یعقوب قمری شریف آبادی
یعقوب قمری شریف آبادی | |
---|---|
پرونده:یعقوب-قمری-شریف-آبادی.jpg رخنگاره یعقوب قمری شریف آبادی | |
اطلاعات شخصی | |
زاده | یعقوب قمری شریف آبادی ۲۳ مهٔ ۱۹۳۹1 خرداد 13183 ربیع الثانی 1358 شریف آباد، شهر ری، تهران، ایران |
درگذشت | ۱۵ نوامبر ۲۰۱۸ (۷۹ سال)24 آبان 1397 شهرک مدرس، ورامین، تهران |
آرامگاه | یوسف رضا، پیشوا، تهران |
ملیت | ایرانی |
همسر(ان) | رقیه خاتون حیدری ملقب به زهرا حورالحصین (ا. ۱۳۴۴–۱۳۹۷) |
فرزندان | فاطمهزهرامرضیهطاهرهزهرهمهدیمعصومهلقمانزینبعبدالسلامحمیده |
مادر | معصومه تاجیک |
پدر | رحمت الله قمری |
اقامتگاه | شهرک مدرس، ورامین، تهران |
امضا | پرونده:امضا-یعقوب-قمری-شریف-آبادی.png |
وبگاه | وبگاه رسمی یعقوب قمری شریف آبادی |
لقب(ها) | قمر، مهتاب |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه دوازدهامامی |
مکتب | عشق و عرفان |
زمینه فعالیت | نقاش، کشتی گیر، نویسنده |
استاد | شیخ محمد حسن شریف الدین مشکور طهرانی |
سلسله | کمیلیه |
مخالفان | متعصبین خشک اندیش |
آثار و تألیفات |
---|
آثار هنری
آثار نوشتاری
کتابها
مقالات
آثار گفتاری
فهرست سخنرانیها
امضا-یعقوب-قمری-شریف-آبادی |
یعقوب قمری شریف آبادی (در شناسنامه یعقوب قمری: زاده ۱ خرداد ۱۳۱۸ – درگذشته ۲۴ آبان ۱۳۹۷ ) عارف و حکیم بلندآوازه زمان خود بود که به یعقوب قمری شریف آبادی شهرت داشت.[۱] او با نوید ولی ای از اولیای زمان در شهرری زاده شد و به علت شرایط سخت اقتصادی مجبور به مهاجرتهای پی در پی از روستای شریفآباد به روستای محمودآباد، از آنجا به شهر ری و سپس به شهرستان ورامین عظیمت کرده و در شهرک مدرس تا پایان عمر زندگی کرد.
زندگی استاد در سه مرحله ورزش، هنر و سلوک عرفانی خلاصه می شود[۱] که نهایتا منجر به خدمات بیشماری برای جامعه انسانی شد و در این میان میتوان به آثار متعدد نوشتاری، گفتاری، هنری و نیز علمی فرهنگی از جمله پایه گذاری هیئت چهارده معصوم که بعد از انقلاب اسلامی به فروغ محفل روحالله با رویهای عرفانی تغییر نام پیدا کرد و همچنین تأسیس مکتب الزهرا به سرپرستی همسر محترمه ایشان با هدف شناساندن بانوان به منزلت والای خود اشاره کرد.[۲]
استاد پس از خدمات شایان توجهی به امام و انقلاب اسلامی و وقف تمام زندگی خویش برای نوجوانان و جوانان تشنه معنویت، شب پنجشنبه (۲۴ آبان ماه ۱۳۹۷) در منزل خویش دار فانی را وداع گفت.
