You can edit almost every page by Creating an account. Otherwise, see the FAQ.

هویت ملی در دوران قاجار،پهلوی و جمهوری اسلامی

از EverybodyWiki Bios & Wiki
پرش به:ناوبری، جستجو

نشان شاهنشاهی پهلوی که شمشیر ذوالفقار بعنوان یکی از نمادهای تشیع در ان دیده می‌شود.
نشان جمهوری اسلامی نشان‌واره از عبارت اسلامی «لا اله الا الله» است و طراحی آن به گونه‌ای است تا به صورت کلمه مقدس «الله» دیده شده و همچنین مشابه گل لاله (نماد ایثار و شهادت) باشد.
نمادهای اسلامی در آرم پهلوی و جمهوری اسلامی

این مقاله سیر تطور «هویت ملی» در دوران معاصر و اشتراک‌ها و تفاوتها میان دورانهای مختلف را بررسی می‌کند. با وجود فراز و نشیب‌ها مذهب اسلام از مشترکات هویت ملی در هر سه دوره بوده‌است.

هویت ملی از دیدگاه جمهوری اسلامی[ویرایش]

مفهوم هویت ملی در جمهوری اسلامی ایران بر اساس تأکید توامان بر هویت ایرانی و اسلامی که طی قرنها شکل گرفته و در سالهای منتهی به انقلاب ایران توسط نویسندگانی همچون مرتضی مطهری، علی شریعتی و مهدی بازرگان تبیین شد؛ بیان گردیده و «ایران اسلامی» نامیده می‌شود بر این اساس ایرانیت و اسلامیت در زندگی مردم ایران طی قرنها چنان بهم پیوسته‌است که قابل تفکیک از یکدیگر نیست.[۱][۲][۳]انقلاب ایران نه واکنشی به مشکلات اقتصادی بلکه نتیجه بحران هویت و احساس حقارت و سرخوردگی بود ناشی از سالها فرنگی‌مآبی و غربزدگی در جامعه ایران ایجاد شد.[۴]

مرتضی مطهری در نقد باستانگرایی پهلوی می‌گوید: «در جشن ۲۵۰۰ساله چقدر کوشش می‌کردند روی مسئله استمرار فرهنگی تکیه کنند که ما در ۲۵۰۰سال پیش یک فرهنگ را آغاز کردیم و آن فرهنگ با روح خاصی که داشته‌است ادامه داشته تا به زمان ما رسیده‌است؛ بوعلی سینا، ابوریحان بیرونی، حافظ، مولوی و خواجه نصیرالدین طوسی زاده آن فرهنگاند، همان روح است که تا زمان ما استمرار پیدا کرده؛ در صورتی که این یک دروغ محض است. تمدنی که در دوره اسلام شروع شد با یک روح مخصوص شروع شد. این تمدن مثل هر تمدن دیگری از تمدنهای دیگر جهان استفاده کرد اما به صورت تغذیه نه به صورت التقاط، مثل هر جاندار جوانی که پیدا می‌شود و از محیط خودش تغذیه می‌کند، ولی معنی تغذیه این است که او را هضم می‌برد و به شکل خودش درمی‌آورد و روح خودش را به او می‌دهد.»[۵] در سالهای پایانی حکومت ساسانیان هویت ملی ایرانیان علی‌رغم غنی تمدنی دچار بحرانی بزرگ گردیده بود که با ورود اسلام به ایران رفع شد.[۶]در حمله روس به ایران و صدور فتواهای جهادیه توسط علما برای مقابله با روسها یکی از عالی‌ترین مفاهیم هویت ملی در ایران ایجاد شد. اصطلاحاتی که چون غازی، سالدات و.. کنار گذاشته شد. در آذربایجان از عنوان سرباز برای مجاهدان آذربایجان و عنوان جانباز برای نیروهای کمکی که از سایر نواحی میامدند استفاده گردید.[۷]

