زینی وند
طایفه زینی وند
تاریخ شفایی[ویرایش]
تاریخ شفایی به مجموع گفت و شنود های گفته می شود که سینه به سینه به مردمان امروز انتقال پیدا کرده است .
حال حقیقت است یا خیر بر عهده تاریخ دادنان داناست .
ونند یا وند[ویرایش]
لرستان یا سرزمین فرزندان ونند
وند شخصیتی ایرانیست که اجدادش در زمان حمله اعراب مسلمان به ایران به بردگی گرفته می شوند
مادر جد بزرگش شیرین از خاندان ساسانی بود که در زمان حاملگی به دست اعراب اسیر می شود و پدرش از خاندان کارن ،که نامش ونداد بوده است .
از شیرین و ونداد پسری به دنیا می آید به نام کارن
اما عربی که مادرش را به کنیزی گرفته است نامش را به قارون (قارن) تغییر می دهد .
از قارن پسری بیادگار می ماند به نام محمد و از محمد نیز پسری به نام حنفیه او در فکر آزادی و تشیکل گروهی برای پایان دادن به بردگی ایرانیان می افتد .
حنفیه پسری داشته به نام ابوبکر و ابوبکر پدر ونند
بوده است اما ابوبکر در زمان خردسالی ونند بر اثر جدال با گروهی از مالیات بگیران اعراب کشته می شود و عملا ونند توسط پدربزگش سرپرستی می شود .
بر اثر همین اتفاق حنفیه به همراه ونند به حله و بعد به دینور کرمانشاه امروزی فرار می کند .
ونند بعد از چندین سال اسیر می شود اما توسط یکی از خاندان علوی خریداری و تقریبا آزاد می شود .
ونند پسری بنام داود داشت و داود نیر پسری به نام احمد
احمد داری دو پسر بنام های حنفیه و محمد
از محمد نیز دو پسر بنام های ابوبکر احمد و محمد عثمان به یادگار می ماند
اما ماجرای قوم لر از اینجا آغاز می شود
ابوبکر احمد فرزندی داشت است به نام عبدالرحمان که به منطقه کوهدشت لرستان امروزی مهاجرت می کند و از او چندین فرزندن باقی می ماند که مهمترین آنها
میرزا امان الله پدر ماما جلاله است .
تولد خورشید زمان مبارک شاه[ویرایش]
ماما جلاله پسری به دنیا می آورد به نام شاه خوشین یا بهتر است بگویم خورشید شاه .
زین الواصلین و فخر العاشقین مبارک شاه ملقب به شاه خوشین لرستانی فرزند جلاله خانم و نوه‌ی میرزا امان اللّه لرستانی بنا به اسناد موجود در سال 374 هجری در لرستان متولد و در سال 423 ملکوت یافته است. او عاشقی است جانباز و عارفیست خانه برانداز و فرزانه‌ایست محبوب و دیوانه‌ایست مجذوب و مستی است چالاک و رندی است بی‌باک.
نام چند تن از مریدان که با او هم عقیده و همراز بوده‌اند بدین ترتیب است:
باباطاهر همدانی، بابافقیه لرستانی، بابابزرگ لرستانی، باباحسن لرستانی، کاکاردا، قاضی نبی، خداداد، قرندی، هندو، خوبیار، حیدرپیرخضر، ریحان، پیر شهریار اورامی، لزا خانم جاف و ...
سلسله اتابکان لرستان[ویرایش]
شاه خورشید پدر محمد پدر ابی بکر پدر شجاع الدین خورشید سر سلسله اتابکان لر کوچک و بزرگ می باشد .
که این سلسله را در سال 553 هجری خورشیدی هم دوره با خوارزمشاهیان بنیاد نهاد شد .
شجاع الدین خورشید
- بدر الدین
- بدر الدین مسعود اول
- فلک الدین حسن
- مسعود دوم
- عزالدین حسین
- شجاع الدین محمود
- ملک عزالدین
- شاه حسین
- شاه رستم
- جهانگیر
- محمدی
- شاهوردی خان
پایان این سلسله با شهادت شاهوردی خان آخرین اتابک لر کوچک در سال 976 هجری خورشیدی به پایان رسید .
