Mare (folklore)
مِر یا بختک در فرهنگ عامه
مِر در فرهنگ عامه ( انگلیسی باستان: mære ، Old Dutch ؛ mara در Old High German و Old Norse ) یک موجود مخرب در فرهنگ عمومی آلمانی و اسلاوی است که در هنگام خواب بر سینه افراد سوار می شود و رویاهای بد (یا " کابوس ها ") به همراه می آورد. [۱]
علم اشتقاق لغات[ویرایش]
کلمه "مادیان" می آید (از طریق انگلیسی میانه مادیان) از قدیمی انگلیسی الاسم mære (که اشکال مختلف متعدد، از جمله مادیان، صرف، و mær حال). [۲] اینها به نوبه خود از Proto- Germic * marōn آمده است . * مارون منبع نورسینای نرس باستان: mara ، که از آن سوئدی: mara گرفته شده است ؛ ایسلندی: mara ؛ فارویی: marra ؛ دانمارکی: mare ؛ نروژی: mare / مارا، هلندی : nacht ) merrie ، و آلمانی : ( Nacht ) mahr . -mar در فرانسه cauchemar ( "کابوس") است که از طریق ژرمن قرض قدیمی فرانسوی مادیان. [۱]
اکثر محققان ردیابی تماس کلمه به بازسازی نیا-هند و اروپایی ریشه mer- *، همراه با خرد کردن، فشار دادن و ستمگر. [۳] [۴] [۵] یا به گفته منابع دیگر "از بین بردن" یا "آسیب رساندن". [۶] با این حال ، نشانگرهای دیگر پیشنهاد شده است. به عنوان مثال ، Éva Pócs این اصطلاح را ناآشنایی با یونانی μόρος (هندو اروپایی * moros ) ، به معنی "عذاب". [۷] [۸] [۹]
در نروژی و دانمارکی واژگان "کابوس" به ترتیب مردیت و مریدت هستند که به طور مستقیم به عنوان "اسب سواری" ترجمه می شوند. واژه ایسلندی مرطور همان معنی را دارد (-ترود از ترودی, ترمپل, "تمبر", وابسته به "تراد"), در حالی که ماردرام سوئدی به عنوان "کابوس-کابوس" ترجمه می کند.
اعتقادات[ویرایش]
اعتقاد بر این بود که این مادیان اسبها را "سوار می کنند" که صبح آنها را خسته و پوشیده از عرق پوشانده است. او همچنین می توانست موهای مرد خواب یا جانور را درگیر کند و در نتیجه "مارپیچ" به نام های marflätor (" جارو -بند") یا martovor ("mare-tangles") به زبان سوئدی یا marefletter و marefloker به زبان نروژی ایجاد کند . این اعتقاد احتمالاً به عنوان توضیحی در مورد پدیده صافی لهستان ، یک بیماری مو سرچشمه گرفته است.
تصور می شد که حتی درختان نیز توسط مادیان سوار می شوند و در نتیجه شاخه ها گرفتار می شوند. درختان کاج کوچک و پیچ خورده که روی سنگهای ساحلی و مزارع مرطوب رشد می کنند ، در سوئد به عنوان مارتار (" مادی -کاج") یا در آلمانی به عنوان Alptraum-Kfer ("کاج کابوس") شناخته شده اند.
