اجازه روایت
بخشی از مجموعه مباحث اسلام دربارهٔ اسلام |
اصول فقه |
---|
فقه |
احکام |
عناوین کلامی |
اجازه روایت یا اجازه نقل روایت به معنای آن است که در حوزه استاد به شاگردان خود اجازه نقل روایت و حدیث بدهد.[۱] اجازه نقل روایت برای حفظ و انتقال حدیث و اطمینان از عدم تحریف احادیث به نسلهای بعدی بوده است. اجازه ممکن است شفاهی یا کتبی باشد. با بیشرفت دستگاه های چاپ اجازه روایت جنبه تشریفاتی پیدا کرده است.[۲][۳]
در لغت[ویرایش]
اجازه مصدر افعال از ریشه «جواز الماء» (عبور آب) به معنای عبور دادن آب است و از آنجا که بر علم از باب استعاره آب اطلاق می شود، اجازه به معنای عبور دادن دانش بکار رفته است. گویا شیخ با اجازه دادن، زمینه عبور و جریان یافتن دانش را فراهم ساخته است.[۴] اجازه در اصصلاح امروزی به معنای اذن و رخصت و روا دانستن است.[۵] اجازه از گذشته در بین علما و دانشمندان علوم اسلامی مرسوم بوده و اساتید به منظور بزرگداشت از مقام علمی شاگردانشان و به نشانه کفایتها و شایستگیهایی که در آنان وجود داشته برایشان اجازه صادر میکردند. در حوزههای مختلف علوم اسلامی هم چون تفسیر، حدیث، فقه، طب، ادبیات و عرفان تبادل اجازه بین اساتید و شاگردان مرسوم بوده است، مثلاً اطبا برای شاگردان خود اجازه طبابت مینگاشتند، قاریان برجسته قرآن برای شاگردان خود اجازه قرائت قرآن مینوشتند و روایت کتابهای حدیثی را به حدیثپژوهان اعطا نموده و فقها اجازه اجتهاد و یا تصدی امور حسبیه را صادر میکردند.[۶][۷]
علت[ویرایش]
علمای حدیث اجازه را یکی از مهمترین راه های انتقال حدیث دانستهاند و به عنوان پشتوانه صحّت و درستی نقل احادیث، به نقل و انتقال آن پرداختهاند. بدین صورت که اساتید علم حدیث به طور کتبی یا شفاهی اذن روایت احادیث از خود را به شاگردانشان اعطا مینمودند و معمولاً در این اجازات نام اساتید و مشایخ و تألیفات خود را میآوردند.[۸]
اجازات هم چون اسناد و مدارک علمی و فرهنگی ارزشمند در اختیار افراد قرار میگرفته است. از جمله فواید آن اعتماد و اطمینان به گفتهها و نوشتههای شخص مُجاز (دارای اجازه) میشود و مشتمل بر اظهارنظرهای مشایخ نسبت به شاگردان و اساتید خود است.[۹]
فواید[ویرایش]
نخست جلوگیری از هرج و مرج در نقل احادیث که بر اساس اجازات نقل حدیث از هر کسی و از هر جا پذیرفته نمیشد. دوم آنکه معرفی شیخ و اجازه وی، موجب اطمینان شنونده به ناقل حدیث میگردید.[۱۰] سوم آنکه بر طبق صلاحیتی که شیخ در شاگرد میدید، دایره اجازه تحدیث، سعه و ضیق مییافت، زیرا چه بسا شاگردی فقط در نقل کتاب خاصی مجاز و محدود بود، ولی شاگرد دیگری در نقل تمام کتب حدیث مجاز میشد. و به اصطلاح، صلاحیت ناقلین از ناحیه استاد، کنترل میگردید و حدود ناقلین روایات معین میشد.[۱۱][۱۲]
درحال حاضر[ویرایش]
با تکثیر نسخههای کتابهای حدیثی و مخصوصا پس از چاپ و انتشار مجموعههای حدیثی و با از رسمیت افتادن درس حدیث، جهات اصلی که منظور از اجازه بود از بین رفت و فقط جنبه تشریفاتی باقی ماند.[۱۳][۱۴]
جستارهای وابسته[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
- ↑ حریری، محمد یوسف، فرهنگ اصطلاحات حدیث، ص 2، هجرت، قم، 1381ش.
- ↑ مدیرشانهچی، درایه الحدیث، نسخه الکترونیک، ص۱۲۵
- ↑ فرهنگ اصطلاحات حدیث، ص 3.
- ↑ مقباس الهدایه، ج۳، ص۱۰۵
- ↑ الوجازة في الإثبات والإجازة، ص ۲۱
- ↑ فاضل لنکرانی، محمد، جامع المسائل، ج ۲، ص ۶۷، امیر قلم، قم.
- ↑ حافظیان، اجازات حسبیه امام خمینی، ۱۳۷۸ش، شماره ۱۲، مجله حکومت اسلامی.
- ↑ حافظیان، اجازات حسبیه امام خمینی، ۱۳۷۸ش، شماره ۱۲، مجله حکومت اسلامی. ص ۱۸۶
- ↑ حافظیان، اجازات حسبیه امام خمینی، ۱۳۷۸ش، شماره ۱۲، مجله حکومت اسلامی.
- ↑ مدیرشانهچی، درایه الحدیث، نسخه الکترونیک، ص۱۲۴
- ↑ مدیرشانهچی، درایه الحدیث، نسخه الکترونیک، ص۱۲۵
- ↑ الوجازة في الإثبات والإجازة، ص ۳۲-۳۵
- ↑ مدیرشانهچی، درایه الحدیث، نسخه الکترونیک، ص۱۲۵
- ↑ فرهنگ اصطلاحات حدیث، ص 3.
This article "اجازه روایت" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:اجازه روایت. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.
This page exists already on Wikipedia. |