تولد و دوران کودکی و نوجوانی[ویرایش]
استاد قمری، در اوّل خردادماه سال ۱۳۱۸خورشیدی (23 مۀ سال 1939 میلادی) در روستای شریفآباد شهرری، در خانهای استیجاری و خانوادهای تنگدست چشم به جهان گشود. نام او را در پی پیشگویی ولیای از اولیای الهی که یک شب سرد زمستانی در خانه محقر والدینش مهمان شده بود، «یعقوب» نهادند. آثار نورانیت و روحانیت، از همان اوان کودکی در رفتار و حالات استاد پیدا بود؛ به طوری که اهالی روستای شریفآباد به هنگام نوشدن ماه، برای مبارکی و میمنتِ ایام پیش رو، بعد از دیدن هلال شب اوّل ماه، به سیمای معصومانه این کودک نظر میکردند.[۳]
تحصیل[ویرایش]
یازده ساله بود که برای تحصیل، در مکتبخانه رضویه شهرری ثبت نام نمود و در طول شش ماه، سه پایه تحصیلی را طی نمود و به عنوان مؤذن و شاگرد ممتاز مکتبخانه شناخته شد؛ ولی عدم استطاعت مالی والدین استاد، باعث شد که او از ادامه تحصیل محروم بماند و به انجام کار در مشاغل گوناگون بپردازد.[۴]
ورزش کشتی[ویرایش]
از سنّ شانزده سالگی، با وجود فقر و محرومیت، با اقتدا به الگوهای مشهور ورزشی، از جمله غلامرضا تختی، به ورزش کشتی روی آورد و به منظور در امان ماندن از مفاسد اخلاقی جامعه آن زمان، بیشتر وقت خود را در باشگاه کشتی با مربیان و علاقهمندان این ورزش میگذراند که در نتیجه، به زیور مروت و جوانمردی آراسته گردید. استاد قریب به 21 سال، با سعی و تلاش در این رشته فعالیت کرد و تحت تعلیم مربیان باتجربه، به مقامات چشمگیری در سطح کشور دست یافت؛[۱] اما چون برای تأمین مخارج خانواده و مادر و خواهر و برادران خویش، مجبور به کار طاقتفرسای دوازده ساعته در کارخانه نساجی بود، از تغذیه و استراحت مناسب محروم بود و به همین جهت، دچار صدمات و شکستگیهای استخوانی متعدد میشد. ازاینرو، از پیشرفت مطلوب در ورزش کشتی و افتخارات جهانی بازمیماند.[۵]
دوران جوانی[ویرایش]
استاد قمری در این برهه از زندگی با ایمان و توکل به خدا، نیروی جسمانی خویش را در مسیر خدمت به محرومان و دفاع از مظلومان به کار گرفت و بدون هیچ واهمهای در برابر ظلم و ستم ایستادگی میکرد.
سربازی[ویرایش]
در چهارمین سال فعالیت در ورزش کشتی به منظور خدمت سربازی در گردان 111 سوار به شهر گنبد کاووس، اعزام شد و در ایام خدمت، به موجب برخورداری از روحیه جوانمردی، شجاعت و صداقت در گفتار و رفتار به عنوان «سرباز راستگو» در پادگان سوار مشهور شد.[۶]
ازدواج[ویرایش]
در سن 25 سالگی و مدتی بعد از یک ازدواج ناموفق که هشت ماه بیشتر نیز به طول نینجامید، با دختری نجیب و پاکدامن به نام «رقیه خاتون حیدری» که خواهر یکی از همکارانش در کارخانه چیت ری بود، ازدواج کرد. حاصل این ازدواج موفق، هشت فرزند دختر و سه فرزند پسر است.
هنر[ویرایش]
ایشان در سن 27 سالگی، ضمن ادامه ورزش کشتی و به دنبال یک تحوّل شدید روحی که در کارخانه نساجی پدید آمد، به هنر نقاشی علاقهمند گردید. همان روز با قرض کردن مبلغی از همکاران خود و پس از اتمام ساعات کار، رهسپار خیابان لالهزار تهران شد و وسایل مورد نیاز خویش را به همراه چند کتاب مدل نقاشی از فروشگاه لوازم نقاشی یمین خریداری نمود. در پی راهنماییهای فروشنده، به محض رسیدن به منزل با شور و اشتیاق فراوانی شروع به تمرین نقاشی کرد و همان شب، اوّلین اثر هنریاش را خلق نمود. در همین ایام با مطالعه زندگی و آثار هنری نقاشان برجسته جهان به سبک نقاش چیرهدست هلندی «رامبراند» علاقهمند شد و با عشق و امید بسیار در گوشهای از اتاق کوچک منزل استیجاری خود، با وجود داشتن چند فرزند خردسال به تمرین و یادگیری این هنر زیبا ادامه داد. [۷][۱] مدتی بعد، در سال 1348ش. کارخانه نساجی را رها کرد و مغازهای در محله پل سیمان شهرری اجاره نمود. ایشان بدون درک محضر اساتید هنر، با الهام از کتب راهنما و همچنین با همّت وافر و پشتکار فراوان خویش توانست تابلوهای زیبایی را به تصویر بکشد تا اینکه در سال 1391ش. از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد شهرستان ورامین، مدرک درجه سه (لیسانس)[۸] به وی اعطا شد.
