شیخ عبدالرحمان خالصی طالبانی
شیخ عبدالرحمن خالص طالبانی ۱۲۷۵٫۱۲۱۲ق ملقب به پیر خالص۱۲۷۵٫۱۲۱۲ق | |
---|---|
زادروز | ۱۲۷۵٫۱۲۱۲ق کرکوک، استان کرکوک، کردستان عراق |
درگذشت | کرکوک، عراق |
آرامگاه | خانقاه کرکوک عراق |
محل زندگی | کرکوک |
نقشهای برجسته | مؤسس طریقت طالبانیه |
مذهب | سنی شافعی |
منصب | از اقطاب طریقت قادریه |
مکتب | تصوف و عرفان اسلامی |
آثار | دیوان جذبه عشق |
فرزندان | شیخ علی محدث، شیخ رضا طالبانی (شاعر کرد) شیخ عبدالقادر شیخ واحد |
والدین | شیخ احمد طالبانی ابن شیخ محمود زنگنه |
شیخ عبدالرحمن خالص طالبانی ۱۲۷۵٫۱۲۱۲ق[۱]کرد فرزند شیخ احمد طالبانی عارف، شاعر و مؤسس طریقت علیه قادری طالبانی ملقب به پیر خالص میباشد.[۲]
شیخ عبدالرحمن خالص طالبانی[ویرایش]
شیخ عبدالرحمن در۱۲۱۲سال(۱۷۹۸میلادی) درروستای قرخ پا به عرصه وجودگذاشت. درمدرسه خانوادگی نزد پدرش شروع به خواندن علوم اسلامی نمود. بعداَ مطابق رسم آن زمان برای تکمیل علم، به کرکوک، سلیمانی و برخی مناطق دیگرکردستان سفر کردهاست. مدتی به همراه کاک احمد شیخ درخدمت شیخ معروف نودهی به کسب علم پراختهاند. ازهمان زمان بین این دو نفر دوستی محکمی به وجود آمده که تا هنگام وفاتشان ادامه داشتهاست. هنگامی که شیخ کاک احمد از سفرحجاز بازمیگردد، درکرکوک میهمان شیخ عبدالرحمن میشود. در صورتیکه به منزل سید حسن خانقا که فامیلش بوده نمیرود. شیخ عبدالرحمن خالص طالبانی ۱۲۷۵٫۱۲۱۲ق[۱]کرد فرزند شیخ احمد طالبانی عارف، شاعر و مؤسس طریقت علیه قادری طالبانی ملقب به پیر خالص میباشد.[۲] ایشان هم عصر با بزرگانی چون مولوی تاوگوزی، شیخ عثمان تویله ای و علامه نودشی بودهاند. شیخ عبدالرحمن پدر شاعر بزرگ و نامیکرد شیخ رضا طالبانی کرکوکی میباشد.[۳]
مولانا شیخ عبدالرحمن خالص در عرصهٔ تصوف مقام بسیار شامخی داشته و به عنوان یکی از مشایخ بزرگ کردستان قلمداد میگردد. مانند شیخ کاک احمد سلیمانی و مولانا خالد نقشبندی. با شیخ کاک احمد و اولین خلیفه مولانا خالد یعنی شیخ عثمان سراج الدین دوستی محکمی داشتهاست.
استاد ملا عبدالکریم مدرس در مورد مولانا شیخ عبدالرحمن بسیار صحبت کرده و مینویسد :”این ذات مقدس سروی بود در چمن شاهانهٔ اولیا ْادیب و نویسنده ای بی همتا بود در باغ اصفیا و عالمی دانا و توانمند بود در میان علمایان مرشدی نابغه بود دربین مجلس مرشدان.
درکتاب (بنه مالهٔ شیخانی تاله بانی) خاندان مشایخ طالبانی هنگامیکه به دوران شیخ عبدالرحمن خالص میرسد مینویسد: دوران او دوران طلایی خاندان طالبانی بوده زیرا چنان جلوهٔ خدایی داشته که تکیه اش تکیه گاه درویشان بوده و آموزشگاهش داروخانهٔ عاشقان دلسوخته بوده و اتاقهای تکیه جای مردان و نام آوران بوده و همه نوع عالم و ادیبی در آن اتاقها نشسته و استراحت کردهاند و بازهنگامیکه به تعریف روش زندگی شیخ عبدالرحمن میرسد مینویسد:”به معنای واقعی کلمه مرد میدان و شیرمردان و تاج سر اولیاها بودهاست. درمیان مردان نابغهٔ جهان نامش در صدرهمه قرارگرفته است.