در دوران جنگ ۸ ساله عراق علیه ایران که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب آغاز شد، اعتقاد توامان به اسلامیت و ایرانیت سبب شد تا هویت اسلام و هویت سرزمین در پیوندی مستحکم قرار گیرند و عناصر سرزمینی از قداست شرعی برخوردار گردیدند تا جاییکه در کلام سید روح‌الله خمینی حتی اشغال یک وجب از خاک ایران قابل تصور نبود: «امروز روزی است که ملت ما باید دست در دست ارتش و سپاه نجیب و دلیر گذاشته به دشمنان خود بفهماند که اگر وارد شهری شدند، تازه با مردمی مسلح و جنگجو مواجه خواهند شد که از وجب به وجب شهرشان دفاع می‌نمایند.[۸]» نشریه فارن افرز در مقاله ای پیرامون تشییع میلیونی پیکر تفحص شده ۱۷۵ غواص عملیات کربلای ۴ توسط مردم ایران در سال ۱۳۹۵ می‌نویسد: «با وجود گذر سال‌های متمادی از این جنگ، بسیاری از ایرانیان، هنوز هم دربارهٔ جنگ صحبت می‌کنند. نبرد امام حسین (ع) در کربلا برای آنها به عنوان اسطوره‌ای از رستگاری دینی در متن واقعیت تلخ جنگ است. آنها از این جنگ به عنوان «دفاع مقدس» یا «ادبیات پایداری» یاد می‌کنند و شهدا را سمبل فداکاری می‌دانند. این فداکاری به هر حال به عنوان پاشنه آشیل استراتژیک عمل می‌کند.»[۹]

سید روح‌الله خمینی رهبر انقلاب ایران بر مفهون خدا و انسان تأکید فراوان دارد. «حامد الگار نیز با آگاهی از حضور عرفان در کلیت اندیشه‌های سید روح‌الله خمینی و با اشاره به بهره گیریهای وی از رموز عرفانی از جمله مناجات شعبانیه و تکرار این عناصر بر آن شده که عرفان مهمترین منبع الهامبخش آرای وی بوده‌است». بر اساس دیدگاه وی «حب دنیا اساس خطئیات می‌شود» «منی و خودبینی مانع حرکت به سوی اله می‌گردد» «تعلق به طبیعت علت جنگ می‌شود» و «هرچه وجود از امور عدمی خالصتر باشد نورانیتر و نیکوتر می‌شود»

سید حسین نصر در (از روشنفکران مذهبی و چهره‌های علمی دوره پهلوی) دربارهٔ اندیشه سیاسی سید روح‌الله خمینی می‌گوید «کلید این معما را بیش از هر چیز باید در همان مراحل سلوک معنوی و سفر آدمی از خلق به سوی حق و رجعت وی از حق به سوی خلق که ملاصدرا در آغاز اسفار اربعه به آن پرداخته‌است، جستجو کرد» دیدگاه سید روح‌الله خمینی دربارهٔ هویت ملی دارای ۳ مولفه کلی است: نخست آنکه «فرایند بازسازی را از نقد بنیادی نظام سیاسی پهلوی و دالهای همراه با آن چون غربگرایی، فرهنگ ملیگرایی، و… آغاز می‌کند»؛ دوم آنکه «از میان عناصر هویت ایرانی، دین یا اسلام را مبنای هویت حقیقی ایران شناسایی کرده و برجسته می‌کند»؛ و در مرحله سوم «هویت جامعه ایرانی را به هویت امت اسلامی به مثابه الگو و نماد بیداری گره می‌زند».[۱۰]

نه شرقی نه غربی، جمهوری اسلامی[ویرایش]

حمایت هر ۲ ابرقدرت شرق و غرب از عراق در جنگ علیه ایران باعث تحویل در مفهوم هویت ملی ایرانیان در برابر بلوک شرق و غرب شد.[۱۱]