به گفته پل دیوروكس ، جادوگران شامل جادوگرهایی بودند كه هنگام بیرون آمدن روح و حیوانات در حالت خلسه به شکل حیوانات شكل می گرفتند. این حیوانات شامل قورباغه ، گربه ، اسب ، خرگوش ، سگ ، گاو ، پرندگان و اغلب زنبورها و زنبورها بود. [۸]
براساس منطقه[ویرایش]
اسکاندیناوی[ویرایش]
این مادیان از اوایل قرن سیزدهم در حماسه نورس یونگینگا تأیید شده است . [۱۰] در اینجا ، پادشاه Vanlandi Sveigðisson از اوپسالا جان خود را در یک کابوس ( مارا ) که توسط جادوگر فنلاندی Huld یا Hulda ، اجیر شده توسط همسر رهاشده Drífa ، اجیر شده بود ، از دست داد . پادشاه قول خود را برای بازگشت در مدت سه سال شکسته بود ، و پس از گذشت ده سال ، همسر جادوگری را مشغول کرد که یا پادشاه را به سمت او بازگرداند ، یا در صورت عدم موفقیت آن ، او را ترور کند. وانلندی به سختی به خواب رفته بود که شکایت کرد کابوس "او را سوار کرده است". هنگامی که مردان سر پادشاه را نگه داشتند ، آن را "بر روی پاهای او" زد و در هنگام شکستن ، و هنگامی که آن را به دست گرفت ، پاهای او را به دست گرفت. [۱۱]
طبق حماسه Vatnsdæla ، Thorkel Silver ( Þorkell Silfri ) رویایی در مورد سوار شدن بر اسب قرمز دارد که به سختی زمین را لمس می کند ، که او از آن به عنوان یک عامه مثبت تعبیر می کند ، اما همسرش مخالف است و توضیح می دهد که یک مادربزرگ نشان دهنده واکشی مرد ( fylgja ) است ، و اینکه رنگ قرمز خونریزی می کند. تصور می شود این ارتباط کابوس با fetch منشأ اواخر باشد ، درج در متن که مربوط به سال 1300 است و متن آن "" مخدوش کردن کلمات mar و mara "را نشان می دهد. [۱۲]
نمونه احتمالی دیگر ، شرح در حماسه Eyrbyggja از جادوگر جیرید است که متهم به فرض شکل "شب سوار" یا "سوار بر شب" ( marlíðendr یا kveldriða ) و ایجاد کبودی جدی در Gunnlaug Thorbjornsson است. marlíðendr ذکر شده در اینجا توسط مفسران به مارا برابر است. [۱۳] [۱۴] [۱۵]
همانطور که در انگلیسی ، این نام در کلمه "کابوس" در زبانهای نوردیک آمده است (به عنوان مثال کلمه سوئدی "mardröm" به معنای واقعی کلمه به معنی mara-dream ، کلمه نروژی "mareritt" و دانمارکی "Mareridt") ، هر دو به معنای Mare-ride است. یا کلمه ایسلندی "martröð" به معنی بارگیری ماریا).
آلمان[ویرایش]
فرانتس فلیکس آدولبرت کوهن ، فولکلور آلمانی ، جذابیت و یا دعایی از وستفالن را که برای محافظت از مادیان استفاده می شود ، از ویلهلمسبورگ در نزدیکی پادربورن ضبط می کند:
مقدمه چنین نمونه هایی از نمونه های M Nnchener Nhthtsegen قرن چهاردهم است (به " Elf" در زیر متون آلمانی و مدرن و آلمانی مدرن مراجعه کنید). متون نشان می دهد که قطعا در اواخر قرون وسطی ، تمایز بین دریای از آلپ و Trute ( درود ) تار بودن بود، دریای به عنوان مادر آلپ توصیف کرد.
کشورهای اسلاوی[ویرایش]
لهستان[ویرایش]
از نظر اخلاقی ، zmora / mara لهستانی به مارا / مارزانا ، یک دیو زمستان متصل است [۱۶] . این می تواند روح یک شخص (زنده یا مرده) مانند یک زن گناهکار ، کسی که به آن ستم می کند یا کسی که بدون اعتراف جان خود را از دست داده است ، باشد. علائم دیگر این که یک مادی بودن می تواند وجود داشته باشد عبارتند از: دختر هفتم بودن ، داشتن نام شخصی در هنگام تعمید ، به اشتباه اشتباه تلفظ می شود ، چشمان چند رنگی یا برافروختگی (منحصر به منطقه کالیز لهستان). اگر به زن قول می داد با مردی ازدواج کند ، اما پس از آن با دیگری ازدواج کرد ، رد شده نیز می تواند در طول شبها مادی شود. یک عقیده بسیار رایج این بود که اگر یک نماز را به اشتباه خطا کند - مثلاً - یک مادی می شود Zmoraś ماریو به جای Zdrowaś Mario (نسخه معکوس از سلام مری ). مادیان می توانند به حیوانات و اشیاء مانند گربه ها ، قورباغه ها ، نخ ، نی یا سیب تبدیل شوند [۱۷] . مردم اعتقاد داشتند که مادیان شبها مردم و همچنین گاوها و اسبها را از انرژی و خون خونی تخلیه می کنند.