نقل است که مولوی کرد برای ملاقات با حضرت پیرخالص راهی کرکوک میشود و در بامدادی قبل از طلوع سحر به خانقاه ایشان وارد میشود و شیخ را در گوشه ای مشغول عبادت میبیند، مصرعی از شعر ملا ی بیسارانی را در وصف حال ایشان بر زبان آورده که میفرماید:
«شه ون خه لوه ته ن مال بی ئه غیاره ن»
شیخ بالبداهه در جواب ایشان فرمود:
ئیراده م ئیده ن وهٔ که لپوسه وه شه و نالین وه شه ن وه لای دوسه وه[۴]
شیخ عبدالرحمن خالص علاوه بر زبان کردی به سه زبان عربی، فارسی و ترکمنی نیز مسلط بودهاست. با این سه زبان اخیر و به زبان کردی لهجهٔ هورامی اشعار بسیار پرمحتوا ولطیفی درعرصهٔ تصوف دارد. تخلص ایشان درشعر (خالص) بوده که به این خاطربه مولانا شیخ عبدالرحمن خالص مشهور است. نوههایش به خالص و دیوان اشعارش به ترکی نیز به (خالص) اشتهار دارند. ایشان مردی بسیارسخاوتمندبود. هرچیزی راکه بدست میآورد، برطبق توانایی صرف میکرد. از ایشان نقل میکنند فرمود: «حیف است شخصی آن قدرسرمایه داشته باشد که حج به او واجب شود». همچنین فرموده :” نمازخواندن زیادکار پیرزنان است و روزه رفتن کاربخیلان است. حج کردن سیرجهان است دلِ شکسته به دست آوردن کارمردان است. این سخن فیلسوفانه نحوهٔ تفکراین شخص آگاه بزرگ را برایمان مشخص میسازد.
شیخ عبدالرحمن در سال ۱۲۷۵ هجری مصادف با ۱۹۵۸ میلادی وفات کرده و در یکی از اتاقهای نزدیک مرقد پدر وجدش درداخل تکیه طالبانی کرکوک به خاک سپرده شدهاست. شاعران و ادیبان زیادی در آن عصر در وصفش شعر سرودهاند. از جمله شاعر هم عصر و دوستش مولوی در قطعه شعری به زبان فارسی سرودهاست:
ضیایی کان برحمانی درین کون
میان سایهها ممتاز گردید
به فیفش هر یک از اجزای عالم
(علی استعداده) همراز گردید
مثالش چون زرحمت مشتق آمد
پی مصدر روان پرواز گردید
بتاریخش قلم نان سان رقم زد
به رحمت جان پاکش بازگردید
(۱۲۷۵ هجری)
نیمهٔ دوم این قطعه شعر به حاب حروف ابجد به سال هجری تاریخ وفات شیخ عبدالرحمن خالصی طالبانی است که با سال ۱۲۷۵ هجری مطابقت دارد.
مولانا شیخ عبدالرحمن خالص دارای ۴ پسر بودهاست: شیخ علی، شیخ عبدالقادر، شیخ رضا و شیخ واحد. پس از وفاتش، بارزترین و بزرگترین فرزندش یعنی شیخ علی محدث در جای پدر قرار گرفت و ارشاد تکیهٔ طالبانی کرکوک را به دست گرفت.
سلسله ارشاد[ویرایش]
شیخ عبدالرحمن ملقب به پیر خالص پدر شیخ علی محدث و شیخ رضا طالبانی بعد از حضرت پیر شیخ علی محدث ارشاد طریقت را به فرزند ارشد خود شیخ محمد علی و ایشان نیز به قطب العارفین مجدد طالبانیه حاج شیخ جمیل واگذار کردهاند. بعد از حاج شیخ جمیل شیخ علی ثانی و شیخ عبدالرحمن ثانی مسئولیت ارشاد را بر عهده میگیرند[۵] و در حال حاضر حاج شیخ یوسف در خانقاه مرکزی کرکوک به جای پدر بزرگوارشان و شیخ آشنا در هلند بجای پدر خود مسول ارشاد محبان و مریدان در ایران عراق سوریه و… میباشند.
شیخ عبدالرحمن رهبر معنوی عشیره «الطالبانی» است که اکثر آنها در کرکوک، سلیمانیه و گروهی از آنها در ایران پراکنده هستند، بخشی از آنها سه قرن پیش از ایران مهاجرت کردند و در منطقه «قره داغ» سلیمانیه سکنی گزیدند و بخش دیگری از آنها به روستای طالبانی در شهرستان چمچال رفته و در آن جا ساکن شدند و نام این روستا لقبی برای آنها شد.[۶]
معرفی طریقت[ویرایش]
طریقت قادریه طالبانیه منسوب به شیخ عبدالرحمن طالبانی ابن شیخ احمد طالبانی ابن شیخ محمود زنگنه و ایشان نیز طریقت را از شیخ احمد لاهوری هندی دریافت کردهاند. شیخ رضا طالبانی شاعر بزرگ کرد در دیوان اشعارش اینگونه میسراید:
ئه گه ر خوا حه ز بکات بندیکی خوی بکا خوش نود
له ریگهٔ دوره وه دی بوی به پی خوی شاهدی مقسود
له خاکی هندوستانه وه شش مانگ ریگه یه تا خاکی کوردستان
خوا شیخ احمد هندی روانه کرد بو لای ملا محمود
ملا محمودی زنگنه یعنی قطبی دایرهٔ ارشاد
له دووری مرقدی هه ر ده نگی یا هو دیت یا معبود
به دوای ئه و ئه شرفی ئولادی شیخ ئه حمد له جیی دانیشت
هزار رحمت له قبری والد و مولود.[۷]
طریقت طالبانیه از شاخههای طریقت قادریه منسوب به غوث الاعظم عبدالقادر گیلانی میباشد. خانقاه مرکزی طریقت طالبانیه شیخ عبدالرحمن خالص در کرکوک قرار دارد و مسولیت ارشاد آن بر عهده شیخ محمد یوسف طالبانی ابن شیخ علی الثانی ابن شیخ محمد جمیل ابن شیخ محمد علی ابن شیخ علی محدث ابن شیخ عبدالرحمن خالص قدس الله اسرارهم میباشد.
