تحلیل مفهومی زباهَنگ The Conceptual Analysis of Cultuling
این مقاله، تحلیل مفهومی زباهَنگ The Conceptual Analysis of Cultuling، اخیراً بهواسطهٔ فرایند ایجاد مقاله ایجاد شدهاست. بازبینیکننده در حال بستن درخواست است و این برچسب احتمالاً بهزودی برداشته میشود.
ابزارهای بازبینی: پیشبارگیری بحث اعلان به نگارنده |
خطای اسکریپتی: پودمان «AfC submission catcheck» وجود ندارد. این مقاله دربارۀ تحلیل مفهومی زباهنگ (به انگلیسی: The Conceptual Analysis of Cultuling) و آشناسازی عامۀ خوانندگان با آن است که در حوزههایی مانند جامعهشناسی فرهنگ، روانشناسی زبان، زبانشناسی کاربردی، تحلیل گفتمان و سایر حوزههای مرتبط کاربرد دارد و به فرهنگ مستتر در زبان و عبارات زبانی اشاره میکند.
فرهنگ مردم یک جامعه به مثابۀ روش زندگی آنها است که در تکامل فرهنگی اجتماعی، شکلگیری هویت، باورها، ارزشها، منش و خصایل، ادبیات، هنر، معماری، آیینها، اعتقادات و هنجارهای اجتماعی آن جامعه نقش قابل توجهی ایفا میکند[۱][۲]. بنابراین، اعضای یک جامعه در این موارد وجوه مشترکی با یکدیگر دارند و شیوۀ تفکر، استنباط، درک و تصمیمگیری آنان براساس فرهنگشان شکل میگیرد. افراد با بهکارگیری این موارد خود را با یکدیگر سازگار میسازند و آن را از نسلی به نسل دیگر انتقال میدهند[۳]. بنابراین، فرهنگ، رفتار فردی و رفتار اجتماعی جامعه را دستخوش تغییر قرار میدهد و پرواضح است که فرهنگ سالم و صحیح باعث رشد و تعالی مردم آن جامعه خواهد شد و فرهنگ ناسالم با ایجاد بیماری فکری تولید رفتار بیمارگونه مینماید که این رفتار در طول زمان با سرایت به همۀ مجموعههای فرهنگی و انسانی باعث کندی روند توسعۀ بشری میشود[۴]. از آنجایی که فرهنگ نیز نسل به نسل به افراد منتقل میشود، با الهام از علوم زیستی میتوان قائل به وجود ژنهای فرهنگی[۵] نیز بود که یکی از بهترین شیوههای تکثیر این ژنهای فرهنگی، زبان است. بدینمعناکه زبان مردم یک جامعه میتواند نمایانگر فرهنگ آنان نیز باشد و با بررسی زبان افراد یک جامعه میتوان به ظرافتهای فرهنگی آنان نیز پی برد[۶].
زباهنگ (زبان+فرهنگ)[ویرایش]
در حوزههای متعدد مردمشناسی، جامعهشناسی، فلسفه، زبانشناسی اجتماعی، زبانشناسی فرهنگی، روانشناسی و سایر حوزههای مرتبط بارها به رابطۀ متقابل زبان و فرهنگ اشاره شده است و زبان نه تنها بخشی از شبکۀ درهمتنیدۀ فرهنگ، که پایۀ اصلی آن است[۷]. در چنین شرایطی میتوان گفت که فرهنگ با تمام سطوح کاربرد و ساختار زبان مرتبط است و هیچ سطحی از زبان را نمیتوان مستقل از فرهنگ آن زبان درنظر گرفت[۸]. لیکاف (1987) معتقد است زبان بر شکلگیری رفتار افراد تأثیرگذار است و برای شناخت عادات و فرهنگ مردم یک جامعه میتوان به واکاوی زبان آنها پرداخت[۹]. بنابراین، زبان و فرهنگ را میتوان دو جزء جداییناپذیر انگاشت که میتوانند بر عادات ذهنی، شیوۀ بیان و رفتار افراد نیز تأثیر بگذارند[۱۰]. ویگوتسکی (1986) نیز تفکر را همسو با تولید زبان درنظر گرفته و بر این اعتقاد است که انسان با زبان میاندیشد