هویت ملی در اواخر قاجار و اوایل پهلوی[ویرایش]

گروهی از مشروطه خواهان به رهبری میرزافتحعلی آخوندزاده تلاش کردند تا در برابر شکست خرد کننده ایران در برابر اروپاییان در دوران قاجار آینده ای را ترسیم کنند که بر خلاف دیدگاه سایر مشروطه خواهان و روشنفران، آمیخته به باستان گرایی و ستایش «گذشته» بود. گذشته‌ای مبهم که تنها اطلاعاتی که از آن داشتند مبتنی بر متون شرق شناسان اروپایی استناد می‌یافت. از آنجا که شرق شناسان عمدتاً مخالف مسیحیت و از سویی اسلام بودند این اندیشه در امثال آخوندزاده اثر گذارد. شرق شناسان حتی بطور نا خود آگاه تاریخ شرق را بر اساس دیدگاه خودشان از تاریخ اروپا تفسیر می‌کردند. نسل اول این افراد همچون پیرنیا و فروغی که در حکومت پهلوی به سمت‌های بالایی رسیده و ایدئولوزی پهلوی و ساختار سیاسی، آموزشی و تبلیغاتی آنرا سامان دادند به شدت دچار احساس حقارت و تحت تأثیر اروپاییان بوده و به مدح و ثنای آنان می‌پرداختند و متعاقباً دیدگاه‌های مستشرقان از تاریخ ایران را نیز بطور کامل می‌پسندیدند. آنان تلاش کردند تاریخ ایران پیش از اسلام را مبنای هویت ملی ایران قرار دهند.[۱۲]

ادبیات صادق هدایت همچون دیگر همفکرانش حاوی توهین‌هایی همچون «پابرهنه‌ها و سوسمارخواران وحشی» علیه مردم عرب است. میرزارضا کرمانی سلف او عبارت‌هایی چون «لخت، کون برهنه، وحشی، گرسنه، بی سر و پا، راهزنان پابرهنهٔ عریان و موش خواران بیخانمان، بدترین آدمیان، شریرترین جانوران، جماعتی دزد شتر چران، جمعی سیاه و زرد و لاغر تنان بی‌ادب و بی ناموس، مانند حیوان، بلکه بسی پست‌تر از آن و…» را به عرب‌ها نسبت می‌دهد.[۱۲][۱۳]

تصویری که آخوند زاده از ایران پیش از اسلام ارایه می‌دهد تصویری از یک شهر تخیلی است که در آن همه مردم در تحت حکومت یک پادشاه نیک خواه و مبری از فساد زندگی می‌کنند. میرزاآقاخان کرمانی مرید او از این هم فراتر رفته و مدعی بود که ایران باستان از اروپای قرن نوزدهم هم پیشرفته تر بوده‌است. این مطالب به نویسندگانی دیگر و همچنین تبلیغات حکومتی در دوره پهلوی تسری یافت. این دسته از منوالفکرها بجای بررسی علل عقب ماندگی و مشکلات ایران، نسبت دادن همه مشکلات به «دیگری» که می‌توانست اعراب باشد را برگزیدند. ادبیات آنان سرشار از انواع توهین‌ها نسبت به اعراب است. بدین ترتیب خود و جامعه ایران را از پذیرش مسئولیت در برابر گرفتاری‌ها و عقب ماندگی‌ها فراری می‌دادند.[۱۲][۱۴]

هویت ملی از دیدگاه پهلوی[ویرایش]

بخشی از مخالفان جمهوری اسلامی خصوصاً سلطنت طلبان و لاییک‌ها از مفاهیم نژادپرستی خصوصاً نژادپرستی آریایی علیه جمهوری اسلامی استفاده می‌کنند. اینان تلاش می‌کنند با استفاده از امپراطوری رسانه ای که با کمک‌های مالی غرب و عربستان اداره می‌شود مفهو هویت ملی را بر نژادپرستی آریایی انتقال دهند و برای حل مشکلات ناشی از اعتراضات سایر اقوام عده تجزیه کشور را به آنان ارایه کنند.

