You can edit almost every page by Creating an account. Otherwise, see the FAQ.

کنفدراسیون ایران

از EverybodyWiki Bios & Wiki
پرش به:ناوبری، جستجو

ایده کنفدراسیون «ایران» اولین بار توسط محمدظاهر شاه پادشاه افغانستان مطرح گردید سال‌ها صحبت از ایجاد کنفدراسیون ایران و افغانستان در میان بود؛ و برای بار دوم توسط ژنرال ایوب خان رئیس جمهور پاکستان در سال ۱۳۴۱ خورشیدی تحت عنوان کنفدراسیون ایران- افغانستان- پاکستان مطرح شد.[۱]

ماجرای مطرح کردن ایده کنفدراسیون ایران- افغانستان[ویرایش]

در نوروز سال ۱۳۳۹، سردار محمدداوود صدراعظم وقت افغانستان به ایران آمد تا دربارهٔ این موضوع بررسی‌های تازه‌ای صورت گیرد و به این سبب، وی هم در مراسم نوروز آن سال شرکت کرد؛ زیرا نوروز آیین مشترک مردم دو کشور است که پیش از قتل نادرشاه افشار، قلمرو حکومتی واحدی را تشکیل می‌دادند. اتباع دو کشور دارای نیاکان (تاریخ) زبان و فرهنگ مشترک هستند و به همین دلیل طبق نظر جامعه شناسان از جمله «ماکس وبر» یک ملت محسوب می‌شوند و به همین صورت تاجیک‌های فرارود (پارسیان) که اینک در چند کشور زندگی می‌کنند. ترس از همین خویشاوندی و وحدت فرهنگی است که در سال‌های اخیر فشارهای تازه‌ای وارد می‌آید که افغان‌ها و به ویژه پشتون‌ها به ایران و پارسیان فرارود (تاجیک‌ها) نزدیک نشوند.[۱]

نقش دیگران در جلوگیری از پیشرفت طرح[ویرایش]

محمدظاهر شاه که در طول سلطنت خود بر بی‌طرفی و عدم تعهد افغانستان پای می‌فشرد یک بار تلاش کرد تا سرزمین‌هایی را که انگلستان در دوران سلطه خود بر هندوستان از افغانستان جدا ساخته و اینک ضمیمه پاکستان و پاتان نشین (پشتون) هستند بازگرداند از جمله منطقه خودمختار «وزیرستان». این تلاش، در دهه ۱۹۶۰ افغانستان و پاکستان را در آستانه یک جنگ قرارداده بود که اگر آغاز شده بود؛ گسترش می‌یافت زیرا که مسکو از افغانستان و واشینگتن از پاکستان حمایت می‌کرد و دولت وقت ایران دچار سردرگمی عجیبی شده بود زیرا که از یک طرف با پاکستان قرارداد دفاعی داشت و از سوی دیگر، افغان‌ها را ایرانی می‌دانست، لذا دست به میانجی گری زد و موفق شد. در جریان همین میانجی گری باردیگر از ایجاد کنفدراسیون ایران و افغانستان مرکب از دو کشور مستقل سخن به میان آمد که ایران به خواست غرب، قضیه تقسیم درآمد نفت را پیش کشید و موضوع به تدریج منتفی شد. در آن زمان، غرب از آن بیم داشت که پس از ایجاد کنفدراسیون، ایران مدعی بلوچستان شرقی و افغانستان مدعی مناطق پاتان نشین پاکستان شود و این کشور که تنها به دلیل مسلمان بودن مردم آن از شبه قاره هند جدا شده و استقلال یافته فروبپاشد. مسکو هم از آن هراس داشت که پس از تأسیس کنفدراسیون، تاجیک‌های «فرارود» باردیگر طغیان کنند و برای پیوستن به کنفدراسیون از شوروی جدا شوند. احمدشاه مسعود در دهه ۱۹۹۰ (همانند پدرش در نیمه اول قرن بیستم) تلاش‌هایی در این زمینه به عمل آورد که با قتل او در سپتامبر سال ۲۰۰۱ قضیه مسکوت ماند. در سال‌های اخیر باز تلاش‌هایی در این زمینه و به ویژه از ناحیه تاجیک‌ها (پارسیان) به عمل آمده و تشکیل جبهه ملی افغانستان که برادر احمدشاه و پسر محمدظاهر شاه و بسیاری از تاجیکیان در آن شرکت دارند در همین راستا است.

ماجرای مطرح کردن ایده کنفدراسیون ایران- افغانستان- پاکستان[ویرایش]

مارشال ایوب خان - رئیس جمهور پاکستان در سال ۱۳۴۱ خورشیدی برابر با ۱۹۶۲ میلادی خطاب به یک اجتماع بزرگ در کویته گفته بود که افغانستان، ایران و پاکستان در بین دو قوه بزرگ یعنی اتحاد شوروی و هند قرار گرفته‌اند و نظر به این وضع برای بقای این سه کشور برادر، اتحاد با هم یک امر ضروری می‌باشد. زیرا در صورت اختلافات داخلی، مقابله آن‌ها با فشارهای خارجی مشکل خواهد بود و شاید در این صورت کشورهای سه‌گانه از هم جدا شده و خاتمه بیابند ولی هرگاه این سه کشور با هم متحد شوند، از خود به خوبی دفاع خواهند کرد.[۲] رئیس جمهور پاکستان در میان کف زدن‌های ممتد حضار گفت که اگر چنین پیشنهادی به عمل آید، پاکستان از همه پیشتر این پیشنهاد را قبول خواهد کرد. وی گفت مردمان پاکستان، ایران و افغانستان به یک نژاد تعلق دارند و بین آن‌ها رشته‌های عمیق تاریخی و کلتوری وجود دارد و به عقیده وی مردمان این سه کشور برای دفاع در مقابل فشارهای خارجی و سعادت خود این اتحاد را می‌پسندند.[۳]