روشهای معمول محافظت شامل:
- قبل از خواب قهوه بنوشید ،
- گرفتن کلاه مادیان ،
- پرتاب یک قطعه از دماغه به دیو ،
- خوابیدن با یک چرم ، کمربند عروسی یا گلدان ،
- دعوت از مادیان برای صبحانه [۱۸] ،
- تغییر وضعیت خواب شخص ،
- لکه دار کردن مدفوع در جلو ،
- یک تکه یونجه را در رختخواب خود بگذارید و در اتاق دیگری بخوابید.
برای محافظت از گاوها ، اسبها و غیره ، مردم آینه ها را بر روی خنجر آویزان كردند (برای ترساندن مادیان با صورت خود) یا پرندگان درنده مرده ، را بر روی درب پایدار بستند. بعضی اوقات به نوارهای قرمز به اسبها داده می شد ، یا در ماده ای بد بو نیز پوشیده می شدند.
کشورهای دیگر[ویرایش]
یک můra چک از نوعی جن و روح و همچنین " پروانه ابوالهول " یا "پروانه شب" خبر می دهد. [۱۹] سایر زبانهای اسلاویایی با شناختی که دارای معنای مضاعف پروانه هستند عبارتند از: mòra Kashubian ، [۲۰] و mora اسلواکی . [نیازمند منبع]
در روایات شمال غربی روسی و روسی-جنوبی ، مارا به معنای شخصیت زن است ، شبیه به kikimora . مارا معمولاً نامرئی است ، اما می تواند به صورت یک زن با موهای بلند ، که او را شانه می کند ، بنشیند روی نخ. به گفته منابع دیگر ، مارا سیاه ، کرکی (olonets ، لاله) است. ) ، و همچنین موجودی وحشتناک و ناآرام (Kaluga).
در کرواتی ، مورا به "کابوس" اطلاق می شود. مورا یا مارا یکی از ارواح اساطیر اسلاوی باستان است. مارا روحی تاریک بود که به شکل یک زن زیبا شکل می گیرد و سپس در آرزوهایشان به دیدار مردان می رود ، آنها را با میل شکنجه می کند و زندگی را از آنها بیرون می کشد. در صربستان ، مادری به نام مورا ، یا noćnik / noćnica (به ترتیب "موجودی شبانه" ، مردانه و زنانه) است. [۲۱] در رومانی آنها به موروی معروف بودند.
این عقیده رایج است که مورا از طریق کلید سوراخ وارد اتاق می شود ، روی سینه خوابان می نشیند و سعی می کند آنها را خفه کند (از این رو moriti ، "به شکنجه" ، "زحمت کشیدن" ، "خفه کردن" ، "umoriti" ، " برای خسته کردن "،" برای کشتن "،" بدبختی "،" خستگی "و" umoran "،" خسته "). برای دفع روحیه ، به کودکان توصیه می شود که به پنجره نگاه کنند یا بالش را بچرخانند و روی آن علامتی از صلیب بکشند ( prekrstiti jastuk )؛ در اوایل قرن 19 ، Vuk Karadžić ذکر می کند که مردم با ترک یک جارو وارونه پشت درب ، یا قرار دادن کمربند خود در بالای ورق های خود ، و یا گفتن یک شعر دقیق نماز قبل از اینکه بخوابند ، اخلاق را دفع می کنند. [۲۲]
در مقدونی ، کابوس به "همنا اخلا" یا "кошмар" گفته می شود که هر دو واژه مربوط به مادیان است.