حکومت پهلوی هویت ملی ایران را بر پایه نژاد آریایی که ادعا می‌شد طی ۲۵۰۰ سال توسط نظام سلطنتی بهم پیوسته بوده‌است، توصیف می‌کرد.[۱۵]

در جریان یکسان‌سازی فرهنگی می‌توان به تمسخر اقوام ایرانی و انکار هویت غیر آریایی را در کتب درسی دوران پهلوی دید. در ارتباط با ایلات و عشایر در کتاب تعلیمات مدنیه "انسان چادرنشاین "را چنین تعریف می‌کند: «انسان چادرنشین آن است که در بیابانها زیرچادرها زندگی کرده براساس تغییر فصول تغییر مکان داده . . . از قبیل شبانان و ایلات که مانند وحشیان ادراک عمارت، ساختن و آبادی نداشته و از خود هیچ اثری نمی‌گذارند»[۱۶] رضا شاه از نوعی ملی‌گرایی برای به قدرت رسیدن خود سود برده و انرا ترویج کرد که با افسانه مبدأ ایرانی ها/اریایی‌ها در دوران پیش از اسلام پیوند ایجاد می‌کرد. بر اساس این ایدیولوژی که شاه بعنوان نیروی اصلی برای اتحاد در ایران انرا پیگیری می‌کرد، شاه بعنوان قهرمانی معرفی می‌شد که به انتخاب مردم، برای بنیانگذاری این اتحاد پس از سلسله ضعیف قاجار آمده‌است.[۱۵]

شاه پرستی[ویرایش]

شاه پرستی از مولفه‌های اصلی تبلیغ شده در دوران پهلوی بود. سازمان پرورش افمکار که در دوران پهلوی با هدف ترویج باستان گرایی تأسیس شد دربارهٔ شاه پرستی می‌نویسد: «شاه پرستی به منزله بزرگترین پایه ای است که عظمت کشور بر آن قرار گرفته‌است. نیاکان ما بزرگترین فریضه ای که بر خود واجب می‌دانستند خداپرستی، شاهدوستی و میهن پروری بوده‌است .»

محمدرضا پهلوی لقب آریامهر -خورشید آریایی‌ها- را در هنگام تاجگذاری خود استفاده کرد.[۱۷][۱۸]

یکی از مدال‌های دوران پهلوی شامل لقب «آریامهر» و تصویر محمدرضا پهلوی
با وجود تلاشها در تبلیغ شخصیت شاه و تأکید بر «شاه پرستی» بعنوان یکی از ارکان هویت ملی در دوران پهلوی؛ خبر رفتن او در ۲۶ دی ۱۳۵۷ به تاریخی‌ترین تیتر تاریخ روزنامه‌نگاری ایران بدل شد و موجب جشن در سراسر ایران شد.[۱۹]

نقش المان نازی[ویرایش]

از مبلغان فعال نژادپرستی آریایی بطور سازمان یافته عبد الرحمان سیف آزاد روزنامه‌نگار حامی نازیسم در ایران بود.[۱۲] وی فعالیت‌های فراوانی در ایران و هند به نفع المان نازی داشت و در جبهه اتریش نیز جنگیده بود. بنا به اسناد از طبقه‌بندی خارج شده انگلیس از حمایت مالی آلمانها برخوردار بود. او همچنین روابط خوبی با حکومت رضا شاه پهلوی داشت و ماشین تبلیغاتی حکومت وی به‌شمار می‌رفت. مهم‌ترین نشریه ای که وی پیش از به قدرت رسیدن هیتلر چاپ آنرا در ایران آغاز کرد «ایران باستان» نام داشت که اندیشه‌های نژادپرستی آریایی را ترویج می‌کرد. این نشریه در میان نخبگان تحصیل کرده سلطنت طلب شهرت فراوان داشت.[۲۰]

