الفبای لکی
این مقاله دارای فهرستی از منابع، پیوندهای بیرونی یا بخش مطالعهٔ بیشتر است، اما به خاطر نداشتن پانویس و یادکردهای درونخطی، منابع آن همچنان مبهم هستند. لطفاً با افزودن یادکردهای دقیق این مقاله را بهبود دهید. |
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. |
این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد. |
حروف زبان لکی[ویرایش]
حروف، مجموع نشانههایی که برای نشان دادن آواهای هر زبان به کار میرود و درلکی:
آ - أ - إ - ٱ - ئ - هٔ - ب - پ - ت - ڈ – ج - چ - خ - د - ر - ڕ – ز - ژ – س - ش - ع - ڠ - ف - ق – ک - گ - ل - ڵ - م - ن – ڤ - ه - ی - ێ - ۊ - ؤ - ۉ - ۈ - ۏ - و - ۆ - آٰ - إٓ - آءَ - آءْ - نْ -
مصوتها در لکی[ویرایش]
۱۸ تا هستند:
آ - أ - إ - ٱ - ئ - هٔ - ی - ێ - ۊ - ؤ - ۉ - ۈ - ۏ - ۆ - آٰ - إٓ - آءَ - آءْ
صامتها در لکی[ویرایش]
۲۸ تا هستند:
ب - پ - ت - ڈ – ج - چ - خ - د - ر - ڕ – ز - ژ – س - ش - ع - ڠ - ف - ق – ک - گ - ل- ڵ - م - ن – ڤ - ه - ی - نْ- و
نکته[ویرایش]
در رسمالخط لَکی اگر واژهای با یکی از مصوتهای زیر شروع شود قبل از آنها حرف «ع» قرار میگیرد (این حرف (ع) خودش به خودی خود صدایی تولید نمیکند بلکه تنها حرکت میپذیرد):
إ - ٱ - ئ - هٔ - ێ - ۊ - ؤ - ۉ - ۈ - ۏ - ۆ - آٰ - إٓ - آءَ - آءْ
ویژگیهای رسمالخط لکی[ویرایش]
- حرف «ح» حذف شدهاست و به جای آن از «ه» استفاده میشود.
- حروف «ذ – ض – ظ» حذف و به جای آنها از حرف «ز» استفاده میشود.
- حروف «ث – ص» حذف و به جای آنها از حرف «س» استفاده میشود.
- حرف «ط» حذف و به جای آنها از حرف «ت» استفاده میشود.
- حرف «غ» حذف و به جای آنها از حرف «خ» استفاده میشود.
- به حروفی که مصوت فتحه را میپذیرند حرف «أ» اضافه میکنیم.
- به حروفی که مصوت کسره را میپذیرند حرف «إ» اضافه میکنیم.
- به حروفی که مصوت ضمه را میپذیرند حرف «ۉ» اضافه میکنیم.
- به حروفی که مصوت «ئُو» را میپذیرند حرف «ۈ» اضافه میکنیم.
- به حروفی که مصوت «ایی مثل دیر» را میپذیرند حرف «ی» اضافه میکنیم.
- به حروفی که مصوت «آ» را میپذیرند حرف «آ» اضافه میکنیم.
- در لکی مصوتهایی وجود دارد که در فارسی وجود ندارد که عبارتند از:
الف) مصوت «ؤ»: این حرف صدایی شبیه «ö» در لاتین است و حروفی که این مصوت را میپذیرند به آن «ؤ» اضافه میکنیم.
ب) مصوت «ۆ»: این حرف صدایی شبیه «œ» در لاتین است و حروفی که این مصوت را میپذیرند به آن «ۆ» اضافه میکنیم.
ج) مصوت «ئ»: این حرف صدایی شبیه «ё» در لاتین است یا صدای «اِ کشیده» را دارد و حروفی که این مصوت را میپذیرند به آن «ئ» اضافه میکنیم.
د) مصوت «ێ»: این حرف صدایی شبیه «ی» کوتاه یا سنگین است و حروفی که این مصوت را میپذیرند به آن «ێ» اضافه میکنیم.