در سال 1353ش. در سن 35 سالگی، به جهت فقر مالی، به شهرستان قرچک مجبور به مهاجرت شد و یکسال بعد به یکی از روستاهای توابع شهرستان ورامین گرگتپه، معروف به شهرک مدّرس نقل مکان کرد که تا آخر عمر شریفش نیز در همانجا سکنا داشت.[۹] ایشان در فعالیتهای سیاسی و مذهبی بسیار کوشا بود و در راستای این فعالیتها، هیأتی به نام «چهارده معصوم(ع)» را تشکیل داد و در منزل خود به نوجوانان و جوانان مشتاق، آموزش قرآن میداد و آنها را با فرهنگ اسلام و ادعیه معصومین(ع) آشنا مینمود و از جمله خدمات ارزنده دیگری که از ایشان به یادگار مانده، تغییر نام «گرگتپه» بود که به یاد شهید سیّد حسن مدرّس «شهرک مدرّس» نامید. ایشان بعد از انقلاب اسلامی، چهرههای برجستۀ جهان اسلام، بهویژه سیمای حضرت امام خمینی(س)[۱۰] و سیّد علی خامنهای را بر بوم نقاشی ترسیم کرد و همچنین به سفارش جمهوری اسلامی ایران و با پشتکار و علاقهای که داشت، به ترسیم 14 پرتره از شهدای نامدار انقلاب همّت گمارد.[۱۱]
دوره میانسالی[ویرایش]
استاد در شهریورماه 1358ش. به توفیق ربوبی همراه کاروان حج، بهعنوان نیروی تبلیغاتی عازم کشور عربستان شد، جامه سپید احرام را بر تن نمود و وجودش را از هرگونه آلودگی پاک کرد تا به زیبایی هرچه بیشتر در مسیر مقدس رحمانی قدم بردارد و قلمفرسایی نماید. [۱۱] همچنین در سال 1362ش. با دعوت فرمانده وقت سپاه پاسداران، جناب آقای محمدپناه به مدت چهارماه به مناطق جنگی سوریه و لبنان ـ که در آن زمان، زیر بمباران شدید موشکی قدرتهای غربی قرار داشت ـ اعزام شد و البته شرط پذیرش این مأموریت، درخواست ایشان بر دریافت حقوق یک بسیجی ساده بود. استاد علاوه بر کشیدن 50 تابلوی بزرگ در مناطق عمومی شهر بعلبک و مقرّهای اطراف درّه بُقا و همچنین ترسیم یادبود 17 تن از شهدای حزب الله لبنان در قالب شجره طیبه، در تعلیم هنر نقاشی به هنرجویان جوان لبنانی نیز اهتمام ورزید. در جریان حملات موشکی به پادگان امام علی(ع) واقع در بعلبک لبنان، استاد به هنگام نماز و در حین سجده، از ناحیه سر مجروح شد و قریب به دو هفته در بیمارستان بعلبک بستری گردید. ایشان در این سفر هنری ـ تبلیغی به زیارت اماکن مقدس انبیای الهی از جمله: حضرت هابیل، شیث نبی، حضرت نوح، حضرت صالح، حضرت یوسف، یحیای زکریا، حضرت رقیه و خانم زینب کبری (سلام الله علیهم) توفیق یافت. همچنین مقبره شیخ محیالدین عربی را زیارت نمود و با سیّد احمد فهری، عالم ربانی و شارح کتب عرفانی امام خمینی(س) دیدارهای مکرّر داشت.[۱۲] در سال 1363ش. و در سنّ 45 سالگی در شهرستان ورامین با شخص عارفمسلکی آشنا گردید که به دنبال این آشنایی و در پی بحثهای معنوی، به عرفان و کتب عرفای مشهوری همچون: امام خمینی، مولوی بلخی، حافظ شیرازی، عطار نیشابوری، سنایی غزنوی و بهویژه محمد لاهیجی ـ نویسنده شرح گلشن راز ـ شدیداً مشتاق شد و بدینترتیب، زندگی هنری توأم با روحیه جوانمردی، زمینهساز ورود استاد به عرصه عرفان ناب اسلامی گشت. [۱][۹] در سال 1364ش. نور عنایتی به وجود شریفش دمیده شد و به سرای مبارک مربی معنویاش «شیخ محمد حسن شریف الدین