You can edit almost every page by Creating an account. Otherwise, see the FAQ.

۴۱۱۴۸

از EverybodyWiki Bios & Wiki
پرش به:ناوبری، جستجو

۴۱۱۴۸
ناشر(ها) کافه بازار، گوگل پلی
طراح(ها) مهدی فنائی
نویسنده(ها) مهدی فنائی
سری ۴۱۱۴۸
سکو(ها) اندروید
تاریخ(های) انتشار نسخهٔ کامل: مرداد ۱۳۹۵ خورشیدی
سبک(ها) ماجراجویی اول شخص

۴۱۱۴۸ (به انگلیسی:۴۱۱۴۸) یک بازی ماجراجویی اول شخص، ساخته شده با یونیتی، طراحی شده توسط مهدی فنائی، منتشر شده توسط کافه بازار و سپس گوگل پلی و برای سیستم عامل اندروید است.

داستان[ویرایش]

اپیزود اول[ویرایش]

در اپیزود اول سینا از خواب بیدار می‌شود و هوشش را از دست داده. در کلیسای خورشید است و با یک ساختمان متروکه روبرو می‌شود، در ابتدا کلید ساختمان ۱۳۵ گیزا (جیزه) را برمی‌دارد و به سمت جلو می‌رود، با یک جسد که بسیار چاق است روبرو می‌شود و به سمت جلو می‌رود هنگامی که به آخر کلیسا می‌رسد با فردی روبرو می‌شود که زبانش را بریده و چشم‌هایش را نیز کور کرده‌اند. سینا برای نجات دادن آن مرد به سمت عقب می‌رود و ناگهان چیزی از بالا به سمت شکم جسد چاق می‌شکند و کارت الکترونیک با شکل پرچم اسرائیل (ستاره داوود) نمایان می‌شود، سینا آن را برمی‌دارد. به یک در می‌رسد، برای بازکردن آن در نیاز به یک کلید است و سینا آن کلید را ندارد، با استفاده از کارت الکترونیک یکی از درب‌های کناری را بازکرده و مقداری کابل برمی‌دارد. هنگامی که به دنبال وسایل می‌گردد یک نیزهٔ عجیب را نیز برمی‌دارد و به آخر کلیسا می‌رسد، با مجسمهٔ یک الهه روبرو می‌شود و کابل را به سر شکسته شدهٔ مجسمه می‌بندد و با نیزه یک گرز می‌سازد، به طرف درب ی‌رود و درب را می‌شکند، با چاقو دست یکی از اجساد آویخته شده از دیوار را می‌برد و با آن یک درب را باز می‌کند، در آن اتاق یک بستهٔ کمکی امداد را برمی‌دارد و به سمت مرد می‌رود. مرد از شدت خون‌ریزی مرده ولی با خون روی دستش عدد ۶۶۶ را که رمز درب خروجی کلیسا است را می‌نویسد. هنگامی که سینا به‌طرف درب خروجی می‌رود یک هیولا او را دنبال می‌کند و سینا به‌سرعت به در می‌رسد، رمز را وارد می‌کند و از کلیسا خارج می‌شود.

اپیزود دوم[ویرایش]