ه) مصوت «ۏ»: این حرف صدای (اُ) کشیده را دارد
و) مصوت «ۊ»: این حرف صدای مانند مصوت (ü) در لاتین دارد.
ز) مصوت «ٱ»: این حرف را میتوان فتحه کشیده خواند. این حرف در زبان اوستایی موجود است.
ح) مصوت «آٰ»: این حرف صدای (آ) کشیده را دارد.
ط) مصوت «آءَ»: این حرف صدایی مرکب از مصوت (آ) و (-َ کوتاه: أ) را دارد
ی) مصوت «إٓ»: این حرف مرکب دو مصوت (إ) و (آ) میباشد.
ک) مصوت «آءْ»: این حرف صدایی مرکب از مصوت (آ) و (-ِ کوتاه یا إ) را دارد.
ل) مصوت «هٔ»: این حرف از ترکیب دو مصوت (-ِ کوتاه یا همان إ) و (-َ کوتاه یا همان أ) تشکیل میشود.
۱۳) در لکی حروفی وجود دارد که در فارسی وجود عینی ندارد به عبارتی در الفبای فارسی نیست که عبارتند از:
الف) حرف «ڵ» که مانند «ل» تشدید دار اما از ان سبکتر
ب) حرف «ڕ» که مانند «ر» تشدید دار اما از ان سبکتر
ج) حرف «نْ» که با حرکت پذیری حرف ماقبل خود صدایی مابین حرف «ن» و «گ» تولید میکند که به آن نون خیشومی یا تو دماغی میگویند.
د) حرف «ڈ» که حرفی مابین (ت) و (د) دارد.
ه) حرف «ڠ»: که حرفی مابین (خ) و (غ) دارد
و) حرف «هٛو): که حرفی مابین «ه» و «و» است، هٛوأر: خورشید
ز) حرف «گٛو): که حرفی مابین «گ» و «و» است، گٛوأر: گوساله
ح) حرف «خٛو): که حرفی مابین «خ» و «و» است، خٛوأ: خواهر
- حرف «ع» به مانند «ء» در زبان فارسی و عربی عمل میکند و حرکت میپذیرد. با این تفاوت که در پایان یا میان کلمه نمیآید.
- حرف «نْ» نیز نمیتواند در اول کلمه قرار بگیرد و با حرکت (صدا پذیری) حرف قبل از خود معلوم میشود.
- حرف «و» همان (واو) است اما به شکل عربی آن، و باید که قبل یا بعد آن حرف صدادار قرار بگیرد.
مثالی به رسمالخط لکی[ویرایش]
حال با هم به رسمالخط لکی شعری مینویسیم:
یئ رۈژ پئمإ سآر، مإجلێسآنإ پێش
آدأمێ ژأ عإڵم هآوآڵ پإرسآم لێـش
ڤآتإم هئ آدأم ژأ دآؤرۉن مأنأ
بوآچ وأ پأری عۆسـۈڵ دین چأنأ
ڤإت مإ مإلآ نیم عإلمإم نأخوأنأ
عأسآ مأزآنإم عۆسـۈڵ دین چأنأ
عۆسۈڵ دین پأنجأ پأنج تإرمأنآشأ
هأرمٱنآی ڕإکإنـێ رإکنـێ ڤأ لآشأ
عأڤأڵ ڤأ تآؤهید یآنئ خـۆدآوأن
نأخۆرد نأخآو نأ زآد ؤ نأ مأرگ
عیلأن نأبۏوأت
مإهـٱمأد خآمتأ ژأ پئڠأمبأرۉن
عـۈلأن عأدإڵأن وأ دألیل بإرهـۉن
عأمأر أنتأرکۆش دأر ژأخئوأرکأن
بێ شإگ عیمآمأن لأ یآزأ فأرژأن
تإرآزی وأ دأس ڕۈ دأشتإ مـٱشأر
گـۆنآ وأ سوآو مأکیشآن یئ سأر
گـۆنآ وأ سوآو وأ میزآن مأیـۈ
فأرژأن زأ مآدأر گۆریزآن مأیـۈ
معنی:
یک روز صبحگاهان در مجلسی که از برای بزرگان بود، انسانی را از برای دانستن، پُرسشی نمودم. بدو گفتم ای انسانی که از زندگانیت هنوز مانده؛ تو را پرسشی دارم، حال میخواهم از دانایی ات پاسخم را بیاوری؛ و آن این که اصول دین چند است؛ گفت: من مُلا نیستم و علمی را فرا نگرفتهام. اما میدانم که اصول دین چند است. اصول دین پنج است و آن پنج تا هرکدام معنایی با خود دارند و هر معنایی رُکنی در کنار دارد.