و بدون زبان تفکری وجود ندارد[۱۱]. عطف به رابطۀ متقابل زبان، فرهنگ و تفکر، پیشقدم (1391) با ادغام دو واژۀ زبان و فرهنگ، مفهوم زباهنگ (به انگلیسی: Cultuling) یعنی فرهنگ مستتر در زبان را مطرح کرده است. این مفهوم به ساختارها و عباراتی از زبان اشاره دارد که نما و شمای فرهنگی یک قوم را نشان میدهند و دربردارندۀ رابطۀ دوسویه میان زبان و فرهنگ میباشند. یعنی زبان میتواند نمایانگر فرهنگ یک جامعه باشد[۱۲]. یافتن این زباهنگها به بررسی دقیق قطعات زبانی در بستر جامعه و گاهی تاریخ نیاز دارد. لازم به ذکر است از مجموع چند زباهنگ، میتوان به فرازباهنگهایی (به انگلیسی: Metacultuling) دست یافت که تصویر بهتری از نظام فکری و فرهنگی یک کشور ارائه میدهند. فرازباهنگها شمای کلی یک فرهنگ را ترسیم کرده و نقش مدیریت زباهنگهای زیرمجموعۀ خود را نیز برعهده دارند. از این رو، هر فرازباهنگ را میتوان به عنوان مجموعهای از زباهنگهایی که با یکدیگر وجه اشتراک عمیقتری دارند، معرفی کرد. پرواضح است چنانچه یک عبارت زبانی با بسامد بالا در میان مردمان یک جامعه رواج یابد، تبدیل به تفکر حاکم بر آن جامعه خواهد شد که راه را برای فرهنگکاوی، بررسی الگوهای فرهنگی غالب و نظام فکری مستتر میسر میسازد. بنابراین، شناسایی زباهنگها همچون ابزاری تحولگراست که به تغییر و تدبر فرهنگی میانجامد و از طریق آنها میتوان برای تعالی فرهنگی گامهای مؤثری برداشت [۱۳]. به عنوان نمونه، با بررسی واژۀ حاجی در زبان فارسی به عنوان یکی از زباهنگهای پربسامد در کلام ایرانیان میتوان بدین نتیجه دست یافت که این کلمه در گذشته از ارزش و بار مذهبی برخوردار بوده اما امروزه این ارزش معنوی کمرنگ شده و برای افراد عادی مانند فروشندگان، دوستان، افراد متمول و غیره به تکرار در کلام بهکار میرود[۱۴]. زباهنگ صراحتگریزی و تعارف در فرهنگ ایرانیان نیز ممکن است نشاندهندۀ فرهنگ غیرمستقیمگویی، تزویر و ریا باشد که چنانچه افراد یک جامعه نسبت به این موارد آگاهی داشته باشند میتوان به تغییر این رفتارهای فرهنگی امیدوار بود.
تحلیل زباهنگ[ویرایش]
مفهوم تحلیل زباهنگ (به انگلیسی: Cultuling Analysis) عواملی فراتر از متن را در تفسیر و تحلیل زباهنگهای یک جامعه حائزاهمیت میداند و بر این اعتقاد است که تجزیه و تحلیل عناصر فرهنگی از طریق کاربرد عبارات زبانی به صورت زباهنگ در جامعه امکانپذیر است. آنچه در تحلیل زباهنگ مورد مداقه قرار میگیرد، مجموعه ویژگیهای صوری است که در رفتار و گفتار مردم یک جامعه به وفور و با بسامد بالا یافت میشود و در اعمال و رفتار آنان نیز نمود مییابد. باید به این مهم توجه داشت که همزمان با فعالیتهای اجتماعی واژگان و عبارات زیادی در جامعه شکل میگیرند که بهتدریج قسمتی از شخصیت انسانها و فرهنگ آنها میشوند و از نسلی به نسل دیگر منتقل میگردند. چنانچه بخواهیم به سطحی از اطلاعات و دادههای فرهنگی که در پشت عبارات زبانی افراد یک جامعه نهان است دست یابیم، یکی از روشهایی که به ما کمک میکند تحلیل زباهنگهای آن جامعه است [۱۵].