نوادگان شاه وردی خان[ویرایش]
شاهوردی خان در زمان حیات خود دو پسر و یک دختر داشته است .
اما یک ماه بعد از مرگش ، همسرش که دختر شیخ و بزرگ سادات هویزه بوده در خانه پدر دو فرزند به دنیا می آورد به نام میر احمد و میر ندل که بخاطر سیده بودن مادرشان به آنها میر گفته شده است .
اما عاقبت این فرزندان
1. ارسلان خان: جد لرهای کرمان بخصوص خاندان هاشمی رفسنجان
2. رستم خان: از او فرزندانی به جا مانده که در مازندران و شمال زندگی می کنند و امروزه در فرهنگ گیلک ها حل شده اند.
3. میر ندل: جد علاء دو ایل بزرگ بالا گریوه پاپی و میر
4.میر احمد: جد اعلاء ایل های دریکوند ، نجف وند
کوشکی
میر احمد دریک اول[ویرایش]
میراحمد فرزند شاهوردی خان یا همان دریک اول
او لقب دریک را از آن رو دریافت کرده است که
در زمان حمله عثمانی به ایران یکی از پاهای خود را
از دست می دهد و مجبور به استفاده از پای چوبی می شود .
و چون در زبان لری و لکی چوب و خار معنی درک می دهد به او درک یا پاچوی گفته شده است .
میر احمد تنها یک پسر داشته است به نام اسماعیل
که از اسماعیل چندین پسر به یاد گار مانده است
از جمله آنها:
1. نجف که امروزه به نجف وند مشهور اند
2. کشکول که امروزه به کوشکی مشهوراند
3. روشن که امروزه به رشنو مشهور اند
4. ...... که امروزه به قلاوند مشهور اند
5. میر محمد که به دریک دوم مشهور است .
میر محمد یا دریک دومویرایش[ویرایش]
میر محمد فرزند اسماعیل فرزند میر احمد فرزند شاه وردی خان اتابک
او را دریک دوم می دانند اما نویسنده دلیل آن را نمی داند .
میرمحمد شش فرزند داشته است:
یعقوب و زین العابدین ( زینی ) از همسر اول
کرم و طالب از همسر دوم
کردلی و مراد علی (مراعلی) از همسر سومش بهار خواهر و یا دختر بختیار نوه حسن سرسلسله ایل حسنوند .
طایفه زینی وند[ویرایش]
زینی یا زین العابدین پسر دوم میرمحمد که با یعقوب پسر ارشد دریک دوم در مادر مشترک است .
مادر آنها خاتون از نوادگان میر ندل بوده است .
زین العابدین خود داری پنج پسر از یک همسر بوده است :
1. صالح
2. گلاب
3. کرم
4.محمود
5. شادلی: امروزه به اشتباه شادی نوشته می شود
تیره شادی وند[ویرایش]
شاه دلی (دلی به معنی جهانگیر می باشد)
شادی دارای سه پسر به نام های :
هواتعلی ، مهر علی و محمد علی
محمدعلی دختری به نام توتی داشته ودیگر فرزندی نداشته است این دختر هم همسر تنها پسر هواتعلی به نام زکی بوده است .
زکی پدرش را در کودکی وفات می کند و در خانه محمد علی بزرگ می شود .
از زکی فرزند هواتعلی فرزند شادلی فرزند زینی
دو پسر به نام حواسعلی و هواتعلی به جا ماند .
هواتعلی چند پسر داشته است که تنها اطلاعات موجود از فرزندان او نوادگان آقا میر می باشد که در بروجرد زندگی می کنند.
اما هواسعلی دارای دو پسر به نام کمال و خلیل بوده است .
کمال دارای سه پسر به نام سرگل ، صمد و پاپی
و خلیل هم دارای سه پسر به نام های قمر علی ، نیاز علی و حسینعلی بوده اند .
منابع[ویرایش]
This article "زینی وند" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:زینی وند. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.