در یکی از مقالات نشریه ایران باستان با عنوان «ما چرا برتریم» آمده‌است: «آن دسته که تفکر و تنوع خیال و عمل او بیشتر است، موسوم اند به طبقهٔ آریا و آن نوعی که به سادگی و بساطت قناعت کرده و فکر او تا حدی متوقف مانده‌است، موسوم است به طبقهٔ سامی . . .{نژاد آریا} در هر جا و در هر زمان و با هر اسم که نامیده شود، همان عمل از او به ظهور می‌رسد. ایرانی، آلمانی، انگلیسی، فرانسوی اینها اسامی نوع آریانژاد است که تنوع فکر و عمل را از خود دور نکرده… یکی از آداب و رسوم آریانژادان که عبارت از برافروختن آتش مقدس می‌باشد، در جشنهای میلیون سوسیالیست تجدید شده و دیری نمی‌گذرد که تمام رسوم کهن آریانژادان که همان عادات و آداب ایران باستان است، در سرزمین آلمان نو بر پا خواهد شد. »[۱۲]

روابط میان حکومت پهلوی و آلمان نازی به اثر گزاری نازی‌ها بر سیستم آموزش ایران انجامید. المان نازی توانست گروهی از معلمانش را وارد سیستم آموزشی ایران کند.[۱۲]

جورج لینچوفسکی وابسته سیاسی وقت سفارت لهستان در ایران می‌نویسد «نازیها برای تقویت دوستی بین دو ملت استفادهٔ گستردهای از افسانهٔ آریان بردند.انتخاب علامت صلیب شکسته به شکل نماد حزب نازی به صورت اشاره ای به وحدت معنوی میان آریانهای شمال و جنوب و ملت زرتشت تفسیر شد …»[۱۲]

فعال‌ترین حزب حامی نژادپرستی آریایی در ایران حزب سومکا بود که توسط داوود منشی‌زاده بنیان گذاشته شد. وی عضو سابق حزب ناسیونال‌سوسیالیست کارگران آلمان نازی بود. حزب وی دارای شاخه ای نظامی بود که توسط سرلشکر حسن ارفع رهبری می‌شد.

رضا شاه در فرمان خود برای تغییر نام بین‌المللی کشور از PERSIA به IRAN که گفته می‌شود ابتدا توسط آلمان نازی به دیپلمات‌های ایرانی پیشنها شد آورده‌است :”از نقطه نظر نژادی نیز چون مولد و منشأ نژاد آرین در ایران بوده، طبیعی است که خود ما نباید از این اسم بی بهره بمانیم، خاصه که امروزه دوباره از ممالک معظم دنیا سروصداهایی در اطراف «نژاد آرین» بلند شده که حاکی از عظمت نژاد و تمدن قدیم ایران است.[۱۲]

ملی گرایان یونانی نیز در دوران حاکمیت امپراطوری عثمانی بر یونان، نوعی ملی‌گرایی را بنیان گذاردند که هم به مخالفت با کلیسای ارتدوکس و هم حاکمیت عثمانی می‌پرداخت و بر رجعت به یونان باستان تأکید داشت حال آنکه بر اساس شواهد، مردم در روستاهای یونان خود را در قرن نوزهدهم ارتدوکس می‌دانستند و از یونان باستان خبری نداشتند. هرچند نهایتاً ملی گرایان یونان از ستیز با کلیسای ارتدوکس عقب‌نشینی کردند.[۲۱]

دیدگاه‌های مشترک قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی پیرامون هویت ملی[ویرایش]

هر دو حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی زبان فارسی را همچون رشته‌ای می‌دانند که هویت ملی ایرانیان را در طی قرنها به هم پیوسته‌است.