در این نوع تحلیل، تلاش میشود واژگان، عبارات و ساختارها در ارتباط با بافتهای اجتماعی گوناگون و در مکالمات روزمره به عنوان اطلاعات فرهنگی مردم مورد ارزیابی و تفسیر قرار گیرند و در این نوع تفسیر افزونبر واژگان و عبارات زبانی، مجموعه شرایط اجتماعی، زمینۀ وقوع، نوع ارتباطات و رابطۀ افراد با یکدیگر در شکلگیری زباهنگها و تحلیل زباهنگی مهم هستند. بنابراین، برخلاف تحلیلهای سنتی مانند تحلیل گفتمان، ساختارها و عبارات زبانی صرفاً از طریق نقش واژگانی و نحوی خود در متن مدنظر قرار نمیگیرند و عواملی فراتر از متن یعنی بافت فرهنگی، موقعیتی، اجتماعی، سیاسی و غیره در تفسیر آنان مؤثر است. همانگونه که مشاهده میشود، تحلیل زباهنگ چگونگی تبلور و شکلگیری معنای زبانی را در ارتباط با عوامل برونزبانی مانند فرهنگ، نگرش و تفکر بررسی میکند و معتقد است تجزیه و تحلیل عناصر فرهنگی از طریق کاربرد عبارات زبانی به صورت زباهنگ در جامعه امکانپذیر است. پژوهشگران در تحلیل زباهنگ، اعمال و کردار افراد یک جامعه را مدنظر قرار داده و از این طریق زباهنگهای غالب در فرهنگ را ارزیابی و تحلیل میکنند، سپس مقاصد معینی که این زباهنگها بهکار گرفته میشوند، تجزیه و تحلیل شده و تلاش میکنند معانی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، ارتباطی و موقعیتی آنان را بشناسند. در تفسیر و تبیین این زباهنگها، بافت زبانی و موقعیتی نقش مهمی دارد و هدف از این کار توصیف زباهنگی به عنوان بخشی از یک فرایند اجتماعی است. در این تحلیل، زباهنگها دارای دو لایۀ سطحی و عمقی هستند. ظواهر ملموس و عینی از واژگان، اصطلاحات و عبارات پربسامد را در لایۀ سطحی زباهنگی میتوان مشاهده کرد؛ اما لایههای درونی زباهنگی که با بررسی آنان میتوان به الگوها و ارزشهای فرهنگی مردم یک جامعه دست یافت، نشاندهندۀ سطح عمقی آن هستند. در فرای این لایهها، ساختارهای اجتماعی و فرهنگی افراد جامعه قرار دارند. بنابراین، از تحلیل زباهنگ میتوان به عنوان ابزاری قدرتمند برای آشکارسازی محتواها و ساختارهای فرهنگی استفاده کرد و در شناسایی ژنهای سالم و معیوب فرهنگی گام برداشت [۱۶].
عوامل زیرساختی در تحلیل زباهنگ[ویرایش]
عوامل محیطی مانند مکان جغرافیایی کشور، میزان ثروت و ذخایر ملی، اقتصادی و غیره به عنوان منشأ تفاوتها در یک جامعه نقش بسزایی در فرهنگسازی مردم آن جامعه و شکلگیری زباهنگهای آنان دارند. به عبارت دیگر، محیطی که افراد یک جامعه در آن زندگی میکنند را میتوان ریشهای برای شکلگیری تفاوتهای زباهنگی یک زبان و عنصر اصلی تأثیرگذار در شکلگیری و تحلیل زباهنگهای آنان دانست که حتی تعیینکنندۀ میزان هَیَجامَد و تفاوتهای فرهنگی و زبانی مردم آن جامعه نسبت به عبارات زبانی و واژگان است. به بیانی دیگر، شرایط اقلیمی و آب و هوایی در یک جامعه به تغییرات مزاجی افراد آن جامعه، عادات و خلق و خوی آنان منجر خواهد شد و در گامهای بعدی رفتارهای فرهنگی آنان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. به عنوان نمونه، زندگی در منطقهای بیابانی و گرمسیر الزامات خاصی برای بقای مردم آن منطقه به دنبال دارد. آنان باید نوع خاصی رفتار کنند و میزان درگیری حواس، هیجان و بسامد مواجهۀ آنان نسبت به اشیا و پدیدهها در این مکان نسبت به فردی که در مکانی سردسیر زندگی میکند، متفاوت است که این امر موجب شکلگیری عادات رفتاری متفاوت در آنان میشود؛ یعنی آنان بسته به میزان مواجهه کاری را زیاد تکرار یا از آن اجتناب میکنند. در نتیجه دایرۀ واژگان این افراد نیز متفاوت است و حس خوب یا بدی به میزان متفاوت نسبت به این واژگان دارند. به عنوان نمونه افرادی که در منطقۀ کویری زندگی میکنند به دلیل شرایط محیطی و جغرافیایی تنها تجربۀ شنیداری یا دیداری نسبت به واژۀ برف دارند و با توجه به اینکه تجربۀ درونی نسبت به باریدن برف در شهرشان ندارند، هیجان آنان نسبت به فردی که در شهرش باریدن برف جزو شرایط طبیعی آن محیط است، متفاوت میباشد. درنتیجه بسته به این درگیری حسی و هیجانی، زباهنگهای متفاوتی نیز خواهند داشت (تعدد اصطلاحات و واژگان برای برف و باریدن) [۱۷].