نخست؛ توحید، که خدا یگانه است، نه خوردی دارد نه خوابی و نه زاییدهاست و نه از برای او مرگی است.
سپس نبوت؛ که محمد پیغمبری است که خاتم پیغمبران است.
و پس از آن عدل خداوندی است که آن با دلیل و برهان روشن است.
به راستی پس از محمد جانشینی است و اوست کسی که کشنده عَمربن عبدود است، و اوست از جا کننده درب خیبر که بی شک از اوست یازده فرزند، که همه جانشین محمدند، و امام.
روزی خواهد بود که در دشتی به نام محشر گناه و ثواب را بر ترازو نهند و در آن بر کسی ستم نخواهد شد و چه روز سختی است آن، که مادر از فرزند گریزان است
مثالهایی از زبانهای دیگر به رسمالخط لکی[ویرایش]
ورزیده: ڤأرزیدئ
عِنَب: عإنأب
مطمئن: مۉتمأعإن
علی: عألی
سَرزده: سأرزأدئ
محمد: مۉهأممأد
شانس: شآنس
bring: بإریݩ
کدام: کۉدآم
sing: سیݩ
جدا: جۉدآ
Windaw: ویندآو
راحت: ڕآهأت
دچار: دۉچآر
شکسته: شإکأستئ
مشترک: مۉشتأرإک
زیبا: زیبآ
فرهاد: فأرهآد
دروغ: دۉرۈڠ
خسرو: خۉسرۉ
مدرس (محل درس): مأدرأس
تهران: تئهرآن
مدرس (استاد): مۉدأڕإس
استقلال: إستإقڵآڵ
کشته (مقتول): کۉشتئ
بریدن: بۉڕیدأن
کشته (کشت کرده): کإشتئ
شک: شأک
دموکراسی: دإمۉکرآسی
شک: شۉک
مشتی: مأشتی
دائرةالمعارف: دآیإرأتۉڵمأعآرإف
نظرات در مورد این رسمالخط[ویرایش]
هنوز این رسمالخط در میان نویسندگان و صاحبان قلم جا نیفتاده است و به قولی هنوز در آغاز راه است. بیشتر نویسندگان لک، اغلب نوشتههای خود را به خط فارسی و در بعضی موارد به خط کردی مینویسند.[نیازمند منبع]
الفبا و رسمالخط لکی به زبان ساده[ویرایش]
مصوتهای کوتاه[ویرایش]
نویسه فارسی | نویسه لاتین | نویسه لکی | نمونه لکی | نمونه نویسه لاتین | معنی فارسی | معنی انگلیسی |
---|---|---|---|---|---|---|
فتحه ---َ | ə | +هٔ یا أ | سهٔ ر یا سأر | sər | سر | head |
کسره ---ِ | e | ---ِ یا إ | خِڕ یا خإڕ | kheř یاxeř | گِرد | Round |
ضمه ---ُ | o | ۉ(واو مجهول) | کۉڵ | koĺ | کوتاه | Short |
مصوتهای بلند[ویرایش]
نویسه فارسی | نویسه لاتین | نویسه لکی | نمونه لکی | نمونه نویسه لاتین | معنی فارسی | معنی انگلیسی |
---|---|---|---|---|---|---|
آ | â | ئا | ئاگر | âger | آتش | fire |
--- | ô | ۉ | سۉ | sô | صبح | morning |
--- | ö | ؤ | إؤر یا ئؤر | eör | ابر | cloud |
او | û | ۈ یا وو | ئاوو یا ئاۈ | âû | آب | water |
--- | é | ئ (ئ متحرک) | شئت | shét یا šét | گیج | Imbecile & Stunner |
--- | î | ێ(ئ ساکن) | ڕێ- سێ | sî-řî | راه-سیاه | way-black |
--- | ü | ؤی | سؤیر-دؤیر | sür | جشن-دور | Celebration-away |
صامتها[ویرایش]
نویسه فارسی | نویسه لاتین | نویسه لکی | نمونه لکی | نمونه نویسه لاتین | معنی فارسی | معنی انگلیسی |