چند روز بعد، ذوالفقاری سفیر ایران در کابل، هنگام دیدار با سردار نعیم خان - وزیر خارجه دربارهٔ این اظهارات ایوب خان گفتگو کرد. سفیر ایران به نعیم خان گفت که "اتحادی که ایوب خان از آن صحبت کرده، آرزوی همه ماست". نعیم خان گفت: «بله همین‌طور است؛ ولی اکنون موقع چنین کاری نیست. اگر ما در حال حاضر دست به چنیین اقدامی بزنیم، نابود خواهیم شد. انجام این عقیده کار امروز و فردا نیست و وقت می‌خواهد. به هر حال، در چنین موقع حساس، به هیچ وجه جای طرح این موضوع نیست".[۴][۵]

فدراسیون ایران[ویرایش]

فدراسیون ایران ایده ارتقا یافته این کنفدراسیون است که با قانون اساسی نوشته شده در این ایده بشدت در منطقه طرفدار پیدا کرده و یکی از طرحها برای ایجاد اتحاد سیاسی منطقه و تشکیل ایران بزرگ است

مقدمه[ویرایش]

در گذشته ایده کنفدراسیون ایران داده شده است که بین ایران، افغانستان و پاکستان داده شده بود حال این ایده تکامل یافته که به نام فدراسیون ایران و بین کشورهای ۱)ایران ۲)افغانستان ۳)پاکستان ۴)تاجیکستان ۵)بحرین ۶)امارات متحده عربی ۷)عمان ۸)کویت ۹)قطر ۱۰)عراق ۱۱)اردن ۱۲)سوریه ۱۳)لبنان ۱۴)ترکیه ۱۵)ارمنستان ۱۶)آذربایجان ۱۷)قرقیزستان ۱۸)ترکمنستان ۱۹)گرجستان ۲۰)ازبکستان ۲۱)قزاقستان می‌باشد؛ بر اساس این ایده کشور جدید به نام فدراسیون ایران بوده و قانون اساسی کشور براساس فدرالیسم، دموکراسی، آزادی، جدایی دین از سیاست و منشور حقوق بشر خواهد بود

قانون اساسی[ویرایش]

قانون اساسی پیشنهادی فدراسیون ایران به شرح زیر می‌باشد

فصل اول[ویرایش]

اصل اول:

کشور فدراسیون ایران از اتحاد و به هم پیوستن کشورهای ۱)ایران ۲)افغانستان ۳)پاکستان ۴)تاجیکستان ۵)بحرین ۶)امارات متحده عربی ۷)عمان ۸)کویت ۹)قطر ۱۰)عراق ۱۱)اردن ۱۲)سوریه ۱۳)لبنان ۱۴)ترکیه ۱۵)ارمنستان ۱۶)آذربایجان ۱۷)قرقیزستان ۱۸)ترکمنستان ۱۹)گرجستان ۲۰)ازبکستان ۲۱)قزاقستان تشکیل شده است نام کشور فدراسیون ایران است

اصل دوم

نظام سیاسی کشور براساس دموکراسی و فدرالیسم است.

بند۱:کشور در دو سطح دولت فدرال دولت مرکزی} و دولت‌های ایالتی اداره می‌شود

بند۲:کشورهای که قبل از تشکیل فدراسیون ایران وجود داشتند در کشور جدید ادغام می‌شوند ومن بعد وجود نخواهند داشتند و بعد از تشکیل کشور فدراسیون ایران به تعدادی ایالت تقسیم خواهند شد که لیستشان در زیر ذکر می‌شود

بند۳: پایتخت دولت فدرال (دولت مرکزی) ایالت تهران، کرج خواهد بود

بند۴:ایالت تهران، کرج هم به مانند دیگر ایالات در مسایل داخلی دارای خودمختاری است و طبق قوانین ایالتی خود عمل می‌کند و مانند دیگر ایالات در سیاستهای کلان و قوانین فدرال برابر خواهد بود، همچنین پایتخت بودن آن نباید خودمختاری این ایالت را گرفته و تحت کنترل دولت فدرال قرار دهد

اصل۳: بالاترین مقام در کشور رئیس جمهور است که ریاست دولت فدرال را برعهده دارد و بطور مستقیم از طرف مردم انتخاب می‌شوند دوره ریاست جمهوری ۴ ساله است و هرکس می‌تواند بصورت متناوب ۲ دوره انتخاب شود

اصل۴: دومین شخص کشور نخست وزیر است که ریاست دستگاه اجرایی کشور را دارد که با معرفی رئیس جمهور و تأیید صلاحیت توسط کنگره و سنا و قسم خوردن در جلسه مشترک کنگره و سنا با حکم رئیس جمهور یا معاون اول وی برای چهار سال منصوب می‌شود

بند۱: نخست وزیر موظف است ظرف ۶۰ وزرای مربوط به هر وزارتخانه را بعد از تأیید رئیس جمهور به کنگره معرفی نمایند وزرا بعد از تأیید در کنگره باید به تأیید سنا هم برسد

پانویس[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ تاریخ ایران انتشارات دهخدا
  2. کتاب «اختلافات ارضی افغانستان و پاکستان» ص ٣٢٣
  3. کتاب «اختلافات ارضی افغانستان و پاکستان» ص ۳۲۴
  4. کتاب "اختلافات ارضی افغانستان و پاکستان" ص ٣٢۵
  5. فصلنامه تاریخ روابط خارجه / سال چهارم، بهار1382 شماره 14


This article "کنفدراسیون ایران" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:کنفدراسیون ایران. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.



Read or create/edit this page in another language[ویرایش]