منابع برای مطالعۀ بیشتر[ویرایش]
- ابراهیمی، ش. و جهانی. ز. (1401). حسآگاهی مدرسان زبان و ادبیات فارسی گامی مؤثر در ترویج زباهنگ آموزشی دانشاندوزی. چهارمین همایش رویکردهای میانرشتهای به آموزش زبان، ادبیات و مطالعات ترجمه. دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران [۱۸].
- پوریزدانپناه کرمانی، ف. (1399). بررسی جامعۀ شناختی زباهنگ مدرکستایی و کاربرد گفتمانی آن در زبان فارسی. مطالعات زبان و ترجمه، 53(4)، 61-96[۱۹].
- پیشقدم، ر. و ابراهیمی، ش. (1400). معرفی مفهوم زباهنگ آموزشی: موردی از برچسبزنی. تعلیم و تربیت، 37(147)، 29-52[۲۰].
- پیشقدم، ر.، درخشان، ع.، ابراهیمی، ش. و جنتی عطایی، ا. (1399). واکاوی زباهنگ مثبتنگری در ضربالمثلهای زبان فارسی. فرهنگ و ادبیات عامه، 8(34)، 217-252.[۲۱]
- جعفرزاده، م.، قربانپور ارانی، ح. و زارعی، ع. (1401). نفرین در زبان عامیانه براساس روش تحلیل محتوا. زبانپژوهی، 14(3)، 189-212[۲۲].
- درخشان، ع. (1399). بررسی تطبیقی مطالعات انجام شده در حوزۀ زباهنگ. مطالعات زبان و ترجمه، 53(4)، 1-29[۲۳].
- فارسیان، م. و علوی، س. ن. (1399). زباهنگ در آسوموار اثر امیل زولا. مطالعات زبان فرانسه، 11(20)، 141-152[۲۴].
- مهرابی، م. و محمودی بختیاری، ب. (1399). زباهنگ ناسزا در فارسی و معادلهای ترجمه شده انگلیسی براساس الگوی هایمز؛ مطالعۀ موردی پیکره زبانی رمان دایی جان ناپلئون. مطالعات زبان و ترجمه، 53(4)، 31-59[۲۵].
- Ghaemi, H., & Attaei. M. The cultuling analysis of technophile EFL teachers' utterances in online classes. The International Journal of Language and Cultural, 4(1), 1-23[۲۶].
This article "تحلیل مفهومی زباهَنگ The Conceptual Analysis of Cultuling" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:تحلیل مفهومی زباهَنگ The Conceptual Analysis of Cultuling. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.
- ↑ https://repository.dinus.ac.id/docs/ajar/(2015)_(Blackwell_Textbooks_in_Linguistics)_An_Introduction_to_Sociolinguistics_7th_Ed_Ronald_Wardhaug_Janet_M._Fuller_.pdf
- ↑ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ https://jtpsol.journals.ikiu.ac.ir/article_2444_710ea7efa409121a0b24b77f1fbb69cd.pdf
- ↑ https://alraziuni.edu.ye/uploads/pdf/The-Selfish-Gene-R.-Dawkins-1976-WW-.pdf
- ↑ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ https://ur.booksc.eu/book/37301266/bfdd14
- ↑ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ https://press.uchicago.edu/ucp/books/book/chicago/W/bo3632089.html
- ↑ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ https://mitpress.mit.edu/books/thought-and-language-revised-edition
- ↑ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ https://profdoc.um.ac.ir/paper-abstract-1039447.htmhttps://profdoc.um.ac.ir/articles/a/1039447.pdf
- ↑ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ ابراهیمی, شیما; جهانی, زهرا (2022-05-17). "حسآگاهی مدرسان زبان و ادبیات فارسی گامی مؤثر در ترویج زباهنگ آموزشی دانشاندوزی".صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ قدم, رضا پیش; ابراهیمی*, شیما. "معرفی مفهوم زباهنگ آموزشی: موردی از برچسب زنی". فصلنامه تعلیم و تربیت (به Persian). 37 (3): 29–52. صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ پیش قدم, رضا; درخشان, علی; ابراهیمی, شیما; جنتی عطایی, اعظم (2020-10-10). "واکاوی زباهنگ مثبت نگری در ضرب المثل های زبان فارسی". فرهنگ و ادبیات عامه. 8 (34): 217–252.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).