You can edit almost every page by Creating an account. Otherwise, see the FAQ.

پرسپکتیویسم

از EverybodyWiki Bios & Wiki
پرش به:ناوبری، جستجو

مفهوم پرسپکتیویسم را نخستین بار نیچه به کار برد .

پرسپکتیویسم (به آلمانی: Perspektivismus) که به آن دیدگاه گرایی، چشم‌اندازگرایی، چشم‌اندازباوری یا منظرگرایی نیز گفته می‌شود. اصلی معرفت‌شناختی است که می‌گوید: ادراک و شناختِ چیزی ، همیشه و همواره به دیدگاه‌های تفسیریِ کسی که آن را مشاهده می‌کنند وابسته است. ادراک و شناخت چیزها همان تفسیرِ چشم‌انداز‌وارِ ادراک‌کننده و شناسنده است از چیزها. هر کس از چشم‌انداز و منظر خود، چیزها را ادراک کرده و آنها را می‌شناسد. [۱]

چشم‌اندازگرایی، چشم‌اندازباوری یا منظرگرایی[۲] اصطلاحی است که اولین بار فریدریش نیچه آن را به کار برد و به این دیدگاه فلسفی اشاره می‌کند که همه ایده‌ها از یک منظر خاص برخاسته‌اند. به عبارت دیگر، منظرها یا فضاهای مفهومی بسیاری وجود دارد که قضاوت دربارهٔ حقیقت یا ارزش در آنها صورت می‌گیرد. این معمولاً بدین معناست که هیچ نگاهی به جهان نمی‌تواند مطلقاً «صحیح» باشد.

«پرسپکتیویسم شیوهٔ مسلط و غالب شناخت‌شناسی در حیات فکری معاصر است. پرسپکتیویسم دیدگاهی است که می‌گوید که هر گونه‌شناختی اساساً و خصلتاً پرسپکتیوی است [یعنی وابسته به منظر خاصی است] ؛بنا به ادعای پرسپکتیویسم دانندگان یا صاحبان شناخت هرگز واقعیت را مستقیماً آن گونه‌ای که در خود است نمی‌نگرند و نمی‌بینند؛ بلکه از زاویهٔ خود و با مفروضات و پیش‌داوری‌های خود بدان می‌نگرند و آن را در نظر می‌آورند.

«پرسپکتیویسم در مقام نظر و دیدگاه مسلط جانشین پوزیتیویسم شد. …استدلال پوزیتیویست‌ها این بود که اگر دانشمندان بتوانند خود را از سوگیری‌ها و پیش‌داوری‌های خود خلاص کنند می‌توانند مستقیماً واقعیات امور را دریابند».

«توصیف نیازمند طرحی است متشکل از واژگان که به وسیلهٔ آن‌ها واقعیت‌ها بازساخته می‌شوند، و نیز متشکل از اصول مهمی که بر مبنای آن‌ها واقعیت‌ها را می‌توان دست‌چین کرد و به هم ربط داد». از سوی دیگر، «هیچ خط فاصل قاطعی میان واقعیت‌ها و نظریه‌ها وجود ندارد. در واقع، چون واقعیت‌ها آغشته به نظریه هستند، دقیق‌تر آن است که بگوییم واقعیت‌ها خودشان موجودیت‌هایی نظری هستند، هر چند در سطحی پایین و معمولاً، از نوع مشاهدتی. … درست بر همان وجه که گفته‌های توصیفی ریشه در نظریه‌ها دارند، نظریه‌ها خودشان هم در دل ساختارهای مفهومی بزرگ‌تر جای گرفته‌اند».

«توجه کنید که حال ما چقدر از پوزیتیویسم فاصله گرفته‌ایم. توصیفات آغشته به مواد و مطالب نظری هستند، و در واقع، خودشان نظریه‌های سطح پایین به‌شمار می‌روند. نظریه‌های منفرد در دل شبکه‌های نظری جای دارند؛ و چنین شبکه‌هایی خودشان ریشه در مفاهیم و فرضیاتی دارند که توصیفات و نظریه‌های تبیین‌کننده از آن‌ها برساخته می‌شوند. … بنا بر این، آرمان پوزیتیویستی شناخت هم‌چون آئینه‌ای از جهان، هم‌چون چیزی که فقط آنچه را که هست بازتاب می‌دهد، اما، خود چیزی در آن وارد نمی‌کند، آرمانی خطاست. هر گونه‌شناختی نوعی فعالیت ساختمانی است که در آن دانندگان و صاحبان شناخت افراد سهیم فعالی هستند». [۳]

منابع[ویرایش]

  1. ویکی پدیا. «بخش هایی از ویکی پدیا به زبان انگلیسی».صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  2. مصطفی ملکیان. «رشد هرمنوتيك ناشی از ديدگاه منظرگرايی است». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۴ دسامبر ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۳۱ مارس ۲۰۲۴. از پارامتر ناشناخته |url-status= صرف‌نظر شد (کمک)صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  3. برایان فی. «مقاله ی برداشتی از برایان فی».صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.


This article "پرسپکتیویسم" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:پرسپکتیویسم. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.



Read or create/edit this page in another language[ویرایش]