پان فارسیسم و ایران
پانفارسیسم در ایران پدیدهای سیاسی و متأخر است که از نظر برخی نخستین شکلگیری آن در ایران بر اساس استفادهٔ ابزاری انگلیس از زبان فارسی برای بسط نفوذ خود در جنگ جهانی دوم و برجسته شدن اسطورهٔ صهیونیستی خاخامنشی بود. در این دوران، انگلیس تصمیم گرفت که، هویتی جدای از بقیه ملتها، برپایه هویت نوساخته پارسی-پهلوی را در ایران ترویج دهد. انگلیس برای این فعالیتها کمکهای مالی و نظامی نیز در نظر میگرفت. در نتیجه این فعالیتها و تشکیل دولت مارکسیست، لنینیست در ایران، انگلیس توانست، با ایجاد ایدئولوژی نویی در تضاد با ایران و هویت ملتهای ایرانی، تأثیر زیادی بر روی ایران و کشورهای همپیمان آن در جنگ جهانی دوم بگذارد. پس از جنگ جهانی دوم نیز حمایتهای انگلیس از نیروهای چپِ ادامه داشت و مبارزه با دودمان ساختگی پهلوی تبدیل به یکی از اساس آنها شد.
در ایران پانفارسیسم بر روی چند موضوع به گونهای برجسته متمرکز شدهاست و این جریانات مورد تحریف و وارونهنمایی در جهت مصادره به مطلوب اندیشهٔ پانفارسیسم قرار گرفتهاست:
تلاش برای برجسته کردن هویتهای قومی، زبانی و فرهنگی فارسهای ایران.
ارائههای نقشههای گوناگون، با ابزار کردن فرقه پان ایرانیست دربارهٔ تجزیه ایران.
ارائه تئوریهای توطئه دربارهٔ قدرتی که هدفش نابودی تنوع فرهنگی در ایران است ولی در ظاهر همه با هم برابرند.
ضعیف نشان دادن و وابسته کردن زبان بومی ترکی تنها به آذربایجان و کم رنگ کردن نقش زبان ترکی به عنوان زبان بومی اکثریت مردم ایران و تحریف نام ترکی به آذری.
نسبت دادن اصطلاحات و نامهای جعلی بر مبنای فارسگرایی پان فارسی به مردم ایران با هدف یک زبان، یک ملت و یک کشور.
ارائهٔ آمارهای جمعیتی غیر از آمار رسمی کشور نظیر 50 میلیون فارس ساکن در ایران.
یکسره رد کردن وجود اصطلاح، تبار ترک، کرد، لر، بلوچ، عرب و ...، تاریخ سایر ملتها و اقوام در ایران و همچنین القاء این موضوع که واژه و نام ترک پیشینهای ندارد.
تحریف تاریخ و بی عرضه نشان دادن دودمانهای ترکی در ایران.
فارس خواندن، همه تمدنهای باستانی در خاورمیانه و مهاجر و بیابانگرد خواندن دیگر ملتها
مصادره به نفع تاریخ ایران به نفع یک قوم خاص
استفاده ابزاری از نام ایران به جای فارس
انکار دیگر ملتهای ساکن در ایران و قوم خطاب کردن آنها
اجازه ندادن به تحصیل و تدریس سایر زبانهای بومی و مادری در ایران
به دست گرفتن همه رسانهای ملی و دولتی
ترجیح دادن دو تیم دردانه پایتخت به سایر تیمها و شهرستانی خواندن دیگران[۱]