین"= "جریان معکوس"، "لال حلقه" = "حلقه لال"، "کول قفسی" = " قفس خاکستر"، "زولاقلی یووا" = "لانه راه راه"، "چارپازکولگه" = "سایه صلیبی"، "گیل اووسیونو" = "جادوی گِل" و دیگر داستانها از این نویسنده، زبان و اسلوب ویژهای را از او به نمایش میگذارد. آثاری چون "گوروش یئری" = "میعادگاه"، "نوای قمری"، "همایون" و دگر حکایتهای سلطانلی به بررسی برخی موضوعات تاریخی پرداختهاست. او همچنین نویسنده مینیاتورهای متعددی است که به سبک متن ترانه و عاشقانه نوشته شدهاست.
آثارعلمی نویسنده[ویرایش]
واقف سلطانلی، در کنار آفرینشهای چشمگیر ادبی ازموضوعات نظری و زیبایی شناختی در عرصه هنر و ادبیات نیز غفلت نورزیدهاست؛ و در این زمینه به جستجوگری و خلق آثاری به شرح ذیل پرداختهاست:
- ۱. "محمد امین رسول زاده نین ادبی دونیاسی" = دنیای ادبی محمدامین رسول زاده (۱۹۹۳)،
- ۲. "آغیر یولون یولچوسو" = "رهگذر راهی سخت" (۱۹۹۶)،
- ۳. "آزادلیق افقلاری" = "افقهای آزادی" ۱۹۹۷،
- ۴. "آذربایجان مهاجرت ادبیاتی" = "ادبیات مهاجرت آذربایجان" ۱۹۹۸،
- ۵. "ابی- نظری ایللوستراسیالار" = "تصاویر ادبی - نظری" ۲۰۰۰،
- ۶. "عومرون نجات ساحیلی" = "ساحل نجات عمر" ۲۰۰۴،
- ۷. "ادبی تنقید تدریس مسأله لری" = "مسائل مربوط به تدریس نقد ادبی" ۲۰۰۷،
- ۸. "آذربایجان ادبی تنقیدی"= "نقد ادبی آذربایجان" ۲۰۱۲،
- ۹. "استقلال سئوگیسی" = "سودای استقلال" ۲۰۱۴،
- ۱۰. "آذربایجان ادبی تنقیدی"= "نقد ادبی آذربایجان" با اضافات جدید، ۲۰۱۹ و آثار دیگر.
البته درمیان آثار ادبی نویسنده، پژوهشهای مرتبط با ادبیات مهاجرت وی جایگاه ویژه ای دارد. پروفسور واقف سلطانلی در کنار کتابهای متعدد در موضوع نقد ادبی، خالق آثار ژورنالیستی زیادی نیز میباشد. در کنار تألیف کتب و نگارش مقالات متعدد، بخش مهم فعالیتهای این نویسنده را حضور در کنفرانسها، سمپوزیومها و همایشهای علمی و ارائه سخنرانیها و یادداشتهای علمی و ادبی تشکیل میدهد.
ترجمههای مؤلف[ویرایش]
این شخصیت نوآور، علاوه بر خلق آثار علمی و ادبی، در حوزه ترجمه نیز یک عنصر اثرگذار و فعال محسوب میشود؛ و از ترجمههای مشهور این نویسنده میتوان به نمونه زیر اشاره کرده:
- «یارپاق تؤکومو» = «برگریزان» و «دگیرمان» = «آسیاب»، نوشته رشاد نوری
- داستان تاریخی با عنوان «سیراکوزلو آلیم» نوشته سرگی جیتومریسکین،
- و حکایتهایی از ائروین اشتریتماتتر، یاروسلاو هاشک، وئری مئری، گوستاو استوپکا و دیگر نویسندگان مشهور را به زبان ترکی آذربایجانی برگردانده و منتشر ساخته و نیز کتاب «درباره پان تورانیسم» نوشته محمد امین رسول زاده را با همکاری فرد دیگری از زبان روسی به ترکی ترجمه کردهاست.
آثاری که به فارسی یا به خط قدیم ترکی منتشر شدهاند[ویرایش]
- بامداد مه آلود (سحر دومانی). «پیام نو» (تبریز) ۱۳۸1 (2002)، ۱۶ آذر، شماره ۴۱، ۲۳ آذر، ۱۳۸۱، (۲۰۰۲)، فارسی
- قول بازاری (حکایت). نشریه مهر اردبیل، ۲ آذر، ۱۳۸۲، (دوم دسامبر ۲۰۰۳)
- یوشان عطری (حکایت). نشریه «شور»، ۱۷ آذر، ۱۳۸۲، شماره ۵۴ (۱۷ دسامبر ۲۰۰۳)
- نغمههای سبز شاخههای بی برگ (حکایت). نشریه «أرک»، (تبریز)، ۱۵ اردیبهشت، ۱۳۸۳ (۵ می ۲۰۰۴)، شماره ۴۷۲
- خاللی (حکایت). نشریه «ارک» (تبریز)، ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۳ (۲۱ می ۲۰۰۴)، شماره ۴۷۸
- سحردومانی (حکایت). نشریه «سهند تبریز»، (تبریز)، ۲۸ آوریل ۲۰۰۸، شماره۱۹۰
- تنهایی در ازدحام (رومان). مترجم به به زبان فارسی بیوک ملایی، تهران، ۲۰۱۴، ۳۳۰ ص
- تنهایی در ازدحام (رومان). مترجم به به زبان فارسی بیوک ملایی، زنجان، ۲۰۱۵، ۳۳۰ ص
- ترس آخین (حکایت). مترجم به به زبان فارسی بیوک ملایی، نشریه «بایرام»، زنجان، ۲۰۱۵، ژوئیه، شماره ۵۴، ص ۵۹–۶۰
منابع[ویرایش]
محرم علی دوست. چکیدهٔ بیوگرافی واقف سلطانلی. نشریه «پیام نو» (تبریز)، ۱۳۸1 (2002)، ۱۶ آذر، شماره ۴
۱
This article "واقف سلطانلی" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:واقف سلطانلی. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.