You can edit almost every page by Creating an account. Otherwise, see the FAQ.

شیخ جعفر مجتهدی

از EverybodyWiki Bios & Wiki
پرش به:ناوبری، جستجو

عارف معاصر
شیخ جعفر مجتهدی
پرونده:ShJMojtahedi.jpg
جوانی شیخ جعفر مجتهدی
زادروز۱ بهمن ۱۳۰۳
تبریز
درگذشت۶ بهمن ۱۳۷۴
مشهد
محل زندگیعراق - ایران
ملیتایرانی
تابعیتایرانی
تأثیرگذارانملا آقا جان زنجانی
دیناسلام
مذهبشیعه

شیخ جعفر مجتهدی تبریزی (زاده ۱ بهمن ۱۳۰۳، تبریز - درگذشته ۶ بهمن ۱۳۷۴، مشهد)، فرزند میرزا یوسف و از عارفان شیعه بود. وی کیمیای تحول معنوی خود را «دوستی اهل بیت» می‌داند.[۱]

والدین[ویرایش]

میرزا یوسف از دلباختگان حسین‌بن علی بود، جعفر مجتهدی تبریزی بعد از مرگ پدرش (میرزا یوسف)، تحت کفالت و سرپرستی مادر قرار گرفت.[۲]

تحول[ویرایش]

از همان سنین نوجوانی علاقه زیادی به تزکیه نفس داشت و شروع به تهذیب نفس و خودسازی و تقویت اراده نمود. بسیار دوست داشت به بینوایان و مستمندان کمک کرده و زندگی آنها را از فقر و تنگدستی نجات بخشد، بنابراین تلاش بسیاری نمود تا معمای لاینحل کیمیا را به دست آورد، پس قسمتی از سرمایه پدری را در این راه صرف نمود ولی به نتیجه‌ای نرسید، اما چون این کوشش همراه با توسلات شدید بود، روزی صدایی احساس کرد:

جعفر؛ کیمیا، محبت ما اهل بیت عصمت و طهارت است، اگر کیمیای واقعی می‌خواهی بسم الله این راه و این شما.

با شنیدن آن، هدف و مسیر زندگی اش دگرگون شده و بر آن شد تا به جای تسخیر جن و انس و ملک و اکتساب کیمیا به دنبال حقیقت جاوید، یعنی محبت و دوستی خاندان امامان شیعه برود.

هجرت به عراق[ویرایش]

به علت بی‌قراری زیادی که وجودش را گرفته بود و بی‌تاب و حیران اهل بیت شده بود نتوانست در شهر خود بماند و صبح روز بعد از تبریز به سمت کربلا حرکت کرده و از مرز خسروی وارد خاک عراق شد.

در اولین ایستگاه بازرسی، مأموران حکومتی عراق به خاطر نداشتن جواز ورود، وی را به عنوان جاسوس دستگیر و به زندان انداختند. چندین ماه در زندان بود و در آن جا در حال توسل بود و آزادی خود را از علی بن ابیطالب و حسین بن علی تقاضا می‌کرد. او زندان را توفیق اجباری خلوت و ریاضت بیشتر و در نتیجه تجارب رویاهای صادقانه دانسته‌است.

خلاصی از زندان[ویرایش]

شبی در خواب علی بن ابیطالب به وی مژده اثبات بی‌گناهی و آزادی داد و امر کرد تا به نجف بیاید و نزد پیرمرد کفاش به پینه‌دوزی بپردازد و از دستمزدی که می‌گیرد قسمتی را هزینه خود سازد و مابقی را در پایان هفته نان و خرما بخرد و در مسجد سهله در میان معتکفان تقسیم کند.

صبح روز بعد مأموران زندان وی آزاد کرده و اجازه ورود به خاک عراق را دادند.

اقامت در نجف[ویرایش]

پس از رهایی از زندان در نجف اقامت گزید و به اعتکاف و راز و نیاز با خداوند و توسل به اهل بیت مشغول گشت.

بعد از گذشته حدود یک سال اقامت در نجف در جواب نامه برادرش که در تبریز بود نوشت: عنایات حضرت امیرالمؤمنین در نجف شامل حالم بوده و از سفره پرفیض ایشان بهره‌مند می‌باشم و ایشان هزینه زندگیم را کفایت کرده‌اند. کسانی که در تبریز مستأجر من می‌باشند، اگر توان مالی داشتند در محل استیجاری به سر نمی‌بردند لذا به موجب همین دست خط وکالت دارید تمام املاک متعلق به من را به نام مستأجران و در تملک ایشان درآورید و خدای من هم بزرگ است.

و بدین ترتیب در یک لحظه تمام ثروت و دارائی خود را بخشید. بعد از آن به مدت هشت سال به‌طور مداوم در مسجد سهله معتکف شد.

اقامت در کربلا[ویرایش]

وی پس از کسب اجازه از علی بن ابیطالب با پای پیاده به زیارت حسین بن علی می‌رود و هفت سال در یکی از حجره‌های فوقانی صحن رو به ایوان طلا سکونت کرده و روزها در بازار بین الحرمین در محله قیصریه اخباری‌ها به شغل کفاشی مشغول می‌شود و هر روز به زیارت دو طفلان مسلم می‌رود.

