You can edit almost every page by Creating an account. Otherwise, see the FAQ.

احدیت

از EverybodyWiki Bios & Wiki
پرش به:ناوبری، جستجو

مطابق نظر روح الله خمینی در کتاب مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه ، احدیت نخستین مرتبه از مراتب وجود است و بقیه مراتب وجودی همگی تحت اشراف احدیت شکل میگیرند و در آن فانی می شوند. البته احدیت نیز همراه با تمام مراتب وجودی تحت سلطه خودش در هویت غیبیه مندک و معدوم می گردد. روح الله خمینی در مصباح هفتم از کتاب مصباح الهدایه می نویسد:

إن‌ الأسماء و الصفات الإلهية أيضا غير مرتبطة بهذا المقام الغيبي،بحسب كثراتها العلمية؛غير قادرة على أخذ الفيض من حضرته بلا توسط‍‌ شيء؛حتى اسم «الله»الأعظم بحسب أحد المقامين الذي كان استجماعه للأسماء استجماع الكل‌ للأجزاء؛و بالأخرة،مقام ظهوره في مرائي الصفات و الأسماء؛فإن‌ بينها و بينه حجاب نوري‌ مقهور الذات،مندكة الإنية في الهوية الغيبية،معدوم التعين،غير موصوف بصفة.

در ابتدای عبارات فوق صراحتا بیان شده است که اسماء و صفات خداوند حتی اسم اعظم"الله" به هویت غیبیه مرتبط نمی شوند و نمیتوانند فیض را مستقیما از آن مقام غیبی دریافت کنند؛ در بخش انتهایی عبارات ذکر شده نیز تصریح شده است که بین اسم "الله" و هویت غیبیه حجابی نورانی میباشد که آن حجاب نورانی در هویت غیبیه مندک می شود و تعین آن در قیاس با هویت غیبیه معدوم می گردد و به هیچ صفتی هم وصف نمیشود.

درباره اینکه حجاب نورانی احدیت به هیچ صفتی وصف نمیشود به این جمله از امام علی در نهج البلاغه اشاره میکنیم:

کمال الاخلاص له نفی الصفات عنه

یعنی والاترین مرتبه خلوص وجود حق تعالی همان مرتبه ای می باشد که هنوز هیچ اسم و صفتی در آن مرتبه ظهور نکرده است. نتیجه می گیریم که احدیت یک تعین بسیط و لایتناهی می باشد که هنوز هیچ اسم و صفت و شکنی در قلمرو آن تعین لایتناهی ظهور نکرده است پس احدیت را از تمامی صفات تنزیه می کنیم. این در حالی است که هویت غیبیه اصلا هیچ تعینی نداشت که بگوییم در قلمرو آن تعین ، اسم و صفتی هست یا نه؟ پس به دلیل اینکه هویت غیبیه هیچ تعینی ندارد هم از تشبیه ما فراتر است و هم از تنزیه ما منزه می باشد پس هیچ حرفی نمی توانیم درباره آن بزنیم. صدر الدین قونوی در نص ششم از کتاب نصوص عدم تعین هویت غیبیه را اینگونه بیان میکند:

غيب هوية الحق إشارة إلى إطلاقه باعتبار اللاتعين

اما در ادامه، صدر الدین قونوی بیان میکند که اگر هویت غیبیه نفس خودش را تعقل کند نخستین مرتبه وجودی به نام احدیت ظهور می کند که برای تقریب به ذهن آن را تعقل و ادراک حقیقت وجود نسبت به وحدت خودش در نظر میگیریم؛ صدر الدین قونوی مینویسد:

و وحدته الحقيقية الماحية لجميع الاعتبارات و الأسماء و الصفات و النسب و الإضافات هي عبارة عن تعقل الحق نفسه و إدراكه لها من حيث تعينه

یعنی وحدت حقیقی خداوند که تمامی اعتبارات و اسماء و صفات و نسبت ها و اضافات را محو میکند عبارت است از تعقل حق تعالی نسبت به نفس خودش و ادراک خداوند نسبت به حقیقت خودش از حیث تعین داشتن.