---|---|---|---|---|---|---|
ب | b | ب | برا | berâ | برادر | brother |
پ | p | پ | پیا | piâ | مرد | man |
ت | t | ت | تیتاڵ | titâĺ | شوخطبع | Witty |
ج | j | ج | جاجک | jâjek | آدامس | Gum |
چ | ch یا ç | چ | چهٔ م-چنجک | çenjek-çəm | چشم-تخم آفتابگردان | eye-Seed |
خ | kh یا x | خ | خؤدا | xöda یا khöda | خدا | god-allah |
د | d | د | دسگیران-دت | dəsgiran-det | نامزد-دختر | Engagement-Girl |
ر | r | ر | رووژ یا رۈژ | rûzh یا rûž | روز | day |
--- | ř | ڕ | ڕ یؤار-ڕشانن | řiöâr-řeshânen یاřešânen | رهگذر-ریختن | Shed-viator |
ز | z | ز | زؤخ | zökh یا zöx | سوز سرما | Cold Burner |
ژ | zh یا ž | ژ | ژار-ژیائن | žâr-žiâîn | زیستن-فقیر | Poor-living |
س | s | س | سیفا-سۉرئژهٔ | sifâ-sôřéžə | تأمل، اندیشه-سرخک | thought-Measles |
ش | sh یا š | ش | شاتهٔ (شاتهٔ ئهٔ لؤی) | shâtə | لواش (مثل:نان لواش یاترشی آلو) | Pita or pita bread |
ف | f | ف | فیت | fit | مناسب، به اندازه | fit |
--- | v | ڨ | هڨدهٔ -ههٔ زڨ | hevdə-həzv | هفده - حذف | Seventeen-Remove |
ق | gh یا q | ق | قؤرووژنهٔ -قؤرینجک | qörûzhna-qörinjek | رگ زیرگلویا لوله نای-نیشگون | Tracheal tube-Tweak |
ک | k | ک | کووڵارزم-کۉڵ | kûĺârzem-koĺ | عقرب-کوتاه | Scorpio-short |
گ | g | گ | گاڵهٔ -گاکوور | gâĺə-gâkûr | فریاد-ماه خرداد در لکی | cry-June in lakki Month |
ل | l | ل (مشدد تلفظ میشود) | لؤیلهٔ -لاڵش | lülə-lâĺesh | زوزه گرگ سانان-التماس | Howling-Begging |
--- | ĺ | ڵ | کڵهٔ گا | keĺəgâ | گاو نر | bull |
م | m | م | مݩا یا مݩگا | meŋâ | گاو | cow |
ن | n | ن | نیمرؤدؤما
(ایووارهٔ =عصر) |
nimerödömâ | بعداز ظهر-نیمروز | Afternoon |
--- | ŋ | ݩ یا نگ (ن تودماقی) | ماݩ یا ماݩگ | mâŋ | ماه | Month |
و | w | و | وهٔ رک-وهٔ رزا | wərk-wərzâ | بره (از پهلوی)-گوساله نوزاد | lamb-newborn calves |
ه | h | ه | ههٔ نهٔ ک | hənək | شوخی | Joke |
ی | i | ی | ژیل-چینی | zhil-chini | پژمرده-چینی | china-wither |
منابع[ویرایش]
- قواعد دستوری در گفتار مردمان لک، علی ایوتوندی، تهران، انتشارات خلیلیان، ۱۳۹۲.[منبع نامعتبر؟]
- زبانزدها و کنایههای لکی، عباس اسدی گوهر گوش، سلطان علی قادری، تهران، انتشارات طهورا، ۱۳۹۲.
پیوند به بیرون[ویرایش]
پروژهٔ ویکیپدیا الفبای لکی آزمایشی در ویکیمدیا انکوباتور موجود است. |
This article "الفبای لکی" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:الفبای لکی. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.