شیخ جعفر مجتهدی می‌گوید:

یک روز که در حال تشرف به حرم مطهر حضرت اباعبدالله (ع) بودم در بین راه شخصی که عالم به علم کیمیا بود به من برخورد نمود و آن را به من داد، همینکه کیمیا را از او تحویل گرفتم حالم منقلب گشته و به شدت شروع به گریه نمودم به طوری که طاقت نیاورده و سراسیمه به طرف رود فرات رفتم کیمیا را در آب انداختم. بعد از آن رو به سوی گنبد مطهر حضرت سیدالشهداء (ع) نموده و عرض کردم؛ سیدی و مولای، کیمیا درد مرا دوا نمی‌کند، جعفر کیمیای محبت شما اهل بیت (ع) را می‌خواهد و در حالی که به شدت گریه می‌کردم به حرم مطهر مشرف شدم.

بازگشت به ایران[ویرایش]

شیخ جعفر پس از آن به نجف اشرف می‌رود اما پس ازمدتی، عبدالکریم قاسم بر ضد ملک فیصل، پادشاه عراق کودتا کرده و قتل و غارت شدیدی در عراق رخ می‌دهد. وی پیاده از نجف به کاظمین می‌رود ولی مأموران حکومتی به علت نداشتن گذرنامه او را دستگیر کرده و به زندان کاظمین بردند. زندان بسیار شلوغ بوده و دست و پای زندانیان را با زنجیرهای سنگین بسته بودند. صبح روز بعد از طرف عبدالکریم قاسم به خاطر جشن پیروزی درکودتایش تمام زندانیان آزاد شدند و مجتهدی بعد از ورود به ایران و چند روز اقامت در کرمانشاه به تهران می‌رود.

خانه بدوشی[ویرایش]

وی در هنگام اقامت به تهران مدت بیست سال به نقاط مختلف رفت و آمد داشت و پیوسته از این دیار به آن دیار هجرت می‌کرد و بسیاری از اوقات را در بیابانها به عبادت، توسل و چله نشینی مشغول بود.

اقامت در قم[ویرایش]

شیخ جعفر مجتهدی به قم می‌رود و در منزل وقفی محقر و ساده‌ای ساکن شده و مدت هجده سال در لباس بیماری به سر می‌برد. وی در طول عمر خویش بیش از پنجاه و سه مرتبه به اتاق عمل رفت و هر بار بدون اینکه او را بیهوش کنند تحت عمل جراحی قرار می‌گرفت.

اقامت در مشهد[ویرایش]

مجتهدی در سالهای آخر عمر از قم به مشهد رفته و در جوار مقبره علی بن موسی الرضا ساکن می‌گردد.

وفات[ویرایش]

روز کشته شدن موسی بن جعفر در منزلی که به سر می‌برد، مجلس سوگواری بر قرار می‌نماید و در حین مراسم به شدت تمام گریه می‌کند، این حالت تا بعد از اتمام مراسم ادامه می‌یابد به طوری که حالش به حدی دگرگون می‌شود که وی را به بیمارستان صاحب الزمان می‌برند و بعد از چند روز به بیمارستان امام رضا منتقل کرده و در اتاق آی، سی، یو بستری می‌کنند. وی به مدت چهل روز در حالت کما به سر می‌برد اما در خلال این مدت به صورت عجیبی حالات ظاهریشان تغییر می‌کرده و با اینکه بسیاری از اعضای اصلی از کار افتاده بوده، یکمرتبه با یک حرکت به حال عادی برمی‌گشته و مطلبی می‌گفت و دوباره اعضاء از کار می‌افتاد.

یکی از مطالبی که در حین کما گفت این بود که:

عاشق اگر رنگی از معشوق نگیرد در عشق خودش صادق نیست.

بعد از درگذشت پیکر او را از بیمارستان به منزل رضا قرآن نویس منتقل کرده و جهت غسل دادن مهیا می‌کنند، تا اینکه آقای چایچی که از قزوین به مشهد آمده بود وی را غسل می‌دهد. سپس پیکرش در میان انبوهی از مردم عزادار و دوستان اهل و مشایعت روحانیت به سوی مقبره علی بن موسی الرضا تشییع شد و پس از برگزاری مراسم ویژه‌ای، که هنگام فوت خدام علی بن موسی الرضا انجام می‌گیرد، حمزه موسوی بر پیکر وی نماز گزارد و پایین پای علی بن موسی الرضا در صحن نو (صحن آزادی - قبل از کفشداری۷) حجره بیست و چهار (۱۶۹ فعلی) به خاک سپرده شد.[۳]

شاگردان[ویرایش]

کتاب در محضر لاهوتیان[ویرایش]

کتاب در محضر لاهوتیان توسط محمد علی مجاهدی دربارهٔ شرح حال شیخ جعفر مجتهدی نگاشته شده‌است.[۴]

دیدگاه‌ها بزرگان[ویرایش]

مرعشی نجفی: آقای مجتهدی در مسئله ولایت گوی سبقت را از همه ربوده‌اند.

پانویس[ویرایش]

  1. «کیمیایی که امام حسین (ع) به شیخ جعفر مجتهدی داد». مشرق نیوز.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  2. «تصاویر کمتر دیده شده». از پارامتر ناشناخته |فرزند؛ شیخ جعفر هرگز ازدواج نکردند ولی فرزند معنوی ایشان که کتوم هستند بنام محمد رسول ب در تهران و در انزوا زندگی می‌کنند. نشانی= صرف‌نظر شد (کمک); پارامتر |پیوند= ناموجود یا خالی (کمک)صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  3. دد وبگاه سراج-صالحین
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ «امام زمان (عج) ایشان را سر راه من قرار دادند/چشمانشان به قدری جاذبه داشت که نمی‌شد به ایشان نگاه کرد». خبرگزاری تسنیم.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  5. «شیخ جعفر مجتهدی». آوینی.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.

This article "شیخ جعفر مجتهدی" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:شیخ جعفر مجتهدی. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.



Read or create/edit this page in another language[ویرایش]