پس نتیجه میگیریم که اگر هویت غیبیه که هیچ تعینی ندارد خودش را ادراک کند یک تعین لایتناهی ظهور می کند که نخستین مرتبه وجودی می باشد و تمامی شکنها و نسبتها و اسمها و صفتها چون در مراتب پایین تر وجود ظهور می کنند نسبت به اولین تعین وجودی محو و فانی می گردند. پس نخستین مرتبه وجودی به عنوان وسیع ترین تعین در قلمرو خودش هیچ اسم و صفتی ندارد و تمامی اسماء و صفات در وسعت هستی او محو و فانی می شوند؛ روی همین حساب صدر الدین قونوی در نص ششم از کتاب نصوص آن را " اوسع التعیّنات " می نامد. از آنجاییکه قبل از هر تعین و قیدی در قلمرو وجود حتما بایستی اطلاقی باشد که آن تعین در قلمرو آن اطلاق شکل بگیرد پس قبل از احدیت حق تعالی به عنوان وسیع ترین تعین وجودی ، هویت غیبیه حضور دارد که چون خودش هیچ تعینی ندارد قبل از هویت غیبیه هیچ اطلاقی فرض ندارد در نتیجه هویت غیبیه همان حقیقت وجود است و احدیت به عنوان اولین تعین وجودی ، نخستین مرتبه از وجود می باشد.

البته تعین داشتن احدیت به معنای محدود بودن آن نیست چون تعین آن یک وسعت لایتناهی میباشد؛ به عبارت دیگر فقط وقتی که احدیت را با هویت غیبیه مقایسه میکنیم سخن از تعین داشتن آن می گوییم وگرنه احدیت در قیاس با مراتب پایین تر از خودش اطلاق صرف دارد و هیچ تعینی ندارد. صدر الدین قونوی در ادامه نص ششم به این نکته تصریح میکند:

التعين بالنسبة إلى ما قبله و الإطلاق بالنسبة إلى ما تحته

طبق عبارت فوق، تعین داشتن احدیت نسبت به ما قبل آن می باشد و اطلاق احدیت نسبت به مادون آن می باشد.

بر خلاف هویت غیبیه که هیچ تجلی و ظهوری نداشت، احدیت به عنوان نخستین مرتبه از مراتب وجود در مراتب پایین تر از خودش یعنی در تمام اسمای حسنی و مخلوقات تجلی می کند؛ امام باقر در احتجاج طبرسی میفرماید:

إن‌ الله‌ تباركت‌ أسماؤه‌ التي يدعى بها و تعالى في علو كنهه‌ أحد توحد بالتوحيد في توحده‌ ثم‌ أجراه‌ على خلقه‌

همانا "الله" اسمای پر برکتی دارد که بدانها خوانده می شود و در برتری و علوّ کنه خودش احد میباشد که در وحدت خودش یگانه است، سپس احدیت خود را در مخلوقاتش هم جریان میدهد. طبق حدیث ذکر شده، اسم "الله" در علوّ کنه خودش به احدیت خداوند بر می رسد. اصولا اسم "الله" به عنوان نخستین اسم در مرتبه اسمای حسنی ظهور می کند و چون قبل از مرتبه اسمای حسنی ، مرتبه احدیت است پس کنه اسم " الله" به مرتبه احدیت می رسد. اما طبق حدیث فوق احدیت خداوند در خلقش نیز جاری می گردد. به همین دلیل هر کس یکی بودن خودش را درک می کند چون یکی بودن ذاتی تک تک مخلوقات است و اصلا معنا ندارد که مخلوقی از یکی بودن بیشتر شود. البته احدیت خداوند خداوند چون یک تعین لایتناهی بود در کنار او احدیت دیگری فرض ندارد ولی همان احدیت وقتی که به صورت احد های کثیر در مخلوقاتش ظهور می کند در کنار هر مخلوق ، مخلوقی دیگر نیز حضور دارد. پس یکی بودنی را که در خودمان شهود و ادراک می کنیم به هیچ وجه از ذاتمان جدا نیست در واقع تجلی همان احدیت خداوند است که از نخستین مرتبه وجودی جریان یافته است و در مخلوقات کثیرِ عالم آفرینش ظهور کرده است. پس نتیجه می گیریم که تمامی احد های کثیر در مرتبه احدیت حق تعالی فانی می شوند چون در واقع همان احدیت خداوند در آنها تجلی کرده است.




This article "احدیت" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:احدیت. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.



Read or create/edit this page in another language[ویرایش]