You can edit almost every page by Creating an account. Otherwise, see the FAQ.

وحدت کرمانشاهی

از EverybodyWiki Bios & Wiki
پرش به:ناوبری، جستجو


وحدت کرمانشاهی
نام اصلی طهماسب‌قلی بن رستم کلهر کرمانشاهی
زمینهٔ کاری شعر و عرفان
زادروز ۱۸۲۵
کرمانشاه
مرگ ۱۸۸۳
تهران
ملیت ایرانی
جایگاه خاکسپاری گورستان ابن‌بابویه
در زمان حکومت ناصرالدین‌شاه قاجار
لقب افصح‌المتکلمین
پیشه شاعر، عارف
دیوان سروده‌ها دیوان وحدت کرمانشاهی
تخلص وحدت
دلیل سرشناسی غزل‌سرایی فارسی

طهماسب‌قلی بن رستم کلهر کرمانشاهی (۱۸۲۵ در کرمانشاه - ۱۸۸۳ در تهران) متخلص به وحدت کرمانشاهی، عارف و شاعر عصر قاجاریه بود که به افصح‌المتکلمین نیر ملقب است.[۱][۲][۳][۴][۵]

زندگی[ویرایش]

طهماسب‌قلی کلهر در سال ۱۸۲۵ میلادی (۱۲۴۱ قمری) در کرمانشاه به دنیا آمد. وی فرزند رستم خان از خوانین ایل کلهر بود. وی علوم زمان خود مانند نحو، صرف، بیان، معانی، منطق و کلام و … را در مسجد حاج شهباز خان کرمانشاه آموخت. اما پس مدتی از شریعت فاصله گرفته و قدم در مسیر عرفان گذاشت. از این زمان نام وحدت را به عنوان نام طریقتی و تخلص خود در شعر برگزید. وی در کرمانشاه از مریدان آقا میرزا حسن از مشایخ سلسلهٔ نعمت‌اللهی بود. با مرگ وی، وحدت سپس سفری زیارتی به عراق (عثمانی سابق) کرد و در آنجا مدتی در مقبرهٔ حسین بن علی به عبادت و سلوک پرداخت. در بازگشت ابتدا به همدان رفت و در آنجا از ملا ولی‌الله مازندرانی دستور سلوک گرفت. سپس به تهران آمد و در مسجد آقامحمود کرمانشاهی در تهران به تحصیل و سپس تدریس پرداخت و سی سال در آنجا ساکن شد.[۶]

شعر[ویرایش]

از وحدت کرمانشاهی تنها ۶۰ غزل به جا مانده‌است، اما وی با همین تعداد اندک غزل جایگاه مهمی در شعر فارسی پیدا کرده و افصح‌المتکلمین عصر ناصری و یکی از شاعران مهم آن دوران لقب یافته‌است. اشعار وی همه

مرگ[ویرایش]

وحدت کرمانشاهی در سال ۱۸۸۳ میلادی (۱۳۰۱ قمری) در تهران دیده از جهان فروبست و در گورستان ابن‌بابویه به خاک سپرده‌شد.

چاپ اشعار[ویرایش]

از دیوان وحدت کرمانشاهی چاپ‌های متعدد و تصحیح‌های گوناگونی در دست است:

  • ج‍ام س‍خ‍ن: ش‍ام‍ل ۱. دی‍وان غ‍ب‍ار ه‍م‍دان‍ی ۲. دی‍وان وح‍دت ک‍رم‍ان‍ش‍اه‍ی رب‍اع‍ی‍ات س‍رم‍د، ب‍ه س‍ع‍ی و اه‍ت‍م‍ام م‍ح‍م‍ود ت‍وح‍ی‍دی ام‍ی‍ن، ت‍ه‍ران: مؤلف، ۱۳۸۴.
  • خ‍اک‌ن‍ش‍ی‍ن‍ان ع‍ش‍ق: ش‍ام‍ل دی‍وان وح‍دت ک‍رم‍ان‍ش‍اه‍ی: ب‍ه‌ان‍ض‍م‍ام آث‍اری از چ‍ه‍ل ش‍اع‍ر م‍ت‍وف‍ی ک‍رم‍ان‍ش‍اه، ب‍ا م‍ق‍دم‍هٔ غلامرضا کیوان سمیعی‎، ب‍ه‌ک‍وش‍ش ف‍رش‍ی‍د ی‍وس‍ف‍ی، ق‍م: ن‍م‍ای‍ش‍گ‍اه و ن‍ش‍ر ک‍ت‍اب، ۱۳۶۴.
  • دی‍وان ع‍ارف ص‍م‍دان‍ی وح‍دت ک‍رم‍ان‍ش‍اه‍ی و ری‍اض‍ی س‍م‍رق‍ن‍دی، ب‍ه‌س‍ع‍ی و اه‍ت‍م‍ام م‍ی‍رطاه‍ر، کرمانشاه: ت‍ک‍ی‍ه درویشان خ‍اک‍س‍ار جلالی، ۱۳۶۴.
  • دی‍وان وح‍دت ک‍رم‍ان‍ش‍اه‍ی، ب‍ه ک‍وش‍ش مهدی سجادی ، ت‍ه‍ران: م‍ن‍وچ‍ه‍ری، ۱۳۷۲.
  • س‍خ‍ن ع‍ش‍ق، زب‍ان دل: ت‍ض‍م‍ی‍ن دی‍وان وح‍دت ک‍رم‍ان‍ش‍اه‍ی طه‍م‍اس‍ب‍ق‍ل‍ی‌خ‍ان، اث‍ر طب‍ع ام‍ی‍ر م‍ظاه‍ری، ت‍ه‍ران: خ‍ان‍ق‍اه م‍ش‍ت‍اق، ۱۳۷۲.
  • دی‍وان طه‍م‍اس‍ب ق‍ل‍ی‌خ‍ان وح‍دت ک‍رم‍ان‍ش‍اه‍ی، ب‍ا م‍ق‍دم‍ه و اه‍ت‍م‍ام محمدعلی سلطانی، ت‍ه‍ران: س‍ه‍ا، ۱۳۷۷.
  • دی‍وان ح‍ق‍ای‍ق ن‍ب‍ی‍ان، طه‍م‍اس‍ب‍ق‍ل‍ی‍خ‍ان ک‍رم‍ان‍ش‍اه‍ی م‍ت‍خ‍ل‍ص ب‍ه وح‍دت، ب‍ی‌ج‍ا، بی‌نا، بی‌تا.

همچنین دیوان وحدت کرمانشاهی در چاپ‌های متعددی در کنار دیوان عمان سامانی و با عنوان «گنجینه اسرار» به چاپ رسیده‌است:

  • دی‍وان ع‍م‍ان‌س‍ام‍ان‍ی: گ‍ن‍ج‍ی‍ن‍ه‌ای اس‍رار، وح‍دت‌ک‍رم‍ان‍ش‍اه‍ی، س‍ف‍ی‍ن‍هٔ آص‍ف‍ی، به کوشش مهدی آصفی و جواد هاشمی (تربت)، ت‍ه‍ران: ج‍م‍ه‍وری، ۱۳۸۵.

نمونه شعر[ویرایش]

از یک خروش یارب شب زنده دارهاحاجت‌روا شوند هزاران هزارها
یک آه سرد سوخته‌جانی سحر زنددر خرمن وجود جهانی شرارها
آری دعای نیمه‌شب دل‌شکستگانباشد کلید قفل مهمات کارها
مینای می ز بند غمت می‌دهد نجاتهان ای حکیم! گفتمت این نکته بارها
آب‌وهوای میکده از بس که سالمستبنشسته پای هر خم آن میگسارها
طاق و رواق میکده هرگز تهی مباداز های‌وهوی عربدهٔ باده‌خوارها
پیغام دوست می‌رسدم هر زمان به گوشاز نغمه‌های زیر و بم چنگ و تارها
ساقی به یک کرشمهٔ مستانه در ازلبربود عقل و دین و دل هوشیارها
وحدت به تیر غمزه و شمشیر ناز شدبی‌جرم، کشته بر سر کوی نگارها

شیخ جعفر مجتهدی(۱۳۰۳-۱۳۷۴)، سال 1345 هنگام بازگشت از کربلا با بیتوته چند ساعته در حجره‌ای غیرقابل‌سکونت  در مسجد حاج شهباز خان کرمانشاه :  

آقاجان ! از درو دیوار حجره صفا می‌بارید، از رایحه‌ی دل‌انگیز محبت، فضای حجره لبریز بود و از عطر دلنواز معرفت سرشار و مالامال. تردیدی نداشتم که آن حجره اقامتگاه اهل حال و شوریده احوالی بوده است، و از نزدیک شاهد سوز و گداز عاشق دل‌سوخته و عارف دل افروخته‌ای بوده که پس از سال‌ها هنوز از بوی عشق معطّر است و به نور عشق منوّر! التهابی عجیب بند بند وجودم را می‌گداخت و تار دلم آهنگ را می‌نواخت که بارها آن را در خلوت تنهایی خود زمزمه کرده بودم. به یاد دعای عرفه افتادم و مناجات مولایم حسین (ع) در صحرای عرفات. در همان اثنا غزل دل‌انگیزی از طهماسب قلی خان (وحدت) کرمانشاهی به خاطرم آمد، که شور و جاذبه‌ای عارفانه داشت، به خواندنش سرگرم شدم :