مشکور طهرانی» شرف حضور یافت؛ پس آنگاه دروازههای علم الهی، معرفت رحمانی و حکمت رحیمی به روی ایشان گشوده شد. [۱۳] استاد به جهت علاقه وافر به عرفان حضرت امام خمینی(س)، نام هیأت «چهارده معصوم(ع)» را به «فروغ محفل روحالله» تغییر داد، با این هدف مقدس که جوانانی صدیق و صاحبقلم تعلیم و تربیت نماید. ارزشمندترین ثمره وجودی استاد در این مرحله از زندگی سلوکی، تألیف کتب نفیس عرفانی است که به علاقهمندان معنویت معرفی و ارائه گردید. [۲] استاد «یعقوب قمری شریفآبادی» با وجود فقر و تنگدستی و علیرغم برخی امراض جسمانی طاقتفرسا، همواره و خالصانه زندگی خویش را وقف خدمات فرهنگی ـ معنوی نمود. از جمله خدمات ارزنده ایشان در شهرک مدرّس ورامین، احداث «فروشگاه مهتاب» با هدف کمک به قشر محروم جامعه؛ ساخت بنا و باغ «خضرای محبت» بهعنوان محلّ رفاهی، علمی و معرفتی شاگردان و دوستداران معنویت در روستای قوئینک رخشانی پیشوا، و همچنین تأسیس «صندوق کارگشایی خضرای محبت» بود که در جهت رفع نیازهای مالی اعضای جلسه دایر شد. در سال 1397ش. و در سنّ 79 سالگی، استاد با اعتقاد راستین به آغاز یک زندگی زیبای ابدی و وارسته از تمام تعلقات دنیوی، سروش حق را لبیک گفت و با قلبی آرام و مطمئن به دیدار معبود ازلی شتافت.
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ «یعقوب قمری شریف آبادی». راسخون. راسخون. ۷ آبان ۱۳۹۰. دریافتشده در ۷ مارس ۲۰۲۰.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ محامد، زیور (۱۳۹۱). آوای نیایش. شیراز: انتشارات پژهان. ص. ۲۸.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ مرادی، ریحانه (۱۳۹۳). خاطرات من. شیراز: انتشارات پژهان. صص. ۱۷۰–۱۷۱.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ مرادی، ریحانه (۱۳۹۳). خاطرات من. شیراز: انتشارات پژهان. ص. ۱۷۲.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ مرادی، ریحانه (۱۳۹۳). خاطرات من. شیراز: انتشارات پژهان. صص. ۱۷۳–۱۷۲.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ محامد، زیور (۱۳۹۱). آوای نیایش. شیراز: انتشارات پژهان. صص. ۱۷–۱۸.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ محامد، زیور (۱۳۹۱). آوای نیایش. شیراز: انتشارات پژهان. صص. ۱۹–۲۱.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ محامد، زیور (۱۳۹۱). آوای نیایش. شیراز: انتشارات پژهان. ص. ۲۴.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ محامد، زیور (۱۳۹۱). آوای نیایش. شیراز: انتشارات پژهان. ص. ۲۲.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ محامد، زیور (۱۳۹۱). آوای نیایش. شیراز: انتشارات پژهان. ص. ۲۳.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ محامد، زیور (۱۳۹۱). آوای نیایش. شیراز: انتشارات پژهان. ص. ۲۵.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
This article "یعقوب قمری شریف آبادی" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:یعقوب قمری شریف آبادی. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.