پرونده:Iran Supreme Leader Ali Khamenei meets Modafean Haram families 09.jpg
سید علی خامنه ای زبان فارسی را یک رکن وحدت ایران می‌داند[۲۲] و احسان یارشاطر همانند خامنه ای معتقد است که عامل بقای هویت ملی ایران، میراث مشترک ایرانیان است که ظرف آن و عامل قوام ان زبان فارسی است.[۴]

سید علی خامنه ای رهبر ایران بر نقش زبان فارسی بر وحدت ایران تأکید دارد[۲۳][۲۲]همچنان که احسان یارشاطر معتقد است که عامل بقای هویت ملی ایرانیان در طول قرنها و جنگ‌های مختلف از ساسانیان تا کنون، میراث مشترک ایرانیان است که در قالب زبان فارسی باقیمانده و بوسیله این زبان قوام یافته‌است.[۴] البته جمهوری اسلامی زبان فارسی را نه بعنوان زبان خاص اریائیان بلکه بعنوان زبانی که همه مردم ایران در تولید ان نقش داشته‌اند معرفی می کندو معتقد است «همة ایرانیان از هر طایفه، قبیله، قوم، دین ومذهب که باشند در شکل‌گیری زبان فارسی سهم داشته‌اند؛ به بیان دیگر این زبان محصول فرهنگی همة ایرانیان است و تعلق به هیچ گروه و جمعیت خاصی ندارد.»[۲۴]

پرچم مشترک نیز از دیگر تشابه‌های هویت ملی از دید دو حکومت است. قانون اساسی در هر ۲ حکومت ایران و همچنین حکومت قاجار پرچم ایران را با سه رنگ سبز و سفید و سرخ تعریف کرده‌است. در دورانهای مختلف شمشیر ذوالفقار بعنوان نماد شیعی و در دوران جمهوری اسلامی ایران آرم الله و کلمه الله اکبر بر ان افزوده شده‌است.[۲۵]

سید روح‌الله خمینی نکته منفی را دربارهٔ تاریخ و فرهنگ و زبان در ایران باستان نگفته بلکه تنها با نحوه روایتگری حکومت پهلوی از تاریخ باستانی ایران مخالفت می‌کند.[۲۶]


جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. «IRANIAN IDENTITY iv. 19TH-20TH CENTURIES». Ahmad Ashraf. IRANICA.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  2. هزاوئی، سید مرتضی؛ حسینی، فاطمه. «انقلاب اسلامی و تحول در هویت ملی ایرانی». پژوهشهای سیاسی.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  3. «Iranian Opposition: Looking for a Way to Power». aawsat. Saturday, 8 September, 2018. تاریخ وارد شده در |تاریخ= را بررسی کنید (کمک)صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ Ehsan Yarshater (Summer ۱۹۹۴). «Persian Identity in Historical Perspective». Irannameh (Vol٫ ۱۲, No٫ ۳).صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  5. محمد باقر خرمشاد؛ علیرضا کلانتر مهرجردی؛ حسین صولتی (۱۳۹۶). «گفتمان هویت ملی اسلامگرایی درعصرپهلوی دوم وجمهوریاسلامی) بررسی اندیشه شهید مرتضی مطهری و آیت‌الله سید علی خامنهای» (PDF). رهیافت انقلاب اسلامی (۳۸).صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  6. قدرت‌ا… قربانی. «هویت ملی از دیدگاه شهید مطهری». مطالعات ملی (۱۸).صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  7. فرهاد زیویار. «بازشناسی عناصر و مؤلفه‌های هویت ملی در جنگ‌های ایران و روسیه». جستارهای سیاسی معاصر (۲۱).صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  8. سیدحسین ولی‌پور زرومی (۱۳۸۴). «هویت ملی و دفاع مقدس». فصلنامه مطالعات ملی (۲۳): ۱۱۴.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  9. Pedestrian (دسامبر ۱, ۲۰۱۶). «Iran's Memory of War Karbala Four and the Iran-Iraq War's Legacy». foreignaffairs.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  10. حبیب‌اله فاضلی (۱۳۹۱). «گفتمان امام خمینی (ره) و مسئله هویت: عرفان فقیهانه، اصالت امت و اعتبار ملت/». مطالعات ملی.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  11. سید مرتضی هزاوئی؛ فاطمه حسینی (تابستان 95). «انقلاب اسلامی و تحول در هویت ملی ایرانی» (PDF). پژوهشهای سیاسی (۱۷). تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ ۱۲٫۳ ۱۲٫۴ ۱۲٫۵ ۱۲٫۶ ۱۲٫۷ «خودشرقی گرایی و بی جا سازی: استفاده و سوء استفاده از گفتمان آریایی در ایران». Reza Zia-Ebrahimi.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  13. سیاوش جعفری. «صادق هدایت؛ نویسنده‌ای متفاوت و کوششی ناکام برای خویشتن‌یابی فردی و هویت‌یابی ملی». مطالعات ملی (۱۸).صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  14. Shahrokh Meskoob (Summer 1994,). «Nationalism, Centralization of Power and Culture in the Twilight of the Qajars and Dawn of the Pahlavis». Irannameh. از پارامتر ناشناخته |ماه= صرف‌نظر شد (کمک); تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ Reza Gholami (۲۰۱۵). Secularism and Identity: Non-Islamiosity in the Iranian Diaspora. Ashgate Publishing, Ltd. شابک ۹۷۸۱۴۷۲۴۳۰۱۰۶.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  16. فرشیددیلمقانی (بهار1396). «نگاهی به تطور تاریخی، الگوها و سیاستهای هویت ملی» (PDF). سپهر سیاست (دوره ۴، شماره ۱۱،). تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  17. «German–Iranian relations How the Germans came to Iran». qantara.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  18. «Iran's Islamic Revolution turns 39: Anti-Shah movement overthrew 2,500-year-old monarchy, restored Shiite control». firstpost. فوریه ۱۲, ۲۰۱۸.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  19. مهرداد خدیر. ««شاه رفت»؛ ماندگارترین تیتر تاریخ مطبوعات ایران». عصر امروز.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  20. «پرونده «عبدالرحمان سیف آزاد» نگاهی به اسناد امنیتی تازه آزادشده مربوط به ایرانیان در آرشیوملی بریتانیا». مجید تفرشی. روزنامه شرق. شماره 2151 به تاریخ 8/8/93،. تاریخ وارد شده در |تاریخ= را بررسی کنید (کمک)صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  21. «روح سرگردان، بازخوانی روایت شهید مطهری از هویت ایرانی در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران».صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  22. ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ «مقام معظم رهبری فارسی را به عنوان یک رکن وحدت می‌دانند». شورایعالی انقلاب فرهنگی. ۱۶ مرداد ۱۳۹۵.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  23. «بیانات مقام معظم رهبری در خصوص خط و زبان فارسی». مرکز ملی فضای مجازی.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  24. سیدمحمد رضایی / محمدصادق جوکار (۱۳۸۸). «بازشناسی هویت ملی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران». مطالعات ملی (۴۰).صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  25. سیدمحمد رضایی / محمدصادق جوکار (۱۳۸۸). «بازشناسی هویت ملی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران». مطالعات ملی (۴۰).صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  26. حبیب‌اله فاضلی (۱۳۹۱). «گفتمان امام خمینی (ره) و مسئله هویت: عرفان فقیهانه، اصالت امت و اعتبار ملت/». مطالعات ملی.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.

پیوند به بیرون[ویرایش]

http://www.hamshahrionline.ir/news/351612/های-و-هوی-هویت

This article "هویت ملی در دوران قاجار،پهلوی و جمهوری اسلامی" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:هویت ملی در دوران قاجار،پهلوی و جمهوری اسلامی. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.



Read or create/edit this page in another language[ویرایش]