آنالوگ های بالقوه[ویرایش]
در مجارستانی ، این موجود به عنوان éjjeljáró یا " شبگرد " شناخته می شود. [۲۳] در استونی ، روحیه شبیه جادوگری به نام Painaja ( پرس ) یا Külmking (کفش سرد) خوانده می شود. [نیازمند منبع] در تایلند ، این پدیده به خوبی مستند شده است و به آن called (pee ahm) گفته می شود ، که به معنی "شبح" است. ساکنان بودایی برای راهپیمایی ارواح نظیر اینها ، از راهبان (بر) مبارک برکت می کنند. در ترکیه مادیان به Karabasan (فشار شکنجه).
همچنین ببینید[ویرایش]
- مارا در بودیسم
- مارا (الهه هندو)
- آلپ (فولکلور)
- باتیبات
- Lietuvēns
- مایا (توهم)
- مارزانا (الهه اسلاویایی مرگ و زمستان)
- موروی
- موروس
- آغوش شب
- کابوس
- پستانتا
- فلج خواب ، اصطلاح پزشکی برای شرایطی که فکر می کند مادیان ایجاد شود.
- جن های اسلاوی
- Paranormal Entity ، فیلمی که در سال 2009 پیدا شد و مادری را به نام مارون به عنوان آنتاگونیست معرفی کرد.
- ماریانا ، یک فیلم ترسناک سوئدی در سال 2011 با مادیان است.
- بورگمن ، فیلمی تریلر هلندی در سال 2013 با مادیان.
- هیلدا ، سریال تلویزیونی 2018. قسمت ششم "روح کابوس" بر یک قسمت تمرکز دارد.
یادداشت[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ Bjorvand and Lindeman (2007), pp. 719–720.
- ↑ Alaric Hall, 'The Evidence for Maran, the Anglo-Saxon "Nightmares"', Neophilologus, 91 (2007), 299–317, doi:10.1007/s11061-005-4256-8.
- ↑ Julius Pokorny, Indogermanisches etymologisches Wörterbuch. 2 vols. Bern: Francke, 1959. s.v. 5. mer-.
- ↑ Jan de Vries. Altnordisches etymologisches Wörterbuch. Leiden: Brill, 1961. s.vv. mara, mǫrn.
- ↑ C. Lecouteux, 'Mara–Ephialtes–Incubus: Le couchemar chez les peuples germaniques.' Études germaniques 42: 1–24 (pp. 4–5).
- ↑ "mer- بایگانیشده در ۲۰۰۵-۰۹-۱۰ توسط Wayback Machine" in Pickett et al. (2000). Retrieved on 2008-11-22.
- ↑ Pócs 1999
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ Devereux (2001), Haunted Land, p.78
- ↑ μόρος. Liddell, Henry George; Scott, Robert; A Greek–English Lexicon at Perseus Project.
- ↑ Ynglinga saga, chapter 13 (and quoted stanza from Ynglingatal), in Hødnebø and Magerøy (1979), p. 12
- ↑ Snorri Sturluson (2010) [1964]. Heimskringla: History of the Kings of Norway. Hollander, Lee M. (tr.). University of Texas Press. ISBN 978-0292786967.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ Kelchner, Georgia Dunham (2013) [1935]. Dreams in Old Norse Literature and their Affinities in Folklore. Cambridge University Press. pp. 20&ndash, 22. ISBN 978-1107620223.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ Morris, William; Magnússon, Eiríkr (1892), The Story of the Ere-dwellers (Eyrbyggja Saga), B. Quaritch, pp. 29&ndash, , 274, 348صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ Kolberg, Oskar (1865). The People. Their Customs, Way of Life, Language... Poland.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ Gołębiowski, Łukasz (1884). Lud polski, jego zwyczaje, zabobony... Poland.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ Grimm 1883
- ↑ Bernard Sychta. Słownik gwar kaszubskich na tle kultury ludowej, Ossolineum, Wrocław - Warszawa - Kraków 1969, tom III, pp. 102-105
- ↑ Pócs 1999 gives the feminine form.
- ↑ Karadžić, Vuk (1898) [1818], Srpski rječnik, ISBN 9789639116184صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ Pócs 1999
منابع[ویرایش]
This article "Mare (folklore)" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:Mare (folklore). Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.