اشعار[ویرایش]
شیخ عبدالرحمن مانند سایر عرفا در شعر دست بالای داشته و دیوان جذبه عشق از آثار گران بهای ایشان به زبان به فارسی میباشد.[۸]
نیست از علم و رسوم هندسه
جز عناد اندر عناد هنبسه
دور شو از ظلمت این وسوسه
حاصل جز آه آه و قال و قیل
چند مغروری به خوبی زاهدا
زنگ کبر از دل نروبی زاهدا
غرق دریایی ذنوبی زاهدا
غافلی غافل تو از بانگ رحیل
تا نباشد جلوه گر سر ولی
می نگردد دل به نورش منجلی
خالصا کی بینی جانان را جلی
تا نتابد در دلت نور علی
کی عیان بینی جمال آن جمیل
و از اشعار برجسته دیگرایشان میتوان به شعر عقل و عشق اشاره کرد.
عقل میگوید به من هر دم که ترک یار کن
عشق میگوید که هی هی ترک این گفتار کن
عقل میگوید برو با سجده و سجّاده باش
عشق میگوید برو تسبیح را زنّار کن
عقل میگوید بپوش آخر لباس عاقلان
عشق میگوید که ترک جبّه و دستار کن
من نمیدانم کدامین نکته را باور کنم
ای خدایا از دلم تو کشف این اسرار کن
عقل میگوید چنین و عشق میگوید چنان
همچو خالص در جهان یک نکته را اقرار کن[۹]
دیوان اشعارش به فارسی تحت عنوان جذبهٔ عشق تاکنون سه بار چاپ شدهاست. بار اول حدود ده سال پیش در استانبول در زمان پسرش شیخ علی بار دوم در ایران به سال ۱۳۶۷ ه.ق در زمان پدرم شیخ جمیل و بار سوم باز هم در ایران در سال ۱۹۹۴ به چاپ رسیدهاند.
جستارهای وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- تاریخ مشاهیر کرد، نوشتهٔ بابا مردوخ روحانی (شیوا)، تهران، سروش.
- بنماله ی زانیاران، ملا عبدالکریم مدرس،انتشارات کردستان /باسی شیخانی تاله بانی
- یادی مه ردان، ملا عبدالکریم مدرس،انتشارات کردستان، به رگی یکم
- شیخان ارشادی طالبانی،استاد نوری ،جمیل محمد علی
- بانک اطلاعات رجال
- خال، شیخ محمد و آشنا، امید؛ دیوانی شیخ رضا طالبانی، اربیل، آراس ۲۰۰۳.
- المواهب الرحمن فی تفسیر القران، ملا عبدالکریم المدرس،انتشارات دارالتراث عربی، بیروت/لبنان، مجلد اول، مقدمه
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ روزنامه اطلاعات https://www.ettelaat.com/کردها-پرچمداران-ادب-فارسي-در-ايران-و-م-23/
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ محمدعلی سلطانی، جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان، ج۹، ص۲۵۶، ج ۹: تاریخ تصوف در کرمانشاه، تهران ۱۳۸۰ ش.
- ↑ بنامالهٔ زانیاران، ملا عبدالکریم مدرس،انتشارات کردستان، باسی شیخانی طالبانی
- ↑ دیوانی مولوی، ملا عبدالکریم مدرس / مقدمه کتاب
- ↑ محمد رئوف توکلی، تاریخ تصوف در کردستان، ج۱، ص۱۸۳، تهران ۱۳۷۸ ش.
- ↑ بانک اطلاعات رجال http://rijaldb.com/fa/16933/جمیل+طالبانی
- ↑ دیوان شیخ رضا طالبانی | ملا عبدالکریم المدرس، بنمالهٔ زانیاران/باسی شیخانی تاله بانی/شیخ ره زا تالبانی
- ↑ بابا مردوخ روحانی، تاریخ مشاهیر کرد،انتشارات کردستان، چاپ اول
- ↑ جذبه عشق، دیوان حضرت مولانا شیخ عبدالرحمن خالصی القادری طالبانی کرد…، [به اهتمام] حاج محمود محمدی طالبانی القادری، ناشر محمدصدیق محمدی، مشهد، ۱۳۷۳٫
This article "شیخ عبدالرحمان خالصی طالبانی" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:شیخ عبدالرحمان خالصی طالبانی. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.