دل بی تو تمنّا نکند کوی منا را – زیرا که صفایی نبود بی تو ، صفا را

ای دوست مرانم ز در خویش خدا را – کز پیش نرانند شهان خیل گدا را

بازآی که تا فرش کنم دیده به راهت – حیف است که بر خاک نهی آن کف پا را

از دست مده باده که این صیقل ارواح – بزداید از آیینه دل ، رنگ ریا را

زاهد تو و «رب» ارنی؟ این چه تمناست – با دیده خودبین نتوان دید خدا را

هرگز نبری راه بسر منزل اِلا – تا مرحله پیما نشوی وادی لا را

چون دور به عاشق برسد، ساقی دوران – در دور تسلسُل فکند جام بلا را

آتش بجهانی زند ار سوخته جانی – بر دامن معبود زند دست دعا را

طوفان بلا آمد و بگرفت درو دشت – چون نوح برافراشت به‌حق دست دعا را

در حضرت جانان سخن از خویش مگویید – قدری نبود در بر خورشید، سُها را

از درد منالید که مردان ره عشق – با درد بسازند و نخواهند دوا را

وحدت ، که بود زنده، خضر وار مگر خورد - از چشمه‌ی حیوان فنا، آب بقا را

به هنگام خداحافظی از پیرمرد سرایدار مدرسه پرسیدم: آیا به خاطر داری که در این حجره کدام سوخته جانی خلوت‌گزیده بود و کدام رند گمنام بی‌سروسامانی پای به دامان درکشیده ؟!  گفت : هنوز گل خروش شبانه ی او را به یاد دارم که همین غزلی را که می‌خواندی، بی دلانه می‌خواند و آتش‌به‌جان حجره نشینان می‌نشاند! وحدت کرمانشاهی سال‌ها در همین حجره اقامت داشت.

هنگامی‌که این حجره را برگزیدی به فراست دریافتم که از سوخته جانان و شوریده دلانی.[۷]

همانگونه که آقای مجتهدی گیرنده شعرِ وحدت کرمانشاهی می شود، در بیان اثر عمیق و خلق صور فکری انسان‌ها بر دیوارها، لاما مینگیار دندوپ به لوبسانگ رامپا می‌گوید :

شاید تو روزی بتوانی وارد یک کلیسای قدیمی یا معبدی بسیار باستانی شوی که قرن‌ها پیش‌ساخته شده . در آن صورت حس خواهی کرد که از دیوارهای این بناها به علت افکار نیک سگالانه‌ای که از مغزها در آنجا تراوش کرده ، امواج بهجت‌اثری پخش و پراکنده می‌شود . اما اگر بتوانی از یک زندان بسیار قدیمی که در آنجا آدمیان بسیاری آزار و اذیت دیده و تحت زجر و شکنجه واقع‌شده‌اند بازدید کنی ، احساس دیگری ، احساسی کاملاً متضاد و مخالف ، به تو دست خواهد داد . از اینجا می‌توان چنین استنتاج کرد که ساکنین خانه‌ها و مکان‌ها صوری فکری خلق می‌کنند که بر دیوارها اثر عمیق می‌گذارد.[۸]

منابع[ویرایش]

  1. «2301036 , دیوان وحدت کرمانشاهی[نسخه خطی]». dl.nlai.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۸-۱۹.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  2. «زندگی نامه وحدت کرمانشاهی شاعر نامی - هونل پورتال». Hoonel Portal. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۸-۱۹.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  3. «طهماسب‌قلی بن رستم کلهر کرماشانی».صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  4. «کتاب میکده وحدت: شرح دیوان وحدت کرمانشاهی تصنیف طهماسب قلی خان کلهر (وحدت کرمانشاهی)». iranbuybook.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۸-۱۹.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  5. «دانلود پایان نامه کتاب مقاله و تصاویر هنری». dl.ghalamtarash.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۸-۱۹.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  6. مجله اینترنتی بلوط: نگاهی به مضامین دیوان وحدت کرمانشاهی، نوشتۀ محمد امین مروتی؛ بایگانی‌شده در ۱۰ نوامبر ۲۰۱۶ توسط Wayback Machine بازدید در ۱۵ ژانویه ۲۰۱۷.
  7. مجاهدی، محمدعلی(پروانه)در محضر لاهوتيان جلد دوم ،زندگينامه شيوه سلوكی و کرامات عارف بصير و سالك خبير حضرت جعفر آقای مجتهدی- تهران : انتشارات لاهوتيان ،1386،صفحه 215 – 218.
  8. رامپا، لوبسانگ، غار پيشينيان ( درباره عرفان تبتی ) ، ترجمه رضا جعفری – تهران : فردوس 1371 - ص 166 و 167.

This article "وحدت کرمانشاهی" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:وحدت کرمانشاهی. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.

Page kept on Wikipedia This page exists already on Wikipedia.


Read or create/edit this page in another language[ویرایش]