در اپیزود دوم سینا به سمت آپارتمان گیزا (جیزه) می‌رود و به خانهٔ ۱۳۵ می‌رسد و به خانه وارد می‌شود، در خانه مجسمه‌هایی را می‌بیند و و از دست مجسمه اول یک دستبند را برمی‌دارد و به پایین می‌آید و گل لی‌لی و چاقو را برمی‌دارد و به سمت دستشویی می‌رود و دستبند دیگر را نیز برمی‌دارد و به آشپزخانه می‌رود. برای رفع سردردش مقداری نوشیدنی در لیوان می‌ریزد و به سمت مبل می‌رود و نوشیدنی را می‌نوشد. وقتی که پا می‌شود، دو تابلوی: مرد در حال سقوط و EMI، را می‌چرخاند و درب اتاق بدون کلید زردرنگ باز می‌شود، به سمت اتاق می‌رود و با وارد کردن دو دستبند کشو را باز می‌کند و کلید واحد ۱۳۳ را برمی‌دارد و یک فلش مموری را برمی‌دارد و لیوان لی‌لی را که برمی‌دارد یک هیولای دیگر به سمت او می‌آید و او با پرت کردن لیوان از خود دفاع می‌کند، به سمت تلویزیون خانه می‌رود و می‌بیند که تلویزیون فرمت فایل‌ها را ساپورت نمی‌کند. به سمت درب خروجی می‌رود تا که آن هیولا دوباره می‌آید و نوشته‌هایی نورانی آن هیولا را خالی می‌کنند! سینا بیرون می‌آید و به سمت واحد ۱۳۳ می‌رود تا این که آن هیولا به سمت او می‌آید و پای او را می‌کشد و او را بر روی زمین می‌اندازد.

اپیزود سوم[ویرایش]

در این اپیزود سینا به واحد ۱۳۳ می‌رود و آن هیولا را می‌کشد و می‌فهمد که نامش سینا تنتا است. کارت درون آب‌های خانه را که با کابل برق، دارای جریان الکتریسیته شده بود را به‌زحمت بیرون می‌آورد و هنگامی که می‌خواهد به بیرون بیاید با آمادو که یک کلت دارد روبرو می‌شود. آمادو سینا را به کلیسای خورشید و فونوس نومد می‌رود. فونوس با انجام نقشه ای می‌فهمد که سینا واقعاً حافظه‌اش را از دست داده و هیچ چیز را به یاد نمی‌آورد، فونوس، سینا را به زیرزمین زیر مجسمه می‌فرستد و سینا به‌ترتیب با آسمودوس و خخخ روبرو می‌شود. خخخ به سینا می‌گوید که آسمودوس چشمش را به دلیل کورشدن بیرون آورده و به‌جای چشم خود قرار داده‌است؛ و خخخ در عوض چشمش به سینا اطلاعات دربارهٔ گذشته‌اش می‌دهد. سینا نیز آسمودوس را ناغافل از این که آسمودوس دربان است می‌کشد و چشم خخخ را پس می‌دهد و خخخ نیز اطلاعاتی به او می‌دهد. سینا و خخخ به طبقهٔ پائین می‌روند و با بدست آوردن کلید پدر، به بیرون می‌آید و به فونوس می‌رسد، فونوس نیز به دروغ به سینا نکات غلطی را می‌گوید و سینا هم تحریک شده و با استفاده از تلفنی که آمادو به او داده بود، ساختمان مؤسسهٔ ۴۱۱۴۸ را تخریب می‌کند.

اپیزود چهارم[ویرایش]

در این اپیزود سینا در خانه‌اش چیزهای مبهمی را می‌فهمد و با خودرویش به سمت قرارگاه لی‌لی می‌رود. آمادو نیز آنها را می‌بیند و می‌کشد. سینا که همه‌چیز را به یاد آورده (و می‌فهمد که نامش سام افیان است) با کمک آرش به ساختمان موزه می‌رود (همان ساختمانی که در طبقهٔ آخر آن محصول جدید سیرکل رونمایی می‌شود) و آمادو، دو پلیس و یک نگهبان را می‌کشد و به محل رونمایی می‌رود. در آنجا با آلیستر سیمیریس روبرو می‌شود و سینا با رسوا کردن سیرکل آلیستر را خشمگین می‌کند و آلیستر هم سینا را می‌کشد و یک پرتوی نوری آلیستر را مجبور به اعتراف می‌کند و آلیستر به همه‌چیز بجز خالق پدر اعرتاف می‌کند و سپس به بیرون پرتاب می‌شود.

حداقل سیستم مورد نیاز[ویرایش]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

This article "۴۱۱۴۸" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:۴۱۱۴۸. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.



Read or create/edit this page in another language[ویرایش]